eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 260-258 بقره قسمت سوم بخش ششم فَلَمَّا تَبَينَ لَهُ قَالَ أَعْلَمُ أَنَّ اللَّهَ عَلى كلِّ شىْءٍ قَدِيرٌ ● پيامبرى كه بعد از مرگ زنده شد، بعد از زنده شدن به صحت علم قبلى خود پى برد نه اينكه جاهل بود و علم پيدا كرد اين آيه در صدد بيان اين است كه : بعد از آنكه مطلب براى اين شخص روشن شد، او به خاطر خود رجوع مى كند و به ياد مى آورد كه قبلا هم به قدرت مطلقه و بى پايان الهى ايمان داشته است و كانه قبلا بعد از آنكه ((كجا خدا اينها را زنده مى كند)) در قلبش خطور كرده ، به علم و ايمانى كه به قدرت مطلقه خدا داشته ، اكتفا نموده ، و بعد از آنكه با مردن و زنده شدن خود، قدرت خدا را به چشم ديده ، دوباره به قلب خود مراجعه نموده و همان ايمان و علم قبلى خود را تصديق كرده ، و به خداى تعالى عرضه داشته كه خدايا تو همواره براى من خيرخواهى مى كنى ، و هرگز در هدايت به من خيانت نمى كنى ، و ايمانى كه همواره دلم به آن اعتماد داشت (كه قدرت تو مطلق است ) جهل نبود، بلكه علمى بود كه لياقت آن را داشت كه به آن اعتماد شود. و نظائر اين مطلب بسيار است ، بسيار مى شود كه آدمى به چيزى علم دارد، ليكن فكرى در ذهنش خطور مى كند كه با آن علم منافات دارد، اما نه اينكه علم بكلى از بين رفته تبديل به شك مى شود، بلكه بخاطر عوامل و اسباب ديگرى اين فكر به ذهن مى آيد ناچار خود را به همان علمى كه دارد قانع مى كند، تا روزى آن شبهه برطرف شود، و بعد از آنكه شبهه برطرف شد، دوباره به همان علم خودش مراجعه نموده ، مى گويد: من كه از اول مى دانستم و مى گفتم مطلب از اين قرار است و آنطور كه مقتضاى آن شبهه بود نيست و از اينكه علم قبليش ، علمى صائب و درست بود خوشحال مى شود. و معناى آيه شريفه اين نيست كه بعد از زنده شدن تازه علم پيدا كرد به اينكه خدا به هر چيز قادر است ، و قبل از آن در شك بوده ، براى اينكه : اولا: همانطور كه قبلا نيز اشاره كرديم صاحب اين داستان پيامبرى بوده كه از غيب با او سخن مى گفته اند، و ساحت انبياء، منزه از جهل به مقام پروردگار است ، آن هم مثل صفت قدرت كه از صف ات ذات است . و ثانيا: اگر بعد از زنده شدن ، علم به قدرت خدا پيدا كرده باشد بايد گفته باشد: علمت يعنى حالا فهميدم ، و يا تعبيرى نظير اين كرده باشد. و ثالثا: صرف علم به اينكه خدا قادر بر زنده كردن مردگان است باعث آن نمى شود كه علم پيدا شود به اينكه خدا به هر چيزى قادر است ، بله ، ممكن است اشخاص ساده لوح كه زنده كردن مردگان در نظرشان از تمامى مقدورات مهم تر است ، وقتى ببينند كه خدا مرده اى را زنده كرد از شدت تعجب و عظمت امر، همه چيز را از ياد ببرند، و حدس بزنند كه پس او به هر چيزى قادر است ،هر كارى كه بخواهد و يا از او بخواهند مى تواند انجام دهد، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 561 و ليكن چنين اعتقادى حدسى ، زائيده مرعوبيت از عظمت صاحب قدرت است ، و چنين اعتقادى دائمى و صد در صد نيست ، زيرا وقتى (اين عمل را مكرر ببينند و در نتيجه ) عظمت آن شخص از بين برود، آن اعتقاد هم از بين مى رود، و اگر چنين چيزى صحيح بود بايد هيچ فردى كه زنده شدن مرده را نديده ، چنين اعتقادى نداشته باشد. و به هر حال چنين فكرى قابل اعتماد نيست ، و حاشا بر كلام خداى تعالى و بر قرآن كه چنين اعتقاد و چنين نتيجه اى را نتيجه اى قابل ستايش بداند، و آن را مدح كند، با اينكه مى بينيم خداى تعالى بعد از ذكر قصه ، اعتقاد آن شخص را ستوده ، و فرموده : ((فلما تبين له قال اعلم ان الله على كل شى ء قدير))، علاوه بر اينكه اصلا چنين اعتقادى خطا است ، و لايق به ساحت مقدس انبياء (عليه السلام ) نيست . وَ إِذْ قَالَ إِبْرَهِيمُ رَب أَرِنى كيْف تُحْىِ الْمَوْتى در سابق گفتيم كه اين آيه عطف بر مقدر است ، و تقدير كلام چنين است : ((و اذكر اذ قال )) يعنى به ياد بياور موقعى را كه ابراهيم گفت ... و عامل در ظرف همان اذكر است كه در تقدير مى باشد. بعضى از مفسرين احتمال داده اند كه عامل ظرف (اذ) جمله ((قال او لم تومن )) باشد، و ترتيب كلام چنين باشد: ((قال او لم تومن اذ قال ابراهيم رب ارنى ))، و ليكن اين توجيه ضعيف است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
(ره) □○علامه طباطبایی رضوان الله علیه هر ساله ، ده روز در خانه اش برای شهادت حضرت فاطمه علیها السلام اقامه عزا می نمودند و همه بستگان و اعضای خانواده حتی دخترانشان که در شهرهای دیگر سکونت داشتند مقید بودند، در این مدت در مجلس شرکت کنند. □○معمولاً در تهران و شهرستانها که می رفتند کمتر دید و بازدید می کردند ولی وقتی که می گفتند: در همسایگی، یا فلان محل، مجلس روضه و توسلی به حضرت زهرا علیهاالسلام است، فوراً شرکت می کردند. □○حتی برای رفع خستگی در محافل به علت رفت و آمد زیاد، گاهی مداحی را صدا می کردند تا چند جمله ذکر مصیبت کند و او با عشق و علاقه خاصی شدیداً گریه می کردند. □○استاد امجد نقل می کنند که علامه به این بیت از اشعار استادش، آیت الله اصفهانی ( که در مدح حضرت فاطمه زهرا علیها السلام است) خیلی علاقمند بود: ○مفتقرا! متاب رو،از در او به هیچ سو ○زان که مس وجود را فضّه او طلا کند! □○و یک بار هنگام خواندن خطبه حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام به عبارت لیس غیره که رسید، بسیار مبهوت شد؛ بعد رو به ما کرده و فرمود: « شما که این همه کتاب فلسفی و عرفانی خوانده اید، آیا دیده اید کسی بتواند چنین بگوید؟! » و نیز سفارش می کرد که شب های قدر، به یاد حضرت فاطمه زهرا علیها السلام باشیم. □○در گشودن رمز و راز این سفارش، کافی است به روایتی از حضرت امام صادق علیه السلام اشاره شود که فرمودند : « فمن عرف فاطمه حقّ معرفتها، فقد ادرک لیله القدر: پس هر کس فاطمه علیها السلام را آن چنان که باید، بشناسد، حتماً شب قدر را درک کرده است. » □○مرحوم علامه همچنین مقید بودند که هر سال، ایام شهادت آن بانوی بزرگوار ده روز در خانه شان اقامه عزا کنند @mohamad_hosein_tabatabaei
■●این‌ها چه کردند با دختر پیغمبر...؟●■ ■آقا بعد از تجدید وضو، مثل همیشه در بین راه‌رفتن، مشغول خواندن نماز نافله شدند. احساس کردم در صدای‌شان لرزشی هست. سرم را به سمت‌شان چرخاندم. ■همان‌طورکه سرشان پایین بود و نماز می‌خواندند، مثل ابر بهار از چشم‌های‌شان اشک می‌بارید. ترسیدم. نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده است؟ تا نمازشان تمام بشود، دلم هزار راه رفت. ■بعد از نماز، آقا زیر لب گفتند: «این‌ها چه کردند با دختر پیغمبر...؟» و باز اشک بود که از محاسن سفید روی زمین فرو می‌ریخت... (بر اساس خاطرۀ یکی از همراهان) ■●در خانه اگر کس است، ص ۵٩●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ □○ ، براندیش حکمت پدید کنندهٔ این چیزها را، و بدان اعتبار کن، و بدان که آدمی آفریده نشد از برای هیچ‌چیز مگر از برای دانش و کارکرد بدانش، و همچنین میوهٔ خوب آفریدهٔ نشد مگر خوردن را. و همچنانکه خوشهٔ انگور نخست که پیدا شود، و آن کار را که از وی خواسته‌اند نشاید، پس سوی وی همی آید ماده‌ای، که وی را همی بَرد «سوی» ترشی خوش، تا شایسته گردد بعضی آن مقصود را که از وی جسته‌اند، نه همه را، پس بوی آید ماده‌ای که وی را سوی کمال برد در جملهٔ معانی که از وی توان یافت، آنگه تمام گردد‑ □○همچنین مردم محسوس نخست در این عالم پیدا شود، و بهیچ کاری که وی را برای «آن» می‌پرورند نشاید، پس آن ماده بوی آید که او را بمنزل آموختن برد نه منزل دانائی، و چون دراین منزل فرهنگ تمام بیابد، و ماده‌ای بزرگ‌تر که تمام است و تمام کننده بوی پیوند، و او را بدانا و شناسا کند، پس آنگه تمام گردد. □○وهمچنین مردم معقول قوتی است ذاتی، در عنصر نهان، که با منی در آید سوی رحم، پس بوی فرو آید آن قوّت نگارنده، که اندکی آن را بنگارد بواسطهٔ اجرام آلهی، آنگه چون عقل شود بقوّت، خداوند خشم و آرزوی، بوی فرو آید قوّتی دیگر تمامِ تمام کننده، که عقل بفعل است، تا وی را بحدود کمال برد، پس آنگه بفعل باشد بهمهٔ اسباب پس از آنکه در آغاز نه بفعل بود و نه بقوّت، پس فعل وی باز گردد بدان رتبت که درو بقوّت بود، پس از رتبت قوّت بیاید سوی رتبت فعل، پس آنگه کننده و کارگر و نگاشته و نگارنده و نموده نمودار گردد. □○وبدان، ای نفس، که اندیشیدن چنین معانی رهبری کند بر حکمتهای لطیف پدید آرندهٔ عالم، جل جلاله و تقدست اسماؤه. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●اميرالمؤمنين علیه السّلام بعد از وفات رسول خدا هيچ روزى را مصيبت بارتر و ناگوارتر از روز شهادت فاطمه سلام الله علیها ندید ■●اميرالمؤمنين علی علیه السّلام بعد از وفات رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم هيچ روزى را مصيبت بارتر و ناگوارتر از روز شهادت فاطمه سلام الله علیها نديد. از دست دادن او به اندازه‌اى براى اميرالمؤمنين علیه السّلام سخت بود كه بر او نوحه خوانده، گريه كرده و از جدايى او شكايت مى‌نمود و مى‌فرمود: ■●«جان من در زندان آهِ اندوهبار من است. كاش جانم با آه‌ها خارج مى‌گرديد. بعد از تو خيرى در زندگى نيست و گريه‌ام از ترس اين است كه زندگيم طولانى شود.» : «از دست دادن فاطمه بعد از احمد، دليل بر اين است كه هيچ دوستى جاويدان نمى‌ماند و چگونه زندگى گوارايت خواهد بود بعد از فقدان آنان، بجانت سوگند، اين چيزى است كه اصلاً امكان ندارد. انسان مى‌خواهد دوستش نميرد ولى اين محال است.» ■● میرزا جواد آقا ملکی تبریزی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#قدر_انسان... قسمت چهارم ■●استاد علی صفایی حائری●■ ■کسی که خودش را باور نکرده، مثل انسانی می‌ماند ک
■● ... قسمت پنجم استاد علی صفایی حائری●■ ■آنها که خودشان را باخته‌اند دیگر ایمان نمی‌آورند، نه به خدا و نه به جایگاه خویش، که اینها چیزی در خود سراغ ندارند که در این محدوده نگنجد و آرمانی ندارند که در این سبزه های زرد و روزهای شب، خوشی‌های درد، به دستش نیاورند. پس دیگر چه ضرورت دارد که به سوی دیگر روی بیندازند و به چیز دیگر بگروند و به آرمانی و جایگاهی و روزی دیگر ایمان بیاورند. ایمان به خدا و ایمان به روز دیگر دنباله‌ی ایمان به خویش است. ■●حیات برتر، ص۱۷۸●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●ائمّه علیهم السّلام فرمودند جدّهی ما حضرت زهرا علیها السّلام در صحرای قیامت مثل مرغی که دانه را از بین سنگ و خاشاک جمع میکند، دوستان ما را از بین اهل محشر جمع میکند و به بهشت میبرد. □●همینطور فرمودند حضرت زهرا علیها السّلام سوار بر شتری از نور وارد محشر میشود و دوستان ما ریشههای روپوشی را میگیرند که بر روی آن شتر قرار دارد و حضرت آن‌ها را با خود به بهشت میبرد. □●انشاءالله همینجا اینها را ببینی و به بعد از فوت موکول نکنی. □عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی□ □●کتاب مصباح الهدی تألیف استاد مهدی طیّب●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا