eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
: □مواظب باش، به فکر خود باش، دنیا گولت نزند؛ وقتی نمانده، حسرت عجیب برای ما نماند. نفرمایید که برای ما چطور بود و ... حرف التفات بفرمایید. به فکر سرانجام خود بوده باشید. عاقبتتان را دریابید. خدای جلّ و علا کفیل ارزاق ماست. کفیل زندگی ماست. از ما به ما، از خودمان به خودمان مهربانتر است. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت ششم بخش هفتم2⃣ ● ده قول كه درباره مراد از تفسير به رأى گفته شده است هف
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت ششم بخش هشتم1⃣ ● توضيح مراد از ((تفسير به راءى )) با شرحى در مورد تفاوت و اختلاف عمده بين كلام خدا و كلام بشرى توضيح اينكه ما انسانها به خاطر ارتباطى كه با عالم طبيعت داريم ، و در عالم ماده پديد آمده و در آن زندگى مى كنيم و در آخر هم در آن مى ميريم ، ذهنمان مأنوس با ماديات شده ، از هر معنائى ، مفهوم مادى آنرا مى فهميم ، و هر مفهومى را بامصداق جسمانيش منطبق مى سازيم ، مثلا وقتى از يك نفر مثل خود كلامى بشنويم ، كلامى كه حكايت از حال امرى مى كند بعد از آنكه معناى كلام را فهميديم ، آن را بر مصداقى حمل و منطبق مى كنيم كه معهود ذهن ما، و نظام حاكم در آن است ، چون مى دانيم گوينده كلام غير اين مصداق را در نظر نگرفته ، چون او هم انسانى است مثل ما، و خودش هم از چنين كلامى غير آنچه ما فهميديم نمى فهمد، و غير آن را هم نمى فهماند، و در نتيجه همين نظام ، نظامى است كه حاكم در مصداق است ، و همين ((نظام حاكم در مصداق ))، در مفهوم هم جارى است ، چه بسا مى شود كه به مفهوم كلى استثنا مى زند، و يا مفهوم يك حكم جزئى را تعميم مى دهد، يا به هر نحوى ديگر، در مفهوم دخل و تصرف مى كند كه ما اين تصرفات را، ((تصرف قرائن عقليه غير لفظيه )) مى ناميم . مثال اين تصرفات اينكه وقتى مى شنويم شخصى عزيز و بزرگ و ثروتمند مى گويد: ((و ان من شى ء الا عندنا خزائنه )). نخست معناى مفردات كلامش را مى فهميم ، سپس مفهوم مجموع كلام آنرا هم مى فهميم ، آنگاه در مرحله تطبيق كلى بر مصداق حكم مى كنيم كه حتما اين شخص هزاران انبار در قلعه هائى محكم دارد، كه مالامال از اشيا و كالا است ، چون هركس انبار و خزينه درست مى كند براى همين منظور درست مى كند، و نيز حكم مى كنيم به اينكه آن اشيا و كالاها عبارتست از طلا، و نقره ، و اثاث خانه ، و زيور آلات ، و سلاحهاى جنگى ، چون چنين چيزهائى را در انبارها و خزينه ها حفظ مى كنند. و هيچ بنظر ما نمى رسد كه آن اشيا، زمين و آسمان و خشكى و دريا و ستارگان و انسانها باشند، چون هر چند اينها نيز اشياء هستند: و كلمه ((ان من شى ء)) شامل آنها هم مى شود، و ليكن اينها انبار كردنى نيستند، و روى هم انباشته نمى شوند، و به همين جهت حكم مى كنيم به اينكه منظور گوينده از كلمه شى ء همه چيز نيست . ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 123 بلكه بعض افراد ((شى ء)) است ، نه مطلق شى ء، و غير محصور آن ، و همچنين حكم ميكنيم به اينكه منظورش از ((خزائن )) اندكى از بسيار است . پس در اين مثال ، نظام موجود در مصداق باعث شد دامنه گسترده كلمه ((شى ء)) و نيز كلمه ((خزائن )) بطور عجيبى برچيده شود. آنگاه وقتى مى شنويم كه خداى تعالى هم چنين كلامى را بر رسول گراميش نازل كرده ، و فرموده : ((و ان من شى ء الا عندنا خزائنه )) اگر ذهن ما از آن سطح پائين و معمولى و ساده اش بالاتر نيايد، عينا همان تفسيرى كه براى آن كلام بشرى كرديم ، براى اين كلام الهى خواهيم كرد، با اينكه هيچ علمى و دليلى بر تفسير خود نداريم ، تنها مدرك مان اين است كه ما از چنين عبارتى چنين معنايى مى فهميم . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره○□ □مراجعه به تراجم(زندگی‌نامۀ) علمای سلَف(گذشته)، به منزله مراجعه به کتاب‌های معتبر اخلاقی است. هرکس که طالب تهذیب و ترقی در امور معنوی است و می‌خواهد از زندگی و عمر خود چیزی استفاده کند، شایسته است به شرح احوال آنها نگاه کند، که چه کارها می‌کردند. □در محضر بهجت، ج٢، ص٣۴٧□ ... □پرسید: «شما کاری دارید؟» □گفتم: «هفت‌هشت دقیقه می‌خواهم وقت‌تان را بگیرم.» □گفت: «اگر هفت‌هشت دقیقه باشد، اشکالی ندارد.» □حساب و کتاب زمان را داشت؛ □می‌گفت: «بنا نداریم بیش از ضروریات حرفی بزنیم.» □به شیوه باران، ص۶٢□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ ؟○□ ○ای دل به کوی دوست گذاری نمی کنی ○اسباب جمع داری و کاری نمی کنی □هیچ کس مانع کسب و کارمان نشده. ما روزها در اینجا پافشاری مان این است که: سروران من الآن که این سفره برای ما گسترده است مبادا در آینده ی نزدیکی چیزی دیگر نمانده، در آتیه ی نزدیکی، آه از نهاد ما بر آید که جهنم سوز باشد؛ جهنم از تب او خجالت بکشد، جهنم ها را روی هم بگذارید با آن یک آه، با آن ندامت و حسرت برابری نمی کنند: ای وای من این بودم؟ دارای این سرمایه ی شامخ، اینقدر برکات، پایین آمدم، افتادم، افتادم اسفل السافلین. کسی شما را پایین نمی اندازد مگر اینکه به دست خودتان می افتید. □وقت را غنیمت بشمار، خودت را دریاب، تا اینکه باید انسان به مقامات برسد، این که باید صاحب درجات بشود، آقا سیر ظاهری جسمانی نیست؛ سیر روحانی است. یعنی سیر عقلانی است. □مثلاً این آقا پسری که، این آقا محصلی که، این فرد محصل دانش جو که در کلاس اول ابتدایی است ، چیزهایی یاد گرفته اما آن استاد او در رتبه ی چندم است، در درجه ی چندم است. درجات او بیش از این محصل است، حالا صد درجه، حالا هزار درجه. از این درجات چه می خوانید؟ □جنابعالی بفرمایید از این درجات چه می خوانید؟ آن بینشی که استاد دارد، درجات اوست. آن دانشی که استاد دارد، درجات اوست، آن سعه صدری که استاد دارد، درجات اوست. آن سرمایه ی علمی که استاد دارد ثواب عمل اوست. □آقاجان شرع ما به ما فرمود روایت یکی دوتا، ده تا صد تا نه، به ما فرمود: عمل شما عین پاداشتان است. آقا عمل شما عین پاداش شماست. □جنابعالی سر کلاس رفتی چیزی یاد گرفتی، اینی که یاد گرفتی و فهمیدی، نگو پاداش من کو؟ خدا رحمتت کند، همین عمل تو نفس پاداش توست، فهمیدی، یافتی، نگو پاداش زحمت من کو؟ نفرما پاداش گوش کردن من کو؟ نفرما پاداش آمدن من کو؟ همین که الآن فهمیدی نفس عمل، نفس پاداش توست. همین حساب است فردای قیامت ما، همین حساب است امروز دنیای ما. هرچه اینجا هستی، آنجا هستی. البته اینجا الآن در قفس افتاده ایم و آنهم قفس اندر قفس است، که روزی که از این قفسها بدر رفتیم، دیگر برای ما قید و بندی نیست، بال و پر ما گشاده است و باز است، آنوقت قرآن به ما فرمود: « و لدینا مزید» می بینی چه سعه ی وجودی از توست. عمل ما نفس پاداش ماست. پاداش ما نفس عمل ما. در ذهنتان بسپارید این دو موضوع را. @mohamad_hosein_tabatabaei
□در دوران غيبت كبري‌ غیبت به‌معناي زندگی ناشناس در جامعه و بين مردم و ديده شدن و زندگي طبيعي و معمولي داشتن امام عصرارواحنا‌فداه؛ ولي ناشناس بودن ایشان نزد مردم است. لذا در زیارت آن حضرت گفته می‌شود: ☑️اَلسَّلامُ عَلَیـْکَ یَا حُجَّةَ اللّٰهِ الَّتِی لٰا تَخـْفیٰ: سلام بر تو ای حجّت‌خدا که پنهان و مخفی نیستی. □و در دعای ندبه خطاب به آن حضرت گفته می‌شود: ☑️بِنَفـْسِی اَنـْتَ مِنْ مُغَیَّبٍ لَمْ یَخـْلُ مِنّٰا؛ بِنَفـْسِی اَنـْتَ مِنْ نٰازِحٍ مٰا نَزَحَ عَنّٰا: جانم به فدای تو ای پنهانی که از جمع ما بیرون نیستی! جانم فدای تو ای دور گشته‌ای که از ما دور نیستی! □با این وصف امام زمان عليه السّلام در عصر غیبت کبریٰ هم حاضرند و هم ظاهر. □امام صادق عليه السّلام درباره‌ی حضرت مهدي‌ارواحنا‌فداه در دوران غيبت‌ کبری می‌فرمایند‌: يَرَوْنَهُ وَ لٰا يَعْرِفُونَهُ: مردم ایشان را مي‌بينند، ولى آن حضرت را نمي‌شناسند. امام باقر عليه السّلام نیز می‌فرمایند‌:‌ يَعْرِفُهُمْ وَ لٰا يَعْرِفُونَهُ: مردم را می‌شناسد‌؛ امّا مردم ایشان را نمی‌شناسند. □امام صادق عليه السّلام مي‌فرمايند‌: يَمْشِی فِی اَسْوٰاقِهِمْ وَ يَطَأُ فُرُشَهُمْ وَ لٰا يَعْرِفُونَهُ حَتّىٰ يَأذَنَ اللّٰهُ لَهُ اَنْ يُعَرِّفَهُمْ نَفْسَهُ كَمٰا اَذِنَ لِيُوسُفَ حَتّىٰ قٰالَ لَهُ اِخْوَتُهُ «اَءِنَّكَ َلَاَنْتَ يُوسُفُ؟ قٰالَ اَنَا يُوسُفُ‏»: در بازارهاي مسلمانان رفت‌وآمد مي‌كند و وارد مجلس‌هاي آنها می‌شود و بر فرش‌هايشان قدم مي‌نهد؛ ولي آنها او را نمي‌شناسند؛ تا اینکه خدا در‌باره‌ي او اجازه دهد؛ چنانكه به يوسف عليه السّلام اجازه فرمود؛ و آنها [برادران يوسف عليه السّلام] به او گفتند:‌ «آيا تو واقعاً خود يوسف هستى؟! گفت: من يوسفم.» زماني كه برادران يوسف عليه السّلام براي دریافت کمک غذایی نزد يوسف عليه السّلام به مصر رفتند‌، او را ديدند و عرضه داشتند‌: □يٰا اَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنٰا وَ اَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنٰا بِبِضٰاعَةٍ مُزْجٰاةٍ فَاَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنٰا اِنَّ اللّٰهَ يَجْزِی الْمُتَصَدِّقِينَ: اي عزيز! به ما و خاندان ما سختى و بلای بسيار رسيده و كالاى اندكى آورديم. تو پيمانه‌هاي ما را كامل كن و به ما تصدّق و بخشش نماي‌؛ به‌راستى كه خداوند بخشندگان را پاداش دهد. آنها يوسف عليه السّلام را نشناختند‌؛ امّا يوسف با نگاه اوّل ايشان را شناخت. □مسأله‌ي شناخت امام زمان عليه السّلام نزد مردم عصر غيبت نيز همانند ماجرای يوسف عليه السّلام و برادرانش است. آن حضرت همه‌ي مردم را می‌بینند و تك‌تك آنها را مي‌شناسند‌؛ مردم نیز ايشان را مي‌بينند؛ ولی آن حضرت را نمي‌شناسند. پیشتر گفتیم که مگر ما تمام کسانی را که در کوچه و بازار می‌بینیم، می‌شناسیم؟ یا وقتی وارد مجلسی می‌شویم، آیا تک‌تک حاضران و کسانی را که دربین آنها نشسته‌ایم، می‌شناسیم؟ حضور امام زمان‌ارواحنا‌فداه درمیان ما این‌گونه است. □○ ، استادمهدی طيّب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○تسبیحات امیرالمؤمنین علی علیه السّلام○□ □در کنار تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها، تسبیحات امیرالمومنین علیه السّلام نیز وجود دارد که دارای فضیلت زیادی است. □كيفيت تسبیحات حضرت امیرالمؤمنین علیه السّلام به شرح زیر است: ○ ١٠ بار سُبحانَ الله ○ ١٠ بار اَلحَمدُلله ○ ۱۰ بار اللهُ اَكبر ○ ۱۰ بار لا اِله‌ الّا اَلله □اميرالمؤمنين علیه السّلام به براء بن عازب فرمودند: آيا كاری به تو ياد دهم كه چون آن را انجام دهی، از اوليای خدا خواهی بود؟ براء گفت: بله. حضرت تسبيحات فوق را به او آموزش دادند و سپس فرمودند: هر كس اين تسبيحات را بعد از هر نماز بخواند، خدا هزار بلای دنيوی را از او دور می‌كند، كه آسان‌ترين آن بازگشت از دين است و در آخرت برای او هزار منزلگاه آماده می‌كند كه يكی از آن منزلت‌ها مجاورت رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم است. : □مستدرک الوسائل، ج ٥، ص ٨٢□ □بحارالانوار، چاپ بيروت، ج ٨٣□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□برای ملاقات علی علیه السّلام باید تزکیه شوید، لکن خودتان نمی‎توانید خود را تزکیه کنید. از خدا بخواهید شما را پاک کند. □زور کسی به نفسش نمی‎رسد و از آن شکست می‎خورد. امّا اگر از نفست شکست خوردی، جای نگرانی نیست؛ پشت در بنشین و زانوهایت را به بغل بگیر، خدا تو را بر نفست غالب می‎کند. هر وقت دیدی راه نداری، چند دقیقه پشت در بنشین، خدا در را باز می‎کند. □مرحوم حاج محمّداسماعیل دولابی□ □○کتاب مصباح الهدی تألیف استاد مهدی طیب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
○تنش به معرکه،سرگرمِ فضل و بخشش بود ○به هرکه هرچه دلش خواست داد،حتےٰ سر... @mohamad_hosein_tabatabaei
□در قرآن كريم گويد: {ما جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ ...}. «۱» (۱)-احزاب: ۴ □«خداوند در اندرون انسان بيش از يك دل قرار نداده است». ليكن على عليه السّلام بى‌تأمّل و انديشه پا در عرصه حيات نگذاشته و زمام نفس خويش را به دست هوا و خواهشهاى نفسانى نداده بود تا هرچه آن بخواهد برگزيند و در آنچه بخواهد، تصرّف نمايد بلكه على عليه السّلام را يك كشش روحانى و يك جنبه الهى احاطه كرده بود و در نتيجه همه‌چيز جز خدا را از ياد برده بود. ،ص۳۵ @mohamad_hosein_tabatabaei
□او تمام نيازمنديهاى مادّى بشرى را كه به سوى نفس و خواسته‌هاى آن مى‌كشاند، كنار گذاشته و كلّيّه علايق مادّى را كه به سوى لذّات و شهوات سوق مى‌دهند، از خود دور ساخته بود، □لذا راهى جز راه حق برايش باقى نمانده بود و هدفى غير از خود حقيقت و واقعيّت در نظر او جلوه‌اى نداشت و همين نكته اساسى بود كه‌ موقعیت او را در برابر هرپيش‌آمد و موضوعى، روشن مى‌ساخت و به هنگام وجود عوامل و علل گوناگون، او را به طرف حق و واقعيّت راهنمايى مى‌كرد. «۱» ،ص۳۶ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○*{مراحل پنجگانه شناخت خدا}* ○□ □«أوّل الدّين معرفته و كمال معرفته التّصديق به و كمال التّصديق به توحيده و كمال توحيده الإخلاص له و كمال الإخلاص له نفى الصّفات عنه لشهادة كلّ صفة أنّها غير الموصوف و شهادة كلّ موصوف أنّه غير الصّفة فمن وصف اللّه سبحانه فقد قرنه و من قرنه فقد ثنّاه و من ثنّاه فقد جزّأه و من جزّأه فقد جهله و من جهله فقد أشار إليه و من أشار إليه فقد حدّه و من حدّه فقد عدّه». «۱» □«آغاز دين، معرفت و شناخت كردگار است و كمال معرفت، ايمان به ذات آفريدگار. كمال ايمان در توحيد و يگانه‌دانستن اوست و تكامل توحيد در اخلاص به ساحت قدس ربوبى است و اخلاص هم فقط با اعتراف به احديّت ذات حق و در پرتو نفى صفات زايد صورت مى‌گيرد و بس؛ زيرا هرصفتى غير از موصوف و هر موصوفی غیر از صفتى است كه بر آن عارض مى‌گردد، (۱)- نهج البلاغه فيض الاسلام/ خ ۱: ۲۳ ۵۳ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○ ○□ □○ائمّه(عليهم السّلام)هرگاه بخواهند چيزى را تعريف كنند، طوبا مى گويند. طوبا درختى است در خانه ى زهرا(سلام الله عليها) كه هر شاخه اش در خانه ى يك مؤمن است و او از آن شاخه هرچه اشتها دارد بهره مى برد. □○اين روايت اهل بيت(عليهم السّلام) است. به عقل خود مراجعه كنيد، شايد آن محبّتى كه داريد طوبا است. اين را مى گويم تا در باره ى آن فكر كنيد. من بايد حديث بخوانم و شما هم فكر كنيد. آيا آن محبّتى كه به خوبان دارى، طوبا نيست؟ □○اگر خدا را دوست داريد مال اين شجره است. هرچه ميل داريد از آن مى گيريد. هر وقت يادش مى كنى از هر غمى راحت مى شوى. آيا اين حلّال مشكلات، اين قاضى الحاجات و اين منجى الهلكات طوبا نيست؟ بله، طوبا است و خوب طوبايى است ؛ طوبٰى لَهُم و حُسنُ مَأبٍ*. □○يعنى محبّت خوبان و اهل بهشت، هم طوبا است و هم حُسن مأب. يعنى هر كس بر آنها وارد شود به زيبايى وارد مى شود. *سوره ى رعد، آيه ٢٩ □○ مجالس حاج محمّد اسماعيل كتاب يك، مجلس پانزدهم صفحه ى ١٦٦○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●حدیث است؛ انا عند المنکسره قلوبهم. حق تعالی می‌فرماید؛ من در دل شکسته هستم. دل شکسته به معنی غُصه داشتن نیست. ■● یعنی تعلق دل به مفاهیم و صورت‌های ذهنی شکسته شود و غرق صورت‌های خیالی، مفاهیم و علوم نباشد. ■●اگر این‌ها شکسته شد و ریخت، آن جا خداوند ظاهر می‌شود. یعنی در بی‌جایی خداوند ظاهر می‌شود. ■●بی‌جای بی‌جای بی‌جا، جای خداوند است. اگر خواستی خداوند را پیدا کنید، آن جا بروید. آیا خداوند در مکه است!؟ @mohamad_hosein_tabatabaei
○تنش به معرکه،سرگرمِ فضل و بخشش بود ○به هرکه هرچه دلش خواست داد،حتےٰ سر... @mohamad_hosein_tabatabaei
□○شرط اول قدم در سلوک از دید علامه طباطبایی○□ □علامه‏ طباطبايى‏ بر اين اعتقاد بودند كه با انجام كم‏ترين معصيت، راه به حرم معارف الهى مسدود و ممنوع است و وظيفه‌‏مند بودن در برابر فرمان‌‌هاى الاهى، شرط اول كمال و گام نخستين سلوك است. البته اين كار بس دقيق و دشوار است و به سادگى قابل دست‏يابى نيست و مراقبتى شديد و احتياطى كامل را مى‌‏طلبد. □علامه در رساله الولايه نقل كرده‌‏اند كه استاد بزرگوارشان مرحوم آيت الله العظمى سيد على قاضى طباطبايى فرمودند: «مرتاض‏‌هاى هندى كه هفته‏‌اى يك مغز بادام مى‏‌خورند يا به كارهاى نظير نخوابيدن و يا بر روى يك پا و با دست‌‏هاى گشوده در تمام شبانه روز ايستادن و ... مى‏‌پردازند در واقع از كارهاى مشكل به سوى كارهاى آسان فرار مى‌‏كنند. آن‏چه مشكل است، آن است كه در طول هفتاد سال عمر، يك بار هم دروغ، غيبت، ريا و نگاه غير جايز از انسان سر نزند.» □برخى از شاگردان مرحوم حاج آقا رحيم ارباب نقل كردند كه وى مى‏‌فرمود: من مى‌‏توانم ادعا كنم از پانزده سالگى تاكنون، به هيچ نامحرمى نگاه نكرده‌‏ام. پس التزام عملى به تمامى تكاليف الهى، نخستين شرط ورود به حرم امن الهى است‏. □○انسان و جهان در شناخت مكتب اسلام، قائمی امیری، ص۱۴۸○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○فاصله بین زمین و آسمان چقدر است؟○□ □علامه طباطبایی در ذیل آیه ۱۲ سوره فصلت، روایتی از امیر مومنان آورده که شخصی از ایشان پرسید: فاصله بین زمین و آسمان چقدر است؟ فرمود به قدرى که چشم کار کند و به مقدارى که نفرین مظلوم بالا رود. آنگاه، علامه می‌نویسد: این پاسخ امام (علیه‌السلام) از لطائف کلمات آن جناب است که هم به ظاهر آسمان اشاره کرده و هم به باطن آن. □○ترجمه المیزان، ج۱۷، ص۵۶۶○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
■شخصی از حضرت سؤال کرد: «آقا، من فرصت نمی‌کنم که هر روز این زیارت(عاشورا) را با صد لعن و صد سلام بخوانم، چه کنم؟» ■ایشان راه چاره‌ای به او نشان دادند و فرموند: «زیارت عاشورای مختصره» را بخوانید. [منظور زیارتی است که در فضیلت و ثواب مانند زیارت عاشورا است، ولی صد لعن و سلام را ندارد. این زیارت در مفاتیح‌الجنان، پس از زیارت عاشورا با نام «زیارت عاشورای غیرمعروفه» آمده است. ..] ■●رحمت واسعه، ص٢٢(مجموعه فرمایشات حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره پیرامون حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام و اصحاب و یاران آن حضرت)●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□قرب انسان به حقیقت عالم به کمال مطلق به پروردگار عالم اتصاف انسان است به صفات الهی دارا شدن اصناف و صفات حق جل و علا که نمونه اتم و‌ فرد کامل این مصداق حجت الله سفیر الهی واسطه فیض امام هر عصر هست که هیچگاه زمین خالی از حجت نمی شود یا ظاهر یا غایب بود او در نظام عالم ضروریه آفتاب یا روشن است زلاله هوا سهو زباله یا آفتاب پشت ابر بود افتاب در نظام عالم ضروریه قرب انسان به حق این قرب سوری و ظاهری نیست راه پیمودن از مبدایی به مقصدی نیست مسافرت ظاهر سیر کردن نیست قرب به حق یعنی آدمی به صفات ربوبی متصف بشود جان او قوی بشود روح او ترقی کند اونکه انسانیت انسان به اوست، و شیئت شئ به صورتشه اونکه حقیقت انسانه بر اثر دادن غذای انسانی به او رشد کند که بارها به عرض رساندیم علم و عمل نفس جان می شوند عین جان میشوند نفس، نفس میشوند حقیقت روح انسان می شوند که روح انسان به شنیدن حرف حقیقی و درست و صحیح به ادراک نمودن و یافتن یک مطلب علمی و قدم برداشتن در راه حق و صدق جان او مشتعل میشه روشن میشه ذات جان قوی میشود نه اینکه ذات یکسو و علم یکسو و عمل یکسو @mohamad_hosein_tabatabaei
□اگر امام زمان را آن اوجش میشناختی میگفتی اقا افتخار امام زمان شناسی من اینه که اگر خواجه طوسی ها، علامه طباطبایی ها، ملاصدراها، شیخ اکبرها، شیخ الرئس ابن سیناها و تمام مفاخر عالم همه جمع بشوند اینها با همه مقاماتی که براشون فرض میشه و اینها رسیدند اینها افتخار همشون اینکه ما همه کلب آستان حضرت بقیه الله ایم اون چون امام زمان را انقدر پایین شناخته و لذا مثل اون شاگرد کلاس دوم بود کودکی به انیشتن نامه نوشته نوشته چون اینقدر از اینور و اونور که انیشتن یک ریاضی دان بسیار قویه گفت اگر من یک سوال بکنم که انیشتن جواب من رو بده معلومه که پس ریاضی دانه کلاس دوم ابتدایی بود یه سوالی نوشت که انیشتن اگر گفتی دو تا دو تا چندتا؟ چه عجب که انیشتن جوابش را طفلی داده ایشون وقتی نامه را جواب گرفته واقعا که تو انیشتینی □آقای عزیز من و تو امام زمان و پیغمبر و اهل بیت شناسیمون مثل این کلاس دومه که میگیم اگه دو دو تا چهارتا ره امام زمان بدونه حالا یعنی امام زمانه که اگر بگیم خواجه طوسی که دو دو تا چهارتا رو میدونه که هیچی بلکه از یک شکل هندسی قطاع حدود نیم میلیون حکم هندسی اخراج میکند میگه یعنی تو این رو از امام زمان بالاتر میدونی نه این از امام زمان بالاتر نیست تو امام زمان را در حد دو دو تا چهارتا دانستن بلدی □تو اگه میدونستی که یعنی اون کسی که فرزند که اگر بخواهد لب باز کند بای بسم الله الرحمن الرحیم را اون نقطه بای را تفسیر کند که یک نقطه است انقدر کتاب میشه اون قدر کتاب میشه هفتاد شتر که نه، هفصدتا شتر که نه، هفت هزار شتر نه، هفت هزار قطار نه، اصلا کل عالم را پر میکنه از کتاب. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●امام زمان علیه‌السّلام شبیه حضرت علی‌ّاکبرِ امام حسین علیهماالسّلام هستند●■ ■الف - رفع الحسين سبابته نحو السماء و قال «اللَّهُمَّ اشْهَدْ عَلَى هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ فَقَدْ بَرَزَ إِلَيْهِمْ غُلَامٌ أَشْبَهُ النَّاسِ خَلْقاً وَ خُلُقاً وَ مَنْطِقاً بِرَسُولِكَ كُنَّا إِذَا اشْتَقْنَا إِلَى نَبِيِّكَ نَظَرْنَا إِلَى وَجْهِهِ» ■هنگام به میدان رفتن علی‌ّاکبر علیه السّلام، امام حسین علیه‌السّلام انگشت سبّابۀ خود را به سوی آسمان گرفته و فرمودند: ■«خدایا شاهد باش که پسری برای مبارزه به سوی آنها می‌رود که شبیه‌ترین مردم به رسول توست در خلقت و اخلاق و سخن گفتن. هرگاه مشتاق پیامبرت می‌شدیم، به چهرۀ او نگاه می‌کردیم» ●«بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏ ۴۵، ص۴۲»● ■ب - نظر أميرالمؤمنين عليه‌السّلام الى ابنه الحسين عليه‌السّلام فقال: «إنَّ إِبْنیِ هذَا سَیّدٌ، کما سَمَّاهُ رَسُولُ اللّهِ صلّی الله علیه وآله وسلم سَیِّداً، وَ سَیَخْرِجُ اللَّهُ مِنْ صُلْبِهِ رَجُلاً بِاسْمِ نَبِیِّکمْ، یُشْبِهُهُ فِی الخَلْقِ وَالخُلُقِ. یَخرُجُ حِينَ غَفلَةٍ مِنَ النّاسِ وَ إماتَةٍ مِنَ الحَقِّ وَ اِظهارٍ مِنَ الجَورِ.» ■امیرالمؤمنین علیه‌السّلام به پسرشان حسین علیه‌السّلام نگریستند؛ سپس فرمودند: ■«همانا این پسرم همان‌گونه که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم او را آقا و سرور نامیدند، سرور و آقاست و بزودی از نسل او مردی هم‌نام با پیامبرتان (حضرت مهدی علیه‌السّلام) قیام می‌کند که در خلقت و اخلاق شبیه پیامبراکرم است. او در زمان غفلت مردمان و میرانده شدن حق و غلبه ستم قیام می‌کند.» ●«إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج‏۵، ص۱۲۴»● ■پس حضرت مهدی ارواحنا فداه و حضرت علی‌اکبر علیه‌السّلام هر دو شبیه پیامبر و همانند یکدیگرند. ■«استاد مهدی طیّب»■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●" سالک راه حق "●■ ■پرسش از سالکان راه و واصلان درگاه است که مسافر کیست و مرد تمام و انسان کامل کدام است. شیخ محمود شبستری گوید: مسافر آن بود کو بگذرد زود ز خود صافی شود چون آتش از دود کسی مرد تمام است کز تمامی کند با خواجگی کار غلامی ■یعنی سالکِ راه حق کسی است که از خودی و هستی خویش که به منزلهٔ دود بر آتش است گذر کند و آتش صاف و بی دود گردد که عین گرمی و عین نور است. گرمی نشان مهر، و نور رمز دانایی است. و این هر دو نشان صوفی با صفاست، اما مرد تمام کسی است که در عین خواجگی و سروری عالم معنا، همچون غلام کمر خدمت مردمان را بسته باشد چنانکه در حدیث آمده است: سید القوم خادمهم. سرور هر قومی خدمتگزار آن قوم است. ■●برگرفته از مقدمه کتاب " گلشن راز " به قلم حسین الهی قمشه ای●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□انسان با امام به امنیت می‌رسد. اگر امام یک نگاه کند، تو موحد می‌شوی و به مقام خلت و دوستی و توحید و ولایت اهل‌بیت علیهم السلام می‌رسی. اگر امام به تو نظر کند، از وجود تو یک خورشید ولایت ظاهر می‌شود. ما اکنون در مغرب هستیم. این عالم هم عالم مغرب است. باید مشرقی شویم و به مشرق نظام هستی رو کنیم. اگر امام زمان ارواحنا فداه تشریف بیاورند، ان شاء الله از درون من و شما این خورشید حقیقت ولایت ظهور می‌کند کما اینکه بنا به نقلی، در کربلا خورشید از مغرب طلوع کرد. این سخن کنایه‌ای است از اینکه من و شما به اصل خودمان واصل شده و به حقیقت خودمان که ولایت اهل‌بیت علیهم السلام است نائل شویم.
□ ○در بارگاهِ قدسِ خدا، پنجشنبه ها ○سرهایِ قدسیان،طرفِ شاهِ بی سر است @mohamad_hosein_tabatabaei
□{«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ* وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا ما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ» «۳». □در{تفسير} قمّى درمورد{«مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها»*} از قول امام عليه السلام آمده است: □«به خدا قسم «حسنه» همان عليه السلام است و «سيئه» همان پيروى از دشمنان او».ص ۱۲۱ □و در{كافى‌} از امام صادق عليه السلام و ايشان هم از پدرش از اميرالمؤمنين عليه السلام نقل مى‌كند: □«حسنه همانا و ما اهل‌بيت است و سيّئه نسبت به ما اهل‌بيت». سپس حضرت آيه مزبور را تلاوت نمود. ص۱۲۲ @mohamad_hosein_tabatabaei