کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 27-26 آل عمران، قسمت پنجم بخش دوم ● تحول بشر در تغيير حكومت سلطنتى به حكومت جمهورى يكى از م
آیات 27-26 آل عمران، قسمت پنجم
بخش سوم
● نقش مهم انبيا(علیهم السلام ) در اصلاح و رفع نواقص نظامهاى حكومتى
كه البته مقام نبوت در اين اصلاح سهم كاملترى را داشته ، چون اين مسأله در علم الاجتماع مسلم است كه هر سخن و نظريه اى كه بين عامه و خاصه مردم انتشار يابد، در صورتى كه از غريره خود انسانها سرچشمه گرفته باشد، و قريحه آنرا بپسندد، و نفوس ، منتظر چنين سخن و نظريه اى باشند، اين سخن قوى ترين سبب و عامل براى يكسان كردن تمايلات متفرقه است ، و بهتر از هر عامل ديگر مى تواند جمعيت هاى متشتت و پراكنده را متحد، و يكدست كند، بطورى كه قبض و بسطها يكى شود، اراده ها يكى گردد، و هيچ عاملى و هيچ دشمنى نتواند در برابر آن اتحاد مقاومت كند.
اين نيز ضرورى و بديهى است كه نبوت از قديم ترين عهد تاريخ ظهورش ، مردم را به سوى عدل مى خوانده و از ظلم منعشان مى كرده ، و به سوى بندگى خدا و تسليم در برابر او تشويق مى نموده ، واز پيروى فراعنه طاغى و مستكبرين قدرت طلب نهى مى كرده ، و اين دعوت از قرون متمادى ، قرنى بعد از قرن ديگر، و در امتى بعد از امت ديگر ادامه داشته ، هر چند كه از نظر وسعت و ضيق دعوت در امتهاى مختلف و زمانهاى متفاوت اختلاف داشته ، و محال است كه مثل چنين عاملى قوى ، قرنهاى متمادى در بين اجتماعات بشرى وجود داشته باشد، و در عين حال هيچ اثرى به جاى نگذارد.
با اينكه مى بينيم قرآن كريم در اين باره قسمت عمده اى از وحى هائى كه به انبيا (عليهم السلام ) شده ، حكايت نموده ، مثلا از نوح حكايت كرده كه در شكوه به پروردگارش مى گفت : ((رب انهم عصونى و اتبعوا من لم يزده ماله و ولده الا خسارا و مكروا مكرا كبارا، و قالوا لا تذرن آلهتكم )).
و نيز جدال بين آن جناب و بزرگان و قومش را حكايت نموده ، مى فرمايد: ((قالوا انومن لك و اتبعك الارذلون ؟ قال و ما علمى بما كانوا يعملون ، ان حسابهم الاعلى ربى لو تشعرون )).
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 230
و از هود (عليه السلام ) حكايت كرده كه به قوم خود فرمود: ((اتبنون بكل ريع آيه تعبثون ، و تتخذون مصانع لعلكم تخلدون ، و اذا بطشتم بطشتم جبارين )).
و از صالح (عليه السلام ) حكايت كرده كه به قوم خود فرمود: ((فاتقوا اللّه و اطيعون ، و لا تطيعوا امر المسرفين ، الذين يفسدون فى الارض و لا يصلحون )).
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
☑️قسمت چهارم ▪️أَسْأَلُكَ يَا غافِرَ الذَّنْبِ الْكَبِيرِ، وَيَا جابِرَ الْعَظْمِ الْكَسِيرِ، أَنْ
☑️قسمت پنجم
▪️إِلٰهِى هَلْ يَرْجِعُ الْعَبْدُ الْآبِقُ إِلّا إِلىٰ مَوْلاهُ ؟ أَمْ هَلْ يُجِيرُهُ مِنْ سَخَطِهِ أَحَدٌ سِواهُ ؟ إِلٰهِى إِنْ كانَ النَّدَمُ عَلَى الذَّنْبِ تَوْبَةً فَإِنِّى وَعِزَّتِكَ مِنَ النَّادِمِينَ، وَ إِنْ كانَ الاسْتِغْفارُ مِنَ الْخَطِيئَةِ حِطَّةً فَإِنِّى لَكَ مِنَ الْمُسْتَغْفِرِينَ، لَكَ الْعُتْبَىٰ حَتَّىٰ تَرْضَىٰ .
▪️معبودم! آیا برده فراری جز بهسوی مولایش باز میگردد؟ یا کسی به او از خشم مولایش، جز مولایش پناه میدهد؟ معبودم، اگر پشیمانی از گناه توبه است، پس به عزّتت سوگند که من از پشیمانانم و اگر آمرزش طلبی از خطاکاری سبب فروریختن خطاها از پرونده است، من از آمرزش خواهانم، حق رضایت با توست تا راضی شوی.
#مناجات_التائبین
@mohamad_hosein_tabatabaei
■امیر المؤمنین در هیچ یک از کارزارهای مقدس که جهاد نامیده میشوند ، شخصیت خود را که متخلق به اخلاق اللّه بوده ، نباخته است.
■این حقیقتی است که همه مورخان و آنانکه کیفیت زندگی آن حضرت را نقل می کنند ، به آن اعتراف دارند . خود او نیز با اینگونه جملات توضیح داده است : و إنّی لعلی بيّنة من ربّی و قطعا حیات من ، نیت من ، تفکرات و هدف گیری های من و کردار عضلانی من و گرایشهای من ، همه و همه بر مبنای دلیل روشنی از پروردگار من میباشد. و بدیهی است که بر مبنای دلیلی روشن از خدا زندگی می کند ، هرگز تحت تأثیر هیجانات نفسانی قرار نمیگیرد.
■استاد #علامه_جعفری
تفسیر نهج البلاغه ،جلد ٢١■
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️
▪️قرآن به قلب بنده نازل میشود و بازتابش دعاست. دعا قرآن صاعد است. ما هم از عالم بالا آمدهایم و باید به بالا برویم.
▪️دعا بخوان. ذکر خدا کن. چاپلوسی کن. التماس کن. خدا دوست دارد بندههایش با او حرف بزنند. با خدا که صحبت میکنی، ترفیع و صعود قرآن است. اوّل قرآن پایین آمد و نازل شد، حالا که دعا میخوانی، به سر جای اوّلش بر میگردد و خودت هم به جای اوّلت بر میگردی.
▪️وقتی به خدا بگویی خدایا من غیر از تو کسی و چیزی ندارم، خدا غیور است و خواستهات را انجام میدهد. مَولایَ یا مَولایَ اَنتَ الغَنىُّ وَ اَنَا الفَقیرُ وَ هَل یَرحَمُ الفَقیرَ اِلاّ الغَنىُّ ...
☑️آسمان و زمین به دعا برپاست.
◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️مرحوم حاج اسماعيل دولابی
◾️ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻭﺿﻮ ﮔﺮﻓﺘﻦ ﻭﻗﺘﯽ ﺻﻮﺭﺗﺖ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﯾﯽ،ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﺍﺯ ﺁﺑﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺻﻮﺭﺗﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻥ ﻓﺮﻭ ﺑﺒﺮ ﻭ ﺑﺨﻮﺭ. ﺍﯾﻦ ﺁﺏ ﺩﺭﻭﻧﺖ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﻓﻄﺮﺗﺖ ﺭﺍ ﺷﻔﺎﻑ ﻣﯽ ﻧﻤﺎﯾﺪ.
◾️ﺳﻌﯽ ﮐﻦ ﻧﻤﺎﺯ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﭘﺮ ﺍﺯ ﻣﺤﺒﺖ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻫﺮ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯽ ﻣﺜﻞ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺁﺏ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﻗﻮﺭﺕ ﺑﺪﻫﯽ.
◾️ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ، ﻧﻤﺎﺯ ﺍﺳﺖ. ﺍﮔﺮ ﺣﻀﻮﺭ ﻗﻠﺐ ﺩﺍﺭﯼ، ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯﯼ ﻭ ﺍﻻ ﺩﻝ ﻫﺮ ﮐﺠﺎﺳﺖ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎﯾﯽ.
◾️ﺳﺠﺪﻩ ﺍﺯ ﺁﺛﺎﺭ ﺟﻤﺎﻝ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﮐﻮﻉ ﺍﺯ ﺁﺛﺎﺭ ﺟﻼﻝ ﺧﺪﺍﺳﺖ. ﻭﻗﺘﯽ ﺟﻼﻝ ﺧﺪﺍ ﺁﺷﮑﺎﺭ ﺷﻮﺩ ﻓﺮﺩ ﺑﻪ ﺭﮐﻮﻉ ﻣﯽ ﺭﻭﺩ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺟﻤﺎﻝ ﺧﺪﺍ ﻇﺎﻫﺮ ﺷﻮﺩ ﻓﺮﺩ ﺑﻪ ﺳﺠﺪﻩ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﺪ.
◾️ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﻤﺎﺯﻫﺎ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻦ، ﺑﮕﻮ ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺗﻮ ﻏﻨﯽ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﻣﻦ ﻓﻘﯿﺮ؛ ﺗﻮ ﻋﺰﯾﺰ ﻫﺴﺘﯽ ﻭ ﻣﻦ ﺫﻟﯿﻞ، ﺗﻮ ﻣﺎﻟﮏ ﻫﺴﺘﯽ ﻭﻣﻦ ﻣﻤﻠﻮﮎ... ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﮐﻪ ﺻﺤﺒﺖ ﮐﻨﯽ ﻧﻄﻘﺖ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻠﻖ ﻫﻢ ﺧﻮﺏ ﺻﺤﺒﺖ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ.
◾️ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﮔﻤﺸﺪﻩ ﻫﺎ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ. ﺑﺎﯾﺪ ﺳﻌﯽ ﮐﺮﺩ ﮔﻤﺸﺪﻩ ﯼ ﺍﺻﻠﯽ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ....
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️ماهیّت مجازاتهای الهی
▪️ #پرسش: میگوییم مجازات براساس عدالت است؛ امّا این عدالت را چه کسی تشخیص میدهد؟ نوع مجازات را چه کسی تعیین میکند؟
▪️ #پاسخ: عدالت را عقل ما هم تشخیص میدهد. عدالت یعنی دادن حقّ هر صاحب حقّی به او؛ بنابراین وجدان انسان هم بسیار خوب میتواند داوری کند. وقتی شما از کسی طلبی دارید و او حاضر نیست بدهیش را پرداخت کند، روشن است که عدالت نیست. عقل و وجدان بشری بهراحتی درمییابد که این ظلم است؛ چون این طلبْ حقّ شماست. امّا مجازات آن چیست و آیا مجازاتهای الهی چیزی جدای از عمل است؟ آیا مثل جریمهی پلیس راهنمایی و رانندگی است که وقتی راننده از چراغ قرمز رد شود، جریمه میشود؛ امّا اگر زرنگ باشد میتواند طوری رد شود که پلیس نبیند و هیچ جریمهای هم نپردازد؟ خیر؛ مجازات الهی خودِ عمل است که آثارش ظاهر میشود. مثل اینکه کسی غذای مسموم میخورد و مسمومیّت غذایی پیدا میکند. مجازاتِ خوردن غذای مسموم، مبتلا شدن به مسمومیّت غذایی است.
مجازات الهی به این معنی نیست که اگر کسی به سخن خدا گوش نکرد، خدای متعال لَجَش میگیرد و تلافی میکند و او را به آتش جهنّم میافکند؛ بلکه باطن گناه آتش است؛ وقتی انسان آن عمل را انجام دهد، آتش به جان او میافتد. مجازات الهی با مجازات بشری متفاوت است و چیزی جز خود عمل نیست که شکل باطنی و ملکوتی آن بعد از مرگ ظاهر میشود و انسان متحمّل همان عملی میشود که در دنیا انجام داده است[۹].
◾️استاد مهدی طیب
#طبیب_عشق◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 27-26 آل عمران، قسمت پنجم بخش سوم ● نقش مهم انبيا(علیهم السلام ) در اصلاح و رفع نواقص نظامهاى
آیات 27-26 آل عمران، قسمت پنجم
بخش چهارم
● انبياء و مبارزه با خودكامگان زمان
چه كسى مى تواند منكر اين سخن ما باشد، با اينكه موسى (عليه السلام ) (پيامبر اولوا العزم ) را مى بينيم كه در دفاع از بنى اسرائيل به معارضه با فرعون و روش جائرانه او قيام كرده ، و قبل از او ابراهيم (عليه السلام ) را مى بينيم كه به معارضه با نمرود برمى خيزد، و بعد از او عيسى بن مريم (عليهما السلام ) و ساير انبيا را مى بينيم كه هر يك عليه خودسران عصر خود قيام نموده و سيره ظالمانه سلاطين و عظماى عصر خود را تقبيح نموده و مردم را از اطاعت مفسدين و پيروى طاغيان برحذر مى داشتند.
تا اينجا اشاراتى بود كه به سيره انبياى قبل از اسلام نموديم ، و اما پيامبر اسلام و كتاب مقدسش قرآن كريم ، در رابطه به دعوتش به سرپيچى از اطاعت مفسدين ، و نپذيرفتن ذلت و نيز اخبارى كه از عاقبت امر ظلم و فساد و عدوان و طغيان داده بر كسى پوشيده نيست .
از آن جمله درباره قوم عاد و ثمود و فرعون فرموده : ((الم تر كيف فعل ربك بعاد ارم ذات العماد، التى لم يخلق مثلها فى البلاد، و ثمود الذين جابوا الصخر بالواد، و فرعون ذى الاوتاد، الذين طغوا فى البلاد، فاكثروا فيها الفساد، فصب عليهم ربك سوط عذاب ، ان ربك لبالمرصاد)). واز اين قبيل آيات كه در قرآن كريم بسيار است .
و اما ملك (بضمه ميم ) كه گفتيم آن نيز از اعتباراتى است كه مجتمع انسانى هيچگاه از آن بى نياز نبوده است ،
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 231
بهترين بيان و كامل ترين آن در اثباتش اين آيه است ، كه بعد از شرح داستان طالوت مى فرمايد: ((و لو لا دفع اللّه الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض و لكن اللّه ذو فضل على العالمين )). كه در سابق گفتيم چگونه اين آيه شريفه به وجهى بر مدعاى ما دلالت مى كند.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#حضرت_آیتالله_بهجت_قدسسره:
▪️الان داریم میبینیم فساد از لا دینی است! فساد دنیا از لا دینی است!!
▪️چه بکنیم؟ به چه کسی بفهمانیم این مطلب را؟ بیدنیایی میخواهی، بیدین را بخواه. پایدار نخواهد بود!!
▪️[میرزا کوچک خان] به یک انگلیسی که آمده بود فریب بدهد او را و حکومت را به دست آنها بدهد و بچاپد ایران را، گفت: حکومتی که شالودهاش را شما بریزید پایدار نخواهد بود!
(برگرفته از کتاب شریف #اقبال_الاعمال سیدبنطاووس، مورد توصیه حضرت آیت الله بهجت)
▪️«... در سحرگاه هر شب، منادی از سوی خداوندگارِ برآورنده حاجات ندا میدهد: «آیا درخواست کنندهای هست؟ آیا جویندهای هست؟ ای طالب خیر، پیش آی و ای طالب شرّ، کوتاه بیا». ... بنابراین مبادا و مبادا از منادی خداوند روی بگردانی، درحالی که او از تو میخواهد که در توان خود از گنجینههای خدا طلب کنی و تو به کمتر از آنچه تو را به سوی آن فرا میخواند، نیازمندی. ... اگر گوشهایت صدای آن منادی را نمیشنود، چنانچه تسلیم مولایت که خداوندگار دنیا و آخرت تو است، باشی و او را تصدیق کنی، قطعاً گوش عقل و دل تو آن را خواهد شنید».
◾️اقبالالاعمال، ج١، ص ١٩٢◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حسین_منی_و_انا_من_حسین ☑️قسمت ۴۸ ▪️جناب اسرافیل نعمت وجود را میدمد لذا به واسطهی این نور واحد
#حسین_منی_و_انا_من_حسین
☑️قسمت ۴۹
▪️قرآن میفرماید که فکر میکنند میتوانند نور خدا را خاموش کنند. آن هم با چه چیزی؟ با دهانهایشان... آن هم نوری که ازلی و ابدیست. ابدی است یعنی لا نهایة له... این نور همهی هستی را گرفته است. این نور خاموش شدنی نیست؛ «وَمَا كُنْتَ بِجَانِبِ الْغَرْبِيِّ». هرگز در طرف غروب واقع نشده و نخواهد شد...
کی رفتهای ز دل که تمنا کنم تو را
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را
غایب نبودهای که شوم طالب حضور
پنهان نبودهای که هویدا کنم تو را
با صد هزار جلوه برون آمدی که من
با صد هزار دیده تماشا کنم تو را
▪️در حدیث معرفت به نورانیت، امیرالمؤمنین علیه السلام خطاب به جناب جندب و سلمان میفرماید که ما اهلبیت را به نورانیت ما بشناسید؛ میفرماید مرا به این نور مشرقی بشناسید، همان نوری که از ازل تا ابد بر هیاکل توحید اشراق میکند لذا جناب علامه حسنزاده آملی وقتی حدیث اشتقاق را بیان میکنند، کلام خود را با بیتی مزین مینمایند که
ای دل به کوی دوست گذاری نمیکنی
اسباب جمع داری و کاری نمیکنی
▪️به حقیقت خودت خوب نگاه کن و ببین این وجود تو از نور چه کسی مملو است. «اَللّهُمَّ اِنَّ شیعَتَنا مِنّا، خُلِقُوا مِنْ فاضِل طینَتِنا وَ عَجِنُوا بِماءِ وِلایَتِنا»... نگذاریم این وجود سراغ گِلبازی های دنیوی برود، خیلی حیف است که فکر کنیم ما را از همین گل کوزهگری ساختهاند. نه! شیعیان همین لحظه و آن به آن «مِنْ فاضِل طینَتِ» اهلبیت علیهم السلام خلق میشوند...
▪️این نور در تمام مخلوقات به اندازهی استعدادشان ظهور کرده است. تنها حقیقتی که این نور را میتواند به تمامه در خودش ظهور دهد، انسان است چون به صورت خدا خلق شده است. آدم آمد و مقداری از این نور را ظهور داد. موسی هم همین طور، به اندازه خودش اسم اعظم را ظهور داد تا این که چهارده هیکل نوری به نام چهارده معصوم علیهم السلام آمدند که کل این نور را همان گونه که هست در نفس ناطقهشان پیاده کردند. بر اساس همین حدیث اشتقاق، تا این نور در جانی تلألؤ نکند، او از آدمیت بهره ندارد لذا معصوم میفرماید: «نَقَلَ أشْبَاحُنَا مِن ذُروَةِ العَرشِ إلي ظَهْرِه». اشباح ما از بالای عرش و از فوق عرش است. این که میفرماید: «مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهم السلام یَوْمَ عَاشُورَاءَ عَارِفاً بِحَقِّهِ کَانَ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فِی عَرْشِهِ»، خیلی چیز عجیبی نیست! نور حسین فوق عرش است! عرش مراتب دارد که در همین حدیث هم میفرماید «مِن ذُروَةِ العَرشِ إلي ظَهْرِه [ظَهر آدم]». خدا این نور را از بالاترین مرتبهی عرش آورد و در ظَهر اعنی در حقیقت حضرت آدم قرار داد. میفرماید چون این نور در حقیقت آدم قرار گرفت، لذا خدا گفت «اسْجُدُوا» چرا که نور واحد مسجود و معبود عالم وجود است، «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرّفتَنا بِذلك مَنزِلَتَهُم»...
▪️عدد آدم در ابجد ۴۵ است، همچنین عدد «هُم» نیز در ابجد ۴۵ میباشد. «رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ» یعنی خدا از «هُم» راضی است و این «هُم»، همان «آدم» است. آدم کسی است که باید نور اهلبیت علیهم السلام را در خودش ظهور دهد و اگر این نور را در خودش ظهور دهد خدا از او راضی خواهد بود؛ «رضی الله رضانا أهلالبیت». ما نیز تا این نور را در درونمان تجلی ندهیم، حق متعال از ما راضی نمیشود. اگر این نور از جان ما برود مورد سخط خدا واقع میشویم...
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مراتب_نفس_اماره ☑️قسمت ۱۸ ▪️در داستان حضرت موسی با سحره مادامی که آنها تحت تصرف خیال بودن
#شرح_مراتب_نفس_اماره
☑️قسمت ۱۹
▪️وقتی عقل به صاحب عقل میرسد، رشد میکند و شکوفا میشود. وقتی جناب یوشع به حضرت موسی توضیح داد که ماهی در جایی زنده شد و به طرز عجیبی راه دریا گرفت، حضرت موسی گفت که حضرت خضر همانجاست. بازگشتند و با حضرت خضر دربارهی حقیقت ولایت اهلبیت علیهمالسلام صحبت کردند. اما غرض این است که اگر نفس در راه خدا کشته شود، هر مردهای را زنده میکند. خیلی از دلها مردهاند. جناب مولوی میفرماید که در این دریای نظام هستی ماهی های الهی کم نیستند. خودت را به آنها بزن وگرنه آنها به تو تنه میزنند در حالی که تو آگاه نیستی. اگر میبینید در زندگی و فکرتان یک تحولی شکل گرفتهاست، بدانید که یکی از این خضرها به شما تنه زدهاست. لذا وجود اولیاءالله ذکر است. ذکر که صرفا تند تند تکرار کردن چند کلمه و سبحان الله گفتن نیست. ولی خدا خودش ذکر است. شما به این ولی خدا متصل شوید، زنده میشوید. تمام شئون شما را زنده میکند.
مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم
دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم
▪️جناب مولوی میگوید من مرده بودم قبل از آن که شمس تبریزی را ملاقات کنم. این شمس تبریزی اشاره به ولایت دارد که تبها را میریزد. همانگونه که آن ماهی مرده وقتی در کنار خضر قرار گرفت، زنده شد.
▪️چرا جای دور برویم؟ خون امام حسین علیهالسلام روی تربت ریخت و تربتی که خوردنش حرام است، شفا شد. شفا نه به همین معنای ظاهری بلکه تربت مقامی پیدا کرد که اگر بر آن سجده کردی، حجابهای هفتگانه را از بین میبرد. یعنی اگر شما سرت را بر خاک کربلا گذاشتی، به ذات حق متعال متصل میشوی. خدا در تربت تجلی بالذات میکند. خدا هر شب جمعه به کربلا هبوط میکند. خدا برای زیارت حسین به کربلا میآید. چرا؟ چون حسین است. حسین که نفس ندارد. حسین عقل خالص است. نه، بلکه بالاتر از آن، روح است. نه، بالاتر از آن، مقام واحدیت است. «نَحنُ وَاللهِ الأسماءُ الحُسنی». او اسماء حسنی الهی است.
هوی هو الله احد هوی اوست
جلوه الله الصمد روی اوست
هوی همین است و دگر هوی نیست
روی همین است و دگر روی نیست
▪️لذا امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید که اگر شما قائل به این باشی که این جسم ما آیة الله است، همین چشم ما عین الله است، همین گوش خاکی ما أذن الله است، به مقام «لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً» میرسی. حسین ثارالله است و خون او خون خداست. خون او که به این تربت خورد، این تربت دیگر تربت نیست. همین که بر این تربت سر بگذاری، حجابها کنار رفتهاست. به دنبال دیدنهای تمثیلی و تمثلی نباش. آن لحظه که پیشانیات را بر تربت امام حسین علیهالسلام گذاشتی، در مقام قرب علی الاطلاق به خدا قرار داری. او تو را احیا میکند. بنی اسرائیل آن گاو را کشتند و با آن مردهای را زنده کردند حالا تربت امام حسین علیهالسلام چه میکند؟! امیرالمؤمنین علیهالسلام از جنگ صفین که برمیگشت، در گودال قتلگاه دو رکعت نماز خواند و بعد یک مشت از این خاک برداشت و بویید _تو گویی بوییدن این تربت تعقیبات نماز او است_ و فرمود خوشا به حال تو ای خاک که از تو سعدایی به مقاماتی میرسند که احدی به آن مقامات نخواهند رسید. امیرالمؤمنین فرمودهاند که هاهنا مصارع العشاق... کشتیگیر که پشتش به خاک میخورد عرب به آن مصرع میگوید. مصارع العشاق یعنی اینجا پشت عشاق به این خاک خوردهاست. این خاک چه میشود؟ میشود شفا...
#ح_م
◾️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی◾️
▪️امَّن یُجیبُ المُضطَرَّ اِذَا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ: یا کیست آن که وقتی شخص مضطر او را میخواند، اجابتش میکند؟ همهی عالم مضطرّند، ولی درک و شعور اضطرار خود را ندارند. آن مضطرّی اجابت میشود که اضطرار خود را درک کند، لذا فرمود: اِذا دَعاهُ: یعنی وقتی که اضطرارش را درک کرد و برای نجات خود دست به دعا برداشت.
▪️وقتی خواستید دعایتان گیرا شود، دوستان و همسایگان و اهل مملکتتان را جلو بیندازید و اوّل برای آنها دعا کنید.
◾️مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب◾️
#دعا
@mohamad_hosein_tabatabaei