eitaa logo
استاد محمدعلی فیض‌آبادی|خانواده قرآنی
928 دنبال‌کننده
344 عکس
343 ویدیو
8 فایل
دکتر محمدعلی فیض آبادی 🔹️مفسر قرآن 🔹️مشاور تربیتی و خانواده 🔹️نویسنده و پژوهشگر 🔹️استاد حوزه و دانشگاه ارتباط با ادمین و هماهنگی وقت مشاوره: 👇 @admin_feiz
مشاهده در ایتا
دانلود
«وای وای وای» فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هَٰذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا يَكْسِبُونَ ﭘﺲ ﻭﺍﻱ ﺑﺮ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﺷﺎﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺍﻱ ﺭﺍ ﻣﻰ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪ ، ﺳﭙﺲ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻨﺪ : ﺍﻳﻦ [ ﻧﻮﺷﺘﻪ ] ﺍﺯ ﺳﻮﻱ ﺧﺪﺍﺳﺖ . ﺗﺎ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ [ ﻛﺎﺭ ﺯﺷﺖ ﻭ ﺧﺎﺋﻨﺎﻧﻪ ] ﺑﻬﺎﻳﻲ ﻧﺎﭼﻴﺰ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﻧﺪ ; ﭘﺲ ﻭﺍﻱ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺳﺖ ﻫﺎﺷﺎﻥ ﻧﻮﺷﺖ ، ﻭ ﻭﺍﻱ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻣﻰ ﺁﻭﺭﻧﺪ .(بقره٧٩) خطرناکترین آسیب در تبلیغ ،دین سازی دروغین است ، حرفهای سلیقه ای زدن،بیان حرفهای بی سند،خوابهای دروغین،تحلیلهای غلط ،نقل روایات جعلی ، آنهم برای بدست آوردن دل مردم،پول بیشتر،به امید دعوت دوباره و ،،،، یادداشت های تفسیری،محمد علی فیض آبادی
«ان تودوا الامانات الی اهلها » یکی از ویژگی‌های مومنین ادای امانت است، گاهی امانت شخصی است که باید آن را به صاحبش سپرد ، اما گاه امانت الهی است، موهبتهایی که خدا به انسان داده نظیر علم،استعداد،بیان، مسئولیت ،قدرت،آبرو و،،،، انسان باید این امانات را به اهلش برساند،معلمی که هنر معلمی دارد باید دانش آموز را تعلیم دهد،پزشکی که هنر طبابت داردباید مریض را درست مداوا کند،پدری که قدرت پدری دارد باید با این امانت فرزندان الهی و بنده خدا تربیت کند. یادداشت های تفسیری _ محمد علی فیض آبادی
سوار ماشین شدم فرزند راننده و همسرش جلو نشسته بودند ،پشت چراغ قرمز بغل ماشینی ایستاد که راننده ش روحانی بود ،راننده شروع کرد به توهین و‌جسارت به روحانی ،شخص روحانی هم سکوت کرده بود ،لبخندی زد و رفت. راننده که قیافه حق به جانبی گرفته و شاد از اینکه فاتح میدان است ،جسارت به روحانیت رو ادامه داد، که ناگهان ،پسر راننده گفت : باباجونی مگه نمیگن شخصیت انسان در ادب اوست ؟ گفت : بله بابا جون پسر گفت : تو همه ش بی ادبانه با شیخه حرف زدی ولی اون مودبانه سکوت کرد و لبخند زد پس معلومه که تو بی شخصیتی نه اون . و من .....
-امر-به-معروف در داستان آدم آمر:خدا مامور: ملائکه امر:سجده به آدم اول ،خداوند آدم را به ملائکه معرفی کرد «انی جاعل فی الارض خلیفه» دوم:شبهات و سوالات ملائکه را پاسخ داد«انی اعلم ما لا تعلمون» سوم:ابزار علم به آدم داد«علم آدم الاسما کلها» چهارم: دستور به سجده داد« اذقلنا للملائکه اسجدوا » اگر خواستی به کسی دستور بدهی اول بستر سازی کن سپس دستور بده یادداشتهای تفسیری محمد علی فیض آبادی
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام امروز عصر ،کربلای معلی،بارش برف
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ سلام ای یوسف دورافتاده از کنعانِ امّت! سلام ای رانده شده از شهر و دیار! سلام ای بادیه نشین غم های بی پایان! سلام ای مونس و همدم یتیمان! سلام ای  ربیع الأنام و نضره الایام! تو را با کدامین نامت صدا بزنم تا دلم آرام گیرد؟ تو رابا کدام نام نکویت بخوانم که کریمانه نگاهم کنی؟ اَینَ صَاحِبُ هَذَا اَلْأَمْرِ اَلشَّرِيدُ اَلطَّرِيدُ اَلْفَرِيدُ اَلْوَحِيدُ أَيْنَ الْمُضْطَرُّ الَّذِي يُجَابُ إِذَا دَعَا اَیْنَ السَّبَبُ الْمُتَّصِلُ بَیْنَ الاَرْضِ وَالسَّماءِ أَیْنَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذى إِلَیْهِ یَتَوَجَّهُ الْأَوْلِیاءُ أَيْنَ خَلیفَةُاللَّهِ؟أَيْنَ بَقِيَّهُ اللَّهِ؟أَيْنَ اِمامی؟أَيْنَ صَاحِبی؟ اَینَ اَبَاالاِیتام؟ ای اشک ها مجالم دهید تا با مولای خود سخنی بگویم! ای دل! نسوز و بگذار تا بسازم با نام خورشیدکنعان ولایت! ای دست ها نلرزید و اجازه نوشتن را از من نگیرید! اگر چه شایسته تو نیستم امّا یتیمم و از یتیم انتظار فراوان نیست. مگر نه این است که تو را پدر امّت آخرالزمان و ما را ایتام تو نامیده اند؟! مگر نه این است که ما دور از پدر مهربانی چون تو، شب ها را صبح کردیم روزها را به شب رساندیم؟ مگر نه اینست که فرزند را بر پدر حقیست؟؟ از تو می پرسم ایها العزیز! کدام پدر با فرزندان خود چنین کند که شما با من کردید؟! چگونه است که به بعضی از فرزندان خود این چنین تفقد می کنید؟! ✅ به دیدارشان می روید. ✅ به محضرتان می پذیریدشان ✅ دلتنگشان می شوید. ✅درفراقشان اشک می ریزید. ✅به تشیع جنازه شان می روید. ✅ هدایایی عنایت می فرمایید. ✅عنایتی می کنید یک شب ره صدساله می رود. ✅با بعضی نماز می خوانید. ✅با بعضی هم غذا می شوید. ✅به بعضی سرمایه حلال تفقد می کنید. ✅ پاسخ نامه هایشان را می دهید. ✅دست نوازش پدرانه برسرشان میِ کشید. فرزندگنهکارت کی و کجا دست نوازش تو را در سیاهی ظلمت بر سر خود احساس کند؟ کی و کجا چشمانم به رؤیت سیمای پدرانه ات روشن شود؟ کی شود مس وجود مرا طلا کنید؟؟ آیا شود نمازم را به شما اقتدا کنم؟؟ آیا شود عنایتی کنید تا یک شب ره صد سال را طی کنم؟؟ امروز،وعده ی دیداروقرار ما کجاباشد؟ چه می شود لحظه ای مهمان دل طوفان زدة من باشید؟! نکند که مرا از خود رانده اید و یا مرا به باد فراموشی سپرده اید و به خوبان عالم مشغول گشته اید؟ ترسم از این است که پس از آمدنتان هم مرا به حضور نپذیرید! مباد آنروز که پرونده اعمالم شمارا گریان کند! يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ می دانم دیدن این چنین یوسفی، روشن دلی چون یعقوب می خواهد که با نابینایی چشم ، یوسف را در سرزمین های دور ببیند،افسوس که ندارم چنین چشمانی! کاش چون امّت یونس نبی به دنبال امام خویش گریه و زاری می کردیم و سر به بیابان می گذاشتیم و به نزول بلا یقین می نمودیم تاخدای یونس، تو را نیز به ما باز می گرداند. امّا آه و هزار آه جانسوز که چنین نکردیم و ما به بی امامی عادت کردیم....  آری می دانم که قرار نبود سرگردانی امّت تو بیش از سرگردانی امّت موسی (کلیم اللَّه) به درازا بکشد. آری می دانم که تو درغفلت ما مردمان، از یادها رفته ای، امتی که به اندازه جرعه ای آب تشنه دیدار تو نباشند وتورا جستجو نکند،چگونه می توانند انتظار ظهور از تو داشته باشند.....  ما بدون تو می خواهیم به خدا و دنیا برسیم! ما بدون فرمانده به جنگ شیاطین رفته ایم! هرگز تمام نشودلحظه ای که نامت را بر زبان آورم! و دور باد آن لحظه ای که فراموشت کنم ! و نفرین بر ساعتی که بی شما بیاسایم! ایّها العزیز  دست مرا بگیر که کنیزی فراری ام مغلوب شیطان ونفس خاطی ام ایها العزیز ساعات عمرمن همگی غرق غم گذشت دست مرا بگیرکه آب ازسرم گذشت مانند مرده ای متحرک شدم بیا بی تو تمام زندگی ام درعدم گذشت می خواستم که وقف تو باشم تمام عمر دنیا خلاف آنچه که می خواستم گذشت "سلام علی آل یاسین”. تکلم مشهدی-طلبه سطح3_ورودی 97