eitaa logo
محمدحسن بیات‌لو
974 دنبال‌کننده
115 عکس
72 ویدیو
0 فایل
نوشته‌ها و اشعار #محمدحسن_بیات‌لو @MHbayatloo : ارتباط
مشاهده در ایتا
دانلود
جان می‌دهم فقط و فقط پای سامرا زاده شدم به شوق تمنای سامرا دیگر نیازمند کسی نیستم که من هستم گدای دست تو آقای سامرا حال مرا برای خودت رو به راه کن حاذق ترین طبیب؛ مسیحای سامرا از لطف بی‌نهایت تو بی‌مقدمه پر زد دلم به گنبد زیبای سامرا حالا شدم برای حریمت کبوتری ای منتهای عشق خداوند "عسکری" ای دومین حسن که وجودت خدایی است صبر تو مرتضایی؛ دلت مجتبایی است صدها درود و تهنیت سبز بر دلی که آب و تاب عاشقی‌اش سامرایی است وقتی کبوتری به هوای تو می‌پرد دیگر کجا به فکر فرار و جدایی است هرکس که میرسد تو به او لطف می‌کنی فرقی نمی‌کند طرف اصلاً کجایی است با این حساب بر در این خانه آمدم بر دور شمع روی تو پروانه آمدم ای جلوه‌ی حقیقی هفت آسمان، حسن رفته شعاع نور تو تا لا مکان، حسن در زیر چتر سایه‌ی تو آرمیده‌ایم از پرتو جمال تو روشن جهان، حسن در مدح تو همیشه قلم کم می‌آورد قفل است در سرودن تو هر دهان، حسن می‌خوانمت به طرز زمان‌های کودکیم بابای مهربانِ ، حسن شغل همیشگیم در این خانه نوکری‌ست کار همیشگی شما بنده پروی‌ست حتی بهشت در به در آستان توست تنها نه آسمان که زمین هم از آن توست قطره اگر کنار تو باشد که قطره نیست زیرا که تحت مرحمت بی‌کران توست از پشت پرده مرحمتی کن سخن بگو گوشم در انتظار شنود بیان توست بین درندگان به نماز ایستاده‌ای این هم نشانه‌ای ز جلال نهان توست هر چند ظاهراً تو به مکه نرفته‌ای کعبه همیشه گرم طواف نشان توست روز ولادت تو زمان هم عهدی است بعد تو بلافصل است @mohamadhasanbayatloo
دیگر نیازمند کسی نیستم که من هستم گدای دست تو آقای @mohamadhasanbayatloo
می‌خوانمت به طرز زمان‌های کودکیم بابای مهربانِ ، حسن @mohamadhasanbayatloo
روز تو زمان هم عهدی است بعد تو جانشین بلافصل مهدی است @mohamadhasanbayatloo
در این روزگاری‌که دل بی‌قرار‌ است گدای کریمه شدن افتخار است @mohamadhasanbayatloo
در این روزگاری که دل بیقرار است گدای کریمه شدن افتخار است ثواب زیارت برایم نوشتند خودم نه، دلم سوی تو رهسپار است دوباره حرم قسمتم نه نشد - آه چقدر این دل بی‌نوا بد بیار است چنان گنبدت جلوه دارد که انگار حریم تو در آسمان‌ها مدار است کسی که قدم می‌زند در حیاطت روی فرش بال ملائک سوار است نگاهت مرا از غریبی در آورد ببین خنده روی لبم آشکار است همین هم نشان از کرم خانه دارد گدا زاده‌ای با شما همجوار است کریمه! کرم کن گدای خودت را گدایی که در ماتمت سوگوار است چکید اشک تو بر زمین، بعد از آن بود که از ساوه تا قم درخت انار است دلم خون شده از غم ماجرایت دلت تنگ بوده برای رضایت @mohamadhasanbayatloo
با من تمام جاده‌ی شب را قدم بزن فردای روشنی شو دم از صبح‌دم بزن چشمان تو اگرچه که سرچشمه‌ی منند من تشنه‌ی صدای توام حرف هم بزن همراه من بگیر در آغوش لحظه را از حس گرم صحبت و لبخند دم بزن با لهجه‌ی صریح بخوان این ترانه را برنامه ی سکوت فضا را بهم بزن دست قدر نوشته قضا را به پای ما تقدیر را دوباره برایم رقم بزن ای عشق من برای کسی جز تو نیستم نام مرا ز هرچه به جز خود قلم بزن @mohamadhasanbayatloo