یا نورالله الذی یهتدی به المهتدون
#امام_زمان
مرا شروع کن از ابتدا که پایانم
چرا که بیتو نمیدانم آنچه میدانم
برای این که مرا یاد تو میاندازد
پر است از گل نرگس همیشه گلدانم
به یمن توست اگر گل شکفته از نفسم
برای توست اگر همچنان غزلخوانم
تو نیستی و دلم هر غروب میگیرد
طلوع کن ز پس ابرها به چشمانم
به باوری که بیایی هنوز شک دارم
مرا ببخش که کُند است نبض ایمانم
■
شبی شمردم و دیدم هنوز کم دارد
که پر شود ز غزلهای ناب دیوانم
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
زمان گذشت و نگاه من و تو در یک قاب
تو را در آینه دیدم ، خود خودم بودی
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
غزل جدید
دردهایم را نمیگویم دگر با هیچکس
خو گرفتم بعدتو منبیشتر با هیچکس
روزها هی شعر گفتمشعر خواندمباخودم
شببهشب بیدارماندمتا سحر باهیچکس
دلخوشی یعنی همین با آرزوها زیستن
زندگیکردن اگرچه مختصر با هیچکس
دراتاق کوچکت کز کرده باشی گوشهای
درخیالت رفته باشی درسفر با هیچکس
تو نمیآیی؟ نه ! میآیی؟سر برگشتنت
شرطبسته تاابد این یکنفر با هیچکس
■
ایخدا..ایکاش جایی بود...ترجیحاً قفس
باخودم هم عهد بستم که نپر با هیچکس
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
افتاده است روی زمین درد میکشد.mp3
1.88M
روضه خوانی
با نوای: حاج منصور ارضی
شاعر: محمدحسن بیاتلو
افتادهاست روی زمین درد میکشد
یکشنبه ۱۱فروردین ماه ۱۳۹۸
حسینیه حضرت امام موسی بن جعفر علیه السلام
🕌مشهد مقدس
@mohamadhasanbayatloo
#غزل_آیینی
افتاده است روی زمین درد میکشد
پایش شکسته زیر فشار شکنجه ها
با تازیانه روزه ی خود باز می کند
مردی که مانده بین حصار شکنجه ها
کنج سیاه چال به این فکر میکند
معصومهام میان مدینه چه میکند؟
دارد مدام پهلوی او تیر می کشد
از بسکه یاد فاطمه و کوچه میکند
لحظه به لحظه چهرهی او زرد میشود
جسمش به زیر بار بلا تیر میکشد
با دستهای بستهی خود روی خاکها
تصویر یک جراحت زنجیر میکشد
اینجا اگرچه حرمت او را شکستهاند
اما چهخوب شد کهکنارش کسی نبود
با روضههای عمهی خود گریه میکند
وقتیکه دست بسته کنارش سکینه بود
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
https://www.instagram.com/tv/B98Vu9whvdv/?utm_medium=copy_link
غزل آیینی
مرثیهی آقا موسی بن جعفر
خدایا آرزو دارم ببینم بچههایم را
در اینخلوت اجابتکن دوبارهربنایم را
ندارد فرق چندانیبرایم روز و شب دیگر
از این رو که نمیبینم رخ ماه رضایم را
دلم تنگاست میخواهم کنار دخترمباشم
چه میشد باز بر دوشم بیاندازد عبایم را
نشد امروز دستمرا بگیرد گرم در دستش
ولی یک روز میگیرد غریبانه عزایم را
دعاکردم برایحال زندانبان ولیافسوس
تلافی کرد با شلاّق همواره دعایم را
بلائی بر سرم آورد اینجا سندی نامرد
کهجز مردن نمیبینم دراین دنیا شفایم را
ندارد روزنی زندان،اماناز دست زندانبان
که با زنجیر غم بسته گلوی بیصدایم را
ندارم قوتی حتی که برخیزم به روی پا
فشارِضربهی پایی شکسته ساقِ پایم را
غریبوتشنه و زخمیبهفکر همسر وفرزند
"بیا مادر - بیا مادر" ببینی کربلایم را
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
پيامبر اکرم-صلی الله عليه و اله
إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاقِ.
به راستی که من برای به کمال رساندن مکارم اخلاق مبعوث شده ام
بعد از فتح مکه و جمع کردن بتها از دور کعبه، طبیعتاً کلید درب خونه خدا رو باید از کلیددار قبلی میگرفتن، عثمان ابن طلحه که یک فرد مشرک بود، کلیددار کعبه بود، کلید رو ازش گرفتن که یک مسلمون جاش کلیدداری کنه، آیه ۵۸ سوره نساء نازل میشه که:
(همانا خداوند شمارا امر میکند که امانات رو به صاحبش واگذار کنید)
آیه میگه کلیددار رو عوض کردید درست، ولی اون کلیدها برای شما نیست برای کلیددار قبلی بود، کلیدهاشو بهش برگردونید، اون چند گرم آهن مال خودشه، وقتی به عثمان بن طلحه اینو گفتن این سطح از انسانیت رو که دید مسلمون شد
و یا اینکه ؛
یکی وسط جنگ جمل، اومد به امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) گفت آیا ممکنه که طلحه و زبیر با اون شخصیت و سابقه درخشان در اسلام و عایشه همسر پیامبر بر باطل گرد هم بیان؟
امیرالمؤمنین فرمود:
حق و باطل را با شخصیتها نمیتوان شناخت، اول حق و باطل را بشناس، اهل حق و اهل باطل را خواهی شناخت
نهباید کورکورانه دینداری کرد. نه باید بدون تحقیق درباره دین قضاوت کرد. اسلام تنها دینیه که گفته باید اول تحقیق کنی، تفکر کنی با عقلت اسلام واقعی رو بسنجی، بعد آزادی انتخابش کنی. ولی وقتی انتخاب کردی باید مطیع باشی
نکته ای هست که از صبح توی ذهنمه
و اونم اینکه بالاخره عمرمون تموم میشه،
و چیزیکه باقی میمونه خاطره است
سعی کنیم از خودمون خاطره های خوبی به جا بذاریم.
این روزها میگذره ،حواسمون باشه که چقدر زود همه چی دیر میشه👌
یاد یک بیت از حامد فلاحی عزیز افتادم:
از ما نخواهد ماند نامی و نشانی
جز مهربانی مهربانی مهربانی
مگه نفرمودند:
"هل الدین الا الحب"
چگونه آخرتم را به عشق نفروشم؟
که عشق اول و پایان دین من باشد
#محمدحسن_بیات_لو
#مهربانی_محبت
#مبعث۱۴۰۰
#عشق
@mohamadhasanbayatloo
#غزل_عاشقانه
جدید
ترنم شب باران به شور و حال گذشت
زمان ، شبیه به رود روان ، زلال گذشت
دقیقههای پس از تو چه کند میگذرند
کهلحظهلحظهی من بیتو سالسالگذشت
تمام حظّ من از لحظهها حضور تو بود
همینکه باز به خود آمدم مجال گذشت
همیشه بین دل و عقل من مجادله بود
همه جوانی من پای این جدال گذشت
نگاهو خنده و شرم و عذاب وسوسهبود
رسید عشق به دادم اگر حلال گذشت
گذشتهها که گذشتهاست هرچه هم بوده
نگو که کاشچنین بود،بیخیال...گذشت
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به بیحوصلگی من دقت نکنید😅
#شعرخوانی
#رباعی
#محمدحسن_بیات_لو
https://www.instagram.com/tv/CbAlYdsIHLO/?utm_medium=copy_link
@mohamadhasanbayatloo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غزل آیینی
به چشم روشنی شام تار منتظرم
به صبح -آن قسم آشکار- منتظرم
بیا که عید بیاید به خانهی دل ما
حضور سبز تو را ای بهار منتظرم
اگرچه دیر شده با گذشت اینهمه سال
به حکم مطلق پروردگار منتظرم
تورا نخواستم آنگونهای که باید خواست
شبیه مردم اهل شعار منتظرم
زمانه میگذرد نا امید ؛ اما من
به رغم خستگی روزگار - منتظرم
هنوز آمدنت آرزوی عقربه هاست
به دیرپایی این انتظار منتظرم
تو را ندارم و از هرکسی ندارترم
کجاست آن کرم بیشمار ؟ منتظرم
میان روضه هوای مدینه پیچیده
به خاک چادر آن بی مزار منتظرم
#مناجات_امام_زمان
با نوای استاد:
#حاج_منصور_ارضی
حسینیه صنف لباسفروشان
۱۳۹۹/۱۲/۲۶
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
بیا که عید بیاید به خانهی دل ما
حضور سبز تو را ای بهار منتظرم
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
إِلَى مَتَى أَحَارُ فِیکَ یَا مَوْلایَ …
غیر از تو ندارم آشنایی بهتر
جز آمدنت نیست دعایی بهتر
تا درک کنم عطر قدم های تورا
از مسجد جمکران چه جایی بهتر؟
دلتنگی بیشمار دارد دل من
دلشورهی یک قرار دارد دل من
در کوچه صدای پای تو ... اما نه
صد پنجره انتظار دارد دل من
دنبال توام - بهانه را گم کردم
پیداست - اگر نشانه را گم کردم
تو پشت در خانهی من منتظری
افسوس کلید خانه را گم کردم
هر روز به ذکر الامان این دل من
هر جمعه دعای ندبهخوان این دل من
دیریست که با شما قراری دارد
هرهفته؛سه شنبه؛جمکران این دل من
افسوس به انتظار عادت کردیم
خود را چقَدَر قشنگ راحت کردیم
هر جمعه ظهور کردی.. اما ما چه؟..
ما جمعه به جمعه بی تو غیبت کردیم
باید که به راه عشق فانی باشیم
اینگونه مگر که جاودانی باشیم
حالا که در آخرالزمانیم ... بیا
یک شیعهی صاحب الزمانی باشیم
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
یک :
من فکر میکنم، فرصت زندگی ما در همان عالم کودکی بود و گذشت؛ ما وقتی بزرگ میشویم، اسبابی خواهیم شد برای ساختن دنیایی که عدهای دیگر کودکیهایشان را تجربه کنند و بعد همین وظیفه را از ما بگیرند و دست به دست کنند.
صد سال دیگر که هیچ، اگر نباشیم، همین سال دیگر هم کسی به زور ما را یادش میآید. ما خودمان را داریم و خودمان. نه کسی به جای ما دلتنگ میشود، نه شادیهایمان را به کسی قرض میدهیم.
ما تنهای تنها هستیم؛ ما در این سالهایی که میگذرد و برای اینکه حواسمان نباشد باید غروب یک سال از زندگیمان را به سوگ بنشینیم، آمدن سال جدید را جشن میگیریم.
صدای چرخهای ارابه زمان که پشت سرم حرکت میکند، بدجور زجرم میدهد اما میدانم، اگر بود آنچه باید میبود،
حاضر بودم به جای دویدن و فرار از مقابل این ارابه، بنشینم، آرام بگیرم و همان لحظات کوتاه تا رسیدنش را، زندهگی کنم.
این حرفها از ناامیدی نیست، این حرفها مقادیر معتنابهی «آه» دارد. آه سوزنده و سازنده است. آه زمین بایری را میسوازند تا قابل کشت شود. آه راه نفس را باز میکند. ما تا همینجای کار هم، با آه کش آمدهایم. اگر آه نبود، کوهی که از کاه توهم ساختهایم، ما را بر باد داده بود.
دو :
به هر حال ؛ یک روزی میآید که نه میتوانی کاری کنی و نه میتوانی غر بزنی و نه هرچقدر باهوش باشی، میتوانی کارهایت را توجیه کنی و امتیازی بگیری. آن روز همه چیز شفاف است.
همه چیز با تو روراست میشود و تو هم چاره ای جز پذیرفتن حقیقت نداری
آن روز یکی از سختترین اتفاقاتی که میافتد، آن لحظهای است که متوجه میشوی میتوانستی چه کسی باشی و به چه دلایلی نیستی. آن روز میبینی انتخابهایی که انجام دادی، همه چیز را تغییر داده است.
بعد نگاه میکنی به «آن» که ممکن بود باشی، به زیباییهای آن بودن، به شیرینی آن بودن، به حس عظیم آن بودن، به ظرفیتهایی که به دنبال آن بودن میآمده، به همه آرزوها و رویاهایت که در آن زندگی میکرده اما تو انتخاب کردی که «این» باشی. اینجاست که یک کلمه، پمپاژ میشود به همه وجودت؛ حسرت.
حسرت مثل این است که مثلا بعد از یک امتحان که از روی لجبازی برگه را سفید دادهای، استاد بگوید حتی اگر صرفاً سیاه هم کرده بودی نمره را داده بودم. تو حسرت میخوری اما دیگر کاری نمیتوانی بکنی.
حسرت توضیح نمیخواهد؛ همه ما حسرت را چشیدهایم و خوب میفهمیم این حسّ کشنده را.
اما یک روزی میآید که اصلا نامش به همین حسرت گره خورده. روزی که همه چیز تمام شده، امتیازات بازی اعلام شده، نمرهها را دادهاند و یارکشیها انجام شده. آن روز شاید از اینکه در ابتدای قرن جدید، انتخابهایت آنقدر که لازم بوده کیفیت نداشتهاند، حسرت بخوری.
در این جنون سرعت دنیای فعلی و مقایسه دائمی خود با دیگران، که احساس عقبماندن را برای اغلب آدمها گریزناپذیر کرده، در این گیجی مطلق دنیای پر از انتخاب که اغلب نمیدانند چه باید بکنند، چند ساعت میان سال تحویل تا یکم فروردین را که هیچ کجای تقویم حساب نمیشود و مدام یک حسی نمیگوید کاری بکن که عقب نمانی را باید قدر دانست. آن چند ساعت را باید از آن خود کرد.
آن چند ساعت را میتوانیم «آرام» بگیریم و ببینیم اگر همه این کارهایی که در دفترها، پلنرها و حتی ذهنمان ثبت کردهایم تیک بخورند و به نحو احسن انجام شوند، آیا آنقدر خواستنی و باکیفیت هستند، که یک روز، حسرت نخوریم؟
خیلی از آدمها، خیلی از کارها را میکنند به حساب اینکه مقدمه کارهای اصلی باشد اما هیچوقت فرصت کارهای اصلی برایشان پیش نمیآید.
سرعت و شلوغی، دیواریست بین ما و این سوال عمیق که آیا همان کار اصلی را انجام میدهیم؟ ما حاضریم هرکاری بکنیم که بدون عذاب وجدان به این سوال فکر نکنیم.
اما گذراندن این چند ساعت با یاد آن حسرتی که هیچ کاری برایش نمیشود کرد، ممکن است از تاریخ تقویمی عمر ما چیزی کم نکند، اما به عمر ما، عمق میبخشد.
به امید قلب شدن حالاتمان در سال و قرن جدید
وحشت زدهی خلوت اوهام شدیم
در خانهی خشتی زمان خام شدیم
"موجیم که آسودگی ما عدم" است
آرام...آرام... آرام... ، آرام شدیم
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
«السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِيهِ الْآمَالُ»
سلام بر تو ای ماهی که در تو،
برآورده شدن آرزوها نزدیک میشود.
- رمضان مبارك🤍🌙
@mohamadhasanbayatloo
یه استادی میفرمود: «عوذ» معنایی فراتر از پناهگاه داره که البته مهجور تَره!
«عوذ» یعنی آغوش ؛ این «أعوذبالله» که اول قرآن خوندن میگی، معنی عامیانه اش میشه : خدایا بغلم کن
-همینقدر قشنگ🌱
اَنَا الطَّریدُ الَّذی آوَیْتَه
من مطرودی هستم که تو پناهم دادی
ابوحمزه ثمالی
@mohamadhasanbayatloo
فکیف اصبر علی فراقک...؟
کربلا 💔
آری بدم ولی به خدا دوست دارمت
با دوری از حرم ندهی گوشمالی ام
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
میفرمایند:
شقیّ واقعی کسیاست که ماه رمضان بگذرد ولی خداوند از او نگذرد
( آمرزیده نشود)
*هو غفور و رحیم*
@mohamadhasanbayatloo
مناجات با حضرت حجت سلام الله علیه
اگر از این در خانه برانیام چه کنم؟
مرا نخواهی و از خود ندانیام چهکنم؟
گناه ذائقهام را ببین عوض کرده
اسیر شهوت و نفس جوانیام چهکنم؟
ندیدن تو شبیه شبی غم انگیراست
دچار اینشب سرد و خزانیام چهکنم؟
بگیر دست مرا تا ز پا نیفتادم
نیازمند تو و مهربانیام - چه کنم
منم شبیه تو هرشب به روضه آمدهام
که مبتلا بهغم روضهخوانیام چه کنم؟
مرا ببخش نمردم برای داغ "حسین"
پراز خجالت ازاین سختجانیام!چهکنم؟
میان اینهمه عاشق که زائرت شده اند
اگر مرا به زیارت نخوانیام چه کنم؟
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
غزل مناجات با حضرت صاحب عج
جز سفرهی کرامت مولی الموالیام
حاجت نبرده پیش کسی دستِخالیام
سنگ تو را به سینه زدن کار من نبود
بغض ترک نشسته به روح سفالیام
ای ابر ِ بی مضایقه قدری به من ببار
من سالهاست هم نفس خشک سالیام
از تو به غیر مهر و محبت ندیدهام
با اینکه دیدهای چه قدر لاابالیام
ای چشمهی نگاه تو آیینهی بهشت
من تشنه کام جرعهای از آن زلالیام
یک روز میرسد که بغل میکنی مرا
هرشب اسیر ساحت این خوش خیالیام
از این گدا بدون نگاهت گذر مکن
من مستحق این نظر احتمالیام *
آری بدم ولی بهخدا دوستدارمت
با دوری از حرم ندهی گوش مالیام
دستم تهیست دست به دامان ساقیام
گریان روضهی علم و مشک خالیام
■
ای قد بلند اینهمه کوچک شدی چرا؟
مات تنت شده است نگاه سوالیام
ای ماه تیر خورده،زمین خوردهام ببین
تو قامتت کشیده شده ؛ من هلالیام
#محمدحسن_بیات_لو
* این بیت رو دوست عزیزم
علی مزرعی به این غزل هدیه کردند
@mohamadhasanbayatloo
39.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مناجات با امام زمان
شب نهم ماه مبارک رمضان ۱۴۴۳
یکشنبه۲۱فروردین۱۴۰۱
غزل: جز سفرهی کرامت مولی الموالیام
مداح : حاج محمدرضا طاهری
شاعر : محمدحسن بیاتلو
@mohamadhasanbayatloo
حضرت خدیجه سلام الله علیها
چه فرقی میکند در عرش یا روی زمین هستی
توهرجایی کهباشی باخدایت همنشین هستی
چهجای بُهت وقتیکه شکوه بینظیرت را
نمیفهمند خاکیها ز بس بالانشین هستی
نمیرنجی اگر از طعنهها و بی محلیها
کهدرتنهاییاتهمصحبتروحالامین هستی
تودر آن ظلمت تاریخ و برآن طعنهی کفار
شگفتا آشکارا پاسخی در آستین هستی
تمام ثروت خود را بهاو بخشیدهایجایش
بهدست خاتم پیغمبری نقش نگین هستی
میانهمسرانشافتخاریبرتر ازاینچیست؟
که هستی مادر زهرا و امّ المومنین هستی
در ایثار و فداکاری - در آیین وفاداری
نخواهد دید مانند تورا روی زمین"هستی"
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
ولی کاش قبل از مرگ
خدا خودش بیدارمون کنه
حالا فرقی هم نداره
چطوری
با چه تلنگری
فقط بیدارمون کنه
همین
@mohamadhasanbayatloo
غزل جدید
در این سکوت در این انزوا هیاهو باش
تجلّی صفت آسمانی هو باش
نگاهها همه در سایهی صراحت توست
خودی نشان بده مانند آینه رو باش
حیات را سپری کن که مرگ در راه است
تمام عمر در اینسو به فکر آنسو باش
رهاشو از قفس من ، ز خویشتن از تن
خود خداست خود تو؛فقط خود او باش
تمام حرف هماناست آنچه صائب گفت:
گشادهنیست چو دستت،گشادهابرو باش
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo