26.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روضهی امامحسنمجتبی(علیهالسّلام)
خیلی سخته اسیر بلا بشی
زیر بار درد و غصه تا بشی
از کوچه تا خونه راهی نباشه
اما واسه مادرت عصا بشی ....
مداح: حاج محمود کریمی
شاعر: #محمدحسن_بیات_لو
حـرم مطهـر امام رضا(علیهالسّلام)
شـب شانزدهم ماه رمضان سال ۱٤٠۱
@mohamadhasanbayatloo
داشتم به این فکر میکردم خدا خیلی خوبه، خیلی ستارالعیوبه
خیلی آبرو داری ماهارو میکنه.
اما چی میشه که از خیر آبروی بنده ای میگذره؟ رسواش میکنه!
چيكار كرده اون بنده؟
خدايا اون خط قرمز كيه ؟ چيه؟ کجاست؟
دقيقا اون بنده پا رو چی ميذاره
که از چشمت میفته؟
میگما
همونطور که ما میگیم:
بچه ست دیگه...
خدای بزرگوار
شما هم لطفاً بگو بندهست دیگه...
بگذر از هممون 🙏
آن قدَر بخشش او وسع زیادی دارد
که دراین ماه بخواهد همه را میبخشد
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مناجات با امام زمان (عج)
شب ۲۵ ماهمبارکرمضان
سهشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
غزل : شب ما را سحر نمیآید
مداح: حاج محمدرضا طاهری
شاعر: محمدحسن بیات لو
@mohamadhasanbayatloo
الله اکبر از این جمله!!
اگر اراده کنی که خودت را حفظ بکنی؛ پروردگار هم هنگام ارتکاب گناهان؛ برای تو ایجاد مانع می کند.
آخدا لطفاً "وَاحْفَظْنِى بِرَحْمَتِكَ"
برای این که خودم را دوباره گم نکنم
بگیر دوروبرم را خودت حصارم باش
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
برات یه چایی بریزم؟
معنای مستترش همان قربانت بروم است...
یا دردت به جانم خسته نباشی....
-بیا بشینیم یه چایی باهم بخوریم .....
یعنی بیا حرف بزنیم، بیا که دلم برایت تنگ شده است
بیا قهر را تمام کنیم ....
⁃بابا ، یه استکان چای نذاشتن جلوی ما گِله ی بی احترامی است، یعنی احترامی در کار نبود، توجهی نبود ،.. علاقه نبود....
- چاییت یخ کرد...
یعنی بس کن این حرفهای بیخود را، کارهای بیهوده را ..
بیا و به من... به ما..
به خودمان توجه کن
چای پرچم سفید صلح است
معنایِ دیگر دوست میدارمت
چای قربان صدقه است ...
دلگرمی و محبت است.
کنار من که پرم از تو کاش حداقل
بهقدر خوردن یک چای تازهدم بودی
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
اینجمله رو هرکسی بهتون نمیگه
ولی یادتون باشه:
وابستگیِ زیاد نسبت به هر چیزی
باعث میشه که شما آدم خوشحالی نباشید !
از من گفتن بود.
▪︎جهت تلطیف شدن فضا غزلی جدید بخوانید :
اگر بناست که اهل بر و بیا باشی
بکوش از همه حتی خودت جدا باشی
غریبهها چه بسا بی دریغ ، لطف کنند
مخواه زیر پر چند آشنا باشی
سکوت نقطهی امنی برای زیستن است
فراغت تو در اینست بیصدا باشی
بهانه ها همه جا در پی تو می آیند
به بی نیازی اگر سخت مبتلا باشی
سر قرار ؛ وَ یا که دم مزار ! کدام ؟
به انتخاب خود توست کی کجا باشی
#محمدحسن_بیاتلو
@mohamadhasanbayatloo
یادم هست دوران متوسطه یه معلمی داشتیم
یه روز سر کلاس گفت :
لای کتابتونو بو کنید
هممون بو کردیم
بعدش گفت چندسال دیگه اگه این کارو بکنید دیگه این بو رو حس نمیکنید
و احساس امروزتون براتون تداعی نمیشه.
{این ریزترین مسئلهای بود که برامون مثال زد.}
بهنظرم خیلی راست میگفت
خیلی چیزها دیگه تکرار نمیشه
البته قصدم نصیحت کردن نیست ، اما
حسابی به خودتون برسین ، حسابی از این فرصت کوتاه استفاده کنید، لذت ببرید، چون هیچ چیز تکرار نمیشه.
توی خرج کردن تک تک لحظاتتون خساست به خرج بدین
(خودمونیش میشه خودخواه باشین)
یادتون نره ما قراره فقط همین یهبار رو زندگی کنیم.
رباعی :
ای وای که پامال خودم بود دلم
آیینه ی احوال خودم بود دلم
یک عمر برای دیگران ، اما کاش
یک بار فقط مال خودم بود دلم
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
بعد از مدتها با "علی مزرعی" امشب چندساعتی رو گذروندم.
من همیشه با علی بودن رو دوست دارم به دهها دلیل که یکیش اینه
علی، همیشه و همیشه در شعر در حال رو به جلو حرکت کردنه.
غزلی زیبا از ایشون بخونیم:
سوختن پرپر زدن با بیقراری ساختن
عشق یعنی دستخالی با نداری ساختن
از هنرمندی شاعرهای عاشق پیشهاست
گاه از یک تار مو زلف نگاری ساختن
من نمیدانم که از دلدادگی یا سادگیاست
از شکاری اینچنین شیر شکاری ساختن
چون گل پژمرده بر روی مزار افتاده ام
باچنین افسردهای سختاست کاری ساختن
گفتمش جز سوختن کاری ز دستم ساختهاست؟
گفت آری گفت آری گفت آری - ساختن
علی مزرعی
@mohamadhasanbayatloo
امامصادق میفرماد:
وَ لَنَا حَرَماً وَ هُوَ قُمُّ
ملجأ هر عاشق شیدا حرم
مرکز ثقل آسمانها حرم
خاک ِ تو را بغل گرفته زمین
حسرت ساکنان بالا حرم
کریمهای و کرمت مانع است
کسی گدایی کند الّا حرم
خاصیت عشق همین جاذبهاست
کرده مرا غرق تماشا حرم
عرش خدا دل شکستهاست، پس
نیست چنان فاصلهای تا حرم
خواستهام تا که بسازی مرا
شعر اگر ساختهام با حرم
با حرم تو فرق چندان نداشت
داشت اگر حضرت زهرا حرم
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
بهغیر غم که زیاد است و کم نمیآید
کسی به دیدن دلتنگی ام نمیآید
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
#امام_رضا سلام الله علیه
چه فرقی میکند زائر، مسافر یا مجاور بود
دلم در محضر تو هرشب و هر روز حاضر بود
اگر قصد سفر داری چه جایی بهتر از مشهد
اگر مقصد حرم باشد که باید هم مهاجر بود
ازآن وقتیکه یادم هست وقت بردن نامت
بهپیش چشمهایم گنبد و گلدسته ظاهر بود
دهانم از کرامات تو وامانده است،پیش از آن
زبانم در بیان مهربانی تو قاصر بود
همیشه وقت برگشت از حرم تا خانهام گفتم
که بد بودم ولی برروی من عنوان زائر بود
▪︎
چگونه میشود از دورها نزدیک تو آمد؟
تورا فهمید و بعد از سالها باتو معاصر بود
#محمدحسن_بیاتلو
@mohamadhasanbayatloo
#امام_رضا جانم
رباعی
از هرچه که من بود گذشت و او شد
آیینهی روشن صفات هو شد
این دل به نگاه هیچکس رام نشد
پیش تو رسید ناگهان آهو شد
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
بعضی از عکسها دل آدمو مستقیم تا ضریح امام رضا میبره.
مثل همین عکس ...
با دیدنش ناخودآگاه زیر لب این رباعی رو زمزمه کردم:
#امام_رضا جان
با خود چمدانی از گناه آوردم
همراه خودم روی سیاه آوردم
اینجا نمیآمدم کجا میرفتم ؟
از دست خودم به تو پناه آوردم
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
شماها که غریبه نیستید
حال الآنم حال عزتالله انتظامیه؛
اونجا که میگفت دلم سخت گرفته،
دریغ از یک گوشه مطمئن ! ...
بفرمایید غزل :
دارند میرسند سواران پشت سر
باید کجا گریخت ز میدان پشت سر
باید چه کار کرد ؟ چگونه فرار کرد ؟
از این هجوم بی سروسامان پشت سر
اینجا قرار نیست مجال فرار نیست
افتادهام به ورطهی طوفان پشت سر
باید بهار بود - پر از برگ و بار بود
پس میروم به جنگ زمستان پشت سر
دارند میرسند سواران روبرو
از راه آمدند سواران پشت سر
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
وقتی به این فکر میکنم که یه روزی حسرت این روزا رو میخورم دلم به حال آیندهی خودم میسوزه !
به حال انسان بودنم...
داشتم به این فکر میکردم این چه آیندهی ترسناکیه که من قراره بعدها حسرت الآنمو بخورم ؟ ؟
دوبیت از یک غزل منتشر نشده :
زندگی آدمی وابستهی آه و دمیست
بیدرنگ این فرصت کوتاه را دریاب،هان
میرسد گاه گذشتن از تمام هستها
بودنت را میبرد با خود نبودن - ناگهان!
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
یه موضوع مهمی هست؛ اونم اینه که
در این کشور بعضیها احساس میکنند که کلاه سرشان رفته و بنابراین فکر میکنند که حق دارند سر دیگران کلاه بگذارند.
یکعمر شبیه این و آن - اما کاش
آنسان که خدا خواسته انسان باشیم
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
#عید_قربان_مبارک
من همیشه روز عید قربان که میشه
یاد یکبیت شعر میفتم ،
قبلترها که فضای مجازی نداشتم
-که البته نبود- برای دوستانم میخوندم یا بصورت پیامک میفرستادمش...
رفت حاجی به طواف حرم و باز آمد
ما به قربان تو رفتیم وهمانجا ماندیم
میرنجات اصفهانی
(درگذشتۀ ۱۱۲۲ هجری ق)
@mohamadhasanbayatloo
به غیر غم که زیاد است و کم نمیآید
کسی به دیدن دلتنگی ام نمی آید
شکایت من از این روزگار بیهودهاست
کسی به دادرسی دلم نمیآید
نشد که خاطرم از خاطرات پاک شود
و سالهاست که این زخم هم نمیآید
نشستهام که مرور زمان درست کند
که کاری از من و دور و برم نمیآید
به قدر آه کشیدن مجال نیست برو
که از پس دم من بازدم نمیآید
دعای دفع بلا را اگر نمی خوانم
چرا که بیشتر از این سرم نمیآید
گذاشتم به قیامت گلایهام را چون
بیان بی کسی ام در قلم نمی آید
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
بسم رب الحیدر
قلم لال است اما مینویسم داستانش را
من و مدح علی؟!حتی نمیبردم گمانش را
علی را بی خدا اصلاً - خدا را بی علی هرگز
نه میخواهم چنینش را - نه میخواهم چنانش را
نه تنها مجلس خود را بنا بر گفتهی احمد
مزین کرده با نام علی شیعه اذانش را
بهقربان وجودی که وجودم از وجود اوست
چنان میخواهمش آری که هر موجود جانش را
خدا فرموده قبل از خلقت عالم علی بودهاست
و من اصلاً نمیفهمم مکانش را زمانش را
بگویم فاشحیدر کیست ممسوس خداوند است
زبانم تند میراند که میگیرم عنانش را
همیشه از خودم میپرسم و هربار میمانم
چگونه شکر باید کرد لطف بیکرانش را
ضریحش که بهجایخود دلم آنقدرها تنگ است
کسیکه یاعلیگفته است میبوسم دهانش را
زمان خطبهخوانی اوسخنران نه سخندانست
که منبر میبرد حظ شیوهی فنّ بیانش را
خدا خود را اگر مومنصداکردهاست میخواهد
که اینگونه کند مدح امیر مومنانش را
قسیم نار والجنه-علی-تنها علی بودهاست
کسی که با یتیمان میکند تقسیم نانش را
بهقدر نان جو از ملک این دنیا نمیخواهد
نخواهد بست زنجیری به دنیا؛ بازوانشرا
خدا آغاز خلقت یاعلی گفتهاست پس حتماً
به پایان میبرد با "یاعلی" کار جهانش را
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی در شبکه جام جم
برنامه #شعر_آفتاب
تو آن رسول به معراج رفته هستی که
برای امت خود روی نیزه منبر داشت
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
السلام على صاحب القبه السامیه
برای سوگ تو باید زبان دیگر داشت
نگاه روشنی از آسمان فراتر داشت
شهادت تو حماسهاست با شکوه و عیان
حماسهای که هزاران پیام در بر داشت
زلال جاری چشم تو حسرت دریاست
فرات بود که ناکام دیدهی تر داشت
سوال کهنه ی تاریخ تا ابد باقیست:
چرا زمانه سر ِ جنگ نابرابر داشت
قیام سرخ تو یک پرده از قیامت بود
قیامتی که درونش هزار محشر داشت
تو آن رسول به معراج رفته هستی که
برای امت خود روی نیزه منبر داشت
هنوز ملتهب از ماتم شگفت توایم
که این مصائب داغ تورا که باور داشت؟
سپاه بود و حرم بود و غارت و آتش
درست لحظهی تلخی که آنطرفتر داشت
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
غزل مرثیه ی آقا علی اکبر
گرفته بر سر دامن سر جوانش را
و داده است ز کف طاقت و توانش را
برای اینکه پدر را دمی صدا بزند
گرفت خون میان لب و دهانش را
صدای خنده شان تا رسید نفرین کرد
ز آه سینهی خود جمع دشمنانش را
خلیل وعده نمود و پس از هزاران سال
حسین آمد و پس داد امتحانش را
دوباره حرف علی کوچه باز شد اینبار
کشاند تا وسط دشت عمه جانش را
مردد است که تا خیمهها که را ببرد
تن جوانش را ... یا قد کمانش را ؟
...
وساعتی پس ازاین روی نیزه خواهدگفت
موذن حرم کربلا اذانش را
#محمدحسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo
رباعی
احساس خوشی به قلب بیتاب دهد
این عشق به عاشقانت آداب دهد
پایش برسد به "کربلا" زود به زود
هرکس که به دست سینهزن آب دهد
#محمد_حسن_بیات_لو
@mohamadhasanbayatloo