بسم الله الرحمن الرحیم
⛔️پسر نوح⛔️
✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
«فصل اول»
قسمت: هفتم
قم – بیت حاج آقا و پسران
«چرا باید سر بشکنه و خون جاری بشه؟ چرا؟ اینی که میبینید بزرگانی ... محققین ... ورعین ... اعاظم فقهای شیعه خیلی از ادله بیشتر استفاده کرده اند ... چرا عده ای آقایان اضطراب دارند که در راه عزای ائمه هدی خون ریخته شود؟ یه خورده بیشتر تامل کنند... بیشتر مطالعه کنند ... روایت یکی و دو تا و ده تا و صد تا نیست ... این روایات متواتر است ... یه خورده هم من و شما باید دستمون را بالاتر بگیریم ... چه قاصر باشیم و چه مقصر ... با این شبهات جهنمی نشوند ... خدا زود میگذره از خودش ... از انبیاش ... از ائمه ... اما از این زود نمیگذره ...»
بعد از جلسه، حاج آقا را که فورا از اعیان مخفی میکنند! یکی از طلبه ها میره سراغ آقازاده و یه کم باهاش اختلاط میکنه. یکی از بچه های ما جزو همون مردمی بوده که اطرافش جمع شده بودند و این موارد را ضبط کرده بود:
یکی از مخاطبین به آقازاده گفت: «خیلی از فرمایشات حاج آقا استفاده کردیم. خدا حفظشون کنه.»
آقازاده: «خیر ببینید! خیر ببینید!»
-اگه خدا بخواد طلبه هستم و کم کم دارم کفایه را تموم میکنم.
-موفقید ان شاءالله. ماجورید.
-تشکر. دو تا سوال داشتم خدمتتون!
-بفرمایید.
-سوال اولم اینه که حاج آقا فرمودند روایات متواتر برای قمه زدن داریم. با اینکه اگر روایات متواتر در یک زمینه ای وجود داشته باشه، معمولا مورد اتفاق هست و کسی هم دربارش شک و شبهه ای وارد نمیکنه.
-درسته! بله!
-پس چرا این همه سر قمه زنی دعواست؟ ما هم دوست داریم قمه بزنیم اما مراجعمون اجازه ندادند. با اینکه حاج آقا فرمودند روایاتش متواتره!
-مرجعتون کیه؟ مکارم و خامنه ای هستند؟
-نه خیر! مرجع خودم آیت الله صافی هستند.
-ایشون چه فرمودند؟
-فرمودند اگر باعث وهن مذهب بشه و دستمایه عده ای برای سواستفاده از اسلام و شیعه بشه جایز نیست.
-خب ما هر کاری بکنیم امکان دستمایه شدن وجود داره! این که نشد دلیل!
-جسارتا اینجوری نیست. کارهای معمولی و عباداتمون و عزاداری سنتی ما که تا حالا دستمایه نبودند. چرا میفرمایید هر کاری بکنیم ازمون سواستفاده میشه؟!
-خب حالا سوال دومت!
-جسارتا فعلا به سوال اولم جواب نمیدید؟
-جواب دادم اما نپذیرفتی!
-والا من به جواب نرسیدم. میگم چطور روایات قمه زنی متواتره اما این همه مخالف داره. حتی گفتند که قمه زنى علاوه بر اینکه از نظر عرفى، از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمیشه و سابقه اى در عصر ائمه علیهم السلام و زمان¬هاى بعد از آن نداره و تأییدى هم به شکل خاص یا عام از معصوم علیه السلام در مورد آن نرسیده، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب مى شود. بنابراین در هیچ حالتى جایز نیست. (فتوای آیت الله العظمی خامنه ای)
-این که حرف همین مراجع حکومتی هست.
-متوجه نمیشم. مراجع حکومتی دیگه چه صیغه ای هست؟
-شما اطلاعاتی هستید؟
-نه به حضرت عباس!
-جواب شما را دادم. بفرمایید. بفرمایید اجازه بدید بقیه هم سوالشون را بپرسن.
هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
-آقا من بد میگم؟ میگم این همه مخالف داره و در طول تاریخ کسی اینجوری مثل حاج آقا ادعا نکرده. پس نمیشه به راحتی گفت متواتر هست!
-بفرمایید آقا. بفرمایید. بیشتر مطالعه کنید.
-حداقل بذارین سوال دومم بپرسم!
⛔️ (یکی دو نفر گنده و هیکلی به این طلبه نزدیک شدن و میخواستن از اطراف آقازاده جمعش کنن. اما اون طلبه سوال دومش هم با تقلا و به زور پرسید: )
-ببخشید یه لحظه! حاج آقا فقط یه لحظه! چشم. میرم. فقط میخوام بدونم اینکه حاج آقا گفتند خدا نمیگذره از مخالفین قمه و جهنمی هستند، فقط لطفا بگین بدونم شیخ اعظم انصاری که چهار سال کتابهاش را در حوزه میخونیم و میخونید هم اهل جهنمه و خدا ازش نمیگذره؟! شیخ انصاری که دیگه به قول شما حکومتی نیست.
-مواظب حرف زدنتون باشید. استغفار کنید. این چه حرفیه؟
-وا ! همین چند دقیقه پیش ابوی محترمتون گفتند. همین شیخ انصاری صاحب رسائل و مکاسب هم قبول نمیکنه و به علت ضرر رساندن به بدن حرام میدونه!
-بفرمایید آقا. نستجیر بالله!
-حاج آقا یه لحظه! ازتون خواهش میکنم... ابوی محترمتون هر روز در درس خارجشون از کتاب عروه الوثقی سید کاظم یزدی استفاده میکنند و ازشون روایت نقل میکنند و کلی هم تعریفشون میکنند. همین آسید کاظم یزدی معتقده که اتیان به این عمل قمه زنی، بدعت هست و آدمو جهنمی میکنه! حالا ما کدوم جهنمو قبول کنیم؟ کی جهنمیه؟ آسید کاظم یزدی صاحب عروه الوثقی یا کسی که میگه خدا از خودش و پیامبرانش و امامانش میگذره اما از منکر قمه زنی نمیگذره؟!
که یهو یه نفر از پشت سر با صدای بلندتر از بقیه گفت: مگه نمیشنوی حاج آقا میگن بسه دیگه؟ دنبال چی هستی؟
طلبه بیچاره برمیگرده و پشت سرشو نگا میکنه و میبینه یه سید چهارشونه معمم با ابروهای درهم کشیده و با صدای بلند و ته لهجه عربی داره باهاش حرف میزنه!
طلبه: خود حاج آقا دارن با سعه صدر گوش میدن. شما چی میگی این وسط؟ اصلا مگه سوال کردن جرمه؟
آسید رضا: زندان انداختن قمه زن امام حسین که سرشو تو مجلس روضه شکسته جرمه!
طلبه: آقا سید چرا سیاسیش میکنی؟ ما هممون طلبه هستیم. داریم حرف میزنیم با هم.
آسید رضا: من سیاسیش میکنم؟ دیگه تو این مملکت چیزی هم مونده که شماها سیاسیش نکرده باشین؟
طلبه: نمیفهمم دارین از چی حرف میزنین! من فقط میگم چرا ادعای تواتر و شهرت احادیث قمه زنی میکنید با اینکه این همه مخالف داره؟ میگم پس چرا کتابهای شیخ انصاری و آسید کاظم یزدی و بقیه میخونید در حالی که معتقدید اینا جهنمی هستند؟ اینا سیاسی کردنه یه بحث علمیه؟
آسید رضا: تهش میخوای بگی چرا خلاف حرف خامنه ای و مکارم و اینا داریم عمل میکنیم؟
طلبه: اصلا ! به من ربطی نداره. میخوام بدونم تهش کی جهنمیه؟
آسید رضا: اصلا ما جهنمی. ما ضد ولایت فقیه. ما همه کاره. ما افراطی. ما انگلیسی. چرا با دستگاه امام حسین درمیوفتی بدبخت؟
طلبه: حالا اول شما اثبات بکن این اداها که دارین درمیارین جزء دستگاه امام حسین هست. تا بعد.
آسید رضا: یه چیزی میگم... دو بار هم تکرار نمیکنم. بعدش دُمِتو بذار رو کولتو برو! همینه که هست. اگه قرار باشه چیزی به دستگاه امام حسین ضربه بزنه، مثل کوه جلوش می ایستیم. چه بحث علمی باشه. چه بحث عملی. چه شیخ انصاری و آسید کاظم یزدی باشن. چه ولی فقیه! والسلام.
ادامه دارد...
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@mohamadrezahadadpour
چشمی که دریا
میشود شب های جمعه
مهمان زهرا (س)
میشود شب های جمعه
گرچه گنه کارم
ولی با دست زهرا (س)
این نامه امضا
میشود شب های جمعه
اللهم ارزقنا زیارت الحسین
به زودی
با حال
با اشک
﷽
#یا_حضرٺ_مادر
باز در خانهٔ دل، شورشِ حسرٺ آمد
شبِ جمعہ شده و وقٺِ زیارٺ آمد
در ڪنارِ پسرش فاطمہ در ڪرب وبلا
چَقَدَر با تنِ بیمار، بہ زحمٺ آمد
#اللهم_ارزقنا_کربلا
السلام علیک یا اباعبدالله
🌴عادٺ بہروضہ ڪرده دلم روضہخوان ڪجاسٺ
🌴صاحب عزاےفاطمہ آن بےنشان ڪجاسٺ
🌴قربان اشڪ روزوشب چشم خستہ اٺ
🌴مولا فداے مادر پهلو شڪستہ اٺ
روزی برسد سر برود دار نباشد
فرمانده خودش باشد و سردار نباشد
قطعا به علی پشت کند کوفه شبی که
در ما ادب میثم تمار نباشد
قرآن سر نی می رود آن روز که در جنگ
فریاد کند حیدر و عمار نباشد
"مردم دو گروهند " زبیرند و بُریرند
این وقت خطر ، باشد و آن ، یار نباشد
برخیز و بیا آمده یوسف سرِ بازار
عیب است در این شهر خریدار نباشد
در کوفه چه بسیار به یک سکه بریدند
در کرببلا صحبت دینار نباشد
ظلم آمده در می زند این خانه ی مولاست
زهرا پسِ در کاش که اینبار نباشد
بگذار ابوذر شده باشیم ، چه بهتر
نام من و تو سر خطِ اخبار نباشد
فرمانده خودش مانده خدایا نپسندی
در جامعه دیگر اولی الابصار نباشد
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
مستند داستانی #پسر_نوح
(پشت پرده بسیاری از انحرافات مذهبی و افکار و رفتارهای هیئات منحرف)
🔸کاری از نویسنده:
حیفا
کف خیابون۱
کف خیابون۲
تب مژگان
حجره پریا
دفترچه نیم سوخته
همه نوکرها
نه
و ...
هر شب ، ساعت ۲۳
🔸دوستان و عزیزان خود را خبر کنید
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
در ایتا:
https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour
در تلگرام:
https://t.me/mohamadrezahadadpour
بسم الله الرحمن الرحیم
⛔️پسر نوح⛔️
✍ نویسنده: محمد رضا حدادپور جهرمی
«فصل اول»
قسمت: هشتم
قم _ حسینیه ... _ جلسه هماهنگ کننده هیئات مذهبی
«... عزیزان! متاسفانه شرایط حساسی شده و مطلعیم که نسبت به بعضی عزیزان و جلسات و محافل اهل بیت حساس شدن. این طبیعت ظلم و ظالمان هست که نذارن شعائر حسینی و فاطمی به گوش مردم برسه.
مگر نگفت صادق آل محمد علیه و علی آبائه الطاهرین و اولاده المعصومین السلام که کلام ما را به گوش مردم برسانید و به قول جدّش امیرالمومنین علیه آلاف تحیه و الثناء باید در این راه، جمجه ات را به خدا بسپار! مگه نگفتن این حرفها؟ مگه نگفتن این شعائر؟ مگه نگفتن حضرات معصومین علیهم السلام؟
حالا چرا باید بعضی ها بترسند؟ ما سرمون را میشکنیم و بدن و تن گنهکار خودمون را در غم اهل بیت علیهم السلام زخم و لطمه میدیم و به غل و زنجیر میبندیم، اما دیگران میلرزن! چرا باید بلرزن؟
عزیزانم! حفظ کنید. هم خودتون را حفظ کنید و هم معارفی که به ما رسیده را حفظ کنید. در این راه هزینه کنید. خودتون و آبرو و سرمایه های مادی و معنویتون را در این راه هزینه کنید. البته هزینه نیست. بلکه سرمایه گذاری است...
اللهم وفّقنا لما تحبّ و ترضی»
ایشون بعد از سخنرانیشون کنار منبر نشستند و عمامه را از سر برداشتند و همراه با روضه خوان، داد و بیداد و خودزنی و...
مداح میخوند:
[فاطمیم
من سگ کوی بنی هاشمیم
هم علی اکبری و قاسمیم
درِ خونت گدای دائمیم
فاطمیم
مادریم
شیر پاک خوردمو حیدریم
سرم افتاده پی بی سریم
آقایی میکنم از نوکریم ...]
در همون هنگام بود که فضا تاریک تر شد و پس از سه چهار دقیقه، یه کم روشن تر شد و دیدیم که تعدادی از حضار که وسط بودند، قلاده هایی را به گردن انداخته و اطراف حسینیه و پشت سر هم میدویدند و بعضیاشون هم عو عو میکردند!
در همین لحظه مداح میگفت:
[ما سگ حسینیم و خود ارباب
بر قلاده ما حک نموده است ...
بلند گویم و از گفتن خود دلشادم: عوعو ... عوعو ...
دلدارم ... هستی و دلبرم
آزادم ... اسیر اکبرم
نوکر بی بی رباب و
من عبد علی اصغرم
مست حسینم و در تب و تابم
مجنون زینب و سگ ربابم
دار و ندارم فقط حسین
صبر و قرارم فقط حسین ...]
جلسه بعد از سه ساعت عزاداری تمام شد. اما مطلب جالب توجه این بود که پس از مراسم، عده ای از جمعیت رفتند و کمتر از نصف جمعیت موندند. در بین اون نصف جمعیت، کاغذهایی مثل ژتون تقسیم شد. ظاهرا به هر شهری سه الی چهار ژتون تعلق میگرفت. ما یکی از اون ژتون ها را به دست آوردیم. آدرس و شماره تماس خاصی روش ننوشته بود. پیگیر ماجرا شدیم تا اینکه فهمیدیم به مدت سه چهار روز فرصت دارند که این ژتون ها را به دفاتر و مغازه هایی که از قبل بین خودشون مشخص شده تحویل بدهند و به اصطلاح «رزق فاطمیه» یا «اسباب تعظیم شعائر» را تحویل بگیرند و با خودشون به شهرهاشون ببرند.
ولی چیزی که از بلندگو اعلام شد جالبتر بود. اعلام کردند که: «لطفا به خاطر کمبود سهمیه بچه های قم و تهران و شمال کشور و آذری زبان ها، عزیزانی که از استان اصفهان و مناطق جنوبی کشور تشریف آوردند، تقاضامندیم که به دفاتر استان خودشون مراجعه کنند و با تحویل این ژتون ها سهمیه هیئتشون را دریافت کنند. الحمدلله در دفاتر استانیمون هیچ محدودیتی نداریم و اگر کسی هم بیشتر پرچم و لباس و کتیبه بخواد، میتونه سی دی طرح ها را از همون دفاتر تحویل بگیره و با حفظ امانت و مسائل جانبی برای خودشون تکثیر کنند.»
در این جا تعدادی از جملات نوشته شده روی اون کتیبه ها و پرچم ها را خدمتتون نقل میکنم:
لعن الله قاتلیک یا فاطمه الزهرا : خدا دو قاتل تو را لعنت کند ای فاطمه زهرا
لعن الله من کسر ضلعها : خدا لعنت کند کسی که استخوان او را شکست
لعن علی عدوک یا علی ... اولی و دومی و سومی
اللهم العن الثانی : خدایا دومی را لعنت کن
محسن بن علی ... اولین سپر ولایت
و ده ها جمله و نمونه دیگه ...
خب اینا از مدت ها قبل این کارها را میکردند و ما از دو مطلب بالا خیلی وقا بود که اطلاع کامل داشتیم: یکی همین که دفاتر استانیشون کاملا فعال هست و حتی برای بعضی شهرها مثل اصفهان و نجف آباد و قم و خمینی شهر و شیراز و بعضی از شهرهای جنوبی و... بخصوص تصاویر عکس علما با تفکرات این مدلی را هم چاپ و پخش میکنند. یکی هم کار شبکه ای و خوشه ای.
اما اون چیزی که مربوط به پرونده من و داوود میشد و باید سر و تهش را روشن میکردیم، این چیزا نبود. به خاطر همین، باید از این هیاهوها و شلوغ بازارها عبور میکردیم و به اصل ماجرا میپرداختیم. اما چاره ای نبود و باید آمار این مجالس را به صورت آنلاین داشته باشیم.
بگذریم...
و اما آسید رضای پرونده ما ...
ادامه دارد...
#حدادپور_جهرمی
#دلنوشته_های_یک_طلبه
@mohamadrezahadadpour
میشه برام از مشکلاتتون بگین؟
از همونا که خیلی گرفتارش هستین و عصبیتون کرده و دوس دارین زود تموم بشه!
🔸درگیر پرونده طلاقم😭😭😭😭😭
زودتر تموم بشه
روحم دیگه نمیكشه
🔸دوره ی اموزشیم تموم بشه...همش بچه مو به دندون میکشم تو جاده میرم بیمارستان وبرمیگردم😔...دعا کنید زود تموم بشه وبرم سرکار🙏
🔸گناه هایی که فقط خودم میدونم و خدا!😔
🔸حاج آقا سلام...ما گرفتاریمون از نوع خیلی حاده...گرفتاری دلی...😔😔
خیلی دوست دارم زود تموم شه قبل اینکه خیلی بخواد دیر شه و نشه کاری کرد
🔸مشکلم اینه که دو هفته دیگه بچه ام نه ماهش میشه و باید برم سرکار.
و نمیتونم سرکار نرم.
عصبی هستم چون دوس دارم مادر باشم نه نظامی😭
🔸نبودن شغل
رسیدن به سن ازدواج و نداشتن پول
عدم حمایت
🔸سلام حاجی بیشترین گیر من ازدواج و پیدا کردن شریک همراه مناسب برا زندگیمه
دخترای الان فقط دنبال پول هستن
🔸سلام حاجی جان
شبتون بخیر
شاید مضحک بنظر بیاد
منتها
یکشنبه امتحان ریاضی ۱
دارم هم پیش نیاز هستش و هم چهار واحدی
و استاد بزرگوارش هم مشهورِ به اینکه پاس نکنه.
میدونم مضحکه اما داره نابودم میکنه، دعاکنید 🙏🙏
🔸من خودم مشکل مالی ندارم ولی خیلی ناراحتم از اوضاع اقتصادی خیلی ها دارن از این نظام دل سرد میشن خیلی ناراحت رهبر هستم که تک و تنهاست
🔸سلام حاج اقا .گفتین ازمشکلاتمون بگیم .ازکدومش بگم .چهارتاداداش دارم سه تاشون هرکدوم پدردوسه تابچه قدونیم قدن .بیچاره بابام باکمپ ترک اعتیاد قراردادبسته .میرن ترک بعدش میان بیرون یه مدت پاکن بعدش کارگیرشون نمیاددوباره برمیگردن
🔸سلام حاجی
من مشکلم اینه که تکلیفم نسبت به انقلاب مشخص بشه
سفت بچسبم به تکلیفم و تا اخر... بمدد خدا و اهل بیت و شهدا
🔸سلام
در حال حاضر تمام ذهن مشغولی من.... مریضی یه اددلیست مجازیه به اسم زهرا خانم که تحت شیمی درمانیه....از ته قلبم آرزو دارم یه روز پست سلامتی شو بزنه....
بقیه مشکلاتم فعلاً درجه دوم هستن...
🔸من سرطان خون دارم اما همسرم نمیدونه😭😭😭 خودم دیروز فهمیدم😭😭😭 خدا منو بکشه که آبروم نره
🔸مشکلات که خیلی دارم ببخشید سلام
یکی اینکه 5 سال از کار و دانشگاه و زندگی عقب افتادم فقط بخاطر اینکه یکی نبود توجیه ام کنه!الان متاهلم باید برم خدمت و از صفر شروع کنم
و به اینکه فکر میکنم که فردا هر چقدر بخوام کار کنم چقدر میتونم با این وضع اقتصادی کنار بیام و ی زندگی آروم حلال داشته باشم
🔸سلام
حاجی
یه جوون ۲۳ ساله دانشجو افسری هستم واسه ازدواج به مشکل خوردم خیلی از نظر فکری بهم ریختم هر جایی میریم به یه نحوی نمیشه
نمیدونم چه ریگی تو کفش ماست که خدا داره حال مارو میگیره
🔸سلام
میشه بگیم ولی رومون نمیشه😀
🔸سلام حاج اقا. والا چندتا گرفتاری دارم نمیدونم چکارش کنم. متاسفانه آنچنان که باید و شاید، بعضی موقع ها به نماز اهمیت نمیدم. متاسفانه زورنجم و زود عصبی و تندخو میشم و بعضی موقع ها نمیتونم خودم رو کنترل کنم و اطرافینام مخصوصا پدر و مادرم ازم نراحت میشن. باید بشینم برای کنکور بخونما اما متاسفانه حوصلشو ندارم. بی زحمت اگه میدونین بگین چکار کنم. خودم کلافه شدم.
🔸سلام علیکم خداقوت
مشکل من همسرمه که دوسال پیش بهم گفته یه خانوم دیگه رو هم دوست داره ... بعد مدتی گفت همه چی تموم شده ولی می فهمم چقد شکسته شده تو این دو سال ....
حاج اقا من هیچ موقع نمی بخشمش هم منو و دخترام رو خیلی اذیت کرد ...
قبلا هم کارهای دیگه کرده بود...
کلا زندگیم خراب شده حاج اقا الانم باز گریه ام گرفت نمی دونید چقد برام سخته فقط فقط به خاطر دخترام تا الان موندم هیچ موقع نمی بخشمش خدا هم ازش نگذره ....
حاج اقا برام خیلی دعا کنید نمیخوام بی ایمان بشم ولی خیلی خسته شدم از همه چیز ... همینطوری اشک می ریزم و براتون می نویسم...
قبل اونم کارهای دیگه کرده کاش فقط این کارش بود ... من نمی گذرم خدا هم ازش نگذره.
🔸روز مره گی.....
عادت به گناه....و اینکه مطمئنم دارم گناه میکنم اما نمیدونم چرا نمیتونم کنارش بزارم.بزرگترین مشکل زندگی من اینه.عادت به گناه😔😔
برا ترکش خیلی کارها کردم اما جواب ندیدم
آرزوم اینه یروز از شرش خلاص شم.
🔸بزرگترین مشکل من و حتی خیلیای دیگه، تو و کانالت هستی. نه میشه رفت و نه میشه موند. ازت بدم میاد.
🔸دوست دارم پسرام عاقبت بخیر بشن و برن سرزندگیاشون
ولی محاله با این وضعیت بیکاری و گرونی بخان ازدواج کنن
همینا داغونمون کرده عصبی پیشکش
🔸سلام عليكم اوقات شریف بخیر وپراز نور آرامش،به مدت سه ساله دنبال جذب درسپاه هستم ولی هربار ازسوی مسئولین گزینش سنگ اندازی میشه،برای همین کار به حرم مطهر رضوی پناه بردم، چند هفته پیش رفتم گزینش برای انجام مصاحبه از من مصاحبه گرفتن انصافا خیلی خوب مسلط جواب دادم،گفتن تماس می گیریم هرچه منتظر ماندم که تماس بگیرن ولی خبری نشد!!تااینکه چهارشنبه هفته گذشته رفتم گزینش باکمال ناباوری مسئول گزینش گفت اسمت تولیست نیست!!حضرت آقای حداد پور چکارکنم؟
🔸سلام حاج آقا.شب شما بخیر
درباره مشکلات فرمودید یکی از مشکلات وشاید نگرانی هایم در رابطه با 30نفر از دوستانم هست که همه بالای 30سال سن دارند وهمه هم مجرد هستند😔
وهرچقدر دعا میکنم وحضرت زهرا وحضرت زینب را برای بازشدن گره ازدواج این بزرگواران واسطه قرار میدهم متاسفانه دعای من روسیاه گنهکار راه به جایی نمیبرد واز دست خودم عصبانی وناراحتم که چرا دعایم مستجاب نمیشود. 😔
دوست دارم خداوندبه حرمت این شب های عزیز و به حرمت بهانه ی خلقتش حضرت زهرا گره ازدواج دوستانم را بزودی زود باز کند
🔸سلام علیکم حاج آقا . مشکل منم همسرمه که هم نماز نمیخونه وهم به لطف دولت ، بیشتراز یکساله که بیکاره. با بچه ی کوچیک و مستاجری و گرونی سخته😭😭
🔸سلام وشب بخیر، حاج آقا الان مشکل حاد من اینه که بخاطر گرون شدن بیش اندازه پوشک بچمو از شهریور تا حالا دارم عادت میدم به دستشویی رفتن ولی اصلا اصلا همکاری نمی کنه ، همه جا نجس شده وهرشب باید برم یه کوه لباس نجس آب بکشم، بعداز گذشت چندماه عین روز اوله، وبرای من یه کابوس شده که کی تموم میشه، کلی نذر و توسل و.... هرشب هرشب گریه به درگاه خدا که فقط کم نیارم این وسط خل و چل بشم، تورو خدا به اعضای کانال بگین برام دعا کنن، خیلی دارم اذیت میشم😔
🔸سلام حاج آقا شب بخیر
ی بار ی جا خوندم اگه قرار بود همه ی آدما بزرگترین مشکلشونو بردارن ببرن پیش خدا اونوقت هر کس با دیدن مشکل دیگری مشکل خودش یادش میرفت و خجالت میکشید و خدا رو شکر میکرد، الان بعد از خوندن بعضی از پیام ها یاد این موضوع افتادم.
فقط میتونم بگم خداروشکر
🔸اینور ایمانمو میگیرم اونروش میزنه بیرون.شیطون از دستم راضیه این روزا😔
🔸اینور ایمانمو میگیرم اونروش میزنه بیرون.شیطون از دستم راضیه این روزا😔
🔸سلام شبتون بخیر
بعد از ۱۱ سال زندگی در شرف جدایی ام
مشکل اصلی و فعلی من اینه
البته خودم تمام تالاشمو کردم که زندگیمو نجات بدم
اما همسرم نمیدونم چش شده که اصلا به هیچ صراطی مستقیم نیست😔
🔸سلام مادری ۳۶ ساله هستم. سه تا بچه ۴،۸ و ۲ ساله دارم. وسطی پسره. همیشه خیلی زود عصبانی میشم و (ببخشید) بد و بیراه میگم. خیلی ناراحتم و دوست دارم اینطور نباشم. شب و روز درگیرم و راه به جایی نمی برم. همسرم و خانواده اش کلا آدمهای خونسرد و خوش برخورد و مودب و آرامی هستند و این تند مزاجی من خیلی مشخص تر میشه.مهمترین مشکل من اینه و فکر کنم بقیه مشکلاتم به این مورد مربوط میشه.
🔸سلام خوبین
بزرگترین مشکل من اینکه همین هیئت و آدمهایی که تو داستانتون هستن باعث شدن همسرم از کل تفکرات مذهبیش کنار بره و بشه کافر مطلق و من فقط زجر بکشم😭😭😭😭
والان پسرم رو که تو سن حساسی هست نمیخوام الگوش پدرش بشه😭😭😭
واقعا نمیدونم جکار کنم
🔸سلام گفتین از مشکلاتتون بگین
تازه ازدواج کردم و نزدیک عقدیم
پدرم بازنشسته فرهنگیه و بخاطر برادرم خونه درست کرده.
به شدت بدهکاریم و دست خالی
ناراحتم بخاطر وام ها و بدهکاریای میلیونی پدرم،ناراحتم به خاطر مریض شدن های متوالی مادرم و ناراحتم بخاطر اینکه برادرم چند ساله عقد کرده ولی بخاطر اینکه خونه ش رو نمیتونه تکمیل کنه و دیسک کمر گرفته، نمیتونن برن سر خونه زندگیشون.
این وسط خرج های ازدواج من هست و اینکه میدونم تا چند سال پدرم نمیتونه جهیزیه بخره...خودم چیز زیادی نمیخوام فقط از ناراحتی و سرافکندگی ستون خونه مون ناراحتم که انقدر بارش سنگینه...
خدا خودش کمک کنه
✅ و صدها و هزاران مشکل دیگه که حتی شنفتن و خوندنش حال آدمو بد میکنه و باعث میشه دیگه مشکلات خودشو یادش بره.
💠 یه دعا کنم:
خدایا به حضرت حضرت زهرا سلام الله علیها گره از کار و مشکلات همه مسلمانان و شیعیان علی بن ابی طالب علیه السلام باز بفرما 🌺
👈 لطفا سه صلوات ختم بفرمایید
سلام علیکم
عظم الله اجورنا و اجورکم
ببخشید امشب مجلس و منبر روضه بودم و دستم به سیستمم نیست و از انتشار ادامه #پسر_نوح معذورم.
دیر آمدم...دیر آمدم... در داشت می سوخت
هیئت، میان "وای مادر" داشت می سوخت
دیوار دم می داد، در بر سینه می زد
محراب می نالید، منبر داشت می سوخت
جانکاه: قرآنی که زیر دست و پا بود
جانکاه تر: آیات کوثر داشت می سوخت
آتش قیامت کرد؛ هیئت کربلا شد
باغ خدا یک بار دیگر داشت می سوخت
یاد حسین افتادم آن شب آب می خواست
ناصر که آب آورد سنگر داشت می سوخت
آمد صدای سوت، آب از دستش افتاد
عباس زخمی بود، اصغر داشت می سوخت
سربند یا زهرای محسن غرق خون بود
سجاد از سجده که سر برداشت، می سوخت
باید به یاران شهیدم می رسیدم
خط زیر آتش بود، معبر داشت می سوخت
برگشتم و دیدم میان روضه غوغاست
در عشق، سر تا پای اکبر داشت می سوخت
دیدم که زخم و تشنگی اینجا حقیرند
گودال، گل می داد و خنجر داشت می سوخت
شب بود و بعد از شام برگشتم به خانه
دیدم که بعد از قرن ها در داشت می سوخت
ما عشق را پشت در این خانه دیدیم
زهرا در آتش بود؛ حیدر داشت می سوخت
#حسن_بیاتانی
@mohamadrezahadadpour