eitaa logo
دلنوشته های یک طلبه
88.6هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
668 ویدیو
125 فایل
نوشتارها و رمان های محمد رضا حدادپور جهرمی ادمین: @Hadadpour سایت عرضه آثار: www.haddadpour.ir توجه: هر نوع استفاده یا برداشت و کپی و چاپ مستندات داستانی چه به صورت ورد یا پی دی اف و ... و حتی اقتباس برای فیلم‌نامه و تئاتر و امثال ذلک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹سلام. این که ادم استرس میگیره با خوندن این واقعیات طبیعیه..ولی برای من پشتش یه منطق و ارامشی‌میاد که برا همه هست مرگ.و یه جور پذیرش واقعیته.نه فرار کردن ازش. 🔹با سلام حاج آقا این قسمت که عالی بود چرا بازخورد عجیب غریب داشتن؟ لطفا ادامه اشم بذارید 🔹زیاد ترسانک نبود😁 خدا خیر بده به همه برادران و خواهرانی که رفتن کمک کردن خدا ان شاءالله گناه های همه کسانی که ب اثر کرونا دار فانی را وداع گفتن مثل روزی که متولد شدن پاک کنه 🔹تا‌ الان‌ فکر میکردیم میترسیم تازه فهمیدیم ترس ینی چی 🔹سلام وقتتون بخیر لطفا خاطرات کرنایی رو برای چاپ سانسور نکنید. اتفاقا قسمتی که از غسل و کفن گذاشتید خیلی خوب بود. 🔹سلام وقت بخیر جواب نمیخوام ازتون فقط ازتون خواهش میکنم یه دعا یا اعمال یا هر چیزی که بلدین اگر هم بلد نیستین زحمت بکشین از اساتیدتون بپرسین من فوبیای خفگی دارم و از لحظه جون دادن به شدت میترسم به شدت!!!!!!! ترو به مقدساتتو ن تو کانال بزارین دعایی که در امان بمونیم از بد جون دادن با خوندن این قسمت از خاطرات کرونایی حالم بد شده و ترسم بیشتر شده 🔹سلام حاج آقا. اینا که نوشتی در مورد غسالخونه یاد بابام وخواهر جوونم افتادم که چند سالی دیگه نمی بینمشون ولمسشون نمیکنم... دلتنگشو نم شدید.... چه لحظات سختی است.... آنقدر گریه کردم چند بار موبایل از دستم افتاد........میان هق هق گریه هام فقط میگفتم... یا ارحم الراحمین....... 🔹با سلام خدمت شما خیلی خیلی ممنون بابت ارسال قسمت 17 مردن ترس داره مثل تمام مراحل زندگی که میترسیم ولی فرق مردن با بقیه ی موارد اینه که کسی از نزدیکانمون که میمیره، نمیتونه بیاد در عالم واقعیت، تعریف کنه چی شد. اینکه برای فوت شدگان کرونایی چه اتفاقی می افته، اونم خیلی ها نمیدونن خانواده ها فقط با جسد پلاستیک پیچ عزیزشون مواجه میشند و حتی نمی تونند بهش دست بزنند بعد هم که بحث تدفین نمیدونم چقدر صحت داره که بحث تلقین برای این اموات نیست الله اعلم ولی از این نادانسته ها ضد انقلاب خوب استفاده میکنند. 🔹با سلام و احترام. چقدر این قسمت از خاطرات کرونایی به دلم چسبید و.چقدر بی صدا اشک ریختم. آخه منم دو روز قبل در تغسیل و تدفین یه خانم کرونایی شرکت کردم و چقدر مظلومانه و در سکوت برای خودش و خانواده اش اشک ریختم. حاج آقا من فکر میکنم اینها شهید هستند و اجر شهید رو دارند. جنگ یه زمان رو برو بود و بعضی شهرها بمب باران میشد اما الان با جنگ بیولوژیک یه عده مظلومانه شهید میشن. 🔹سلام حاجی ، عالی بود 👌 انقدر که از خوندن این قسمتش کیف کردم قسمتای قبلیشو کیف نکرده بودم خدا خیرتون بده 🔹سلاااام حاجی اعیاد مبارڪ چقدررررر بغض ڪردیم و گریه با پست های غسالخونه یعنی حواسشون میشه موقع شستن ماها..میدونی همیشه از دغدغه هام این بوده ڪه ڪسی ڪه غسل و ڪفن میڪنه و اونی ڪه تدفین میڪنه حواسش باشه... ڪاش از این حاج عماد ها باشن وقت غسل و ڪفن و تدفین مون... 😭😭😭😭😭😭😭😭 🔹عاااااالی بود قسمت هفدهم بااااازم بفرستید لطفاااااا شما ها کی هستید.....ما کی هستیم🙈🙈🙈🙈🙈😢😢😢😭😭😭 🔹چقدر این آقا عماد دل پاک و صافی داره😭😭 هرکسی نمیتونه اینقدر حسن ظن داشته باشه..حتما خودش جزو متقین هست. خدا حفظش کنه.. چه حرفاش دلی بود😭😭😭😭😭 🔹کاش یکیم پیدا بشه برا من بگه اینم جوونه ان شاءالله قدماش رو تو راه امام حسین ع و حضرت زهرا س گذاشته باشه ان شاءالله زبونش فقط،به استغفارو ذکر چرخیده باشه.... خدایا این و به این و اون نسپار مستقیم بسپارش به علی ع و اولاد علی ع 😭😭😭😭😭😭 هرچند بی لیاقتم 😭😭😭😭 🔹سلام استاد روز و روزگارتون بخیر بابت متن های تلنگر آمیزممنونم من همیشه از اسم فوت و غسال فراری بودم اما پستی که درباره حاج عماد گذاشتین برخلاف همیشه بهم آرامش داد و امیدوارم کرد که یه شفیعی سفارش ما رو هم پیش اوس کریم بکنه... 👌😔 التماس دعای عاقبت بخیری دارم 🔹😭😭😭 چقدر آرومم کردی حاجی دمت گرم چقدر دلم گریه میخواست دعا کن برامون 🔹سلام حاج آقا داغونم کردی با آخرین قسمت خاطرات کرونایی گریم بند نمیاد نمیدونم از شکل امواته یا اون توصیفات زیبای آقا عماده هرچی که هست قشنگه 🔹خدا خیلی ستارالعیوبه اونقد عیب بنده هاشو میپوشونه ک ادم باورش نمیشه اونقد تردسته ک ادم وا میمونه من و که خیلی از خلق الله نجات داد تا گناهم مخفی بمونه اونم بخاطر اینه ک پاداش گرفتم پاداش پوشوندن گناه ی ادم ابروشو خریدم و اونو بی ابرو نکردم در حالی ک اون شخص ابروی من و برده بود .. ولی بعدش ن یکبار بلکه صدها بار خدا حواسش بود ابروم حفظ باشه 😢 🔹سلام حاج آقا شما کجایید؟؟🤔 یا این توصیفاتی که شما کردید از این حاج عماد یعنی حاضرم همین الان بمیرم زیر دست ایشون غسلم بدن😢
🔹اشک هام بند نمیاد... خدا شهیدتون کنه... خدا شهیدتون کنه.... با این چشم های عمل شده و تار و پراشک نمیدونم چطوری تونستم بخونم این قسمت رو... رو کفنم با خط زیبا نوشتم: "رفدت علی الکریم بعیر زاد من الحسنات والقلب السلیم وحمل الزاد اقبح کل شی ادا کان الوفود علی الکریم" هیچ عمل خوبی ندارم از این عمارها هم نصیب ما نمیشه دلم فقط به همین بیت امام علی علیه السلام خوشه. خوش به حال سلمان... چند بار ویرایش کردم که بشه کلماتم رو خوند. هنوز هم اشکم رووونه 🔹حاج آقا قلم و قدمت خیرباشه همیشه.خیلی جالب بود.جاهایی که گفته بودین رو نخوندم ولی بازم قلبم طپش گرفته.ولی دوست دارم خاطرات کرونایی رو.میدونین واسه من که تلنگره.اونم اساسی.دمتون گرم قلم تون به راه. 🔹سلام حاج اقا عالی بود خاطرات کرونایی بنویسید و بگذارید که واقعا عالیه خصوصا در این ماه ها باعث میشه بخودمون بیایم و برای ماه رمضان آماده بشیم یاعلی مدد 🔹با خوندن قسمت غسالخانه ی خاطرات کرونایی چه حالی پیدا کردم ، اشکم جاری شد، چه بگویم که زبانم را یارای گفتن نیس😐😐😔 خدایا خودت به دادمون برس در اون لحظاتی که تنهای تنها هستیم ای فریاد رس فریاد خواهان😢🙏 ، خودت دستمون رو بگیر🙏 یا حسین، یا ابالفضل، یا فاطمه زهرا خودتون شفاعتمون کنید 🙏 این بنده خداها چقدر غریبانه فوت شدند خاک شدند نه تشییع دسته جمعی نه مجلس ختمی😔😔 آخخخخخخ خوش به سعادتتون حاجی، باز شما تونستین تو این شرایط کمکی کنین اجرتون با خدا، واقعا لیاقت میخواد که من نداشتم ، اصلا آدم های بی خاصیت که لیاقت ندارن😔 🔹سلام قشنگترین قسمت کرونایی همین بود هرچند که خییلی تکان دهنده است اما خب خوبی و اثر گذاریش همینه 🔹همینطوری اشک از چشمام میاد وفتی نوبت من برسه ایا کسی هست که از طرفم به اقا سلام بده و برام طلب مغفرت کنه این خودش یه تلنگر که همین الان پاشم.سلام بدم و یه زیارت عاشورا بخونم 😭😭😭 🔹دستتون دردنکنه،چقدشخصیت عماد دوست داشتنی بود چقدحواس جمع بودکه حتی جسد مرده ها اذیت نشه،چقددلش بزرگه ،چقد حسن ظن زیادی داره به خدا، بنده خدا که اینقد دل گنده و دل رحم همه روخوشگل دعا میکنه،کاریم به گذشته وشناخت کسی نداره ببین خدا چه ارحم الراحمین،الحمدالله توایران زندگی میکنیم الحمدالله که زیر سایه ولایت آدمای خوبی داریم که ازخودمیگذرن برا دیگران،ان شالله به حق علی،حضرت عباس دست عماد وعمادها روبگیره وعاقبتشونوبه شهادت ختم کنه البته حالا حالاها نه که اینا نیازجامعه وانسانیتن🙏 🔹از قسمت آخر خاطرات کرونایی خیلی منقلب شدم😭 یبارم سر ماجرای بنیامین خیلی تکون خوردم. 🔹حاجی من مرکز پخش آثار شما در یک شهرک بزرگ هستم و بیش از پنجاه دوره از آثار شما را خریدم و نذر کردم و به همه دادم. اما با مادرم نذر کردیم هر وقت خاطرات کرونایی و کتاب چرا تو؟ چاپ شد از این دو تا هزار تا بخریم و به همه مدارس شهرکمون بدیم. از بس پخته و منقلب کننده است. قلمتون مانا☘☘ 🔹سلام. 😭😭😭😭😭حاج اقا چقد گریه کردم با قسمت اخر خاطرات کرونایی.. تا الان هیچ حسی به فوتی های کرونا نداشتم اما حالا جیگرم اتیش گرفت از اینکه تو چه غربتی مردن و تو چه غربتی خاک میشن.خدا خیر بده حاج عماد و سایر دوستان رو که مجلس عزای این بندگان خدارو گرم میکنن برای لحظاتی😭خدایا کاش کسی که قراره یه روزی منو غسل بده اینقد دلی وپاک باشه بلکه خدا به خاطر دل اون به من رحم کنه..ان شاءالله که مرگ ما وعاشقان شهادت ,شهادت باشه 🔹سلام حاج اقا چقدر حال عجیبی بهم دست داد از قسمت اخری داستان😭😭😭 خدایا اول پاکمون کن بعد خاکمون😔😔 🔹سلام استاد بهتون میگم استاد چون ازتون خیلی چیز ها یادگرفتم خواستم ازتون تشکر کنم بابت این قسمت هایی که مربوط به غسال خونه بود هیچوقت تا حالا انقد از مردن نترسیدم هیچوقت انقد خودمو نزدیک مردن ندیدم هیچوقت یادم نیافتاده بود که چقدر پیش عظمت خدا هیچم و وقتی اجلم برسه چقدر بیچاره ام حتی شاید جوری بمیرم که کسی جرات نکنه نگاهم کنه دعام کنید که این حس و حال همیشگی باشه در وجودم نمیدونم شاید اصلا وقت نکنید بخونید پیام منو ولی فقط خواستم ازتون تشکر کنم خدا خیرتون بده 🔹این قسمت خاطرت کرونایی هم عالی بود عالی تر از عالی🌹🌹🌹 مرسی که هستین و دیگر هیچ... 🔹سلام ی چیز بگم اقای حداد پور خیلی خوب شد ک این قسمت اخری رو فرستادید سانسور نکنید حذفم نکنید ب خاطر ماها ما بدبخت بیچاره ها ب اینانیاز داریم ب اینک خودمونو جای اونا تصور کنیم یا برایشون اشکمون سرازیر بشه یا برای غم دل عزیزانشون اتیش بگیریم و براشون صبر بخوایم از خدا و برای خودمون عاقبت بخیری ما ب این تلنگرا نیاز داریم خیلیم نیاز داریم حتی اگ شنیدنش و خوندنشسخت باشه بازم بنویسید از داستانی غسالخونه عیدتونم مبارک اجر خودتون خانواده تون و همه کساییکاین روزا خدمت میکنن با صاحب این اعیاد التماس دعا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹 تا گوشیش زنگ میزنه، میپره بیرون و از جمع فاصله میگیره و در حالی که با یکی از دستاش گوشیش و با یکی دیگه از دستاش، جلوی دهنش گرفته که کسی نشنوه... ارسطو به جورایی سوتی داده و حالا داره باج میده و اگه یه جایی جلوی خودشو نگیره، باید تا تهِ کثافت شدن پیش بره😒 👈 اما این حرکات و ادا اصول ها حکایت حال خیلی از دختر و پسرا و متاهل و مجردهایی است که یهو .... گوشیشون زنگ میخوره و تو جمع هستن و دلشم نمیاد رد تماس بزنن و ... اما ... حواسش نیست که هستند افرادی که دارن یواشکی نگاش میکنن زیر نظر دارنش دارن حرص میخورن که چرا اینجوریه؟ چرا مشکوک میزنه؟ حتی ممکنه فکرای بد دربارش بکنن خب حق دارن مگه علم غیب دارن که بدونن الان کی داره مخ کیو میزنه؟ ✔️ بچه ها لطفا دقت خوب نیس این کارا زشته به خدا حالا اینا به کنار ولی از اینکه وابستگی میاره و وابستگی هم سبب عجز و ناتوانی میشه و مجبور میشی روی خیلی از اصول پا بذازی و پشیمونی بعدش خیلی شکننده است خودش یه ماجرای بسیار غمناکه!😔 ۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به جان حسرتت را قمر می برد و داغ تو را بر جگر می برد هر آن کس به شوق تو شوریده شد کجا جان سالم به در می برد ؟ چه حُسنی به چشمت خدا داده که دل از راه و از رهگذر می برد قصیده ، رباعی ، غزل ، مثنوی چه نازی به عشقت هنر می برد چنان خوب و خوش محضری که حسین تو را با خودش هر سفر می برد همیشه کنار تو ای مهربان در آرامشی خوش به سر می برد بخواهد اگر هم بتی بشکند به دوش تو حتما تبر می برد (ابوفاضل آمد) نفس حبس هیس دل از دشمنت این خبر می برد به میدان بچرخ و بزن سر ، که ارث همیشه پسر از پدر می برد چه شهدی کلام تو دارد ---- مگر؟ چه اندازه شربت ، شکر می برد همان جای ِ مُهر ِ به پیشانی ات دل از فاطمه آن قدر می برد... که حیدر سر سجده هایش ، قرار ز رُکن و ز هِجر و حَجر می برد سرش را غلامت گرفته به دست بگویی تو هر جا ، ببر می برد حسودم به آن لحظه که نام تو به لب های خود محتضر می برد سقایت اگر کار دستان توست قضا را به حُسن قدر می برد تو مجموع الاضدادی و یک تنه دمت بار هر خیر و شر می برد ببخشا به شاعر به این خسته ای که شعرش به پایان اگر می برد... نفهمیده آنجای روضه که مرد دو دستش چرا بر کمر می برد روح الله قناعتیان جهرمی
🌸🌸🌸🌸🌼🌼🌸🌸🌸🌸 ارسالی مخاطبین👇 این قسمت پایتخت عجیب برام آشنا بود😔 اصه از وقتی دیدم یه حالی شدم... همش با خودم میگم خدایا فقط یکی مثل ما میتونه بفهمه همچین شب بیداری هایی یعنی چه؟ چپیدن تو یه اتاق دیگه با دلهره و یواشکی تو دل شب از روی ترس و اضطراب حرف زدن یعنی چه؟ نگران فردا بودن که قرار چی بشه؟ یا نه فردا چرا !؟ یه لحظه دیگه قرار چه اتفاقی بیفته؟ هی برنامه ریزی کردن و از راه های جور واجور حرف زدن یعنی چه؟ حرفای نقی که به فهیمه میزد برام آشنا بود،،، نترسیدن فهیمه از بهبود برام آشنا بود،،،، نگرانی هما ، ترسیدن ارسطو ، مرتب سر زدن به بهبود ، نگران بهروز بودن ،،،، همه اش برام آشنا بود همه اش دارم با خودم میگم این آقای تنابنده حتما یه همچین لحظه ایی رو درک کرده که تونست اینقدر قشنگ این حس رو منتقل کنه. یاد شبهایی افتادم که تو یه اتاق دیگه با خواهر برادرها نگران و مضطرب بودیم... غصه دار بابا که چرا اینجوری میشه؟!؟!؟ هیچ کاری هم نمیشد براش کرد.😔 حالا خدایی تو این سریال وضع بهبود رو خوب نشون داد... زیاد غصه دارش نکرد. ولی فقط اون لحظه ایی که فهیمه و هما و ...‌ تو اتاق نگران بودن همه اش طبیعی بود... عجب! چه روزگاری بود از ما که گذشت... یعنی خدا به خیر گذروند خدا به داد کسایی برسه که با این جور بیماری های روحی و روانی سروکار دارند خدا به خانواده هاشون صبر بده براشون خیلی دعا کنید. راسی یه چیز دیگه امشب حس کردم انگار بابام خیلی دوست نداره این قسمت رو ببینه ..😔 حس کردم شاید یاد جوونی های خودش میفته😔 التماس دعا برا همه یاعلی ۶ 🌸🌸🌸🌸🌼🌼🌸🌸🌸🌸
⛔️ نشر اکاذیب چرا؟ ⛔️ مجبورم بعنوان نمونه یکی از مطالبی را که این روزها به وسعت پخش می‌شود، و متأسفانه بر ذهنیت بعضی از دوستان تأثیر می‌گذارد، معرفی کنم. حجم اینگونه مطالب آنقدر زیاد است که واقعاً در توان من نیست بررسی تک‌تک آن‌ها. امیدوارم توضیح زیر بتواند تولید و انتشار اینگونه مطالب کذب و مزخرف و مضر را کاهش دهد. در زیرنویس ویدئویی که تصویر آن را منتشر می‌کنم ادعا شده: 🚨 بر اساس قرارداد وزارت دفاع آمریکا ساخته شد. رسمی پروفسور هاروارد و رییس موسسه بیوشیمی آمریکا : قرار بود این ویروس به آزمایشگاهی در چین منتقل شود ولی به دلیل اینکه روش انتقال امن نبود ، این ویروس منتشر شد... ✔️ فردی که در این ویدئو سخن می‌گوید نه «پروفسور هاروارد و رئيس مؤسسه بیوشیمی آمریکا» است و نه «اعتراف می‌کند به انتقال ویروس کرونا به آزمایشگاهی در ووهان چین». او اندرو للینگ دادستان ایالت ماساچوست است و در ۲۸ ژانویه ۲۰۲۰ علت دستگیری دکتر چارلز لیبر، رئيس دپارتمان شیمی و بیوشیمی دانشگاه هاروارد، و دو تبعه چینی را بیان می‌کند به اتهام جاسوسی علمی از دانشگاه‌های هاروارد و بوستون و بیمارستانی در بوستون آمریکا برای دولت چین. ماجرا ربطی به کروناویروس کنونی ندارد. واقعاً چرا؟ در این وضع مصیبت‌زده این کارها چه سودی برای ما دارد؟ عبدالله شهبازی ✔️بنگرید به: گزارش رویترز از کنفرانس مطبوعاتی فوق: https://www.reuters.com/article/us-usa-china-crime/us-charges-target-alleged-chinese-spying-at-harvard-boston-institutions-idUSKBN1ZR23V بیوگرافی اندرو للینگ در ویکی‌پدیا: https://en.wikipedia.org/wiki/Andrew_Lelling
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ایتا وصصصصصل شد 🌺🌺🌺😂😂
همه با هم: از صلابت ملت و ارتش و سپاه ما جاودانه شد از فروغ سحر پگاه ما صبح آرزو دمیده از کرانه ها شاخه های زندگی زده جوانه ها این پیروزی خجسته باد این پیروزی 😂😂