#روضه_ورودیه_کربلا
کاروان بهشتیان آمد
کربلا میهمان نوازی کن
متبرک شدی به عطر حسین
برترین خاک، سرفرازی کن
***
کربلا دجله را خبر کن زود
قافله با شتاب آمده است
تکه ای ابر سایبان بفرست
شیرخوار رباب آمده است
***
یاد تیغ و ترنج افتادی
به تو حق می دهم که حیرانی
قدوبالای ِ دیدنی دارد
علی اکبراست ... می دانی !؟
***
بوی شهر مدینه را حس کن
این دو آیینه ی سخا هستند
مثل من بغض کرده ای ! آری
یادگاران مجتبی هستند
***
مثل پروانه گرد ارباب اند
نور چشمان ِزینب کبری
داغ فرزند كربلا سخت است
رحم كن جان ِ زینب کبری
***
از فرات خودت بگو قدری...
ساقی این خیام عباس است
آب سردی به مشک او برسان
او به قولی که داده حساس است
***
کربلا ! زینب است این بانو
عزتش را مگر نمی بیینی!؟
هی نگو دشت از چه می لرزد؟
هیبتش را مگر نمی بینی!؟
***
داغدار قبیله آمده است
اشک و خون دارد او به دیده هنوز
کربلا زود سربه زیر انداز
سایه اش را کسی ندیده * هنوز
***
راستی این سه ساله ی شیرین
میوه ی قلب حضرت آقاست
چادرش را اگر کسی نبرد!
پرچم انقلاب عاشوراست
***
چیست آن چاله ی عمیق آنجا ؟
دلم آشوب شد منای حسین
خارهای تو دردسر ساز است
نونهال اند بچه های حسین
***
گریه های علی که یادت هست
جنگ صفین ماجرا رو شد
صحبت از تشنگی وسط آمد
حرف تیغ وگلو وگیسو شد
***
کاش این چاله را نمی دیدم
بیشتر می خورد که گودال است
پی ِ گنجی عظیم کنده شده
عشق کوفی طلا و خلخال است
***
کاش این چاله را نمی دیدم
دل من شور می زند انگار
کمی آهسته؛ این صدا ازچیست؟
دشنه ای زور می زند انگار
@mohamadrezahadadpour