eitaa logo
دلنوشته های یک طلبه
90.5هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
640 ویدیو
124 فایل
نوشتارها و رمان های محمد رضا حدادپور جهرمی ادمین: @Hadadpour سایت عرضه آثار: www.haddadpour.ir توجه: هر نوع استفاده یا برداشت و کپی و چاپ مستندات داستانی چه به صورت ورد یا پی دی اف و ... و حتی اقتباس برای فیلم‌نامه و تئاتر و امثال ذلک جایز نیست.
مشاهده در ایتا
دانلود
آمد محضر آیت الله میلانی در . در اطراف مغازه داشت. عرض کرد: مغازه دارم در اطراف حرم، در ایامی که شهر شلوغ است و زیاد، قیمت اجناس را مقداری بالا میبرم و بیشتر از نرخ متعارف می فروشم. حکم این کار من چیست؟ آیت الله میلانی فرمود: این کار “بی انصافی” ست. مغازه دار خوشحال از این پاسخ و اینکه آقا نفرمود است کفش هایش را زیر بغل گذاشت و دست بر سینه عقب عقب خارج می شد. آقای میلانی با دست اشاره کرد به او که برگرد! برگشت! آقا دهان مبارکش را گذاشت کنار گوش مغازه دار و گفت: داستان را شنیده ای؟ گفت:بله! گفت میدانی بود و تقاضای آب کرد و عمر سعد آب را از او دریغ کرد؟ گفت:بله آقا، شنیده ام. آقای میلانی فرمود: آن کار عمر سعد هم “بی انصافی” بود! @mohamadrezahadadpour