من سال ها با عشق جنگیدم
یک روز تنهایی شکستم داد
می خواستم مال خودم باشم
چشمانت اما کار دستم داد
دلخوش به زانوی خودم بودم
آغوشت این سر را بد عادت کرد
آرام بودم مثل چشمانت
عشقت مرا اهل حسادت کرد
جوری حسودم کرده ای دیگر
از کوه و دارآباد بیزارم
از هر کسی که دوستش داری
از "حامد بهداد" بیزارم
لعنت به هر چیزی که می خواهی
لعنت به چتر و روز بارانی
لعنت به هر کس دوستش داری
لعنت به چشمان "علیخانی"
ای کاش میشد ساعتی جای
ان سینه ریز لعنتی باشم
اصلا برای دیدن ذوقت
گاهی "جواد عزتی" باشم
روزی به من هم گوش خواهی کرد
اندازه "باران پاییزی"
روزی که از من شعر خواهی خواند
روزی که مثل من غم انگیزی..
#علی_صفری