رفقا سلام صبحتون بخیر میلاد امام رضا علیه السلام تبریک میگم راستش دیگه نمیتونم ادامه بدم اینجا اوضاع یه جوریه نمیشه درست نفس کشید نمی‌ذارن آدم زندگیشو بکنه دیگه از پس مشکلات متعدد خودم برنمیام چه برسه به ... اوضاع خرابه روز به روزم بدتر میشه خودمو که نمیتونم گول بزنم دیگه بریدم از پسش برنمیام با خانوادمم صحبت کردم حتی با دوستام و یه تعدادی از همکارام توضیحش مفصله خیلی حرف و حدیث داره اگه بخوام همشو بگم، باید کلی بشینم بنویسم و آخرش هم قضاوتم کنین قضاوتایی که شاید همش درست نباشه خلاصه و نتیجه اش این میشه که دیگه نمیتونم اینجا ادامه بدم راستش دارم پناهنده میشم به خارج از کشور و دنبال کارای پناهندگیمم😭😭 ببخشید یهویی گفتم خیلی بود دنبالش بودم تا اینکه یه بزرگی یهو کارامو ردیف کرد ببخشید اگه اذیتتون کردم ببخشید اگه با پناهندگیم باعث شوکه شدن شما شدم اما بالاخره هر کسی هست و خودش و زندگیش و خدای بالای سرش من این راهو انتخاب کردم و الان در جایی که ایستادم، از خودم راضی نیستم و دارم میذارم و میرم ملامتم نکنید شاید بگین فلانی جا زد و رفت و مرد میدون نبود و ... اما ملالتم نکنید چون جای من نیستین نمیدونین چه مشکلاتی داشتم و دارم که الان خانوادمو گذاشتم و وقتی بچه ها خوب بودند، با خانمم خدافظی کردم و زدم بیرون حتی بچه هامم خبری از پناهندگیم ندارن فکر میکنن بابا قراره بره یه سفر عادی و برگرده نمیدونن که پناهندگی و اقامت و این چیزا چقدر دردسر داره بگذریم آدم هر چی هست، تو دل خودش هست و بهتره همونجا بمونه خلاصه ببخشید اگه این مدت مزاحمتون بودم و اذیتتون کردم معلوم نیست کی برگردم الان از گیت فرودگاه بین المللی امام خمینی رد شدم و کنار یه خانواده اهل استانبول ترکیه نشستم تا ساعت هشت و نیم بشه و بپریم حتی همین حالا هم نمیخواستم بهتون بگم تا یه وقت خدایی نکرده، با موضوع پناهندگیم، تصوراتتون درباره من و حرفام و مدتی که با هم بودیم خراب نشه اما نتونستم حریف دلم نشدم دیگه نمیتونم ادامه بدم ببخشید حلالم کنید. به بقیه هم بگین حلالم کنن شاید اون طرف که رسیدم پیام دادم شایدم نشه به هر حال خدانگهدار #پناهنده ✍ محمد رضا حدادپور جهرمی