سلام دوستان عزیز☺️
وقتتون بخیر
انشاءالله در پناه خداوند باشید.
تقسیم تمام شد و رفت برای ویراستاری. این روزها درگیر اصلاحات نهایی داستان شوربه هستم و امیدوارم چیز خوبی از آب دربیاد.
ی کم از نظر فکری و روحی نیاز به استراحت دارم. نیاز دارم که بیشتر با خانواده و بچه ها باشم تا سنگینی تقسیم و شوربه از سینه ام برداشته بشه.
چند هفته بهم فرصت بدید. اجازه بدید بیشتر مطالعه کنم و حتی مطالب منبر برای سخنرانی دهه فاطمیه آماده کنم.
انشاءالله به احتمال قوی و با توجه به مشورت هایی که کردم، تقریبا همه دوستانم گفتند مممحمد۲ را بنویسم و حتی شاید بخاطر اینکه حال و هوای شما هم عوض بشه، در کانالم بذارم تا اشک و لبخند و شوخی و جدی بیشتری را در کنار هم باشیم😊
الهی تنتون سالم و دلتون خوش و جیبتون پر پول و قلبتون مملو از آرامش و یاد خدا باشه.
لطفا برای منم دعا کنید🌷💞
🔹سلام حاج اقا شبت بخیر
خسته نباشی
بنده حقیر از مخاطبای قدیمیه شما هستم و در همه برنامه ها که کانال شما هست عضو هستم درسته ما رو تحویل نمیگیری و پیامهای منو نیگا نمیکنی ولی عاشق نوشته هات هستم ای کاش تقسیم تموم نمیشد روزهامو با معادله های تقسیم میگذرونم
خداقوت ❤❤🇮🇷🇮🇷🇮🇷💪💪💪
🔹سلام
باورم نمیشه چهل شب گذشت ومن پرازاسترس واشک وغم توی خط بخط داستان دنبال امید می گشتم وچقدر ذوق کردم ازوجود سعیدومحمدوبابک وزهرا وبقبه
راستش برای همشون توی ذهنم شکل وقیافه ساختم ومحمد رو شبیه شما تصور کردم
دلنوشته های دوستان روخوندم واون دوستی که سه قلو داره باعث شادی وخنده من شد
ولی منم یه تجربه دارم
چندسال پیش یه اتفاقی افتاد که چادرم گیرکرد به یه موتورواز سرم افتاد
حس خیلی خیلی بدی بود شبیه تعارض به یک زن حالا ممکنه بعضیا به اون زن ایرادبگیرند وبگن خب حالا شش مترپارچه ازسرت بیفته چیزی نمیشه
ولی اینو باید ازحس یک زن چادری پرسید
🔹سلام حاج اقای عزیز و دوست داشتی
باور کن من عموم اخونده ولی خوشم نمیومد از این جماعت شما کاری کردی با خوندن این کتاب هم باورم بیشتر بشه به این بچه های امنیتی که با جان و دل دارن واسه امنیت این مردم زحمت میکشن امیدوارم همه روحانیون عزیز مث شما بودن تا ادمهای زیادی رو جذب میکردن
باور کن من تو عمرم دو تا کتاب نخوندم ولی تمام کتابهای شمارو انلاین خریدم وخوندم خدا خیرت بده حاجی خیلی مشتی هستی باور کن اگه بنده حقیر رو قابل بدونن حاضرم برای حتی لحظه ای کوچک برای امنیت کشور عزیزم برم برای کف خیابون و جانانه از مملکتم دفاع کنم
ارادتمند شما سید امین
🔹سلام حاج اقا اجرتون با شهدای امنیت.
ما ازخانواده نیروی امنیتی هستیم.همین الان خانوم شهید رو اوردیم خونشون شهیدی که هفته ی پیش سعادت متند شدند.
انقدر فشار روی همه ی خانواده ها هست که تو مجتمعمون خانوما میگن شدیم مثل ویلایی ها.
اما عرضم اینه از این طرف اینقدر فشار انقدر ناراحتی و نگرانی از طرفی دیدن مسایلی که بیرون هست مثل خانومهای بی حجاب که دیگه عادی شده،فشار رو برای ما دوچندان کرده. از طرفی میگن چیزی نگید دنبال اغتشاشن از طرفی هر روز حتما دو سه تا خانوم با وضع فجیع میبینیم.
نمیدونیم باید چکار کنیم که از دو طرف داریم میسوزیم😭😭.
شهادت حقه و سعادتی هست که نصیب هر کس نمیشه ولی دلخونیم از اینکه هر گلی پرپر میشه یکی از دلایلش حجاب هست، هم این داغ رو باید تحمل کنیم هم اون فاجعه رو.😭
🔹سلام
خدا قوت
من مثل بقیه بلد نیستم تعریف کنم
خیلی خوشکل و مجلسی
بهتون خدا قوت میگم
و امیدوارم در این راهی که هستید بمونید تا ظهور انشالله
تو این قسمت از جواب بسیار عاااااالی زن آقا محمد خوشم اومد.
🔹سلام
چقدر عجیب زنده اند شخصیت های داستانهای شما!!!
با اونا زندگی میکنیم،داستان تمام نشده دلتنگشون میشیم.
بعد از این همه مدت هنوز داغدار ابوالفضل در حجره ی پریا
و بنیامین در خاطرات کرونا و ۲۲۳ در کف خیابونیم ...😭
و خدا حفظ کند امثال محمد را
و خدا حفظ کند امثال محمد را
شهادت روزی شما باد...🌹
🔹باسلام
خدا توفیقتون بده قلمتان همیشه مانا باد
مطلبتون فوقالعاده عالی بود و هرشب برا انتشارش انگار منتظر عزیزی باشیم و دم به دقه دم در بریم هرلحظه کانال رو چک میکردیم
اون جمله آخر جواب خانم محمد هم ک ارزشش کمتر از کل داستان نبود واقعا
خدا بهتون سلامتی بده
یاعلی
🔹یعنی انقدرر که پایان داستان های شما جذابه هییچ پایاانی جذاب نیسس
قشنگ پایان های داستان هاتون مثل پایان بازی ایران و ولز هست که گل اون ته زد و تا شب مردم شور اون لحظه دارن
وااقعا خستهه نباشید عاالیی بود
حس میکنم دوباره باید تقسیم رو بخونمم
🔹😔😔😔ای وای ای وای....
یعنی ایقد شهرا قبل امینی ملتهب بوده و منتظر ی جرقه....
واقعا بسیار بسیار ممنون..
خدا عمر با عزت بهتون بده 🙏
🔹سلام وقت بخیر خدا قوت
واقعا ممنونیم خدا حفظتون کنه 🤲
من یه جایی از داستان هاتون بغض میکنم و اشکم در میاد که فکر نکنم خواننده دیگه ای این حس و پیدا کنه نمیدونم
اونجاها که محمد با خانومش حرف میزنه چقد حسرت میخورم به خانومش
خوش به حالش خدا محمد شو بهش ببخشه و برا هم حفظشون کنه 🤲
🔹حاج آقاااااا. خدا خیرتون بده ما رو حسابی غافلگیر کردید. یعنی همه کتاباتون یه طرف تقسیم یه طرف!!!
حاج آقا ولی یه سوال
جون سوزان و بابک در خطر نیست؟
با این داستان شناسایی نمیشن؟
🔹سلام استاد!
من از شما خیلی یاد گرفتم و ممنونم از شما و چقد. خوشحالم که خیلی سال هست که از زمان تلگرام خدابیامرز( البته برای ما یا حداقل من😁) در کانال های شما عضو بودم.
من مدیر دبیرستان دخترانه هستم و تصمیم دارم داستان تقسیم را با اجازه شما برای دخترام توی صف صبحگاه بخونم.
من مدیر مدرسه شاهد هستم و همیشه تکه کلام من به دهه هشتاد ها اینه...
شما قراره پشت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف باشید پس من عاشقتونم.
خیلی نوشته های شما رو دوست دارم و قصد دارم ۳۰۰ تا دهه هشتادی به خواننده هاتون اضافه کنم.😁😊
تا کور شود هر آنکه نتواند دید.
التماس دعا دارم از شما. دعا کنید بتونیم گامی هر چقدر کوچک در مسیر اهل بیت علیهم السلام و شهدا برداریم.
و در این جنگ نا برابر مهره ای کارآمد برای نظام مقدس جمهوری اسلامی باشیم.
راستی خیلی خوشحالم که دهه شصتی هستم.
چون چند وقت پیش یکی از بچه ها بهم گفت خانوم ما که انقلاب نکردیم شما کردید. منم خندیدم گفتم اتفاقا منم انقلاب نکردم ولی خیلی تحقیق کردم دیدم انقلاب خیلی به حق و به جا بود.
خلاصه اینکه همیشه حسرت می خوردم چرا موقع انقلاب نبودم ولی این بار به نفع ما تموم شد.😃
بچه ها بهم میگن ما از عهده زبون شما برنمیایم منم میگم اگه حرفام منطقی نبود بگید.
🔹سلام علیکم عاقبت بخیر باشین خداقوت
خدا حفظتون کنه شما رو و همه مدافعین امنیت رو
#تقسیم هم عالی بود مثل همون مستند های قبلی با این تفاوت که همه چی رو این بار لمس کرده بودیم و همش آشنا میزد
فقط جسارتاً یه سوال یادمه اونروز که میخواستین شوربه رو بزارین نظرسنجی کردین بین #شوربه و #تقسیم و شوربه برنده شد اگه اونروز تقسیم و میزاشتین یعنی بیداری یه عده بیشتر نبود؟؟؟؟
و اینکه ما خودمون و خفه کردیم که بگیم کاری به پلیس امنیت و نظام و حکومت نداره ولی به خرج کسی نرفت.....
ای کاش.....
به قول ما⇦چِشَم آب نمیخوره مجوز چاپ بگیره😁 چون برملا شدن حقایق داره عجیب
البته من منتظر چاپ و خریدش هستم😎
🔹سلام بر شیخ عزیز
آقا پرچمت بالاست
حقیر نیرو کف خیابون هستم
این ۶۰ روز با دوستان همش حرف از شما و کانالتون بود
بهشون معرفی کردم
حاجی ما که از این داستان تقسیم لذت بردیم
مشتی هستی و پرطرفدار
به آقا محمد سلام و خداقوت مارو برسونید😉
دعاگوتون هستیم
در پناه خدا
🔹سلام حاج آقا!
شب تون بخیر!
خدا قوت حساااااابی!
داستان تقسیم تون رو هر شب ،میخوندم. عااالی بود👏
تو این شبها و روزهای بعضا غمناک و پر اضطراب و اغتشاش که یهو ترس و غم میگرفت مون و خوف میکردیم که نکنه خدایی نکرده یه بلائی سر کشور مون بیارند ، با خوندن این داستان خیلی دلگرم میشدیم و می فهمیدیم که واقعا جمهوری اسلامی تنها نیست و مغرورانه به فتح و پیروزی و نهایی فکر میکردیم.... البته که همه ش از برکت و عنایات ائمه اطهار ع ،به انقلاب و ممکلت تون هست و تلاش خالصانه و شبانه روزی نیروهای امنیتی و....
حاج آقا! ولی خداییش اینقدر تو داستان تون برگ برنده همیشه دست نیروهای ما بود که بعضی وقتا فکر میکردم دارید اغراق میکنید 😂
مگه اونا هم داخل ما نفوذی های زیادی ندارند؟ به نظر تون یه کم بهتر نیست قدرت اونا رو هم تو داستان تون نشان میدادید؟
نمی دونم منظورم رو چجوری براتون بگم، ولی احساس میکنم زیادی قدرت دست ما بود انگار...
به هر حال خیییلی عالی بود.👌
خیلی دلگرم و مغرور شدیم ☺️
و بیشتر از قبل برای نیروهای خدوم مملکت مون احترام و ارزش قائل هستیم.
دم همتون گرررررم ✌️💐
خوش به سعادت همه تون که خالصانه سرباز امام زمان عج هستید...
برای ما هم دعا کنید که ما هم توفیق خدمت داشته باشیم و سر بزنگاه پشت دین و انقلاب مون رو خالی کنیم 😔
موفق و موید و بعد از ۱۲۰ سال از شهدا باشید ان شاءالله 🤲
🔹خداییش دمتون گرممممم بابت #تقسیم ولی راستش رو بخواید 80درصد داستانهایی که محمد شخصیت اصلی داستان هستش رو فقط بخاطر چند تا قسمت مکالمه محمد و خانومش میخونم اون ۲۰ درصد بقیه هم بخاطر قلم جذاب و روایت دلچسب و متن شیوا و غیره 😜
حاجی ارادت داریم به مولا
🔹سلام علیکم
با داستان تقسیم خیلی خوش گذشت
گریه کردیم ،خندیدیم،نا امید شدیم و بعد هم امیدوار!
در این دو ماه خیلی اوقات بود که اوضاع به نظرم پیچیده میآمد و ناامید میشدم اما الان حس میکنم مثل محمد آقا در یک اتاقی نشستم و دارم همه ی جریانها رو از مانیتور رصد میکنم.
متشکرم که یه نقشه ی راه نشونمون دادید و خیالمونو راحت کردید از این بابت که واقعاً کسانی هستند همه چیزو زیر ذرهبین دارند و حواسشون به نظام و ملت هست
متشکرم که باعث شدیدحس کنم دوباره حاج قاسم زنده ست😭
🔹سلام آقا محمدرضا تمامی کتابهایتان را خواندم عشق میکنم براتون خوش به حال رهبر معظم انقلاب که چنین سربازانی دارد تقسیم هم تمام شد ان شاالله که چاپش را ببینم کناب محمد هم دیروز دستم رسید واقعا شاهکار کردید احسننننننت دوست دارم
🔹سلام آقای حدادپور، از این داستانتون خیلی تشکر میکنم. عالی و تاثیر گذار بود. در واقع تبیین فضای فتنهی اخیر بود.
یه نکتهای، همهی اتفاقات تا لحظه فوت مهسا امینی، مقارن بود با ایام اربعین حسینی و توجه عموم مردم به سمت پیاده روی اربعین بود و هیچ کس بویی از این فتنه نشنید، تازه ما بیشتر نگران فتنهی عراق مربوط به مقتدی صدر و بسته شدن مرزها بودیم. حتماً در اون موقعیت بخش زیادی از توجه نیروی امنیتی کشور معطوف به حفظ امنیت و سلامت زائران کربلا بوده. پس میشه گفت یک مدیریت عالی و تدبیر گسترده صورت گرفته. این، قدرت کشور ایران رو نشون میده.🙏
🔹داستانی که فکر میکردیم با مهساامینی شروع بشه با اون تموم شد
چه شر هایی و از سر ما ملت کم میکنن و ما خبردار هم نمیشیم
خدا حفظشون کنه در پناه امام زمان عج پیروز و موفق و موید باشن ان شاالله
🔹سلام
چقدر قشنگ نوشتین تقسیم رو...
چه گریزهای قشنگی زدین ...
جمله آخر: خانم مهسا امینی ...
قشنگ برای همه ملموس بود...
آفرین به قلمتون ... خدا خیرتون بده
ضمنا درخصوص فیلترینگ هم عالی گفتین... خانم محمد، عالی جواب داد.
ماها تو فضای مجازی هزاران جواب داشتیم که به براندازان بدیم، اما فیلترشکن قوی نداشتیم... فقط حرص میخوردیم...
کلا فضا خصوصا فضای اینستاگرام رو دادیم به اونا که جولان و یورتمه بدن ...
فقط غصه میخوردیم
روش فیلترینگ غلطه.
کاش نظام و مغز متفکرین این حوزه، اینجور تصمیما نمیگرفتن ...
به هرحال خیلی خوب بود داستان تقسیمتون.
خدا خیرتون بده
سپاسگزارم ازتون واقعا.
🔹متاسفانه عجب شاهکاری بود داستان #تقسیم
در جلسات و کارگاه های آموزش نویسندگی، بارها از من در خصوص آثار حدادپور جهرمی پرسیدند و من هم بار تلاش کردم از زیر بار جواب دادن به آن فرار کنم. در این فرار، چندان موفق نبودم و باز هم درباره او میپرسیدند و من هر بار مجبور بودم چیزهایی که از سال ۹۵ در ذهنم شکل گرفته بود به آنها تحویل بدهم.
تا یک ماه پیش که یکی از خانم های کارگاه آموزش تخصصی نویسندگی، دو سه قسمت از داستانی برایم فرستاد و از من خواست که مطالعه کنم.
مثل همیشه ابتدا به عناصر اصلی قصه نویسی دقت کردم. نظرم جلب شد. توصیف صحنه ها و شخصیت پردازی و زایش داستانی و از همه مهم تر قصه پردازی معرکه ای داشت.
از آن خانم که از همسران شهدای گرانقدر مدافع حرم هستند و سالها ادبیات مقطع متوسطه دوم را تدریس میکنند خواستم که ادامه اش را هم بفرستد.
زحمتش را کشیدند اما تا چشمم به اسم حدادپور جهرمی افتاد، همه خاطراتی که از جلسات نقد و کوبیدن آثار و شخصیت او بزرگزار میشد برایم زنده شد. از اینکه عده ای پادگانی و دستوری او را جوری جلوه میدادند که انگار قصدش خیانت است و نفوذی است و...
حدود سی قسمت را در یک شب خواندم. به کانالش مراجعه کردم و دیدم قسمت به قسمت میگذارد و من هم باید مثل همه معطل شوم که قسمت های بعدی در کانال بارگزاری شود و مطالعه کنم. حرصم درآمده بود. فکر نمیکردم اینقدر ذهنم مشغول شود که دوست داشته باشم برایش تماس بگیرم و بگویم من فلانی هستم و تحمل و صبر برای ادامه داستان را ندارم و لطفا همین حالا تمامش را برایم ارسال کن!
مجبور شدم ده شب مثل همه صبر کنم و دندان روی جگر بگذارم تا ادامه اش را بگذارد.
در همین ده شب که عضو کانالش بودم، چون کنار تخت بیمارستان و درگیر بیماری تک دخترم بودم، فرصتی دست داد که کانالش را از سال ۹۶ مطالعه کنم تا همین دیشب.
دیدم چه افت و خیز و اشک و لبخند و مثبت و منفی و منطق و احساسی در این سالها در کانالش جاری بوده و من فقط بخاطر یک ذهنیت اشتباه از حدادپور، از خودم دریغ کردم. ذهنیت اشتباهی که گناهش به گردن افراد متعصبی است که همیشه تلاش دارند دشمن تراشی کنند و بخش قابل توجهی از بدنه اجتماع را از انقلاب و اسلام دور کنند. و من هم تحت تأثیر همان جماعت اشتباه و پر مدعا بودم. دیدم همه آن سالهایی که ما درگیر نخواستن او و دور کردن مخاطب از او بودیم، بجای اینکه جواب ما را بدهد و خودش را مشغول اثبات کردنش به ما کند، نشسته و قوی تر شده.
بنظرم اگر کسی بخواهد متوجه شود مسیری که حدادپور جهرمی طی کرده چقدر توفیق داشته و آیا رو به افول است یا رو به پیشرفت و ترقی ، داستان تقسیم را بخواند.
داستان تقسیم، یک شاهکار ترکیبی و چند بعدی است: قصه پردازی خوب، حرکت سینوسی قابل دفاع، فصل بندی مناسب و قسمت بندی های حرص دربیار، طرح و پاسخ به چند شبهه کلیدی، شخصیت پردازی خوب، توصیف صحنه ها به اندازه کافی، ورود و خروج مناسب، احترام به مخاطب، پرهیز جدی اما هنرمندانه از مسائل جنسی و اروتیک، ایجاد حس غرور به داشتن امنیت و نیروهای امنیتی، توصیف واقع گرایانه از دشمن، توجه به احساسات انسانی، استفاده بجا از اشک و لبخند...
قبلاً دو متن درباره او نوشته بودم و این متن سوم است. برایش آرزوی موفقیت میکنم. امیدوارم مثل ما درگیر یک مشت همه چیز دان نشود.
م.س/آذر۱۴۰۱
عجب برف خوبی بارید
خدا را شکر
شاید جالب بنظر نیاد اما با یکی دو نفر از دوستام ، ظهرها زیر برف و باران ، ی ربع پیاده روی میکردیم.
خیلی خوب بود
شما هم امتحانش کنید
پیاده روی خیلی خوبه
بشرطی که حرفهای حال خوب کن بزنید
✍ حدادپور جهرمی
راستی
وجدانا اگر اپوزیسیون با خودمون مشورت میکردند ، خیلی موفق تر از الان بودند.
جدی میگم
نخندین
الان وضع حال و روحیشون خیلی بده
من آمار خیلیاشون رو دارم
بندگان خدا دارن افسرده میشن
حتی گربه ها به فراخوان تعطیلی اونا عمل نمیکنن
چه برسه به کسبه و بازاریان و اصناف
بنظرم نظام و قوه قضاییه و همه دلسوزان باید فکری به حال درمان مشکلات روحی پساآشوب ها باشند
با یه مشت آدم افسرده تر از گذشته و سرخوره تر از همیشه مواجهیم
خدا شاهده این حرفا را نمیزنم که نمک به زخمشون بپاشم یا تیکه بندازما
نه
اصلا
من دارم موجی از افسردگی حاد و خطرناک در فضای براندازان و نوچه هاشون میبینم
کاش میشد دلسوزان، یه فکری به حال این جمعیت خمود بکنن
گناه دارن حیوونکیا
✍ حدادپور جهرمی
دلنوشته های یک طلبه
عجب برف خوبی بارید خدا را شکر شاید جالب بنظر نیاد اما با یکی دو نفر از دوستام ، ظهرها زیر برف و بارا
آره
با عبا و عمامه بودیم
خدا را شکر مشکلی هم پیش نیومد
هر چند به دوستان گفتم اگه مشکلی پیش اومد، سرگرمشون کنین تا من در رَم.
فقط دیروز یه آقا پسر حدودا بیست و هفت هشت ساله رو کرد به دوستم و گفت: حاجی ی نخ سیگار داری؟
گفتیم: نه اما اگه خیلی ضروریه، میخریم برات.
بنده خدا گفت عصبی ام و پول خرد هم ندارم. ما هم کارش راه انداختیم
همین
نه خدا را شکر مشکلی نیست.
نگران نباشید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای بابا☺️
یاد ۲۳۳ و همه شهدای گرانقدر گرامی باد🌷