دردِمُدام..
دارم درس میخونم ؛ ولی کنار جزوه م ، خبری از دست نوشته هات نیست..
خبری از اینکه من حالم بد باشه و تو واسم نوشته باشی نیست..
دردِمُدام..
خبری از اینکه من حالم بد باشه و تو واسم نوشته باشی نیست..
خبری از حرفای مزخرفمون تو جزوه نیست..
دردِمُدام..
خبری از حرفای مزخرفمون تو جزوه نیست..
خبری از اینکه بخوام بشینم درس بخونم ولی به جاش نوشته های تو رو بخونم نیست..
دردِمُدام..
خبری از اینکه بخوام بشینم درس بخونم ولی به جاش نوشته های تو رو بخونم نیست..
نیست ، نیست ، نیست..
خبری از هیچکدوم نیست..
بهتره بگم ، هیچی مثه قبل نیست..
دردِمُدام..
نیست ، نیست ، نیست.. خبری از هیچکدوم نیست.. بهتره بگم ، هیچی مثه قبل نیست..
و من ،
دل تنگ همه نیست های زندگیمم..
دل ،
تنگ..
و این ،
انتخاب خودم بود.
پس ،
حق هیچ اعتراضی ،
به هیچ کس ،
ندارم ؛
و نخواهم داشت!
توی برگه های جزوم ،
چیزی جز مطالب امتحانی پیدا نمیشه.
همش سیاه و سفیده ،
و همش درسه.
ولی اگه تو بودی ،
شرایط جوری دیگه ای بود..
دردِمُدام..
توی برگه های جزوم ، چیزی جز مطالب امتحانی پیدا نمیشه. همش سیاه و سفیده ، و همش درسه. ولی اگه تو بودی
جزوه هاتو بهش بده برات بنویسه..
اینجوری وقتی بازشون میکنی انگیزه میگیری:)
دردِمُدام..
جزوه هاتو بهش بده برات بنویسه.. اینجوری وقتی بازشون میکنی انگیزه میگیری:)
این خوبه.
خوشمان آمد..
هدایت شده از - lifeless -
من به سندرومِ: «بیش از حد فکر و خیال کردن، به کوچکترین مشکلات و عذاب دادنِ خودم تا سرحدِ مرگ مبتلام .»