🧕🏻حاج آقا کثیری یکی از شاگردای حوزه شون رو معرفی کردن برا خواستگاری و خیلی هم تعریفشو کردند گفتند اینقدر که من میشناسمش واقعا طلبه خوبیه..... 🧕منم ازخدا که پنهون نیست از شما چه پنهون تو این اوضاع بی شوهری و بی خواستگاری کلی ذوق کردم و قبول کردم بیان خواستگاری و برا شب ولادت حضرت زهرا (س) اومدن خواستگاری🥳😍 همه نشسته بودن و حرف از رسم و رسومات بود که برادرزادم کار خرابی کرد💩😬 🧕منم خواستم خودی نشون بدم و بگم مثلا خیلی زرنگم، سریع گفتم میبرم تمیزش کنم میارمش😊 داشتم بچه👧 رو میشستم،هرکاری میکردم، با عرض معذرت رنگ زرد مدفوع از رو پا بچه پاک نمیشد و بچه شروع کرد به گریه😭 گریه که چه عرض کنم،چنان جیغ میکشید انگار دارم کتکش میزدم😐 👵مامان صدام زد که بسه دیگه بچه رو کشتی🗣 🧕خواستم تمیز بودنم رو به رخ بکشم،گفتم مامان یه کم رد کثیفی(رنگ زرد) رو پاش مونده الان بشورم میارمش... 👱‍♀زن داداشم اومد و گفت آقا داماد گفتن👇👇 #رنگ‌ولک‌و‌بوی،نجاست بعد از شستشو اگر روی لباس و فرش و بدن و... باقی بمونه #پاکه😊✅ 🧕مطمئنی!😳 👱‍♀بله دیگه آقا داماد طلبه ان مسئلشو میدونن حالام اون بچه بیگناه رو ولش کن،مُرد بیچاره چهره زن داداشم😏 چهره من😡😫 روی بازگشت به جمع رو نداشتم😞 یعنی اگه #کمبود‌خواستگار نبود قطعا جوابم منفی بود😢😅 ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄┄ @mohammad_kasiri ┄┄┅┅•➰🍃🌸🍃➰•┅┅┄. .