eitaa logo
محمد عربشاهی
7.1هزار دنبال‌کننده
464 عکس
328 ویدیو
464 فایل
استادسطوح عالی حوزه ودانشگاه،دکتری فقه ومبانی حقوق کارگاه های رایگان مقاله نویسی و نگارش پایان نامه #پژوهش ادمین : @salavatbefrest5 🔻فهرست فیلم،صوت و پی دی اف مقاله و پایان نامه نویسی سنتی و با هوش مصنوعی 👇👇👇 https://eitaa.com/mohammadarabshahe/2314
مشاهده در ایتا
دانلود
به مناسبت ۲۸ ربیع الثانی ؛ وفات بزرگ مدافع ولایت ، علامه امینی رضوان الله تعالی علیه 📝 معرفی کتب کمتر نامبرده شده از علامه بزرگ امینی رضوان الله تعالی علیه 📓 سیمای شیعه در رفتار پیامبر علیه و آله السلام 📓 پیامبر خدا در سوگ حسین علیهم السلام 📓 آفاق محبت: به اهل بيت عصمت و طهارت 📓 آداب کوی جانان (زیارت حسینی) 📓 ايمان ابي طالب عليه السلام و سيرته 📓 فاطمة الزهرا سلام الله علیها 📓 نوادر الاثر فی علم عمر 📓 شهداء الفضیله 📓 الزیارة 📓 السجود علي التربه الحسينيه عند الشيعه الاماميه 📃 جهت مطالعه هر کدام از کتب فوق ، روی اسم کتاب لینک کنید. تعجیل در فرج آقا امام زمان علیه السلام صلوات🌹 ✅نشر و تبلیغ کانال=سهیم شدن در ثواب مطالب مفید 🔰🔰 ┏━━━━━━🌼🍃━━━━━━━┓ @mohammadarabshahe ┗━━🌺🍃━━━━━━━━━━━┛
📌حکایتی شنیدنی از علامه امینی در مسیر نگارش «الغدیر» در کتاب «ربع قرن مع العلامة الأمینی»؛ حکایت زیبایی از زبان «علامه امینی» نقل شده است که بسیار شنیدنی است. ایشان گفته است: «من روزی دنبال یک کتابی می گشتم، برای استفاده در «الغدیر»، خیلی هم ضروری بود، رفتم پیش یکی از علماء در نجف، گفتم این کتاب را به من بدهید. گفت: من نمی دهم! گفتم: پس اجازه بده من بیایم در منزل شما، و از روی این کتاب استنساخ کنم. گفت: نمی شود! گفتم: من حاضرم بیایم دم دروازه تو بنشینم و یک نفر هم بالای سر من بایستد و کتاب هم دست شما باشد و من از رویش بنویسم. گفت: نه اجازه نمی دهم!! خیلی ناراحت شدم و رفتم حرم حضرت امیر و گفتم: یا علی! من این کتاب را برای خودم نمی خواهم، برای شما می خواهم؛ تا این را گفتم، یک دفعه به دلم افتاد که بروم به زیارت امام حسین(سلام الله علیه). وقتی به دلم افتاد، دیگر بی اختیار حرکت کردم به سمت کربلا. در حرم امام حسین مشغول خواندن زیارت نامه بودم که یکی از علما و اساتید حوزه علمیه کربلا من را دید و گفت: آقای امینی اینجا چه کار می کنی؟ گفتم: آمدم زیارت. چون صبح بود گفت: بیا برویم منزل ما و صبحانه بخوریم. رفتیم منزل ایشان و در یک اتاقی نشستیم، ایشان تا رفت که صبحانه و چایی بیاورد، من کتاب های ایشان را نگاه می کردم، چشمم افتاد به کتابی که دنبالش می گشتم، وقتی ایشان آمد گفتم: من این کتاب را می خواستم ولی به من ندادند و این برای من ضروری است. گفت: آقای امینی از فلان کتابخانه آمده بودند و این کتاب را به پول گزافی می خواستند و من ندادم؛ ولی من این کتاب را به شما می بخشم و بذل می کنم تا برای امیرالمؤمنین کار بکنی. علامه امینی می گوید: من کتاب را زدم زیر بغلم و آمدم نجف و رفتم خدمت امیرالمؤمنین، و از ایشان تشکر کردم. تعجیل در فرج آقا امام زمان علیه السلام صلوات🌹 ✅نشر و تبلیغ کانال=سهیم شدن در ثواب مطالب مفید 🔰🔰 ┏━━━━━━🌼🍃━━━━━━━┓ @mohammadarabshahe ┗━━🌺🍃━━━━━━━━━━━┛
جوابی دندان شکن: روزی علامه امینی قدس سره صاحب کتاب ارزشمند الغدیر، با جمعی نشسته بودند که عده ای از روحانیون اهل سنت اجازه ورود خواستند تا سؤالی را مطرح کنند. پس از اینکه به حضور آمدند عرض کردند: جناب شیخ ما معتقدیم امیرالمؤمنین خلیفه چهارم راشدین است و شما معتقدید اولی ، مگر نه اینکه امیرالمؤمنین مسلمان و پیرو رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم بوده است ، پس اصرار شما به ارجحیت او نسبت به سه خلیفه قبلی چیست؟ علامه جواب داد: مگر امیرالمؤمنین هم مسلمان بود؟ همه سکوت کردند، عالم سنی گفت: یعنی چه؟ خب معلوم است که مسلمان بود. علامه گفت: نه من فکر میکنم که احتمالا امیرالمؤمنین اصلا مسلمان نبود. مجددا عالم سنی گفت: چه میگویی شیخ؟ منظورت چیست؟ علامه گفت: مگر نه اینکه در قرآن آمده است (و إن قیل لکم ارجعوا فارجعوا) [اگر درب خانه مسلمانی را زدید و باز نکرد برگردید] ولی تا آنجا که من میدانم عمر با لگد درب خانه را شکست و پهلوی دختر رسول خدا صلی الله علیه وآله را که پشت در بود شکست. آیا به نظر شما امیرالمؤمنین و فاطمه و اهل بیت رسول خدا مسلمان بودند؟ در این هنگام عالم سنی سر به زیر افکند و بی هیچ صحبتی مجلس را ترک کرد.. تعجیل در فرج آقا امام زمان علیه السلام صلوات🌹 عضو شوید👇👇👇 🌹کانال محمد🌹 https://eitaa.com/mohammadarabshahe