481.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
توی صحن حرم حضرت معصومه نشسته بودیم وداشتیم گنبدو نگاه میکردیم
داشت برام حرف میزد حرفاش که تموم شد دستشو آوورد جلو و گفت آماده ای که با دعاو نگاه حضرت معصومه تاآخرش باهام باشی و زندگیمونو باهم بسازیم..
واینگونه شد دستی که در هوای حرم منتظر آره ی من بود رو گرفتم واولین برخوردفیزیکیمون شکل گرفت
#قشر_کافر_با_نماز
#جوجه_پنبه_ی_عاشقِ_برخوردِ_فیزیکی