293.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام اقای محمدی
دیشب رفته بودم مراسم یکم از فضای ازدواج دور بشم خدامیدونه یه دختر بچه کلاس سومی گوشی باباشو اورد کنارم نشست گفت بیا باهم حرف بزنیم عکس ببینیم😍، خببب اینا مدل لباس عروسیه که میخام بپوشم،این لباس عقدمه البته چادر نمیخرم دیگه به هرحال عقدکردیم محرمیم 😐،اینا مدلای ماشین عروس با گل ارایی برای من و عشقم ،اینا چراغ خواب اتاقمونه ،این تن پوش و سیسمونی بچم و....تازه کسی رو هم درنظر داشت😂🚶♂
بعد میگفت مامانم گفته اول درستو بخون بعد ازدواج کن ،گفتم نه شوهر کمه اول شوهر میکنم بعد درسمم میخونم🤣
اخر سر عکساش که تموم شد گفت خب عکسای تورو ببینم 👀 گفتم من عکس ندارم مث تو که(خداییم نداشتم انقدر)
گفت متاسفم برات من با این سن برای آیندم برنامه دارم ولی تو نداری 😐😐😂
هیچی دیگه مراسم سنگین ،روضه باز من درحال زاررررر🤕😂
#روحسرگردانازدواجی