eitaa logo
خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا
24.3هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
902 ویدیو
29 فایل
تعین وقت و تهیه کارگاه ها @F_Shojaeeii فهرست موضوعات https://eitaa.com/mohammadi2i/12923 لیست کارگاه ها https://eitaa.com/mohammadi2i/2915 سفارش تحقیقات و مصاحبه از خواستگار https://eitaa.com/mohammadi2i/18921 کانال تلگرام ما t.me/mohammadi2i
مشاهده در ایتا
دانلود
از محسن وزوایی قبلا در کتاب همپای صاعقه و ققنوس فاتح خوانده بودم و خوب او را می شناختم. اما اخیرا نام کتاب "محسن عزیز" را شنیده بودم. نخوانده، ذوق و شوق زیادی برای یافتن و خواندنش داشتم. محسنی را که از قبل می شناختم از فاتحان لانه جاسوسی، سخنگوی دانشجویان پیرو خط امام، فرمانده نبرد های بازی دراز و گردان حبیب بن مظاهر بود. چهره ای که همواره برایم در قاب تصویر قرار داشت. با شروع کتاب، تصویری که از محسن در ذهن داشتم، حالا داشت راه می فت، می خندید، عاشق می شد، عارف می شد و برای خدا خالص می شد. محسنی را که از قبل می شناختم صامت بود و محسنی را که بعد از خواندن کتاب شناختم محسن صادق بود. کسی بود که حسرت خودش را به کام دنیا گذاشت. با این کتاب زندگی کردم، حسرت خوردم، اشک ریختم و دست روزگار را بابت جاماندن از قافله آنان شماتت کردم. "یک محسن عزیز" آینه تمام نمای شهید محسن وزوایی است. نویسنده کتاب با دقت و وسواسی فراوان خاطرات، تصاویر، مصاحبه ها، نامه ها، وصیت نامه و حتی متن جلسات محسن را گردآوری کرده و در کنار هم چیده است به گونه ای که حاصل کار پازلی است زیبا از کسی که حجم و عمق کارهایی که انجام داده از طول عمر 21 ساله اش بسیار بیشتر است. "یک محسن عزیز" چهارده فصل دارد و مشتمل است بر حدود 560‪ صفحه و به تعبیر نویسنده "شرح روایتی است مستند از تبدیل یک محسن معمولی به یک محسن عزیز" و ثمره دو سال پژوهش است که نویسنده با پای دل فراز و فرود مسیرش را طی می کند و با زیبایی و مهارت تمام سخنگوی دانشجویان پیرو خط امام را به تصویر می کشد. پ.ن: صمیمانه ممنونم از خانم غفار حدادی که حق مطلب را ادا کرد.
از محسن وزوایی قبلا در کتاب همپای صاعقه و ققنوس فاتح خوانده بودم و خوب او را می شناختم. نام کتاب "محسن عزیز" را شنیده بودم. نخوانده، ذوق و شوق زیادی برای یافتن و خواندنش داشتم. محسنی را که از قبل می شناختم از فاتحان لانه جاسوسی، سخنگوی دانشجویان پیرو خط امام، فرمانده نبرد های بازی دراز و گردان حبیب بن مظاهر بود. چهره ای که همواره برایم در قاب تصویر قرار داشت. با شروع کتاب، تصویری که از محسن در ذهن داشتم، حالا داشت راه می رفت، می خندید، عاشق می شد، عارف می شد و برای خدا خالص می شد. محسنی را که از قبل می شناختم صامت بود و محسنی را که بعد از خواندن کتاب شناختم محسن صادق بود. کسی بود که حسرت خودش را به کام دنیا گذاشت. با این کتاب زندگی کردم، حسرت خوردم، اشک ریختم و دست روزگار را بابت جاماندن از قافله آنان شماتت کردم. "یک محسن عزیز" آینه تمام نمای شهید محسن وزوایی است. نویسنده کتاب با دقت و وسواسی فراوان خاطرات، تصاویر، مصاحبه ها، نامه ها، وصیت نامه و حتی متن جلسات محسن را گردآوری کرده و در کنار هم چیده است به گونه ای که حاصل کار پازلی است زیبا از کسی که حجم و عمق کارهایی که انجام داده از طول عمر 21 ساله اش بسیار بیشتر است. "یک محسن عزیز" چهارده فصل دارد و مشتمل است بر حدود 560‪ صفحه و به تعبیر نویسنده "شرح روایتی است مستند از تبدیل یک محسن معمولی به یک محسن عزیز" و ثمره دو سال پژوهش است که نویسنده با پای دل فراز و فرود مسیرش را طی می کند و با زیبایی و مهارت تمام سخنگوی دانشجویان پیرو خط امام را به تصویر می کشد. صمیمانه ممنونم از خانم غفار حدادی که حق مطلب را ادا کرد. 🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂🚶‍♂