منم 4 سال دلبسته ی کسی بودم با اسمش و هرچی که مربوط بهش بود قند تو دلم آب میشد کل دلخوشیم دیدن عکساش بود و جالب اینه تو همون 4سال فقط 1 بار دیدمش از نزدیک .وقتی خبر نامزدیش اومد خیلی داغون شدم تا همین 1ماه پیش بازم دلم پیشش بود اما الان دیگه نه امیدوارم دیگه دلتنگش نشم چون ارزششو نداره این تجربه هم درد داشت هم درس دردش این بود که من ارتباطم با خدا کمتر شده ،نمازامو یکی در میان میخونم،نسبت به آیندم امیدی ندارم و از همه ی دخترایی که یه پسر دوسشون داره بدم میاد و وسواس تردیدم برگشته درسش این بود که من فهمیدم ادمیم که جذب پسرایی میشم که شانس بودن باهاشونو ندارم و این مشکل از خودمه که باید حلش کنم و معنیش عشق نیست و قدر داشته هامو بدونم و خوشبختی و زندگی خودمو لنگ آدما نذارم #قشر_زخم_خورده