355.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سال کنکورم رابطه لانگ دیستنس داشتم با یه دختر خانومی، حدودا ۱۲۰۰ کیلومتر بینمون فاصله بود، ضمنا برای دیدنش باید حتما با هواپیما سفر میکردم و امکان سفر زمینی که کم هزینه تر بود برام میسر نبود، اون دختر خانوم هم اصرار داشت که برم ببینمش و بیتابی میکرد.
منم که خودم هزینه این سفر رو نداشتم، به خانوادم هم نميتونستم بگم و کمک بخوام، به همین دلیل به بهانه رفتن به کتابخونه برای درس خوندن از خونه میزدم بیرون، میرفتم کارواش ماشین میشستم تا پول جمع کنم و برم اون دختر خانوم رو ببینم. شب ها هم به بهانه شبنشینی با رفقا، میرفتم تالار کار میکردم 🙂
البته خب غرورم اجازه نمیداد به اون دختر خانوم بگم که انقدر دستم خالیه و دارم اینطوری کار میکنم و ایشون هم فکر میکردن که من علاقه ای به دیدن ایشون ندارم که به دیدن ایشون نمیرم، خلاصه پولام داشت جمع میشد و میخواستم غافلگیرش کنم و یهو بهش بگم فردا میام پیشت که دیگه همه چیز رو یک شبه تموم کرد و من موندم و یه دنیا حسرت ، بعد ها متوجه شدم چون من نتوسته بودم ایشون رو تأمین عاطفی کنم، ایشون به کس دیگه ای علاقه مند شده بودن.
البته که ایشون بعد از مدتی پشیمون شدن و خودشون برگشتن، حتی من به دیدن ایشون هم رفتم و خیلی از اون حسرت هایی که داشتم رو کنار ایشون به تجربه تبدیل کردم، ولی چون ديگه این من بودم که به ايشون اعتماد نداشتم، رابطه رو تموم کردم.✌️🏻
البته تا لحظه آخر به من میگفتن که من رو دوست دارن و بهم وفادارن، ولی خب دروغ میگفتن.
واقعا اعتماد کردن تو LDR یه ریسکه خیلی بزرگه...
#لانگدیستنس_خر_است