من حدود سه ماه مراحل آشنایی و شناخت رو با آقا پسری گذروندم. با اینکه در نهایت به جواب منفی رسیدم، اما همه ی مراحل اینقدر با اخلاق و ادب طی شد که هنوز که یادم میاد برای خوشبختی و عاقبت به خیری ایشون دعا میکنم.
حدود ده جلسه ما کافه رفتیم و هر بار ایشون حساب میکردن با اینکه من شاغلم و چند بار هم تعارف کردم نزاشتن حساب کنم، حتی بعد از یکی دو جلسه که دیدن من معذبم و فقط چای و چیزهای ساده سفارش میدم دیگه خودشون کیک و قهوه اضافه میکردند و با احترام قبل از اینکه خودشون شروع به خوردن کنند تعارف میکردند، کاملا حالت میزبان طور. اواخر هم پیش یک مشاور رفتیم که چون من هماهنگ کرده بودم خودم عمدا و از قبل هزینه رو اینترنتی پرداخت کردم. در نهایت هم وقتی که خواستم جواب منفی بدهم یک جلسه آخر در کافه قرار گذاشتیم و مواردی که برام جای تامل داشت رو صادقانه صریح و در نهایت ادب مطرح کردم و حرفهای ایشون رو شنیدم اما چون نتونستم قانع بشم بعد از چند روز پیام دادم و برای ایشون آرزوی عاقبت به خیری و خوشبختی کردم و ازشون حلالیت طلبیدم و تمام (این جوری نبود که روی هم ایراد بزاریم و به واسطه منتقل کنیم و غیره). ایشون هم چند بار اصرار کردند که هزینه مشاوره رو حساب کنند و من هم نپذیرفتم و چون گل و گلدون سنگینی هم آورده بودند من این جوری راحتتر بودم. اما تجربه ی خوبی بود و واقعا بعد از سه ماه من کمترین آسیب یا خاطره ی بدی ندیدم.
#نشر_خوبی_ها
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام شبتون بخیر
۱) همیشه سر موقع میومدن و تا من میرسیدم از ماشین پیاده میشدن سلام احوال پرسی ( تو ماشین منتظر نمینشستن)
۲) همیشه جای مناسب برای صحبت انتخاب میکردن
۳) قرارمون صبح بود ساعت ۱۰/۳۰ ایشون با اینکه من گفتم صبحانه خوردم برام مجدد صبحانه گرفتن
۴)حواسشون به جزئیات بود من کیف جدید دستم بود تبریک گفتن
۵) یه شرایط خاصی در یک قرار برای خواهر من پیش اومد و ایشون بدون بدخلقی از بهم ریختن قرار منو رسوندن دکتر پیش خواهرم
۶)دست خالی نمیومدن( شده یک شاخه گل یا بسته کوچیک کاکائو)
۷) من برای اینکه هزینه نشه قرار رو پارک گذاشتم ولی ایشون به اندازه یک پیکنیک با خودشون خوراکی و چای و ....آورده بودن من واقعا شرمنده این همه محبت شون شدم
۸) در یکی از جلسات من دلیل استرس م و اینکه براش یه قرص مصرف میکردم گفتم و به حدی خوب برخورد کردن که هرگز یادم نمیره
قسمت هم نشدیم ولی همیشه یادم میمونه
#نشر_خوبی_ها
ادب فوق العاده شون از همون اول
کاملا مودبانه و موقر برخورد میکردن .
هیچ وقت حریم ها رو نشکوندن با اینکه دوره شناخت مون نسبتا طولانی هم بود
هیچ وقت دست خالی نیومدن و هر دفعه که میومدن یه چیز هرچند کوچک میاوردن با خودشون .
هر مقدار که ما فرصت میخواستیم برای فکر کردن با اینکه به جهت نزدیکی کنکور ایشون یه مقدار عجله داشتن ولی هیچ وقت بدرفتاری نکردند و با احترام به ما اجازه فکر کردن میدادند.
حتی سر بحث مهریه با اینکه یه مقدار اختلاف وجود داشت ولی ایشون کاملا مودبانه برخورد کردند و گفتند مهریه حقی از شماست که برعهده منه و باید به حدی باشه که من بتونم توان پرداختش رو هر زمان که شما خواستید داشته باشم و این نوع برخوردشون هم خیلی ارزشمند بود برام .
#نشر_خوبی_ها