طوفان الاقصی، مسئله اکنون
۱- اسراییل اکنون همه تمرکز خود را بر تضمین خاموش ماندن سایر جبهه ها قرار داده تا بتواند با خیال آسوده در غزه جنایت کند. امریکا را هم به این دلیل وارد بازی کرده است.
۲-امریکایی ها دل خوشی از نتانیاهو ندارند و تیم بایدن سخت امید بسته که پس از این جنگ از شر او خلاص خواهد شد، اما از بیم آنکه یک درگیری منطقه ای وسیع رخ بدهد، فعلا در تلاش است با روش های مختلف، بقیه بازیگران را غیرفعال نگهدارد.
۳-اگر مسئله، جلوگیری از توسعه دامنه جنگ باشد، تنها راه برای امریکا، متوقف کردن اسراییل در همین نقطه و همین زمان است والا اگر جنایت در غزه تداوم پیدا کند یا اسراییل وارد غزه شود، زنجیره ای از رویدادها شکل خواهد گرفت که هیچ کس نمی تواند ابعاد آن را کنترل کند.
۴- اگر شدت جنایت کنترل نشود، خاموش ماندن بقیه بی معناست چون این امر به معنای تثبیت معادله ای است که دامن همه را خواهد گرفت. دولت نتانیاهو در یک سال گذشته نشان داده صاحب یک رکورد بی سابقه در وحشی گری است و آنچه حماس قهرمانانه انجام داد نیز چیزی جز واکنش به این وحشی گری نبود.
۵- امریکا اکنون یا اسراییل را مهار می کند یا مقاومت آن را مهار خواهد کرد. امریکایی ها خود به خوبی می دانند - و ما هم می دانیم- که اگر جبهه های دیگر گشوده شود امریکا نه می خواهد و نه می تواند مداخله موثری بکند و نه حتی اگر مداخله کند چیزی به توان رزمی اسراییل خواهد افزود.
۶-پایان کار صهیونیسم رادیکال فراررسیده. نتانیاهو نماد دیوانگانی است که تصور می کردند می توانند ترس ها و ضعف های خود را زیر نقاب جنایت و خشونت پنهان کنند. مردان محمد ضیف اکنون آن نقاب را کنار زده اند و آب رفته به جو برنخواهد گشت.
۷- وقتی امریکا و اسراییل چنین آشکارا ترس خود از فعال شدن همزمان چند جبهه را فریاد می زنند، نباید انتظار داشته باشند دیگران چنین فریاد بلندی را نشنوند. جهان یک انتخاب دارد و آن این است که خود را از شر نتانیاهو و تیم او خلاص کند. بقیه گزینه ها، ‘انتخابی’ نیست!
@mohammadi61
طوفان الاقصی؛ ابعاد موازنه استراتژیک
1- این جنگ را طرفی خواهد برد که بتواند غافلگیری تولید کند. حجم خشونت و ویرانی کور ملاک نیست.
2- تولید غافلگیری نیازمند داشتن برنامه ای است که از مدت ها قبل تدوین و اجزاء آن تمرین شده باشد. حماس و متحدانش از روز اول به خوبی می دانستند وارد چه مسیری می شوند و چند گام جلوتر را دیده اند. تا اینجا اسراییل کاری نکرده که خارج از پیش بینی ها باشد.
3- جنگ را طرفی می برد که هدف داشته باشد. حماقت برخاسته از خشم هدف نظامی تولید نمی کند ولو اینکه بتوانید در ۵ روز ۴۰۰۰ تن مهمات مصرف کنید. نتیجه می شود همین که اکنون نمی دانند کجا را بمباران کنند.
4- این جنگ را طرفی می برد که بتواند روی زمین بجنگد. تسلط بر محیط شرط پیروزی در نبردی است که در محیط متراکم شهری رخ می دهد. اسراییل بیش از یک سال برنامه ریزی و تمرین را در غزه ندید، ده ها هزار تله و دام را چگونه خواهد دید؟!
5- جنگ را طرفی می برد که ‘نترسد’. جوانی که از همه خانواده اش فقط او باقی مانده چه برای ترسیدن دارد؟! و کدام هدف برای او نیرومندتر از این است که از کشندگان خانواده اش انتقام بکشد؟ و از آن سو، سرباز بی نوای اسراییلی که بهشت موعودش جهنم از آب درآمده، با چه انگیزه ای باید بجنگد؟
6- ضمنا؛ غزه مسطح نشده. گالانت از همان ابتدا هم بی خردتر از آن بود که بفهمد غزه را مسطح نمی کند بلکه در حال تبدیل آن به خاکریز و سنگر است. حالا سنگرها مهیاست. مردانی لازم است که بجنگد!
7- یک نکته دیگر را هم اجازه بدهید بگویم. می گویند هزاران سرباز اسراییلی بر دروازه های غزه ایستاده اند. خواهیم دید! اما باید بدانند و لابد می دانند که ده ها هزار مرد جنگی پشت مرزهای سرزمین های اشغالی ایستاده اند که یا می خواهند به قدس بروند یا به بهشت!
8- اگر یک جبهه گشوده شد همه جبهه ها گشوده خواهد شد. نوبت و ترتیبی درکار نیست. سد که شکست سیل خواهد آمد. در ساحل باب المندب هم آماده جهادند و آزادی قدس را میسر می دانند؛ سوریه و لبنان که جای خود دارد!
@mohammadi61
هدایت شده از عقل سرخ | مهدی محمدی
طوفان الاقصی؛ ابعاد موازنه استراتژیک
1- این جنگ را طرفی خواهد برد که بتواند غافلگیری تولید کند. حجم خشونت و ویرانی کور ملاک نیست.
2- تولید غافلگیری نیازمند داشتن برنامه ای است که از مدت ها قبل تدوین و اجزاء آن تمرین شده باشد. حماس و متحدانش از روز اول به خوبی می دانستند وارد چه مسیری می شوند و چند گام جلوتر را دیده اند. تا اینجا اسراییل کاری نکرده که خارج از پیش بینی ها باشد.
3- جنگ را طرفی می برد که هدف داشته باشد. حماقت برخاسته از خشم هدف نظامی تولید نمی کند ولو اینکه بتوانید در ۵ روز ۴۰۰۰ تن مهمات مصرف کنید. نتیجه می شود همین که اکنون نمی دانند کجا را بمباران کنند.
4- این جنگ را طرفی می برد که بتواند روی زمین بجنگد. تسلط بر محیط شرط پیروزی در نبردی است که در محیط متراکم شهری رخ می دهد. اسراییل بیش از یک سال برنامه ریزی و تمرین را در غزه ندید، ده ها هزار تله و دام را چگونه خواهد دید؟!
5- جنگ را طرفی می برد که ‘نترسد’. جوانی که از همه خانواده اش فقط او باقی مانده چه برای ترسیدن دارد؟! و کدام هدف برای او نیرومندتر از این است که از کشندگان خانواده اش انتقام بکشد؟ و از آن سو، سرباز بی نوای اسراییلی که بهشت موعودش جهنم از آب درآمده، با چه انگیزه ای باید بجنگد؟
6- ضمنا؛ غزه مسطح نشده. گالانت از همان ابتدا هم بی خردتر از آن بود که بفهمد غزه را مسطح نمی کند بلکه در حال تبدیل آن به خاکریز و سنگر است. حالا سنگرها مهیاست. مردانی لازم است که بجنگد!
7- یک نکته دیگر را هم اجازه بدهید بگویم. می گویند هزاران سرباز اسراییلی بر دروازه های غزه ایستاده اند. خواهیم دید! اما باید بدانند و لابد می دانند که ده ها هزار مرد جنگی پشت مرزهای سرزمین های اشغالی ایستاده اند که یا می خواهند به قدس بروند یا به بهشت!
8- اگر یک جبهه گشوده شد همه جبهه ها گشوده خواهد شد. نوبت و ترتیبی درکار نیست. سد که شکست سیل خواهد آمد. در ساحل باب المندب هم آماده جهادند و آزادی قدس را میسر می دانند؛ سوریه و لبنان که جای خود دارد!
@mohammadi61
کتاب ‘سراب سایه ها’ از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد. در این کتاب تلاش کرده ام در حد توان تحلیلی جامع و مبتنی بر اطلاعات دست اول از متن و زمینه های آشوب سال ۱۴۰۱ ارائه کنم. امیدوارم خوانده و به بحث گذاشته شود.
@mohammadi61
ژئوپلتیک طوفان الاقصی
۱- از این به بعد آنچه تعیین کننده است ‘ژئوپلتیک جنگ’ است. ماتریس پیچیده ای از محاسبات بازیگران ایجاد شده که اجزاء آن سخت به هم گره خورده است. در مدتی کوتاه حجم پیچیدگی محاسبات و تعاملات ژئوپلتیکی از انتظارات اولیه بسیار فراتر رفته است.
۲- امریکا نگران تبدیل شدن ‘طوفان الاقصی’ به یک نبرد منطقه ای است و می داند که اگر اسراییل پای خود را به درون غزه بگذارد، ماشه کشیده خواهد شد. بایدن در ظاهر برای کمک، اما در واقع برای هشدار به تل آویو رفته بود.
۳- از این مهم تر، امریکا از ۱۵ مهر به این سو، سخت نگران فروپاشی امنیتی-سیاسی رژیم است. امریکایی ها دیدند که پایه های رژیم چقدر سست، چشمان امنیتی آن کم سو، انسجام سیاسی اش نزدیک به صفر و چسبندگی مردم به سیستم در آن بسی ناپایدار است.
۴- منابعی می گویند هدف اصلی امریکا از تجمیع نیرو در منطقه نگرانی از این است که تل آویو در یک درگیری چند جبهه ای، به سرعت هم زمین از دست بدهد و هم جمعیت؛و ناگهان فروبپاشد. یکی از رازهایی که امریکا پنهان نگه می دارد این است که در آن لحظه خاص، ناچار باید در تل آویو نیرو پیاده کند.
۵- امریکا حاضر نیست نه به نیابت از اسراییل و نه در کنار آن بجنگد. ترس از غافلگیری جهانی از سوی روسیه و چین، نگرانی شدید از تبدیل شدن امریکا به هدف نظامی مقاومت در منطقه و تنفر از نتانیاهو، عوامل اصلی است که به راهبرد امریکا شکل می دهد.
۶- با این حال امریکا خود کارگردان اصلی تبدیل اسراییل به ماشین کشتار در غزه، فشار به فلسطینیان برای کوچ اجباری، وادارسازی دولت ها به سکوت و طراحی عملیات ویژه اطلاعاتی برای ترور رهبران مقاومت است. امریکایی ها کارفرما هستند و این فراتر از شراکت است.
۷- دیگر بازیگران، بویژه اعراب متوجه شده اند اسراییل اگر جان به در ببرد در ابعاد وسیعی دست به جنایت و ترور خواهد زد. مصر، اردن و سعودی به دنبال یک اسراییل ضعیف هستند ولی امریکا در پی آن است که تیم نتانیاهو را تسویه کند و در بلند مدت دوستان خود مانند گانتز را بر سر کار بیاورد.
۸- اروپایی ها از همه هراسان ترند. سوال اصلی برای آنها این است که اگر دیوانه های اسراییلی پای امریکا را به یک جنگ منطقه ای باز کنند، روسیه با اوکراین و اروپا چه خواهد کرد؟! از دید اروپایی ها این نزاع منطقه ای می تواند ظرف چند روز جهانی شود.
۹- مقاومت برخلاف برخی تحلیلهای احساساتی، بسیار سنجیده و قوی عمل کرده است. ایجاد یک ‘تهدید معتبر نظامی’ شعار همیشگی نتانیاهو بوده اما مقاومت آن را محقق کرده است. جبهه های دیگر عملا گشوده شده اما شدت درگیری مدیریت می شود.مقاومت اجازه نخواهد داد اسراییل برای آن راهبرد تعیین کند.
۱۰- حمله به بیمارستان المعمدانی پایان کار نتانیاهو از حیث سیاسی و پایان کار گالانت از لحاظ نظامی بود. ارتش اسراییل نشان داد به بن بست رسیده و این را همه فهمیدند. هدف اسراییل بیش از ده روز است این است که بگوید هیچ جای امنی در غزه نیست و فلسطینیان باید بروند. هیچ کس اما نرفته!
۱۱- حالا اسراییل باید به دنبال یک راه خروج بگردد. برای مقاومت بهترین سناریو تکمیل ضربه ۱۵ مهر با ضربه ای بسیار بزرگ تر پس از ورود اسراییل به غزه است. صهیونیست ها اما ظاهرا هیچ سناریوی خوبی ندارند.
۱۲- در نبردی چنین پیچیده باید صبور بود. خون دل خوردن بخشی از این جنگ مهیب است اما خاطرهامان آسوده خواهد بود اگر توجه کنیم آنها که در این جنگ تصمیم می گیرند، از همه ما شجاع تر و به نابودی اسراییل مشتاق ترند.
@mohammadi61