محمدجواد کریمی
✍چالش سؤالات هفتگانه منتسب به علی دشتی 🔹 سوال ششم : در سوره صافات ايه ٨ و ٩ و ١٠ آمده : كه اين *ش
🌴🌺🌳
انُا زیَّنَا ٱلسَُمَآءَٱلدُُنیا بِزِینَةٍ ٱلکواکِب(۶) و حِفظاً مِن کلُِ شیطانٍ مَارِد(۷)لایسَّمَّعُونَ إلَی ٱلمَلَاءٱلأعلَیٰ وَ یُقذَفُونَ مِن کلِّ جانِبٍ(۸)دُحُوراً وَ لَهم عَذٰابٌ وَاصِبٌ(۹) إلَّا مَن خطِفَ ٱلخَطفَةَ فَأتبَعَهُ شِهابٌ ثَاقِبٌ(۱۰)
ما آسمان نزدیک را با ستارگان آراستیم(۶) تا آن را از هرشیطان خبیثی حفظ کنیم(۷) آنها نمی توانند به اسرار عالم بالا گوش فرادهند و از هر سو به آنها(شهاب) پرتاب می شود(۸) تا رانده شوند و برای آنها عذابی پاینده است(۹) مگر آنها که در لحظه ای کوتاه برای استراق سمع به آسمان نزدیک شوند، که«شهاب ثاقب» آنها را تعقیب می کند.
محمدجواد کریمی
🌴🌺🌳 انُا زیَّنَا ٱلسَُمَآءَٱلدُُنیا بِزِینَةٍ ٱلکواکِب(۶) و حِفظاً مِن کلُِ شیطانٍ مَارِد(۷)لایسَّم
بیان آیات
🔍 رجم شیطان وسیله شهاب سنگها حقیقی است یا تمثیلی ؟
آیت الله جوادی آملی در پاسخ به این پرسش می گویند: خداوند در جریان بیان مسائل در قرآن، گاهی «حقایق» را بیان می کند و گاهی برای بیان برخی مسائل از «تمثیل»استفاده می کند. مطلب دیگر در این آیات این است که آیا این جریان رمی(تیراندازی) به شیطان به وسیله شهاب سنگها از سنخ تمثیلات قرآن است یا از سنخ حقایق است؟ استاد معظم آیت الله طباطبائی این را از تمثیلات قرآنی می داند؛ یعنی همانطوری که تیرانداز ماهر که در کمین است جلوی بیگانه را می گیرد و نمی گذارد نفوذ کند،فرشتگان آسمان نیز جلوی نفوذ شیطان را می گیرند. بنابراین شهاب سنگی در کار نیست. این نظر در مقابل نظر کسانی است که اینها را بیان حقیقی و نه تمثیلی قرآن می دانند.
(از بیانات معظم له در ۱۳۹۲/۱۲/۷)
محمدجواد کریمی
بیان آیات 🔍 رجم شیطان وسیله شهاب سنگها حقیقی است یا تمثیلی ؟ آیت الله جوادی آملی در پاسخ به این پرسش
علامه طباطبائی:
این بیاناتی که در کلام خدای تعالی دیده می شود، از باب #مثال هایی است که به منظور تصویر #حقایق خارج از حس زده شده، تا آنچه خارج از حس است، به صورت محسوسات در افهام بگنجد. همچنان که خداوند متعال در کلام مجیدش فرموده:«وتلک ٱلأمثال نضربها للنَّاس و ما یعقلها إلّا ٱلعالمون؛ وما این مثل ها را برای مردم می زنیم، امُا جز دانشمندان و آگاهان،کسی آن را درک نمی کند»(۱). و این گونه امثال در کلام الله مجید، بسیاراست، از قبیل عرش،کرسی، لوح و کتاب.
بنابراین، مراد از آسمانی که ملائکه در آن منزل دارند، عالمی ملکوتی خواهد بود که افقی عالی تر از افق عالم ملک و محسوس دارد.
و مراد از نزدیک شدن شیاطین به آسمان، و استراق سمع و به دنبال آن هدف شهابها قرار گرفتن، این است که شیاطین می خواهند به عالم فرشتگان نزدیک شوند و از اسرار خلقت و حوادث آینده سردرآورند، و ملائکه هم ایشان را با نوری از ملکوت که شیاطین تاب تحمل آن را ندارند دور می سازند، و یا مراد این است که شیاطین خود را به حق نزدیک می کنند تا آن را با تلبیس و نیرنگ خود به صورت باطل جلوه دهند و یا باطل را با تلبیس و نیرنگ به صورت حق درآورند و ملائکه رشته های ایشان را پنبه می کنند و حق را هویدا می سازند تا همگان به تلبیس آنان پی برده و حق را حق و باطل را باطل ببینند(۲).
📚 پاورقی:
۱- سوره عنکبوت،آیه ۴۳.
۲- علامه طباطبائی، تفسیر المیزان، ج۱۷,ص,۱۸۸-۱۸۶.
محمدجواد کریمی
علامه طباطبائی: این بیاناتی که در کلام خدای تعالی دیده می شود، از باب #مثال هایی است که به منظور تصو
بیان توضیحی آیت الله جوادی آملی:
سيدناالاستاد(رضوان الله عليه) همانطوري كه در بخشهاي ديگر ملاحظه فرموديد مطلبي دارند که ميفرمايند خداي سبحان, بعضي از مطالب را براي ما شفاف روشن كرد و فرمود اينها «بيّن» است[۱] ﴿ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ﴾,[۲] ﴿هُديً لِلنَّاسِ﴾[۳] و وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) را مبيّن قرار داد فرمود: ﴿وَ أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ﴾[۴] که اينها تفسير دارد و يك سلسله مطالبي است كه خدا فرمود اينها را ما به عنوان تمثيل ذكر ميكنيم ﴿تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ وَ ما يَعْقِلُها إِلاَّ الْعالِمُونَ﴾[۵] که در سوره مباركه «عنكبوت» است, گاهي هم ﴿وَ اضْرِبْ لَهُمْ مَثَلاً﴾[۶] دارد, گاهي ميفرمايد من درباره همه موضوعات مَثل زديم تا مردم روشن شوند، اين هم يك بخشي از آيات.
آيا جريان رَمي كردن و تيراندازي شيطان به وسيله شهابسنگها از سنخ تمثيلات قرآن است يا از سنخ حقايقي است كه ديگر تمثيل نيست؟ ايشان ميفرمايند احتمالاً اين ممكن است نظير آن آيات تمثيلي باشد؛[۷] يعني همانطوري كه تيرانداز ماهر كه در كمين است، جلوي بيگانه را ميگيرد و نميگذارد نفوذ كند، فرشتههاي آسمان هم جلوي نفوذ شياطين را ميگيرند وگرنه شهابسنگي در كار نيست، تيري در كار نيست،تيرزدني در كار نيست؛ همه اينها منع غيبي است. شهابسنگها سر جايش محفوظ است، اجرام سماوي سر جايش محفوظ است، اين شهابسنگ كجا نازل شد؟ كجا ميآيد؟ چه وقت هم ميآيد طبق اصول رياضي مشخص است، اما مربوط به شياطين نيست؛ اين يك احتمال, در برابر آن احتمالي كه ديگران به ظاهر حمل ميكنند.
پس تاكنون دو مطلب رأي هست: یکی اينكه اين شهابسنگها كه از اين كواكب نشأت ميگيرند، به منزله تيرهايي هستند كه جلوي شيطان را ميگيرند كه شيطان «مارد» بالا نرود. و يك نظر اين است كه در آسمان اسرار غيبي هست,
۱-؛فرشتههاي الهي حامل علوم غيبي هستند.
۲- شياطين به آنها دسترسي ندارند,
۳-اگر بخواهند به آنها دسترسي داشته باشند رجم ميشوند,
۴- همانطوري كه خداي سبحان فرمود رجم شديد، اما اينطور نيست كه تيري به شيطان زده باشد؛ همان #طرد #معنوي, همان طرد غيبي, همان طرد ملكوتي, #رجم اوست. ما كه ميگوييم شيطان رجيم است، اينچنين نيست كه به حسب ظاهر سنگي به شيطان خورده يا تيري به شيطان خورده است. فرمود تو رجيمي که ﴿وَ إِنَّ عَلَيْكَ لَعْنَتي إِلي يَوْمِ الدِّينِ﴾[۸] همان طرد معنوي است. ايشان نظرشان اين است كه آن معنا كه غيبي است ممثّل شد, تمثيل شد به زبان رجمِ ظاهري, تيراندازي ظاهري و طرد ظاهري.(۹). والحمدلله رب العالمین
ادامه دارد.
۱-المیزان، ج ۲, ص ۳۸۹.
۲-سوره بقره،آیه ۱۵۹.
۳-سوره بقره،آیه ۱۸۵.
۴-سوره نحل،آیه۴۴.
۵-سوره عنکبوت، آیه ۴۳.
۶-سوره کهف،آیه ۴۵.
۷-المیزان، ج ۱۷,ص ۱۲۴.
۸-سوره ص،آیه ۷۸.
۹- مدرسه فقاهت، درس تفسیر آیت الله جوادی آملی، ۱۳۹۲/۷/۱۲
@mohammadjavad_karimi
*علي دشتي * و * ٧ سوال * ساده از اسلام گرایان.
اين *هفت سوال* هر جا و در هر محفلي مطرح شد *ريشه مذهب و باورهاي مذهبي* را می خشكاند.
🔹اگر افراد مذهبي فقط يكبار در زندگي خود بطور جدي با اين ٧ پرسش روبرو شوند ، بلافاصله به *حقيقت دين * پي مي برند.
🔺سوال هفتم :
آخرين سوال:
اين همه جملات ضد و نقيض ( ناسخ و منسوخ ) در قرآن ،
آيا شما را ذره ای آگاه نمی كند؟ به چند نمونه از ده ها نمونه توجه كنيد :
1_ انفال آيه ٦٥ :
٢٠ نفر از شما بر ٢٠٠ نفراز كافران غلبه می كند.
🔻 انفال آیه ۶۶:
خداوند تخفیف داد، چون ضعف شما را دانست.
۱۰۰ نفر از شما بر ۲۰۰ نفر غلبه می کند.
◾️ یعنی این تخفیف بود؟
خدا به کی تخفیف داد، به کافران یا به مؤمنان؟
یعنی خدا قبلا نمی دانست که بخواهد بعدا عدد آن را اصلاح کند؟
✅الجواب الجواب👇
محمدجواد کریمی
*علي دشتي * و * ٧ سوال * ساده از اسلام گرایان. اين *هفت سوال* هر جا و در هر محفلي مطرح شد *ريشه مذهب
❇️ جواب اجمالی
اولا: این دو حکم در این دو آیه، مربوط به دو گروه مختلف در شرایط متفاوت است.
ثانیا: نسخی در کار نیست، بلکه تخصیص است.
❇️ جواب تفصیلی
(۶۵)یَا أیُّهَا ٱلنَّبیُّ حَرِّضِ ٱلمؤمنینَ عَلَی ٱلقِتالِ إن یَکن منکم عِشرونَ صابرونَ یغلبوا مِأئتینِ و إن یکن منکم مِأئةٌ یغلبوا ألفاً مِن ٱلَّذین کفروا بأنَّهم لایفقهونَ
ای پیامبر! مؤمنان را به پیکار (با کفّار) تشویق کن، هرگاه ۲۰ نفر از شما صابر باشند، بر ۲۰۰ نفر غلبه می کند و اگر از شما ۱۰۰ نفر[صابر] باشند، بر ۱۰۰۰ نفر از کافران غلبه می یابند؛ زیرا آنان گروهی هستند که نمی فهمند.
🔸نکته ها
۱-این آیه، موازنه قوا را در عدد نفی می کند و به روحیه، ایمان و صبر تکیه می کند(۱).
۲- در جنگهای صدر اسلام، هرگز موازنه آماری بین مؤمنان و کفار نبوده است. در جنگ بدر، ۳۱۳ نفر در برابر ۱۰۰۰ نفر، در جنگ احد ۷۰۰ نفر در برابر ۳۰۰۰ نفر، در جنگ خندق، سه هزار نفر در برابر ده هزار نفر و در جنگ موته،ده هزار نفر مسلمان در برابر صدهزار نفر از کفار قرار داشتند(۲)
۳--به دلالت التزامی از این آیه فهمیده می شود که مؤمنان صابر فقیه اند و کافران ناشکیب، سفیه. شکیبایی و فقاهت سپاه ایمان و تهی بودن سپاه کفر از این دو، از عوامل اصلی پیروزی مسلمانان بود(۳).
۱- استاد قرائتی، تفسیر نور، ج ۴,ص۳۵۹.
۲- همان.
۳- آیت الله جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج۳۳, ص۴۱.
✍ادامه جواب تفصیلی
الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَعَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ ﴿۶۶﴾
اكنون خدا بر شما تخفيف داده و معلوم داشت كه در شما ضعفى هست پس اگر از [ميان] شما يكصد تن شكيبا باشند بر دويست تن پيروز گردند و اگر از شما هزار تن باشند به توفيق الهى بر دو هزار تن غلبه كنند و خدا با شكيبايان است.(۱).
🔸نکته ها
۱-راز تخفیف حکم شاید ضعف فکری و سستی بنیان های ایمانی و معرفتی مسلمانان بر اثر آلودگی به لذائذ مادی و زوذگذر دنیایی باشد.
۲- احتمال دَوَران حکم بر مدار قلّت و کثرت مجاهدان نیز مطرح است؛ یعنی چون قبلا عدد آنها کم بود، باید بیشتر مقاومت می کردند؛ لیکن مستفاد از آیه، ضعف و قوّت است، نه قلّت و کثرت عدد(۲).
۳-حکم تخفیف از سنخ تخصیص ازمانی است و معیت خدا با مجاهدان صابر، همراهی نصرتی است. یعنی آنان را در رویارویی با دشمن و سختی ها یاری می رساند.
🔸توضیح ذلک
۱- تخفیف در آیه، از سنخ تخصیص أزمانی است، نه از نسخ مصطلح که به معنای برداشتن حکمی نادرست و آوردن قانونی درست به جای آن است، که از نادانی یا ناتوانی قانونگذار پرده بر می دارد، چون ساخت قدس ربوبی و کتابش از آن پیراسته اند و بی گمان، خدای والا زمان هر قانونی را می داند، ولی بر پایه مصالحی آن را بیان نمی کند(۳).
۲- همواره چنین است که عناصر محوری مؤمنان نستوه در همه شرایط و موانع یکسان نیستند؛ یعنی در آغاز نهضت و اندک بودن پیروان قیام و اقدام اصلاحگرانه، پایداری بیشتر و ایمان استوارتر است و در ادامه که افراد فراوانی وارد صحنه شدند و از جهت غَث و سمین(۴) بودن همسان نیستند، عناصر یاد شده، رو به وهن و سستی می نهند(۵).
🌷معنی و مفهوم و فلسفه نسخ در قرآن در بخش تکمله خواهد آمد.
📚۱- سوره انفال، آیه ۶۶,ترجمه فولاوند.
۲- آیت الله جوادی آملی،تفسیر تسنیم، ج ۳۳,ص۵۹.
۳- همان،ص۵۸.
۴- غث و سمین: لاغر و فربه.
۵- همان، ص ۵۹.
@mohammadjavad_karimi
✅تکمله ای بر جواب سؤال هفتم
آیه نسخ آیات و فلسفه آن
آیه ۱۰۶ بقره،درباره تغییر یک حکم و جایگزینی حکمی دیگر بحث می کند.
❇️فهرست مندرجات
۱ - تعریف
۲ - آیه مربوطه
۳ - نسخ در لغت و اصطلاح
۴ - پاسخ به یهودیان
۵ - فلسفه نسخ
۶ - نکته
۷ - عناوین مرتبط
۸ - پانویس
۹ - منبع
۱ - تعریف
به آیه ۱۰۶ سوره بقره «آیه نسخ» میگویند.
۲ - آیه مربوطه
مَا ننَسُخ مِن آیةٍ أو ننسها نات بخیر منها او مثلها الم تعلم ان الله علی کل شیء قدیر
" هر حکمی را نسخ کنیم یا آن را به (دست) فراموشی بسپاریم بهتر از آن یا مانندش را میآوریم مگر ندانستی که خدا بر هر کاری تواناست".[۱]
۳ - نسخ در لغت و اصطلاح
«نسخ» در لغت به معنای از بین بردن و زدودن، و در اصطلاح، تغییر حکمی و بیان حکمی دیگر به جای آن است.
۴ - پاسخ به یهودیان
این آیه شریفه در پاسخ به گفتار یهودیان است که میگفتند اگر نماز خواندن به سوی قبله اول (بیت المقدس) صحیح بود، پس دستور نمازگزاردن به سوی کعبه برای چیست؟ و اگر دستور دوم و نماز خواندن به سوی کعبه صحیح است، پس اعمال گذشته شما باطل است (!).
🔸۵ - فلسفه نسخ
قرآن کریم در این آیه شریفه به ایرادهای آنها پاسخ داده، فلسفه نسخ را به طور مختصر بیان میکند: چون خداوند بر احکام دین، حاکم و به مصالح همه بندگان آگاه است، گاهی از روی مصلحت امت حکمی را نسخ و حکمی بهتر یا مانندش را جایگزین میکند؛ زیرا نیازهای بشر گاهی با گذشت و تغییر زمان و شرایط و محیط دگرگون میشود و حکم جدیدی را اقتضا میکند.
۶ - نکته
ذکر این نکته لازم است که اصول احکام الهی و پایههای اساسی دین، اصولی ثابت و برای همه جوامع و محیطها در همه زمانها یکسان است، و هرگز اصولی چون توحید، عدالت اجتماعی و صدها حکم دیگر دگرگون نمیشوند،تغییر در مسائل کوچکتر و دست دوم است[۲].
۸-پاورقی
۱. بقره/سوره۲، آیه۱۰۶.
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۴۴۸.
@mohammadjavad_karimi
پاسخ به هفت سؤال منتسب به علی دشتی(قسمت نهم)
تتمه سؤال هفتم
🔶 سوره فُصلت آيات ٩ تا ١٢: زمين و آسمان در مدت ٨ روزخلق شد ، دو روز برای زمين و ٤ روز برای نعمات زمين و ٢روز برای هفت اسمان ،
يعنی زمين ٢ روز كاربرده و بقيه كهكشانها و ستارگان وسيارات هم ٢ روز ؟
آيا خواندن اين مطلب به ذهنتون خطور نميكنه كه : گوينده، يا حساب كردن بلد نبوده؟ يا معنی كهكشان را نمی داند؟
در ادامه در سوره اعراف ايه ٣٨ امده:
او آسمانها و زمين را در ٦ روز خلق كرد.
و در سوره بقره آیه ١١٧
گفته او آسمان و زمين را در يك لحظه و خلق كرد.
✍الجواب، الجواب
❇️ پاسخ تفصیلی
خداوند در آیه ۵۴ سوره اعراف می فرماید:
🔰إنَّ رَبَّکمُ ٱللهُ ٱلَّذِی خَلقَ ٱلسَُمَوٰاتِ و ٱلأرضَ فِی سِتَّةِ أیَُامٍ ...
همانا پروردگار شما خداوندی است که آسمانها و زمین را در شش روز(دوران) آفرید.
نکته ها
۱-«یوم»؛غیر از «نهار» است. «نهار»، به معنی روز در برابر شب است، ولی«یوم»، گاهی به معنای روز و گاهی به معنای شبانه روز و گاهی هم به معنای روزگار و #دوره گفته شده است و در این آیه، معنای اخیر مراد است(۱).
۲- در روایات و سخنان پیشوایان دینی نیز کلمه«یوم»، به معنی دوران طولانی آمده است، چنانکه امیرمؤمنان علی(ع) در نهجالبلاغه می فرماید: ألدَّهرُ یَومانِ یَومٌ لَک و یومٌ علیک: دنیا برای تو دو روز است، روزی به سود تو و روزی به زیان تو. در تفسیر برهان در ذیل همین آیه از تفسیر علی بن ابراهیم قمی نیز می خوانیم که امام فرمود: فِی سِتَّةِ أیَّامٍ یعنی فِی سِتَّةِ أوقاتٍ: شش روز یعنی شش وقت و دوران(۲).
اکنون برای آگاهی بیشتر به سراغ آیات سوره فصلت می رویم:
🔰(۹)قُل أإنّٕکم لَتَکفرونَ بالَّذِی خَلَقَٱلأرضَفِی یومینِ وَ تجعلونَ لهُ أندٰاداً.
بگو: آیا شما به کسی که زمین را در دو روز آفریده است کفر می ورزید و برای او همتایانی قرار می دهید؟! او پرورگار جهانیان است.
(۱۰) و جعلَ فیها رواسی مِن فوقها و بارکَفیها و قدَّرَفیها أقوٰاتَها فِی أربَعَةِ أیَّامٍ سَوَآءً لِلسَّآئِلِین
او در زمین کوههایی را بر فرازش قرار داد و در آن برکاتی نهاد و در چهار روز رزق و روزی اهل زمین را مقدّر کرد که برای تمام نیازمندان کافی است.
فقضاهنَّ سبعَ سَمَواتٍ فِی یَومین و أوحَیٰ فِی کلِّ سَمَآءٍ أمرَهَا...
در این هنگام آنها را (که به صورت دود بود) به صورت هفت آسمان در دو روز آفرید و در هر آسمانی امرش را وحی کرد.
نکته
چگونه در آیات فوق، آفرینش زمین را در دو روز، و کوهها و برکات و ارزاق را در چهار روز و آفرینش آسمانها را نیز در دو روز ذکر کرده, که مجموعا هشت روز می شود؟ در حالی که در آیات فراوانی از قرآن کریم، آفرینش آسمانها و زمین مجموعا در شش روز، یا به تعبیر دیگر،در شش دوران بیان شده است؟
مفسران در پاسخ به این سؤال دو راه را انتخاب کرده اند:
راه اول، که مشهور و معروف است این که: آنجا که می گوید:«أربعةِ أیَّامٍ(چهار روز)», منظور،تتمه چهار روز است، به این ترتیب در دو روز اول از این چهار روز زمین آفریده شد، و در دو روز بعد، سایر خصوصیات زمین، به اضافه آفرینش آسمانها در دو روز، مجموعا شش روز(شش دوران) می شود.
نظیر این تعبیر در زبان عرب و در زبان فارسی نیز وجود دارد که فی المثل گفته می شود: از اینجا تا مکه ده روز طول می کشد و تا مدینه پانزده روز، یعنی پنج روز فاصله مکه و مدینه است و ده روز فاصله اینجا تا مکّه(۳).
راه دوم: «اربعة أیَّام» در آیه استشهادی در باره فصول چهارگانه سال و تفدیر و تامین ارزاق است؛ یعنی هریک از فصل ها عهده دار بخشی از روزی های بندگان است، پس به آیات خلقت آسمان و زمین در شش روز هیچ ربطی ندارد(۴).
📚۱- استاد محسن قرائتی،تفسیر نور، ج ۱,ص۴۱۹.
۲- تفسیر نمونه، ج۶, ص ۲۰۱.
۳- همان، ج ۲۰, ص۲۴۵-۲۴۴.
۴- تسنیم، ج۲۹, ص ۹۷ به نقل از المیزان، ج ۱۷, ص ۳۶۳-۳۶۴.
@mohammadjavad_karimi
پاسخ به هفت سؤال منتسب به علی دشتی(قسمت دهم)
تتمه سؤال هفتم
🔶در ادامه در سوره اعراف ايه ٣٨ امده:
او آسمانها و زمين را در ٦ روز خلق كرد.
و در سوره بقره آیه ١١٧
گفته او آسمان و زمين را در يك لحظه و خلق كرد.
❇️الجواب، الجواب👇
تدریجی بودن فرآیند خلقت از جمله خلقت آسمانها و زمین منافات و مغایرتی با مفهوم و مدلول آیه ۱۱۷ سوره بقره ندارد آنجا که می فرماید:
بَدیِعُ السَُمواتِ والارضِ و إذَا قضیٰ أمراً فإنَُمٰا یَقولُ لَهُ کن فیَکون
هستی بخش آسمانها و زمین اوست، و هنگامی که فرمان وجود چیزی را صادر کند، می گوید: موجود باش! و آن فورا موجود می شود.
اولا: منظور از جمله«کن فیکون», این نیست که هرچه خدا اراده کند، در همان لحظه موجود می شود، بلکه منظور این است هنگامی که اراده او به وجود چیزی تعلق می گیرد،خواه بزرگ باشد یا کوچک، پیچیده باشد، یا ساده، به اندازه یک اتم باشد یا به اندازه مجموع آسمانها و زمین، بدون نیاز به هیچ علت دیگری تحقق می یابد و میان اراده او و پیدایش آن موجود حتی یک لحظه نیز فاصله نخواهد بود.
اشتباه نشود منظور این نیست که هرچه خدا اراده کند در همان لحظه موجود می شود! بلکه منظور این است که هرطور اراده کند، همان طور می شود.
مثلاً اگر اراده کند آسمانها و زمین در شش دوران به وجود آیند، مسلماً بی کم و کاست در همین مدت موجود خواهند شد، و اگر اراده کند در یک لحظه موجود شوند، همه در یک لحظه موجود خواهند شد؛ این تابع آن است که او چگونه اراده کند و چگونه مصلحت باشد(۱).
ثانیا: خلقت دفعی آسمانها و زمین از ناحیه خدا امتناعی ندارد، مشکل به ظرف عالم مادی جهان ما بر می گردد که قابلیت ایجاد دفعی را ندارد. مثل حرکت که - با توجه به ماهیت تدریجی آن- نمی تواند آناً و دفعتاً محقق شود،بلکه شیئاً فشیئاً تحقق می یابد؛ به عبارت دیگر مشکل نه از ناحیه فاعل بلکه از ناحیه قابل است. زمان بندی از خصوصیات ماده و عالم مادی است و گرنه «کار خدا زمانمند نیست؛ یعنی منسلخ از زمان است. «إنَُمَا أمرُهُ إذَا أرٕادَشیئاّ أن یَقُولَ لَهُ کن فیَکونَ»(سوره یس، آیه ۸۲)؛ « و ما أمرنا إلَّا واحدة»(سوره قمر،آیه ۵۹). ذات اقدس الهی، منزُه از زمان و مکان است؛ امّا گیرنده فیض او، اگر زندگی اش در محدوده ی زمان و مکان باشد، زمان پذیر است؛ خواه فیض الهی را دفعی دریافت کند یا تدریجی؛ مثلا تقسیم آیات قرآن کریم به مکّی و مدنی، قبل از هجرت و بعد از آن، بر پایه گیرنده وحی است، وگرنه گوینده ی آن، زمان و مکان و صبح و شام ندارد: لیس عند ربّک صباح و لامساء. پس همانگونه که امر او منزّه از زمان و مکان است، فعل او نیز[منزّه از زمان و مکان است]؛ لیکن گیرنده ی فیض و متعلَّق فعل خدا، هم می تواند موجودی مادی در حصار زمان و مکان باشد و هم مخلوقی مجرّد نظیر ملائکه, که برتر از زمان ومکان اند، بنابراین کار خدا زمانی نیست؛ امّا کاری را که در محدوده زمان و مکان است، می توان به او اسناد داد(۲).والحمدلله رب العالمین.
قم المقدسة،محمدجوادکریمی
۱۴۰۰/۱۰/۲ هجری شمسی
📚۱- تفسیر نمونه، ج ۱,ص۴۱۹.
۲- آیت الله جوادی آملی، تسنیم، ج ۲۹,ص۱۰۹-۱۰۸.
@mohammadjavad_karimi
⭕️ تحلیل استاد علوم سیاسی دانشگاه لندن در باره پیام رزمایش ایران به رژیم صهیونیستی
🔸 استاد علوم سیاسی دانشگاه لندن با ارایه تحلیلی، پیام رزمایش ایران به رژیم صهیونیستی را اینگونه توصیف کرد که در صورت حمله با پاسخی دردناک مواجه خواهند شد.
🔹 "سعد ناجی" استاد علوم سیاسی دانشگاه لندن در گفتگویی در پاسخ به این سوال که پیام جمهوری اسلامی ایران در شلیک 16 موشک بالستیک در رزمایش اخیر پیامبر اعظم(ص) ۱۷ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به رژیم صهیونیستی و مذاکره کنندگان وین چیست؟ خاطرنشان کرد: "معتقدم اولین پیام خطاب به اسراییل و نه خطاب به مذاکرهکنندگان است. پیام ایران به اسرائیل این بود در صورت حمله با پاسخی دردناک مواجه خواهید شد."
🔸 وی گفت: "دومین پیام، خطاب به کشورهای مذاکره کننده است مبنی بر این که تاخیر و وقتکشی و اشاره به تحریمهای جدید دیگر کافی است. چرا که در نهایت تنها راهکار، رسیدن به یک توافق است و آن هم از طریق بازگشت همهی طرفها به توافق هستهای صورت میگیرد."
🔹 استاد علوم سیاسی دانشگاه لندن افزود: "معتقدم که ایران در منطقه موفقیتهای بزرگی به دست آورده و توانسته است اسراییل را با دیواری از موشکها احاطه کند."
🔸 وی با انتقاد از هیاهوی صورت گرفته علیه ایران گفت: "چرا می گوییم اقدامات ایران برای منطقه مخرب است، اما نمیگوییم که اسراییل در طول 40 سال گذشته از زمان اشغال کرانه باختری و صحرای سینا تا کنون به صورت روزانه اقدامات مخرب در منطقه انجام داده، فلسطینیها را کشته و آواراه کرده... این اقدامات اسراییل مخرب نیست؟"
🔹 سعد ناجی استاد علوم سیاسی دانشگاه لندن در باره واکنش انگلیس به رزمایش ایران نیز خاطرنشان کرد: "انگلیس رزمایش موشکی ایران را محکوم کرد چون تبدیل به بوق تبلیغاتی آمریکا شده است... انگلیس کشوری است که فقط گفتههای آمریکا را تکرار میکند..."
🇮🇷بدون مرز
✅ جرعه ای از کوثر معرفت علوی(۳)
✍ محمد جواد کریمی
♨️ خشم پسندیده
...والجهاد منها عَلَیٰ أربعِ شُعَبٍ: علی ٱلأمرِ بالمعروف، و النَُهی عن المنکر، وٱلصِّدقِ فی ٱلمواطن، و شَنآنِ ٱلفاسقین: فمن أمَرَ بالمعروف شَدَّ ظهورَٱلمؤمنین، و مَن نَهیٰ عن المنکر أرغم أنوفَ الکافرین،و مَن صَدَقَ فی المواطنِ قَضیٰ مَا علیه، و من شَنِیءَ ٱلفاسقین و غضب للهِ، غضبَ اللهُ له وأرضاه یومَ القیامة.
🔸جهاد بر چهار پایه استوار است: امر به معروف، نهی از منکر، راستگویی در هر حال، و دشمنی با فاسقان. پس هرکس به معروف امر کرد، پشتوانه مؤمنین است، و آن کس که از زشتی ها نهی کرد، بینی منافقان را به خاک مالید، و آن کس که در میدان نبرد صادقانه پایداری کند حقی را که بر گردن او بود ادا کرده است، و کسی که با فاسقان دشمنی کند و برای خدا خشم گیرد، خدا هم برای او خشم آورد و روز قیامت او را خشنود سازد.
🔸خشم در هر شرایطی ناپسند نیست. همان گونه که #خشم از روی هوا و هوس، #ناپسند و مذموم است،اگر #خشم بجا و برای خدا باشد،#پسندیده و ممدوح خواهد بود.
📚 نهجالبلاغه، حکمت ۳۱, ترجمه محمد دشتی، ص ۶۳۰ و ۶۳۱.
@mohammadjavad_karimi