eitaa logo
محمدجواد کریمی
88 دنبال‌کننده
265 عکس
249 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌹روایت متفاوت نخست وزیر سابق عراق از شب شهادت سردار سلیمانی(قسمت اول) فارس : عادل عبدالمهدی با اشاره به جانبداری شهید سلیمانی از حق و حضور وی در جلساتی که با مسئوان ایرانی داشته است، درباره شب ترور گفت: بامداد همان روز قرار بود رأس ساعت هشت و نیم صبح و طبق هماهنگی سفارت ایران در بغداد، میزبان شهید حاج قاسم باشم تا صبحانه بخوریم و موضوعات مختلفی را بررسی کنیم. عبدالمهدی در مصاحبه ای گفت: «رابطه من با شهید حاج قاسم سلیمانی به سال دو هزار میلادی برمی‌گردد؛ زمانی که حاج قاسم به دفتر آیت الله شهید محمد باقر حکیم می‌آمد و با ما جلسات متعددی جهت بررسی تحولات عراق و منطقه برگزار می‌کرد. آنجا بود که رابطه شخصی من با شهید قاسم سلیمانی مستحکم‌تر شد؛ به ویژه در مورد مسائل بزرگ و مهم منطقه. این رابطه تا بعد از سرنگونی رژیم صدام و تا مدت کوتاهی قبل از شهادت ادامه داشت». وی ادامه داد: «شهید دوراندیش بود و همیشه راهبردی به مسائل می نگریست و همواره نکات مثبت و منفی هر تحولی را که مطرح می‌شد، بیان می‌کرد... در تهران که بودم با وی ساعتها کوهنوردی می‌کردم و در همان فضا، درباره مسائل سیاسی عراق نیز بحث می‌کردیم... از همان سال ۲۰۰۳ تا مرحله نفوذ داعش، همیشه حامی عراق بود و در هر مذاکره ای که بین ما و جمهوری اسلامی انجام می‌گرفت ، مشورت او مهم بود». ♨️جزئیات شب ترور حاج قاسم سلیمانی عبدالمهدی با اشاره به جانبداری شهید سلیمانی از حق و حضور وی در جلساتی که با مسئوان ایرانی داشته است، درباره شب ترور گفت: بامداد همان روز قرار بود رأس ساعت هشت و نیم صبح و طبق هماهنگی سفارت جمهوری اسلامی ایران در بغداد، میزبان شهید حاج قاسم باشم تا هم صبحانه بخوریم و هم موضوعات مختلفی را بررسی کنیم». نخست وزیر پیشین عراق ادامه داد: «نیمه شب مشغول تدوین برخی نکات مهم برای مطرح شدن آن در جلسه صبح بودم که به یکباره و سراسیمه مدیر دفترم آمد و گفت : رئیس کل اطلاعات عراق، مصطفی الکاظمی که نخست وزیر کنونی است به من خبر داد انفجاری مهیب در فرودگاه بغداد رخ داده و هنوز از ماهیت ان اطلاعی ندارند. من نگران شدم . هرچند که نمی‌دانستم حاج قاسم از کدام مرز زمینی یا هوائی قرار است به بغداد بیاید. اما دلشوره داشتم به خصوص اینکه فهمیدم لحظاتی قبل از انفجار یک هواپیما از دمشق وارد بغداد شده است». عبدالمهدی با اشاره به تماس وی در آن شب با سفارت ایران در عراق و بی‌اطلاعی مسئولان آن، گفت: «به محل کارم رفتم و تحولات فرودگاه بغداد را لحظه به لحظه پیگیر شدم . تصاویر یکی پس از دیگری منتشر می‌شد. تا به یکباره تصویر دست شهید و انگشتر او را دیدم و تازه فهمیدم که حاج قاسم و ابو مهدی المهندس را هدف قرار داده بودند. من آن دست و ان انگشتر را به خوبی می‌شناختم . واقعا لحظه دشواری بود. مصطفی الکاظمی و اعضای سفارت ایران فورا خودشان را به نخست وزیری رساند و جلسه‌ای فوق العاده تشکیل دادیم تا پیامدهای این ترور را بررسی کنیم. تا صبح بیدار بودم و آمریکائیها راس ساعت شش صبح به وقت بغداد اعلام کردند که خودشان عامل این ترور بودند». ⭕️به شهادت رساندن حاج قاسم و ابومهدی، یک جنایت واقعی است وی با بیان اینکه از فرط عصبانیت و ناراحتی هرگونه تماس با آمریکائیها را قطع می‌کرد، تأکید کرد: «کاخ سفید ، وزارت امور خارجه و حتی وزارت دفاع آمریکا تلاش کردند با من صحبت کنند، اما من نپذیرفتم؛ چون خنجر از پشت زدن آنها را تحمل نمی‌کردم... لذا هنگامی که رئیس جمهور امریکا رسما می‌گوید که دو شخصیت بزرگ نظامی ایرانی و عراقی را هدف قرار داده است، این واقعا یک جنایت است». نخست وزیر پیشین عراق با تأکید بر اینکه با جواب دادن به تلفنهای آمریکاییها در این جنایت شریک شود، در ادامه تصریح کرد: «به شورای امنیت شکایت کردیم و با طرف ایرانی چندین کارگروه ویژه تشکیل دادیم. این جنایت قابل پوشش نیست؛ بخصوص اینکه طرف قاتل، خودش و در عالی‌ترین سطح آمریکا به این ترور اعتراف کرده است. اقدام آنها یک جنایت بود . الان هم گاهی از جو بایدن می‌شنویم که آنها با اقدام ترامپ مخالف بودند، ولی چون ترور یک اقدام دولتی از سوی آمریکا بود، لذا آنها نمی‌توانند اعتراض بکنند. ما باید واقعیتها را آن گونه که هست بیان کنیم . جنایت انها یک جنایت واقعی بود»
روایت متفاوت نخست وزیر وقت عراق ... (قسمت دوم) ♨️قضیه ترور فرماندهان پیروزی، فراموش نشده است عادل عبدالمهدی با اشاره به اینکه هیچ کس نباید تصور کند که عراقی ها قضیه ترور شهید سلیمانی و ابومهدی المنهدس را فراموش کرده اند،گفت:«این قضیه فراموش شدنی نیست، اما در برخی مقاطع، شرایط در عراق پیچیده است و این ممکن است روند تکمیل تحقیقات را کند بکند، اما آنرا متوقف نخواهد کرد... دولت عراق در پیگیری این پرونده ترور مجدانه عمل می کند و کسی تصور نکندعراقی ها اصراری به پیگیری این پرونده ندارند.اما نوع روابط عراق با آمریکا و ایران ، تاثیراتی بر روند سرعت تحقیقات می‌کند، ولی واقعیت‌ها را منکر نخواهد شد. بخصوص اینکه عامل ترور خودش به ترور اعتراف کرده است». وی در پاسخ به این پرسش که مراسم تشیع حاج قاسم را چطور دیده بود، تأکید کرد: «ما خودمان را برای برگزاری مراسم تشیع رسمی آماده کرده بودیم و و اقعا هم مراسم تشیع رسمی برگزار شد، اما آنچه که پیش بینی نمی‌کردیم، حضور میلیونی مردم بود. حضور مردمی به حدی بود که بر مراسم رسمی ما سرپوش گذاشت. به صراحت بگویم در تاریخ عراق چنین تشیع بزرگی ندیده‌ایم . شاید فقط در ایران و در مراسم تشیع امام خمینی رضوان الله تعالی علیه چنین تشیع بزرگی رخ داده بود. این تشیع بزرگ در بغداد تا نجف نشان از عمق علاقه مردم به فرماندهان پیروزی است و نشان از محبت فراموش نشدنی انها در میان مردم است. نشان از وفاداری مردم عراق به کسانی است که در سخت ترین شرایط در کنار انها ایستادند تا علیه داعش پیروز شوند . تاریخ آن را ثبت خواهد کرد». 🔸نقش حاج قاسم در حمایت از بغداد و کربلا و نجف این مقام عراقی درباره اینکه آیا خاطره‌ای از شهید حاج قاسم سلیمانی در جنگ با داعش دارد، گفت: بله بسیار .. یکی از این خاطرات به شهر تلعفر مربوط می‌شود؛ زمانی که هنوز تلعفر توسط داعش سقوط نکرده بود . ما نیازمند کمک فوری بودیم . به اربیل رفتیم و با مسعود بارزانی دیدار کردیم تا با هماهنگی پیشمرگ ها به تلعفر برسیم . قبل از سفر، حاج قاسم با من تماس گرفت و گفت منتظر من باشید تا من هم به شما ملحق شوم و همین طور هم شد و با هم به تلعفر رفتیم اما دیگر دیر شده بود و شهر به‌دست داعش افتاده بود و هواپیمای ما آخرین وسیله بود که شهر را ترک می‌کرد و حاج قاسم در ان شرایط سخت ازارائه هرگونه کمک دریغ نکرد». عبدالمهدی ادامه داد: طرح راهبردی حاج قاسم در حفاظت از بغداد و کربلا و نجف بر کسی پوشیده نیست. ایشان هم طرح حفاظت از بغداد را ریختند و عملی کردند و هم طرح حفاظت از کربلا و نجف و بعد از آن طرح حمله به داعش در سه استان الانبار و صلاح الدین و دیاله را پیاده کردند». وی در پاسخ به این پرسش که رابطه شهید سلیمانی با کردها ، اهل سنت و اقلیتها را چگونه می‌دیدید، خاطر نشان کرد: «او رابطه بسیار خوبی با کُردها ، اهل سنت و همه گروه ها داشت. شاید بسیاری از افراد ندانند، اما وقتی در عراق ما نیاز به حل اختلاف با گروهی داشتیم، همواره از حاج قاسم و ابو مهدی المهندس کمک می‌خواستیم تا میانجیگری کنند. این نشانه مقبولیت این چهره‌ها در میان مردم عراق بود. آنها همیشه عامل حل بحران بودند». 🔸شهید سلیمانی، یک نماد مقدس برای مسائل بزرگ است نخست وزیر پیشین عراق در پایان سخنان خود گفت: «آنچه که شهید قاسم سلیمانی به مسائل عادلانه جهان اسلام بویژه ملت فلسطین و سوریه تقدیم کرده است در واقع قطره‌ای از یک دریا است که نمی‌توان در قالب چند جمله یا دیدار به آن اشاره کنم. بررسی زندگینامه شهید نیازمند زمان زیادی است تا کامل ثبت شود. او یک نماد مقدس برای مسائل بزرگ و عادلانه بود. در شخصیت حاج قاسم سلیمانی یک سمبل و یک پیشگام برای نسل‌های آینده می بینیم که بر اساس آموزه‌های او تربیت می‌شوند.آموزه هایی از شخصیت انسان مسلمان ، فداکار ، مجاهد و میانه رو. او در مقابل دشمنان سختگیر بود برای همین او را هدف قرار دادند . پیش بینی می‌کردند با هدف قرار دادن او ، قضیه‌اش را پایان خواهند داد ولی در حقیقت آنها قضیه او را شکوفاتر کردند و قدرتی که در وی بود را قوی تر کردند .شهیدسلیمانی خودش آرزوی شهادت می‌کرد و به این آرزویش رسید». ❇️عاش عزیزا و مات سعیدا سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز مرده آن است که نامش به نکویی نبرند. @mohammadjavad_karimi
21.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 نماهنگ «شکوه فتح» با صدای عبدالرضا هلالی و حسین خیرالدین ▫️تقدیم به ساحت مقدس سپهبد شهید حاج‌قاسم سلیمانی و همۀ سربازان ایران اسلامی [ :] @mohammadjavad_karimi
السلام علیک یا فاطمة الزهراء یا بنت رسول الله اسرار سینه ای کز معرفت گنجینه اسرار بود کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود طور سینای تجلّی مشعلی از نور بود سینه‌ی سینای عصمت مشتعل از نار بود آنکه کردی ماه تابان پیش او پهلو تهی از کجا پهلوی او را تاب آن آزار بود گردش گردون دون بین کز جفای سامری نقطه پرگار وحدت، مرکز مسمار بود نالۀ بانو زد اندر خرمن هستی شرر گویی اندر طور غم چون نخل آتشبار بود صورتی نیلی شد از سیلی که چون سیل سیاه روی گیتی زین مصیبت تا قیامت تار بود شهریاری شد به بند بنده ای از بندگان آنکه جبریل امینش بندۀ دربار بود از قفای شاه، بانو؛ با نوایی جان گداز تا توانایی به تن، تا قوّت رفتار بود گرچه بازو، خسته شد وز کار دستش بسته شد لیک پای همتش بر گنبد دوّار بود . . . آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی سه شنبه غره جمادی الثانیه ۱۴۴۳ قمری برابر با ۱۴۰۰/۱/۱۴ @mohammadjavad_karimi
بسم الله الرحمن الرحیم 🔵چرا امیرالمؤمنین علی(ع) حضرت زهرا(س) را «رهینة» نامیده است؟ اُخِذَت الرَّهینة «رهینة» مال ارزشمندی است که بدهکار آن را در نزد طلبکار می‌گذارد تا اگر از پرداخت بدهی‌اش سرباز زد، طلبکار بتواند از طریق آن مال، طلب خود را به دست بیاورد. غرض اصلی رهن، استیثاق است. یعنی طلبکار با در اختیار گرفتن آن مال ارزشمند (الرهینة) می‌خواهد اطمینان خاطر داشته باشد و درباره طلبکاری خودش هیچ نگرانی نداشته باشد. ➕در واقع وقتی روزگار مهمترین انیس علی(ع)-پیامبر-خدا(ص)- را از او گرفت، فاطمه مانند رهینه‌ای بود که حضورش در نزد علی باعث آرامش علی می‌شد آنگونه که حضور رهن در نزد مرتهن موجب آرامش مرتهن می‌شود. (ابن ابی الحدید) ⁉️حالا این سوال به وجود می‌آید که مگر فاطمه چه خصوصیتی داشت که این چنین می‌توانست جای پیامبر را برای علی پر کند؟ بخاری، ترمذی، ابوداود و نسائی از عایشه روایت کرده‌اند که شبیه‌ترین فرد به پیامبر در هیمنه، خضوع، وقار، خوش‌سیرتی و خوش‌صورتی فاطمه س بود. ❓چرا «أُخِذَت» به صورت فعل مجهول به کار رفته است؟ امیرالمؤمنین علیه السلام با این فعل مجهول اولا می‌خواهد نشان بدهد که رهینه را خودش به اختیار خودش پس نداده بلکه دیگران رهینه‌ی علی(ع) را از او گرفته‌اند. ثانیا نمی‌خواهد کسانی را که رهینه را از علی گرفتند، نام ببرد! () پ ن: عَنْ عَائِشَةَ أَنَّهَا قَالَتْ: (مَا رَأَيْتُ أَحَدًا أَشْبَهَ سَمْتًا وَدَلًّا وَهَدْيًا بِرَسُولِ اللهِ - صلى الله عليه وسلم - مِنْ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلَامُ. البلاغه 194 @mohammadjavad_karimi
به مناسبت ایّام فاطمیه 💠 مقام حضرت زهراء سلام الله علیها ألسَّلامُ عَلَیکِ أیَّتُهَاٱلمَحَدَّثَةُ ٱلعَلِیمَةُ ▫️ وجود مبارك صدیقه كبری (سلام الله علیها) یك سلسله مقاماتی دارد كه واقعاً مقدور ما نیست كه بفهمیم. مرحوم كلینی (رضوان الله علیه) در همان جلد اول كافی نقل می ‌كند كه بعد از رحلت وجود مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در این مدت جبرئیل می ‌آمد آن را بیان می ‌كرد، حوادث آینده را تشریح می‌كرد و بازگو می ‌كرد و صدیقه كبری (سلام الله علیها) اینها را می ‌شنید، بعد به حضرت امیر (سلام الله علیه) املا می ‌كرد و علی ‌بن ‌ابی ‌طالب (سلام الله علیه) آنها را یادداشت می ‌كرد، ‌شد . ▫️ اگر خدا به حضرت ابراهیم یا برخی انبیای دیگر صُحف داد، به وجود مبارك صدیقه كبرا هم صحیفه عطا كرده است؛ منتها شریعت نیست، اخبار غیبی هست، علوم و معارف الهی هست و مانند آن، آنها واقع مقدور ما نیست كه جبرئیل می ‌آید یعنی چه، چگونه تنزّل می ‌كند، این چه وحی ‌ای است كه بر غیر نبی می‌ آید، چه وحی ‌ای است كه بر غیر امام می ‌آید، این چه وحی ‌ای است كه بر بر می ‌آید! ▫️ وجود مبارك حضرت فاطمه (سلام الله علیها) است، برای اینكه اگر پیغمبر حجّت است نه برای اینكه پیغمبر است، برای این است كه معصوم است و اگر امام حجّت است، نه برای اینکه امام است، برای این است كه معصوم است؛ اگر كسی معصوم بود، قول و فعل و تقریر او می ‌شود حجّت. حالا امامت یك مقام برتر است، نبوّت یك مقام برتر است، ولی حجیت قول، دائر مدار عصمت است؛ یعنی این معصوم است هیچ چیزی نمی ‌گوید مگر به دستور خدا، خب چنین كسی فعل او و قول او و تقریر او می‌ شود حجّت. ▫️ اگر ما روایتی را از صدیقه كبری(سلام الله علیها) داشته باشیم، بدون تردید طبق آن فتوا می‌ دهیم؛ برای اینكه معصوم جز حق نمی‌ گوید. قول امام حجّت است للعصمة، قول پیامبر حجّت است للعصمة و هم حجّت است للعصمة. شما می‌ بینید وجود مبارك حضرت امیر به قول حضرت زهرا استدلال می ‌كند، می ‌گوید فاطمه این ‌چنین گفته است، گاهی هم ائمه (علیهم السلام) فرمایش آن حضرت را نقل می ‌كردند. آیت_الله جوادی آملی 📚 درس اخلاق تاریخ: 1392/01/22 @mohammadjavad_karimi
✅ تبیین حکمت احکام اسلام در بخشی از خطبه حضرت زهراء(س) در مسجد مدینه آثار ایمان و احکام الهی 🟡«فَجَعَلَ اللّهُ الإيمانَ تَطْهيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ»؛ «خداوند ايمان را برای پاكی شما از شرك قرار داد». يعنی اثر ايمان پاك شدن دل ها از كثافات است. به عبارت ديگر ايمان نور، و شرك ظلمت است. 🟢« وَالصّلاةَ تَنْزيهاً لَكُمْ عَنِ الْكِبْرِ»؛ «و نماز شما را از كبر منزّه می كند»، چرا؟ چون سراسر نماز كُرنش است. ابتدای نماز می گويی اللّه اكبر. يعنی او بزرگ است و همه كوچكند و خودت كوچكتر از همه. ركوع و سجده و همۀ اعمال و گفتار نماز، حاكی از اقرار به نقص و كوچكی انسان در مقابل عظمت خداوند است. 🟢«وَالزَّكاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفسِ وَ نِماءً فِی الرِّزْقِ»؛ «و زكات را قرار داد تا نفس از آلودگی پاك شود و روزی وسعت يابد». در اين بحث آنچه زيباست با هم بودن اين دو معناست. يعنی تعلّق به مال دنيا نداشته باش، امّا نه اينكه اصلاً مال دنيا نداشته باشی بلكه تعلّق نداشته باش، لذا از طرفی زكات می دهی از طرف ديگر وسعت در رزق می يابی. 🔶«وَالصِّيامَ تَثْبِيتاً لِلإِخْلاصِ»؛ «و روزه را برای تثبيت اخلاص قرار داد». در ميان جميع اعمالی كه انسان برای خدا و قربة الی اللّه انجام می دهد يك عمل عبادی وجود دارد كه انسان می تواند آن را مخلصاً لِلّه، يعنی فقط برای خدا انجام دهد و هيچكس هم نفهمد و آن عمل روزه است. اعمال ديگر هر يك نشانه و اثر ظاهری دارند كه ديگران از آن باخبر می شوند امّا روزه را فقط آدمی می داند و خدا، مگر اينكه خود انسان بخواهد به ديگران بگويد كه آن بحث ديگری است. پس اثر اين عمل يعنی روزه همانا تثبيت اخلاص است. 🕋«وَالْحَجَّ تَشْييداً لِلدِّينِ» ؛ «و حج را برای رفعت دين قرار داد». حج از نظر باطن، ترك علائق و كوچ كردن انسان است و از نظر ظاهر همان اجتماع عظيم است كه آيين يكتاپرستی و توحيدی را تقويت می كند. ❇️«وَالْعَدْلَ تَنْسيفاً لِلْقُلُوبِ» ؛ «و عدالت را قرار داد برای اينكه دلها به هم وابسته و با هم هماهنگ شود». ❇️«وَ طاعَتَنا نِظاماً لِلْمِلَّةِ»؛ «و اطاعت ما اهل بیت را واجب كرد زيرا موجب نظم شريعت و ملّت می شود» چون همه بر محور يك امام جمع می شوند و اجتماع می كنند. 🔸«وَ إمامَتَنا أماناً مِنَ الْفُرْقَةِ»؛ «و امامت ما را محوری برای جلوگيری از تفرقه قرار داد». هر جماعتی اگر يك محور نداشته باشد كه همه دور آن محور حركت كنند بتدريج دچار چند دستگی و تفرقه و بالاخره نابودی می شود. پس امامت را واجب كرد تا هر كسی مدعی رهبری نشود و ملوك الطوايفی كه موجب از بين رفتن دين است به وجود نيايد. 💢«وَالْجِهادَ عِزّاً لِلإسْلامِ وَ ذُلّاً لِأهْلِ الْكُفْرِ وَ النِّفاقِ» ؛ «و جهاد را واجب قرار داد برای عزّت اسلام و ذلّت اهل كفر و نفاق». 🔸«وَالصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَی اسْتيجابِ الْأجْرِ»؛ «و بردباری را برای استحقاق پاداش قرار داد. شايد منظور پايداری در جهاد باشد». 🔸«وَالْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعامَّةِ»؛ «و امر به معروف را برای مصلحت اجتماعی تعيين كرد تا جامعه به فساد كشيده نشود». 🔸«وَ بِرَّالْوالِدَيْنِ وِقايَةً مِنَ السَّخَطِ»؛ «و نيكی به پدر و مادر را واجب كرد برای مصونيّت آدمی از غضب الهی». 🔸«وَ صِلَةَالْأرْحامِ مِنْساةً فِی الْعُمْرِ وَ مِنْماةً لِلْعَدَدِ»؛ «و صله رحم را قرار داد كه موجب طولانی شدن عمر و وسيله ای برای تكثير است». @mohammadjavad_karimi
محمدجواد کریمی
به فضل الهی در پاسخ به سوالات فوق، جواب هر سؤال را به ترتیب به محضر اعضای محترم کانال و طالبان حقیقت تقدیم خواهد گردید.ان شاء الله تعالی
محمدجواد کریمی
پاسخ به سؤالات هشتگانه(۱) 👈سؤال اول: حضرت علی فاتح خیبر، یکی از باغیرت ترین یاران پیامبر، چرا همسر عزادارش- که حامله هم بوده- را می فرستد تا در را روی دشمنان عصبانی اش باز کند؟ خود شما اگر یک عده از دشمنان خطرناک تون بیاند برای اینکه شما را با خودشون ببرند،واقعا همسرتون رو می فرستید پشت در؟! ✍جواب اجمالی مطابق روایات،حضرت فاطمه در نزدیکی درب ورودی منزل نشسته بود و با دیدن عمر وهمراهانش، درب را -که باز بود- به روی آنان می بندد. همچنین با توجه به موقعیت حضرت زهرا(س) در نزد پیامبر و احترام مردم مدینه به پیامبرخدا(ص)، تصور براین بوده که مردم با دیدن ایشان شرم کنند و متعرض اهل منزل نشوند، همچنان که عده ای از مهاجمین با شنیدن صدای دختر پیامبر به عقب برگشتند. کسانی که نزدیک در بودندبه عقب جمعیت که فرمان حمله را می دادند اطلاع دادند که فاطمه(س) پشت در است، ولی آنها گفتند: «و إن کانت فیها»! این بی شرمی مهاجمان بود که حرمت اهل خانه را رعایت نکردند، در را به پهلوی حضرت زهرا فشار دادند تا راه باز شود! و امیر مؤمنان را برای بیعت نزد ابوبکر ببرند. 🌴جواب تفصیلی جای بسی سوال و تعجب فراوان است که بر اساس کدام سند به چنین نتیجه ای رسیده اند. در کدام منبع تاریخی آمده حضرت علی (ع) در خانه نشسته و هنگامی که مهاجمین پشت در قرار گرفته اند همسر خود را به پشت در فرستاده اند؟ مگر آمدن حضرت زهرا (س) پشت درب خانه منحصر به فرستادن توسط حضرت علی(ع) است؟ از کجا مشخص است که حضرت علی (ع) در خانه بوده؟ و سوال های بسیار دیگر.    🔸چرایی حضور حضرت زهرا(س) پشت در می توان برای حضور حضرت فاطمه زهرا(س) پشت در خانه، علل و وجوه دیگری را تصور کرد و با اندک توجهی می توان فهمید چنین انحصاری وجود ندارد که حضرت علی(ع) در خانه نشسته و دستور داده باشند «ای فاطمه درب را باز کن»! بلکه حداقل دو احتمال دیگر نیز مطرح است. اتفاقا برخی گزارش های تاریخی مؤید این دو احتمال است.   📌احتمال اول: حضرت زهرا(س) پشت در نیامده بلکه از ابتدا پشت درب ورودی بود. گزارش هایی بر تأیید این مطلب در منابع دیده می شود. تفسیر عیاشی به مکالمه افراد آتش به دست،  اشاره دارد و از یکی از مهاجمین گزارشی نقل می کند که به  صراحت می گوید«فلما انتهینا الی الباب فراتهم فاطمه صلوات الله علیها أَغْلَقَتِ الْبَابَ فِی وُجُوهِهِمْ، وَ هِیَ لَا تَشُکُّ أَنْ لَا یُدْخَلَ عَلَیْهَا إِلَّا بِإِذْنِهَا» هنگامی که به درب خانه رسیدیم فاطمه (س) آن ها را دید و درب را به روی آن ها بست و حضرت شک نداشت آن ها داخل خانه نمی شوند مگر به اذن.(2) در کتاب سلیم بن قیس نیز بیان شده، فاطمه زهرا (س) پشت در نشسته بود که مهاجمین رسیدند(3)   📌احتمال دوم: بر فرض که حضرت زهرا (س) جلو درب خانه نبوده و از داخل اتاقها به پشت درب آمدند باز هم نمی توان آمدن ایشان را منحصر به دستور حضرت علی (ع) کرد، چه بسا حضرت علی(ع) در یکی از اتاق های دور از درب ورودی بوده و حضرت زهرا (س) که صدای مهاجمین را شنید به پشت درب آمدند تا آن ها را از عمل خود باز دارند. برخی تصور می کنند خانه حضرت زهرا (س) همان یک حجره کنار مسجد بوده و با این تصور اشتباه خیال دیگری در ذهنشان پدید می آید که از درب خانه تا آخر حجره چند متری بیشتر نیست؛ اگر دق البابی شود همه اعضای خانه فورا خواهند شنید! در صورتیکه تصور اولشان اشتباه است؛ چون محل زندگی اصلی حضرت علی (ع) و حضرت زهرا (س) خانه ای بود متعلق به "حارثه بن نعمان انصاری" که خانه ای نسبتا بزرگ بود او خانه خود را در اختیار این دو بزرگوار قرار داد تا به خانه حضرت رسول خدا(صلی الله علیه و اله) نزدیک باشند.(4) و از آنجا که وی شخصتی متمکن و صاحب ثروتی بود بدیهی است خانه، خانه بزرگی بوده و دارای چند اتاق و... لذا ممکن است حضرت زهرا(س) نزدیک درب ورودی بوده و صدای مهاجمین را شنیده اما حضرت علی (ع) داخل اتاق ها بوده و صدای دق الباب را نشینیده است.    اگر کسی بپرسد در صورت صحت این دو احتمال چرا حضرت زهرا (س) به حضرت علی(ع) خبر نداده و خود برای باز کردن پشت در حاضر شدند پاسخ های متفاوتی می توان داد از جمله:   ۱-حضرت فاطمه(س) برای باز کردن درب نرفتند بلکه برای صحبت کردن و منصرف کردن مهاجمین اقدام کردند؛ اتفاقا در گزارش عیاشی گذشت که حضرت تا مهاجمین را دید درب را بست، گزارش های دیگر در منابع اهل سنت نیز همین را تأیید می کند. ابن قتیبه دینوری نقل می کند، زهرا(س) پشت درب بود حاضرین به خلیفه دوم گفتند فاطمه(س) پشت درب هست، وی گفت بزنید اگر چه فاطمه هست.(ابن قتیبه دینوری،  الامامة و السیاسة، ص12.).
محمدجواد کریمی
پاسخ به سؤالات هشتگانه(۱) 👈سؤال اول: حضرت علی فاتح خیبر، یکی از باغیرت ترین یاران پیامبر، چرا همسر ع
این گزارش به خوبی مؤیّد ادعای ماست، زیرا اولا : حضرت درب را باز نکرده؛ ثانیا : برای نصیحت و منصرف کردن با آنها مشغول به صحبت شدند و این یک احتمال عقلایی بود و نیز انتظار عرفی که مهاجمین با وجود حضرت فاطمه(س) و سفارشات فراوان پیامبر(ص) نسبت به ایشان، منصرف شوندو طبق گزارش ابن قتیبه چنین هم شد. یعنی برخی برگشتند(5)البته برخی بی حیایی را به اوج رسانده و با این وجود بر خواسته خود اصرار کردند. ۲-امیرالمؤمنین علی (ع) امام و حضرت فاطمه(س) مأموم بود. در آن زمان که هیچ کس مگر چندنفر حاضر به دفاع از حضرت علی(ع) نبودند و دفاع آن چند نفر هم تاثیر چندانی بر قضیه نداشت، حضرت فاطمه(س)از موقعیت ممتاز خود که تنها یادگار رسول خدا(ص) و مورد سفارش مؤکّد ایشان بودنداقدام به دفاع از امام زمانش کرد و این تکلیفی بود که بر دوش ایشان بود و هیچ کس جز ایشان نمی توانست عهده دار آن شود. زیرا اگر سلمان، ابوذر، مقدار و عمار پشت در می رفتند دشمن ابایی از شکستن در نداشت،‌حتی اگر امیرالمؤمنین(ع) خود در پشت درب حاضر می شدند نیز مهاجمین شرمی نمی کردند؛ شاید حضور حضرت زهرا (سلام الله علیها) باعث خجالت آن ها می شد.   از آنجا که معصومین (علیهم السلام) امور جاری زندگی را با علم غیب از پیش نمی بردند بنابراین به صورت عادی فاطمه زهرا(سلام الله علیها) تصور می کرد مهاجمین احترام خانه ای را که جبرئیل با اجازه وارد شده نگاه خواهند داشت و با زور و اجبار وارد نخواهند شد. اگر احترام خانه را هم نداشته باشند لااقل خود را به ظاهر مسلمانان و ظاهرا به دستورات قرآن پایبند می دانند لذا با توجه به آیات قرآنی که ورود به خانه افراد را پس از کسب اجازه مشروع می داند(سوره نور، آیه27-28) نمی توانستند وارد شوند زیرا اگر ظاهر اسلام را هم بخواهند عمل کنند از ورود قهری به خانه صرف نظر خواهند کرد. نیز خدا در قرآن تصریح دارد که بدون اجازه وارد خانه های پیامبر(صلی الله علیه و آله) نشوید(سوره احزاب،‌ص53) اتفاقا در منابع اهل سنت آمده که پیامبر (صلی الله علیه وآله) به ابوبکر فرموده که خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) از خانه های انبیاء است(6) قطعا منظور از این فرمایش خانه حضرت نوح و حضرت ابراهیم و ...نیست بلکه خانه پدربزرگوراشان محسوب می شود لذا شکستن حرمت این خانه به دور از انتظار بود.   حضرت زهرا(سلام الله علیها) احساس تکلیف کرده و در زمانی که هیچ کس امام زمان را یاری نمی کرد با تمام توان به دفاع از امام زمانش پرداخت. در این صورت اگر فرض را بر اطلاع از شهادتشان هم بگذاریم باز کار بسیار عقلایی به نظر می رسد.   💢هجوم های متعدد نکته دیگر اینکه این اولین هجوم نبود بلکه پیش از این نیز هجوم به خانه صورت گرفته بود. در اولین هجوم متحصنین در خانه را پراکنده کرده و از اطراف حضرت علی (علیه السلام) متفرق نمودند.  این همان زمانی بود که خلیفه دوم گفت به خدا قسم خانه را به آتش می کشم مگر اینکه برای بیعت بیرون بیائید(7) زبیر بیرون آمده و شمشیر کشید و بر مهاجمین حمله کرد و گفت«یا معشر بنی عبدالمطلب، ایفعل هذا بعلی  و انتم احیا» ای طایفه بنی عبدالمطلب آیا شما زنده اید و اینگونه با علی برخورد می شود؟! در این بین پایش به سنگی بر خورده کرده و به زمین افتاد و شمشیرش را شکستند.(8)    ♨️برخی بعد از این هجوم،‌ حمله دیگری را نیز احتمال داده اند که آن نیز هنوز هجوم اصلی نبود. اما هجوم اصلی همانی است که درب خانه را آتش زده و حضرت زهرا (سلام الله علیها) در بین در و دیوار قرار داده که منجر به سقط حضرت محسن(علیه السلام) و شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) پس از مدت کوتاهی شد. از آنجا که در هجوم های پیشین مهاجمین از ارتکاب این اندازه بی شرمی خودداری کرده بودند لذا احتمال این که این مرتبه نیز منصرف شوند بسیار بالا بود.   اما بر فرض که حضرت علی (علیه السلام) همسرشان را پشت درب فرستاده و گفته باشند ای فاطمه اگر من به شخصه پشت درب قرار گیرم این افراد حیا نخواهند کرد اما اگر شما بروید احتمال حیا کردن این گروه بیشتر است و اصلا برفرض که فرستاده باشند تا حضرت زهرا (سلام الله علیها) درب را باز کند آیا این مسئله ربطی به غیرت دارد؟ کسانی که با پیش کشیدن مسئله غیرت در صدد عوام فریبی در این موضوع هستند خوب است سری به کتاب های تاریخی و گزارش های مندرج در آن بزنند. در گزارشی آمده روزی درب خانه حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) را دق الباب کردند حضرت به همسرشان ام سلمه فرمودند: درب را باز کن(9) در گزارشی بار دیگری که درب خانه دق الباب شد حضرت به عایشه دستور دادند تا درب را باز کند(10) آیا اینجا بحث غیرت نسبت به پیامبر (صلی الله علیه و اله) مطرح می شود؟ پر واضح است که چنین مطلبی را حتی نمی توان از ذهن گذراند.
محمدجواد کریمی
این گزارش به خوبی مؤیّد ادعای ماست، زیرا اولا : حضرت درب را باز نکرده؛ ثانیا : برای نصیحت و منصرف کر
 در واقع طرح مساله غیرت به نوعی فرار به جلو است تا از پاسخگویی بگریزند، در حالی که سؤال های بی پاسخ زیادی وجود دارد که با هیچ ترفندی نمی توان از زیر پاسخ به آنها گریخت. 🌹سخن پایانی: از مطالب فوق الذکر می توان نتیجه گرفت که: اولا: حضرت فاطمه زهرا(س) پشت در نیامد،بلکه پشت در بود.ایشان اولین کسی از اهل خانه بود که متوجه هجوم غاصبان ولایت شد و قصد آن حضرت بازکردن در نبود،بلکه قصد منصرف کردن آنان را داشت. ثانیا: با توجه به آیات قرآنی و سفارشات پیامبر(ص)احتمال حرمت شکنی نمی رفت و نیز هجوم های دیگری بود که در آنها چنین حرمت شکنی نشده بود! لذا احتمال عقلایی و انتظار عرفی این بود که در این مرتبه نیز چنین اقدام گستاخانه ای اتفاق نیفتد. ثالثا: حمایت از ولایت و امام زمان در آن برهه به این روش،‌ تکلیفی بود که از دست هیچ کس دیگری حتی حضرت علی(ع) بر نمی آمد و واجب تعیینی در حضرت زهرا (س) بود.   رابعا: بر فرض اینکه حضرت علی(ع) همسرش را برای باز کردن درب فرستاده باشند باز ربطی به غیرت ندارد، پیامبری که خداوند ایشان را به عنوان اسوه و الگو معرفی کردند بارها همسرانشان را برای باز کردن درب خانه فرستاند.  📚پی‌نوشت: 1. ابن قتیبه دینوری،  الامامة و السیاسة، ص12. 2. عایشی،‌ تفسیر عیاشی، ج2،‌ ص67؛‌ علامه مجلسی،‌ بحارالانوار،‌ ج28،‌ ص227 3. سلیم بن قیس، کتاب سلیم،‌ ص864. 4. ابن سعد، طبقات کبری، ج8، ص19. 5. ابن قتیبه دینوری،  الامامة و السیاسة، ص12. 6. سیوطی،‌ درالمنثور، ج6، ص 203. 7. شیخ طبرسی،  احتجاج ، ‌ج1، ‌ص80 8. طبری، تاریخ، ج2،‌ ص443 9. ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج42، ص470 10. شیخ طبرسی، احتجاج، ج1، ص292-293. ادامه دارد. @mohammadjavad_karimi