آیه 124 سوره توبه
وَإِذَا مَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ أَيُّكُمْ زَادَتْهُ هَٰذِهِ إِيمَانًا ۚ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَهُمْ يَسْتَبْشِرُونَ
آیا می دانید قرآن و وحی برای کفّار نتیجه معکوس می دهد؟!
گاهی آیات قرآن نه تنها سبب هدایت نمی شود، بلکه باعث ضلالت افراد می گردد؛ یعنی انسانهای بدطینت و کافران نه تنها از شنیدن آن بهره ای نمی برند، بلکه با شنیدن آن بر گمراهی و ضلالت آنها افزوده می شود.
این مطلب در آیاتی از قرآن مجید، از جمله در آیه ۱۲۴ و ۱۲۵ سوره توبه ذکر شده است «وَاِذا ما اُنزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ اَیُّکُمْ زادَتْهُ هذِهِ ایماناً فَامَّا الَّذینَ آمَنُوا فَزادَتْهُمْ ایماناً وَ هُمْ یَسْتَبْشِرُونَ وَ اَمَّا الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزادَتْهُمْ رِجْساً اِلی رِجْسِهِمْ وَ ماتُوا وَ هُمْ کافِرونَ».
هنگامی که سوره ای نازل می شود، منافقین به یکدیگر می گویند: آیا این سوره، ایمان شما را افزون ساخت؟! [به آنها بگو:] امّا کسانی که ایمان آورده اند، بر ایمانشان افزوده شده است و آنها [به فضل و رحمت الهی] خوشحالند و امّا آنها که در دلهایشان بیماری است، پلیدی بر پلیدیشان افزوده شده، از دنیا رفتند در حالی که کافر بودند.
1⃣ سؤال: چگونه ممکن است قرآن مجید با آیات نورانیش، سبب گمراهی بعضی شود؟
❇️پاسخ
✍آیت الله ناصر مکارم شیرازی
قرآن مجید همانند چراغی است که اگر در دست دانشمندی باشد، در پرتو نور آن به اکتشافات و اختراعات تازه ای دست می یابد و سبب پیشرفت آن می گردد، ولی اگر دزدی بدان دست یابد، سبب سنگین تر شدن جرم و گناهش می شود، زیرا دزدها با چراغ، کالای با ارزش تری را به سرقت می برند.
📌«چو دزدی با چراغ آید *** گزیده تر برد کالا»
در اینجا بر چراغ اشکالی نیست؛ چه این که استفاده از آن، بستگی به قابلیّت ها و ظرفیّت ها دارد. باران نازل می شود، زمین شیرین و مستعد، گل می رویاند؛ ولی در زمین شوره زار نه تنها گل نمی روید، بلکه خارهای آن بیشتر می گردد. در حالی که طبیعت باران برای هر دو زمین یکسان است.
«فَزادَتْهُمْ رِجْساً اِلی رِجْسِهِمْ» هر آیه ای نازل می شد با آن به مخالفت برمی خاستند و به پلیدی و دشمنی آنان افزوده می شد؛ بنابراین، تعجّبی ندارد اگر بگوییم آیات قرآن برای انسانهای گمراه، سبب گمراهی بیشتر می شود!
🔸مردم سه دسته اند:
در توضیح مطلب مذکور (گوناگونی ظرفیّت و قابلیّت ها) شایسته است به کلام امیرالمؤمنین (علیه السلام) ـ که خطاب به کمیل بیان فرموده است ـ تمسّک بجوییم؛ کمیل بن زیاد می گوید: حضرت علی (علیه السلام) روزی مرا فراخوانده، به سوی قبرستان کوفه برد. هنگامی که به صحرا رسیدیم، آن حضرت آه پر دردی کشید و فرمود: «یا کُمَیْلُ بْنَ زیاد اِنَّ هذِهِ الْقُلُوبَ اَوعِیَةٌ فَخَیْرُها اَوْعاها» دلها و روح انسانها همچون ظرف هستند بهترین قلبها، آن است که با ظرفیّت تر (دریادل) باشد.
به عنوان مثال، افراد در استفاده باران متفاوتند:
یکی به اندازه دریاچه ای از آب باران استفاده می کند؛ زیرا ظرفیّتش وسیع است. دیگری به اندازه یک استکان؛ چون بیش از این ظرفیّت ندارد و چه بسا فرد دیگر، اصلا استفاده ای نبرد؛ چون ظرف خود را وارونه قرار داده است. در این مثال، روشن است که اشکال و تبعیضی از ناحیه فیض خدا نیست، بلکه از ناحیه ظرفیتها و قابلیّتهای انسانهاست؛ سپس حضرت امیر (علیه السلام) خطاب به کمیل فرمودند: «فَاحْفَظْ عَنّی مااَقُولُ لَکَ: اَلنّاسُ ثَلاثَةٌ: فَعالِمٌ رَبَّانِیٌ وَ مُتَعَلِّمٌ عَلی سَبیل نَجاة وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ»
کمیل! آنچه برایت می گویم، به خاطر بسپار و نسبت به آن محافظت کن. مردم به سه دسته اند: [مواظب باش ببین که از کدام گروه به شمار می آیی!]
۱ـ گروه اوّل، علما و دانشمندان الهی هستند که مربّی مردمند [دانشمندانی که هم خود راه حقیقت را طی می کنند و هم دیگران را رهنمون هستند].
۲ـ کسانی که خود، فاقد دانشند، ولی در سایه نور دانش دانشمندان حرکت می کنند و در پی تحصیل علم هستند.
۳ـ انسان های احمقی که نه خود راه را می دانند و نه از رهروان، راه را می پرسند. آدمهای احمق بی سر و پایی که نه خود عالمند و نه بر علم عالم تکیه می زنند!
حضرت (علیه السلام) با بیان چهار ویژگی، ماهیّت گروه سوّم را روشن می سازد:
الف ـ اَتْباعُ کُلِّ ناعِق: به دنبال هر صدایی حرکت می کنند و پای هر پرچمی سینه می زنند و هدف خاصّی ندارند.
ب ـ یَمیلُونَ مَعَ کُلِّ ریح: آنان نان را به نرخ روز می خورند، و مانند آفتاب گردان به هر طرفی که باد بوزد، همانند کسانی که در عصر پیامبر (صلی الله علیه وآله) در زیر پرچم آن حضرت جنگیدند و در دوران امامت حضرت علی (علیه السلام) به سراغ معاویه رفته، برای او شمشیر زدند! و اگر عمرشان کفاف می کرد، حتماً در سایه پرچم یزید به سر می بردند؛ چه این که در آن روز، باد بدان سو میوزید!
ج ـ لَمْ یَسْتَضیئُوا بِنُورِ العِلْمِ: آنان از نور علم بهره ای نبرده اند تا با آن راه را بیابند.
د ـ وَلَمْ یَلْجَؤُوا اِلی رُکْن وَثِیق: آنها نه تنها فاقد علم و دانشند، بلکه به ستون محکم علم دانشمندان هم تکیه نزده اند.(۱)
گروه سوّم ـ که انسانهای کم ظرفیّت و خطرناکی هستند ـ بنابر آیه شریفه، مصداق «وَالَّذی خَبُثَ» شناخته شده اند؛ ولی گروه اوّل و دوّم مصداق «بلد طیّب».◀️
2⃣ قابلیّت، اکتسابی یا جبری؟
آیا قابلیّت قابل ـ که شرط کمال است ـ اکتسابی است یا جبری؟ به عبارت دیگر، آیا خداوند بعضی از انسانها را با استعداد و پر ظرفیّت آفریده است و بعضی دیگر را نالایق و کم ظرفیّت؟
قابلیّت قابل، اکتسابی و تحصیلی است نه جبری؛ چه این که اگر قائل به جبر شویم، آن کسی که زمین دل او شوره زار است و به جای گُل، خار و به جای میوه اخلاص، ریا می رویاند، بر او گناهی نیست و نباید مجازات شود و بر این اساس، برنامه پیامبران نیز بیهوده می گردد.
از این رو، هر انسانی که تلاش و کوشش بیشتری در راه کسب تقوا و معرفت الهی کند، قلب و دلش آمادگی بیشتری برای پذیرش وحی الهی و آیات قرآنی خواهد داشت.
همان گونه که آیه قرآن این مطلب را مورد تأکید قرار داده، می فرماید: «لَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنْسانَ فی اَحْسَنِ تَقْوِیم» ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدیم.(۱۸)
بنابر آیه شریفه، در خلقت انسانها هیچ تفاوتی صورت نگرفته است؛ هدایت و ضلالت بسته به خود آنهاست. و حتّی شیطان هم خبیث آفریده نشده است؛ به همین جهت او نیز در صف ملائکه قرار داشت و شش هزار سال به عبارت و پرستش خداوند مشغول بود.(۱۹)
آری، مردم با هم تفاوت دارند؛ امّا نه تفاوت بد و خوب، بلکه در بدو خلقت گروهی خوب و گروه دیگر خوبتر آفریده شده اند. از این رو، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله)فرموده است: «اَلنّاسُ معادِنُ کَمَعادِنِ الذَّهَبِ وَ الفِضَّةِ» (۲۰) مردم بسان معدن و شیء گرانسنگ هستند؛ عدّه ای همانند طلا، باارزش تر و عدّه دیگر، همانند نقره ارزشمند هستند (یکی باارزش و دیگری باارزش تر).
در نتیجه هیچ انسانی، شقی، پست و خبیث آفریده نشده است و قابلیّت قابل اکتسابی است نه جبری. باران به هنگام نزول بسیار شفاف و زلال است؛ ولی هنگام برخورد به زمین های آلوده و کثیف، آلودگی کسب می کند. امّا هنگام برخورد با زمین های پاک، به همان صورت اصلی و فطریش باقی می ماند.
لذا محیط های آلوده، کتابهای منحرف، مفاهیم های فاسد، دوستان ناباب و خانواده ناسالم همچون زمین آلوده، قلب پاک سرشت انسان را تیره و تار می کند.
💠پی نوشت ها:
۱۷- اعجاز قرآن شاخه های مختلفی دارد که یکی از آن، اعجاز علمی است؛ برای توضیح بیشتر به تفسیر پیام قرآن، جلد ۸، صفحه ۱۱۳ به بعد ر.ک.
۱۸- سوره طه، آیه ۲۵.
۱۹- سوره شرح، آیه ۱ و دیگر آیاتی از قبیل: سوره نحل آیه ۱۰۶ و سوره زمر، آیه ۲۲.
۲۰- آن عالم نامه را خوانده بود و به پشت کتابها انداخته بود به همین جهت توریه کرد و گفت: نامه ات را انداختم. او منظورش این بود که نامه را به پشت کتابها انداختم؛ ولی نویسنده نامه تصوّر کرد که آن عالم نامه را نخوانده، گم کرده است.
@mohammadjavad_karimi
محمدجواد کریمی
2⃣ قابلیّت، اکتسابی یا جبری؟ آیا قابلیّت قابل ـ که شرط کمال است ـ اکتسابی است یا جبری؟ به عبارت دیگ
مولانا در مثنوی گوید:
زانک از قرآن بسی گمره شدند زان رسن(۱) قومی درون چه شدند 4210
مر رسن را نیست جرمی ای عنود چون ترا سودای سربالا نبود
۱-رسن؛یعنی ریسمان، طناب. با طناب، هم می شود از چاه بیرون آمد و هم می شود به درون چاه رفت، تا کدام را انتخاب کنیم.
قرآن و مکتب حسینی ریسمان هایی هستند که قدرت دارند بشر را از چاه نگون بختی به اوج سعادت بالا برند؛ یکی حبل من الله و دومی حبل من الناس است ولی اگر کسی از این دو حبل الهی سوء استفاده نمود، جرم از ریسمان نیست، علت این است که او در سر سودای بالا رفتن نداشته است.
مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج ۱, ص ۲۵۴.
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَرِيضاً أَوْ عَلى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلى ما هَداكُمْ وَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ«بقره/۱۸۵»
(روزه در) ماه رمضان، ماهى است كه قرآن در آن نازل شده است. (و قرآن كتابى است كه) هدايتگر مردم همراه با دلائل روشنِ هدايت و وسيله تشخيص حقّ از باطل است، پس هر كس از شما كه اين ماه را دريابد، بايد روزه بگيرد. و آنكس كه بيمار يا در سفر باشد، روزهاى ديگرى را به همان تعداد روزه بگيرد. خداوند براى شما آسانى مىخواهد و براى شما دشوارى نمىخواهد (اين قضاى روزه) براى آن است كه شماره مقرّر روزها را تكميل كنيد و خدا را بر اينكه شما را هدايت كرده، به بزرگى ياد كنيد، باشد كه شكرگزار گرديد.
تفسیر نور، استاد محسن قرائتی
«اللهمّ أذقني حلاوة ذكرك»
خدايا شيريني نام و يادت را به كام ما بچشان(قسمت اول)
فرازی از خطبه پیامبر اکرم(ص) در توصیف ماه رمضان
هُوَ شَهْرٌ دُعِیتُمْ فِیهِ إِلَی ضِیَافَةِ اللَّهِ وَ جُعِلْتُمْ فِیهِ مِنْ أَهْلِ کَرَامَةِ اللَّهِ أَنْفَاسُکُمْ فِیهِ تَسْبِیحٌ وَ نَوْمُکُمْ فِیهِ عِبَادَةٌ وَ عَمَلُکُمْ فِیهِ مَقْبُولٌ
وَ دُعَاؤُکُمْ فِیهِ مُسْتَجَابٌ فَاسْأَلُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ بِنِیَّاتٍ صَادِقَةٍ وَ قُلُوبٍ طَاهِرَةٍ أَنْ یُوَفِّقَکُمْ لِصِیَامِهِ وَ تِلَاوَةِ کِتَابِهِ.
(رمضان) ماهی است که در آن شما را به مهمانی خدا دعوت کرده اند و شما در آن از اهل کرامت خدا شده اید. نفس های شما در آن ثواب تسبیح و ذکر خدا دارد و خواب شما ثواب عبادت.
اعمال شما در آن پذیرفته است و دعاهای شما مستجاب، پس، از پروردگار خویش با نیت های راستین و دلهای پاک، بخواهید که توفیق روزه این ماه و تلاوت قرآن در آن را به شما عنایت فرماید.
«أللَّهمَّ أذقنِی حَلاوةَ ذکرک»
رمضان فرصتی برای چشیدن حلاوت میهمانی خداوند
(قسمت دوم)
❓پرسش :
«روزه» به چه درجاتی تقسیم می شود؟
✍پاسخ اجمالی:
«روزه» بر سه قسم است. «روزه عوام»؛ كه تنها از شهوت شكم و فرج و مفطرات ديگر پرهيز مي شود. «روزه خواص»؛ كه همه جوارح انسان از گناه فاصله مي گيرد. روزه «اخص الخواص»؛ كه علاوه بر اعضاي بدن، قلب هم روزه است.
✅ پاسخ تفصیلی:
روزه را به سه درجه تقسيم كرده اند:
۱- صوم عموم (عوام)؛ كه در آن فقط از شهوت بطن و فرج و ديگر مفطرات روزه خوددارى مى شود.
۲-صوم خصوص (خواصّ)؛ كه در آن گوش و چشم و زبان و دست و پا و سائر جوارح هم از گناهان برحذر مى گردد. در روايتى از امام صادق(عليه السلام) آمده: «اِذَا صُمتَ فَليَصُمْ سَمعَكَ وَ بَصَرَكَ وَ غَيرَ ذَلِكَ»؛ (زمانى كه روزه گرفتى بايد گوش و چشم و ديگر اعضاء هم روزه باشد).
۳-صوم اخصّ الخصوص (اخصّ الخواص)؛ كه در آن قلب هم از جميع ما سوى الله در احتراز است. دل در اين روزه، از افكار دنيوى و مشغله هاي پَست مُبرّا است، مگر افكار و مشغله هايى كه همانند پلى بر رهگذر دنيا براى رسيدن به آخرت زده شود.(۱)
منابع:
۱-گردآوري از کتاب: اخلاق اسلامى در نهج البلاغه، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: اكبر خادم الذاكرين، نسل جوان، قم، 1385 شمسی، چاپ: اول، ج 1، ص 310.
@mohammadjavad_karimi
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ «21»
آيا پيش از اين به آنان كتابى داديم كه ايشان به آن تمسك مىجويند.
بَلْ قالُوا إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ وَ إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ «زخرف/22»
(چنين نيست) بلكه گويند: ما پدران خود را بر آيينى يافتيم و با پيروى از آنان هدايت يافتهايم.
پیام ها
1- شرك و خرافه نه پايگاه عقلى دارد، «ما لَهُمْ بِذلِكَ مِنْ عِلْمٍ» و نه از كتب آسمانى تكيهگاه نقلى. «أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً»
2- ريشهى شرك و خرافه، تقليد كوركورانه است. «إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ»
3- پيروى از آداب و رسوم و عقايد نياكان اگر مستند به عقل و كتاب آسمانى نباشد محكوم است. «إِنَّا وَجَدْنا آباءَنا عَلى أُمَّةٍ»
4- گذشتگان و نياكان كه سنّتهاى غلط را پايهگذارى كردهاند، مسئول نسلهاى بعد نيز هستند. «إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ»
5- گسترش آداب و رسوم ملى، گاهى انسان بىمنطق را به صورت انسانى هدايت يافته نشان مىدهد. «إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ»
6- ملّى گرايى، تقليد كوركورانه و تعصّب جاهلى را گسترش مىدهد. «إِنَّا عَلى آثارِهِمْ مُهْتَدُونَ»
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 445
محمدجواد کریمی
تفسیر نور (محسن قرائتی) أَمْ آتَيْناهُمْ كِتاباً مِنْ قَبْلِهِ فَهُمْ بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ «21» آيا
سلام علیکم
مراسم بجا مانده از اجداد و نیاکان در شب به اصطلاح چهارشنبه سوری- که چندین سال است به چهار شنبه سوزی تبدیل شده- مظهر :
اسراف ، مزاحمت ، تخریب محیط زیست و منفجر شدن تعدادی خانه و...، و زخمی شدن و فوت صدها نفر بیگناه و باگناه در هر سال
که متاسفانه کسانی که خود را سردمدار فرهنگ و علم و متجدد می دانند و به بسیاری از امور کشور انتقاد می نمایند راجع به معایب و مخاطرات این شب منحوس هیچ اشاره ای نمیکنند. برای نمونه نگاهی به فضای مجازی و رسانه ها در فردا بیندازید تا روشن گردد چند درصد از آنها به این سنت غلط میپردازند.و همهی اینها در حالی است که بسیاری از گرانی ها هم ناله می کنند اما در این موارد دچار فراموشی می گردند !
محمدجواد کریمی
«أللَّهمَّ أذقنِی حَلاوةَ ذکرک» رمضان فرصتی برای چشیدن حلاوت میهمانی خداوند (قسمت دوم) ❓پرسش : «روز
«اَللَّهُمَّ اَذِقنی فِیهِ حَلَاوَةَ ذِکرِک»
رمضان فرصتی برای چشیدن حلاوت یاد خدا از طریق حسن خلق
(قسمت سوم)
قالَ رسُولُ الله صلّی اللهُ علیهِ و آلهِ و سَلَّم:
اَیُّهَا النَّاسُ مَنْ حَسَّنَ مِنْکُمْ فِی هَذَا الشَّهْرِ خُلُقَهُ کَانَ لَهُ جَوَازاً عَلَی الصِّرَاطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الْأَقْدَامُ
ای مردم! هر کس در این ماه اخلاق خودش را نیکو و اصلاح کند، جواز عبور از صراط برای او خواهد بود، آن روز که گام ها، بر صراط می لغزد.
🔸معنای حسن خلق
«حُسن خلق» دو معنا دارد: معنای عام و معنای خاص.[۱]
حسن خلق به معنای عام عبارت است از مجموعه خصلتهای پسندیدهای که لازم است انسان روح خود را به آنها بیاراید.
حسن خلق به معنای خاص عبارت است از خوشرویی، خوشرفتاری، حسن معاشرت و برخورد پسندیده با دیگران
۱- دانشنامه اسلامی
@mohammadjavad_karimi
«أَللَّهُمَّ أَذِقنی فِیهِ حَلَاوَةَ ذَکرِک»
رمضان ماه خودسازی ، ماه چشیدن حلاوت یاد خدا از راه حسن خلق
(قسمت چهارم)
✅ محدوده حسن خلق
الإمامُ الصّادقُ عليه السلام ـ لَمّا سُئلَ عَن حَدّ حُسنِ الخُلقِ ـ : تُلينُ جانِبَكَ ، و تُطيِّبُ كلامَكَ ، و تَلْقى أخاكَ ببِشْرٍ حَسَنٍ.
امام صادق(ع) در پاسخ به پرسش از معنای حُسن خلق ، فرمود :حُسن خلق اين است كه نرمخو و مهربان باشى ، گفتارت پاكيزه و مؤدبانه باشد و با برادرت با خوشرويى برخورد كنى(۱)
به تعبیر علامه جوادی آملی امام صادق علیهالسلام:
"خوش رویی، خوش گویی و خوش رفتاری" را محدوده حسن خلق دانسته اند.(۲)
❇️شرح حدیث
آیت الله خامنه ای در شرح این روایت می گویند:
این که در روایات و توصیه های متعدّد از ائمّه(علیهم السلام) راجع به حُسن خلُق سخن رفته است، اندازه اش چیست؟
حضرت سه خصوصیت را ذکر کردند:
1- کنار آمدن با افراد. لین جناح کنایه از تواضع و همراهی و با کسی کنارآمدن است «و ان جنحوا لِلسّلم فاجنَح لها و توکَّل علی الله»، یعنی اگر آنها کوتاه آمدند و حاضر برای صلح شدند، تو هم کوتاه بیا. پس لین جناح، نرم کردن پهلو یا بال، کنایه است از کوتاه آمدن، کنارآمدن با افراد. در برخورد با افراد با تواضع، با همراهی، با سازش، با کنارآمدن برخورد کن!
2- کلام خود را پاکیزه کنی؛ یعنی در حرف زدن با افراد، تعبیرات مؤدّبانه، خوب و پاکیزه به کار ببری. از زشتگویی و درشتگویی پرهیز کنی. پس هم در رفتار، رفتار متواضعانه و آرامش بخش و همراهی کننده و توأم با سازگاری از خود نشان بدهی، هم در گفتار طوری حرف بزنی که زبان تو زبان نرم و مؤدبی باشد. تعبیر به «تطیب» شده است. پاکیزه بودن زبان که جامع همۀ اینهاست.
3- چهرۀ تو هم گشاده باشد. انسان با چهرۀ گشاده، با زبان گرم و نرم، با رفتار صمیمانه و دوستانه و خاکسارانه با افراد برخورد کند. این معنای حُسن خُلق است. پس حُسن خُلق فقط به زبان نیست. به رفتار هم هست. به رفتار و زبان نیست. به چهره هم هست؛ یعنی انسان در چهرۀ خود بِشر حَسن یعنی خوشرویی داشته باشد. با افراد با اخم و با چهرۀ عبوس برخورد نکند.(۳)
📚منابع:
۱-معانی الاخبار ج ۱, ص ۳۵۳، من لایحضره الفقیه، ج ۴, ص ۴۱۲.
۲- مفاتیح الحیاة،ص ۳۳۶.
۳-پایگاه اطلاع رسانی دفتر حفظ و نشر آثار آیت الله خامنه ای ، ۱۴۰۲/۹/۲.
@mohammadjavad_karimi
إلٰهِی مَن ذَاالَّذی ذٰاقَ حَلاوةَ مَحَبَّتِکَ فَرامَ مُنک بَدَلاً، وَ مَن ذَاالَّذِی آنَسَبقُربِک فَابْتَغیٰ عَنکَ حِوَلا. (مناجاة المحبیّن)
ای معبود من!
کیست که شیرینی محبتت را چشیده و غیر تو را برگزید و کیست که به جوار قربت انس گرفت و رویگردانی از تو طلبید.
(قسمت پنجم)
✅حسن خلق و عبادت خدا
استاد حسین انصاریان
از آيات قرآن و روايات اهل بيت عليهم السلام چنين مىفهميم كه حسن خلق براى جذب فيوضات الهى و رحمت واسعه، قوىترين جاذبه است.
🌹آیا عبادت انسان پاكدامن و باتقوا و داراى خلوص و حضور قلب، با عبادت انسانى كه آلوده دامن و خالى از تقوا و اخلاص و حضور قلب است برابر است؟یقيناً برابر نيست.
🌷آيا انسانى كه با سينهاى پر از صفا و مهر و محبت و نيت خير عبادت مىكند، با انسانى كه سينهاش جنگل زندگى درندگانى چون حسد و حرص و كبر و كينه است مساوى است؟ بىترديد مساوى نيست.
🔸عبادتى كه زلفش به حسن خلق گره خورده، جذب كنندهى رحمت و كرامت و فيض و قبولى است؛ و عبادتى كه آميخته با آلودگىهاى نفسانى است توان و قدرتى براى جذب فيوضات الهى ندارد.
🔺آيهى شريفهى «واى بر نمازگزاران» (۱) دربارهى همين آلودگان به رذايل اخلاقى كه بويژه آلوده به ريا و بخل اند نازل شده است، و نشان مىدهد كه نمازِ آلودگان به رذايل نمىتواند قبولى حق و رحمت پروردگار را جذب كند، بلكه چنين نمازى با نمازگزارش مورد خشم و نفرت خداست.
📗۱- سوره ماعون،آیه ۴.
@mohammadjavad_karimi