🌴 مفاهیم قرآنی(قسمت دوم)
✍ محمد جواد کریمی
✅ مراد از عدم اکراه در دین چیست؟
🔰 نوع حکم آیه
برخی حکم مستفاد از آیه«لااکراه فی الدّین» را حکم تکوینی و بعضی هم حکم تشریعی دانسته اند.
به نظر علامه طباطبائی، دو احتمال هست.
🔸حکم تکوینی:
یکی اینکه جمله#خبری باشد و بخواهد از حال تکوین خبر دهد، و بفرماید خداوند در دین اکراه قرار نداده و نتیجه اش حکم شرعی می شود که: اکراه در دین نفی شده و اکراه بر دین و اعتقاد جایز نیست.
🔸حکم تشریعی
و اگر جمله #انشائی (امری) باشد و بخواهد بفرماید که نباید مردم را بر اعتقاد و ایمان مجبور کنید(۱)، در این صورت نیز نهی مذکور متکی بر یک حقیقت تکوینی است، و آن حقیقت همان بود که قبلا بیان کردیم و گفتیم اکراه تنها در مرحله افعال بدنی اثر دارد، نه در اعتقادات قلبی.
🔰چرا در دین اکراه نیست؟
خداوند متعال به دنبال جمله «لااکراه فی الدین»,جمله«قدتبیّن الرّشد من الغیّ» را آورده، تا جمله اول را تعلیل کند و بفرماید که چرا در دین اکراه نیست. حاصل تعلیل این است که اکراه و اجبار، وقتی مورد حاجت قرار می گیرد که قوی و مافوق- در صورتی که فردی حکیم و عاقل باشد و بخواهد مادون خود را تربیت کند- مقصد مهمی را در نظر داشته باشد که نتواند فلسفه آن را به زیردست خود بفماند، ناگزیر متوسل به اکراه می شود؛ و امُا امور مهمی که خیر و شرّ آنها واضح است و حتی آثار سوء و آثار خیری هم که به دنبال دارند، معلوم است، در چنین جایی نیازی به اکراه نخواهد بود, بلکه خود انسان یکی از دو طرف خیر و شر را انتخاب کرده و عاقبت آن- از خوب و بد- را هم می پذیرد ودین از این قبیل امور است. چون حقایق آن روشن، و راه آن با بیانات الهیه، واضح است و سنت نبوی هم ان بیانات را روشنتر کرده است.پس معنی«رشد»و«غیّ» روشن شده و معلوم می گردد که رشد# در پیروی ازدین و غیّ# در ترک دین و روگردانی از آن است، بنابراین دیگر علت ندارد که کسی را بر دین اکراه کنند(۲).
📚۱-عدم جواز اکراه مطلقا؛ جمله{لااکراه فی الدین} با توجه به علت آن، یعنی{قد تبیّن الرّشد من الغیّ}،بر عدم جواز اکراه به طور مطلق دلالت دارد. تسنیم، جوادی آملی، ج ۱۲ص ۱۷۲.
۲- المیزان، علامه سیدمحمد حسین طباطبائی، ج ۲, صص ۵۲۳ و ۵۲۴.
@mohammadjavad_karimi