eitaa logo
محمدجواد کریمی
88 دنبال‌کننده
265 عکس
249 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 آیا نهم ربیع روز خلیفه دوم است؟ "این متن بدنبال دفاع از نیست؛ بلکه هدف رفع یک داستان تخیلی در بین است" ✅تاریخِ قتل عُمَر بن خطاب به دست ابولولو : طبق منابع تاریخی شیعه و سنی ، عمر بن الخطاب ( خلیفه دوم ) در بیست وششم ذی الحجه ترور شد و بعد از حدود سه روز درگذشت. بنابراین وی در آخر ذیحجه یا اول محرم درگذشته است. این مطلب را همه‌ ی مورخان اعم از شیعه و سنی در آثار خود آورده اند. بنابراین اقلیت قلیلی که در نهم ربیع الاول مراسم عمرکشان ( عید الزهرا یا فرحة الزهراء ) برگزار می کنند اساسا حدود هفتاد روز تأخیر می کنند و کارشان حتی اگر توجیه شرعی و عقلی دشته باشد ، دستکم از نظر تاریخی دچار اشکال است. ✅برای اطمینان می توانید به منابع تاریخی زیر مراجعه فرمایید که همگی آخر ذی الحجه را به عنوان تاریخ قتل عُمَر بیان کرده اند: ✅منابع تاریخی یا متمایل به تشیع: ۱. تاریخ ‏الیعقوبى ، یعقوبی، ج‏۲ ، ص۱۵۹ ، قرن سوم ، مولف آن شیعه است. همچنین تاریخ ‏یعقوبى/ ترجمه فارسی آیتی ، ج‏۲ ، ص۴۹ ۲. التنبیه ‏و الإشراف ، مسعودی ، ص۲۵۰ ، قرن چهارم ، مؤلف آن شیعه یا متمایل به تشیع است ۳. مروج ‏الذهب ، مسعودی ، ج‏۲ ص۳۰۴ و ص۳۲۱ ، قرن چهارم ، مولف آن شیعه یا متمایل به تشیع است. ۴. الفتوح ، ابن اعثم کوفی ، ج‏۲ ، ص۳۲۳ ، قرن چهارم ، مولف متمایل به تشیع است. ۵. مَسارّ الشیعه ، ص42 ، مؤلف: شیخ مفید (ره) پیشوای بزرگ شیعیان در اوایل قرن پنجم که خوشبختانه نسخه خطی اصلی این کتاب با دستخط مؤلف موجود است. در این کتاب نیز مرگ عمر در ذیحجه ذکر شده است. می دانیم که شیخ مفید(ره) از نظر عظمت علمی و تقوایی در حد عالی هستند تا جایی که برخی بر این باورند که به دریافت توقیع ( نامه ) از امام عصر (عج) مشرف شده اند. ✅برخی دیگر از تاریخی: ۶. الإمامة و السیاسة ، مولف ناشناس، ج‏۱ ص۳۹ ، قرن سوم ، مذهب مولف: نامعلوم ۷. المعارف ، ابن قتیبه، ص ۱۸۳ ، قرن سوم ، مذهب مولف: سنی ۸. أنساب‏ الأشراف، بلاذری، ج‏۱۰، ص۴۱۷ ، قرن: سوم ، مذهبِ مولف: سنی ۹. الطبقات‏ الکبرى، محمد بن سعد، ج‏۳ ، ص:۲۵۸ ، قرن سوم ، مذهب مولف: سنی ۱۰. تاریخ ‏الطبری، طبری، ج‏۴، ص:۱۹۱ ، قرن چهارم ، مذهب مولف: سنی ✅بد نیست بدانیم که قدیم ما شیعیان درباره اینکه « عمر در ذیحجه کشته شده » اتفاق نظر داشته اند و حتی مرحوم علامه مجلسی(ره) نیز به این موضوع اعتراف کرده است 📚بحارالانوار، ج‏۳۱، ص ۱۱۸ ✅البته مجلسی(ره) خود سعی کرده به هر قیمت شده ربیع الاول را تایید کند!! بعید نیست ایشان که در عصر صفوی می زیست از سوی حکومت یا جو جامعه تحت فشار بوده اند و از این رو به روایتی که از نظر سندی ضعیف است و از نظر متن نیز با مسلمات تاریخی و روایی در تعارض است استناد کرده اند! روایتی که مجلسی به آن استناد کرده از طریق دو راوی مجهول الهویه به احمد بن اسحاق قمی(ره) منسوب شده که سند و متن آن بسیارِ ضیعف است. ✅کفعمی از ابن ادریس حلی (صاحب کتاب السرائر) نقل کرده که درباره تاریخ نهم ربیع گفته است: " مَنْ زَعَمَ أَنَّ عُمَرَ قُتِلَ فِیهِ فَقَدْ أَخْطَأَ بِإِجْمَاعِ أَهْلِ التَّوَارِیخِ وَ السِّیَرِ " ترجمه: « هر کس بپندارد عمر در نهم ربیع کشته شده به اجماع صاحبان کتب تاریخ و سیره در اشتباه است». سپس خود کفعمی تاریخ ذیحجه را صحیح دانسته می افزاید: « الإجماعُ حاصلٌ مِن الشیعةِ و أهلِ السنّةِ على ذلک» یعنی «شیعه و سنی بر این موضوع اتفاق نظر دارند» 📚کفعمی، مصباح الکفعمی = جنة الأمان الواقیة ، ص: 511 و مجلسی، بحارالانوار، ج‏۳۱، ص ۱۱۹ https://eitaa.com/Politicalhistory
محمدجواد کریمی
🌴 در سایه سار تدبر قرآنی(۵۲) إِلَّا الْمُصَلِّينَ(۲۲) مگر نمازگزاران. ٱلَّذِينَ هُمۡ عَلَىٰ صَلَات
🌴در سایه سار تدبر قرآنی(۵۳) وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ(۲۴) و آنان که در اموالشان حق معلومی است.لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ(۲۵) برای سائل و محروم. {سوره معارج} ✅ نکته ها: ۱-این آیه به ذکر دومین ویژگی مؤمنان و نمازگزاران واقعی پرداخته و از تعلق خاطر عملی آنان با خلق خدا سخن می گوید. ۲- به نظر برخی از مفسران مانند علامه طبرسی در مجمع البیان(۱) منظور از «حق معلوم» در این آیه همان«رکات» است که مصرف معینی دارد و از مصارف آن «سائل» و«محروم» است، در حالی که می دانیم این سوره مکی است و حکم «زکات» در «مکّه» نازل نشده و اگر شده بود، مقدار معین نداشت.(۲) ۲- لذا برخی دیگر از مفسران معتقدند: مراد از «حق معلوم» چیزی غیر از زکات است. شاهد این تفسیر حدیثی است که از امام صادق علیه‌السلام که وقتی از تفسیر این آیه سؤال کردند که آیا این چیزی غیر از زکات است؟ فرمود: آری، این در باره مردی است که خداوند ثروتی و مالی به او می بخشد و او بخشی از آن را جدا کرده و با آن صله رحم می کند و مشقت را از قوم[و خویش] خود بر می دارد.(۳) ۳- شاهد دیگر روایت منقول در تفسیر عیاشی است.محمدبن مروان از امام صادق(ع ) روایت نموده که با پدرم در حال طواف خانه خدا بودیم که مردی به طرف ما آمد..‌. و گفت: مرا از سخن خدا «و فی اموالهم حق معلوم»آگاه کن که این «حق معلوم» چیست؟ فرمود: حق معلوم زکات نیست، و آن حق چیزی است که شخص از مال خود برای رفع گرفتاری ها و پیشامدها و بخشش و احسان، از مال خود جدا می کند(۴). ۴- به نظر علامه طباطبائی: سیاق آیه خالی از تأیید این حدیث نیست، برای اینکه زکات موارد معین دارد، و منحصر در سائل و محروم نیست که در قرآن، آیه ۶۰ سوره توبه مواردش چنین بیان شده:« إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ ۖ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ», و ظاهر آیه مورد بحث انحصار موارد حق معلوم در دو مورد سائل و محدوم است.(۵) ۵- فرق میان «سائل» و «محروم» چیست؟ «سائل» کسی است که حاجت خود را می گوید و تقاضا می کند، و «محروم» کسی است که شرم و حیا مانع تقاضای اوست.(الفقیر الذی تعفف و لایسأل). در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: محروم کسی است که زحمت در کسب و کار می کشد، ولی زندگی او پیچیده شده است.»(۶) ✅پیام ها: ۱-تعیین کردن مقدار معینی از اموال خود، برای اتفاق، از اوصاف مؤمنان و مسلمانان راستین است.«والذین فی اموالهم حق معلوم»(۷) ۲-نیازمندان در اموال توانگران حق دارند و شریک اند.«حق معلوم للسائل و المحروم»(۸) ۳- نیازمندی، شرط دریافت است، [خواه] مؤمن باشد یا نباشد.«للسائل و المحروم»(۹) ۴- انفاق و اختصاص دادن مقدار معینی از اموال فرد به نیازمندان جامعه، تعدیل کننده غرائز و تأثیر گذار در اخلاق بشر(حرص، بخل، ناشکیبایی...) است.(۱۰) 📚 منابع: ۱-مجمع البیان، ج ۹, ص ۵۳۵. ۲-تفسیر نمونه، ج ۲۵, ۴۱. ۳-همان. ۴-تفسیر راهنما، ج ۱۹, ص ۳۶۴, به نقل از تفسیر عیاشی، ج ۱,ص ۳۰. ۵- تفسیر المیزان، ج ۲۰, ص ۲۲ ۶- تفسیر نمونه، ج ۲۵, ص ۴۱. ۷- تفسیر راهنما ج ۱۹, ص ۳۶۳. ۸- تفسیر نور، ج ۱۲, ص ۲۱۹ ۹-همان. ۱۰- تفسیر راهنما، ج ۱۹, ص ۳۶۴. 🟢 کاشان، دوشنبه، مسجد حاج عبدالباقی، نهم ربیع الاول ۱۴۴۵ قمری برابر با ۱۴۰۲/۷/۳ شمسی محمد جواد کریمی
هدایت شده از علیرضا زادبر
4.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مخاطب این صحبت های رهبری کیست؟ از چه کسانی گلایه میکند؟ از کفار؟ از مسیحیان؟ از بی دین ها؟ از کلیمیان؟ از اهل سنت؟ خیر؛ گلایه از کسانی است که شیعه هستند، ادعای ولایتمداری دارند اما به میل خودشان نظر، فتوا و حکم رهبری را تفسیر می کنند. دیروز من متعرض همین شدم عده ای فحاش به من تاختند اهمیت ندارد عده ای بیسواد تاختند اهمیت ندارد فقط بگویید مخاطب این کلام رهبری کیست؟ . . در جنگ عده ای از یاران حضرت امیر(ع) رو به سپاه معاویه شروع به فحش و ناسزا کردند، حضرت مانع شد فرمود: دوست ندارم یاران من از ناسزاگویان باشند. https://eitaa.com/Politicalhistory
آنچه که دیگران گفته اند(۱) هژمونی؟ فرادستی، سلطه‌گری، سلطه، یا هِژِمونی (به فرانسوی: Hégémonie) مفهومی است برای توصیف و توضیحِ نفوذ و تسلط یک گروهِ اجتماعی بر گروهی دیگر، چنان‌که گروهِ مسلط (فرادست) درجه‌ای از رضایت گروهِ تحتِ سلطه (فرودست) را به‌دست می‌آورد و با «تسلط داشتن به دلیلِ زورِ صِرف» فرق دارد. هژمونی تسلط یا کنترل سیاسی، اقتصادی یا نظامی یک دولت بر دیگران است در معنی کلی‌تر نفوذ و تسلط یک جمع یا نهاد بر یک جامعه. به‌طور کلی این واژه به مفهوم تسلّط و برتری است که عبارت است از چیره‌دستی و نفوذ بیشتر در امور دیپلماسی و روابط دیپلماتیک بین دولت‌ها. برخی از پژوهشگران در حیطهٔ نفوذ نظامی نیز این واژه را به کار برده‌اند، به‌طور کلی در گفتارهای سیاسی مختلف می‌تواند با معانی دیگری نیز ارائه شود. 📒ویکی پدیا،دانشنامه آزاد
مباهته، ویکی فقه مباهته عنوانی فقهی است که از عبارت «باهتوهم» در روایت گرفته شده است. در معنای آن تردید است.این اختلاف در معنا، موجب اختلاف در جواز و عدم جواز تهمت به اهل بدعت شده است. برخی فقها آن را به معنای «اقناع و آوردن دلایل محکم» در برابر مخالفین معنا کرده‌اند و جواز «بهتان» به اهل بدعت را مردود شمرده اند. در مقابل بعضی از فقها آن را از باب «بهتان» شمرده و مباهته را به معنای «تهمت زدن» دانسته‌اند و با استناد به آن حکم به جواز تهمت زدن و دروغ بستن به اهل بدعت داده‌اند. قائلین به قول دوم عمدتا تهمت زدن را نه به معنای تهمت مصطلح، بلکه به معنای غیبت و از موارد جواز غیبت از اهل بدعت معنی کرده‌اند. فهرست مندرجات ۱ - ماده بهت در لغت ۲ - ماده بهت در قرآن ۳ - مستند مبحث مباهته ۴ - اقوال در معنای باهتوا        ۴.۱ - به معنای مبهوت ساختن               ۴.۱.۱ - اقوال علما و فقهاء                      ۴.۱.۱.۱ - دیدگاه فیض کاشانی                      ۴.۱.۱.۲ - دیدگاه ملاصالح مازندرانی                      ۴.۱.۱.۳ - دیدگاه علامه مجلسی                      ۴.۱.۱.۴ - دیدگاه صاحب ریاض                      ۴.۱.۱.۵ - دیدگاه صاحب جواهر                      ۴.۱.۱.۶ - دیدگاه مطهری                      ۴.۱.۱.۷ - دیدگاه فقهای معاصر        ۴.۲ - به معنای تهمت               ۴.۲.۱ - دیدگاه شیخ انصاری               ۴.۲.۲ - دیدگاه خوئی               ۴.۲.۳ - دیدگاه گلپایگانی               ۴.۲.۴ - دیدگاه شیخ جواد تبریزی               ۴.۲.۵ - نقد تفسیر جواز بهتان ۵ - فهرست منابع ۶ - پانویس ۷ - منبع ۱ - ماده بهت در لغت [ویرایش] مباهته مصدر باب مفاعله از ماده «بهت» است. در کتب لغت «بهت» با تلفظ مختلف، در دو معنای تحیر و دروغ بستن معنا شده است. لسان العرب مینویسد:«وبَهَتَ فلانٌ فلاناً إِذا كَذَب عليه، وبَهِتَ وبُهِتَ إِذا تَحَيَّر...والبُهْتُ والبَهِيتَةُ: الكَذِبُ...والبَهْتُ الانقطاعُ والحَيْرَة.» [۱]  بُهْت به ضم باء و سکون هاء به معنای دروغ بستن و بَهْت به فتح باء و سکون هاء به معنای تحیر و شگفتی است. صحاح اللغه نیز این تفکیک را دارد. «بَهَتَهُ بَهْتاً وبَهَتاً وبُهْتاناً، فهو بَهَّاتٌ، أي قال عليه ما لم يفعله، فهو مَبْهوتٌ...وبَهِتَ الرجل، بالكسر، إذا دَهِشَ وتَحيَّرَ.»  [۲]  مقاییس اللغة همه را دارای اصل واحدی می داند و به معنای تحیر برمیگرداند.  [۳]  اما بعضی گفته اند در اصل بهت به معنای وحشت همراه با تحیر است  [۴]  و به دروغ هم از آنجا که حیرت انسان را زیاد می کند بهت گفته‌اند.  [۵] ۲ - ماده بهت در قرآن [ویرایش] مشتقات بهت در قرآن در شش آیه بکار رفته است در دو این دو آیه به معنای مبهوت «فَبُهِتَ الَّذِي كَفَرَ»  [۶]  «بَلْ تَأْتِيهِمْ بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ» [۷]  و در این چهار آیه به معنای بهتان «وَ قَوْلِهِمْ عَلى‌ مَرْيَمَ بُهْتاناً عَظِيماً» [۸]  «سُبْحانَكَ هذا بُهْتانٌ عَظِيمٌ» [۹]  «أَ تَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً» [۱۰]  «وَ الَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً» [۱۱]  البته درآیات فوق آنچه به معنای بهتان است با همان واژه «بهتان» آمده ولی «بهت» و «تبهتهم» به معنای مبهوت است. ابن طاووس نیز در دو جا واژه باهتوا را به معنای مبهوت شدن بکار برده است. [۱۲] [۱۳] ۳ - مستند مبحث مباهته [ویرایش] مبحث مباهته در فقه ذیل عنوان‌های غیبت و سب مؤمن مورد بحث قرار گرفته است. مستند مباهته روایتی است که از پیامبر اسلام نقل شده است. ««محمد، عن محمد بن الحسین، عن البزنطی، عن داود بن سرحان، عن أبی عبدالله علیه السلام، قال: «قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم: ::إذا رَأَیتُم أهلَ الرَّیبِ وَ البِدَعِ مِن بَعدی ، فَأَظهِرُوا البَراءَةَ مِنهُم وَ أَكثِروا مِن سَبِّهِم وَ القَولِ فیهِم وَ الوَقیعَةِ وَ باهِتوهُم كَی لا یطمَعوا فِی الفَسادِ فِی الإِسلامِ وَ یحذَرَهُمُ النّاسُ وَ لا یتَعَلَّمونَ مِن بِدَعِهِم، یكتُبِ اللّهُ لَكُم بِذلِكَ الحَسَناتِ وَ یرفَع لَكُم بِهِ الدَّرَجاتِ فِی الآخِرَةِ.» [۱۴] [۱۵]  پس از من، هر گاه شكّاكان و بدعتگذاران را دیدید، از آنان بیزاری نشان دهید و بسیار به آنان ناسزا گویید و در باره‌شان بدگویی و افشاگری كنید و آنان را مبهوت [ و محكوم ] سازید تا به تباه كردن اسلام، طمع نكنند و مردم از آنها بر حذر باشند و از بدعت‌هایشان چیزی نیاموزند. برای این كار، خداوند برایتان ثواب‌ها می‌نویسد و در آخرت بر درجات شما می‌افزاید. [۱۶] [۱۷] ۴ - اقوال در معنای باهتوا [ویرایش] دو برداشت از این حدیث شده است که به اجمال به توضیح آن‌ها می‌پردازیم.
۴۰۱- به معنای مبهوت ساختن واژه «باهتوهم» از ماده «بهت» به معنی «مبهوت ساختن» است، یعنی به قدری با قوّت با آنان بحث کنید و دلیل محکم و قاطع ارائه کنید، که اهل بدعت را «متحیّر و مبهوت» ساخته و از پاسخ دادن ناتوان کنید. چه اینکه حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) هم، چنان منطقی و مستحکم با کافر بت‌پرست احتجاج کرد که او را مبهوت نمود: «فبهت الذی کفر».  [۱۸] منابع اصیل لغت عرب، همین معنا را برای این ریشه ذکر کرده‌اند، مثلا جوهری در الصحاح تاج اللغة می‌گوید: «بهته بهتًا اخذه بغتة و بهت الرجل اذا دهش و تحیّر»،  [۱۹]  و فیّومی در المصباح المنیر می‌گوید: «بهت: دهش و تحیّر».  [۲۰]  زمخشری در اساس البلاغه می‌گوید که بهت و باهت (ثلاثی مجرد و مزید) تفاوتی ندارد: «بهته بکذا و باهته به».  [۲۱]  ابن فارس هم در معجم مقاییس اللغه آورده است که اصل این ماده به همان معنی «حیرت»، و «بهتان» به معنی دروغ است: «الباء و الهاء و التاء اصل واحد و هو کالدهش و الحیره، یقال: بهت الرجل یبهت بهتا و البیهته: الحیره، فامّا البهتان فالکذب».  [۲۲] با توجه به معنای لغوی بهت، معنایی غیر از مبهوت ساختن، متصور نخواهد بود. ۴.۱.۱ - اقوال علما و فقهاء فیض کاشانی، [۲۳]  ملا صالح مازندرانی، [۲۴]  علامه مجلسی، [۲۵]  صاحب ریاض  [۲۶] صاحب جواهر [۲۷]  شیخ عباس قمی،  [۲۸]  و از معاصرین مطهری  [۲۹] [۳۰] [۳۱]  از جمله افرادی هستند که این نظریه را پذیرفته‌اند. ۴.۱.۱.۱ - دیدگاه فیض کاشانی فیض کاشانی در الوافی در مواردی که معانی مختلف و احتمالات گوناگون در معنی یک روایت وجود دارد به آنها اشاره میکند، ولی در اینجا به هیچ معنای دیگری، حتی در حد احتمال هم اشاره نمی کند. [۳۲] ۴.۱.۱.۲ - دیدگاه ملاصالح مازندرانی ملاصالح مازندرانی در شرح بر اصول کافی، توضیح می دهد که «بهت» به معنای «تحیّر» است، پس معنی روایت چنین می شود که با «حجت قاطع» و دلیل محکم، راه ها را به روی بدعت‌گذاران ببندید تا آنها مبهوت شوند  [۳۳]  وی از قول شهید ثانی بیان می دارد در نقد و اعتراض آنها (دشمنان)، نباید ذره‌ای از حقیقت منحرف شده و مرتکب دروغ گردید. [۳۴] ۴.۱.۱.۳ - دیدگاه علامه مجلسی علامه مجلسی در توضیح حدیثِ یاد شده، می‌گوید: ظاهرا مراد از «مباهته»، محكوم كردن آنها با دلایل قاطع است، به طوری كه حیران بمانند و از عهده پاسخ بر نیایند، چنان كه خدای متعال می‌فرماید: «فَبُهِتَ الَّذِی كَفَرَ؛  [۳۵]  پس آن كس كه كفر ورزیده بود، مبهوت ماند». احتمال هم دارد كه به معنای بهتان زدن مصلحتی باشد؛ زیرا بیشتر مردم، بسیاری از بدی‌ها و معایب را حسن و خوبی می‌شمارند، به‌ویژه عقاید باطل را. وجه اوّل، ظهور بیشتری دارد. علامه مجلسی هم می‌نویسد: وَ الظاهر أنّ المراد بالمباهتة إلزامهم بالحجج القاطعة و جعلهم متحیرین لا یحیرون جوابا كما قال تعالی: «فَبُهِتَ الَّذِی كَفَرَ» و یحتمل أن یكون من البهتان للمصلحة فإنّ كثیرا من المساوی یعدّها أكثر الناس محاسن خصوصا العقائد الباطلة وَ الأوّل أظهر، قال الجوهری: بهته بهتا أخذه بغتةً. [۳۶] ۴.۱.۱.۴ - دیدگاه صاحب ریاض صاحب ریاض هم پس از نقل روایت، می‌گوید: جایز نیست که در برخورد با آنان دروغ گفته شود، زیرا دروغ حرام است.  [۳۷] ۴.۱.۱.۵ - دیدگاه صاحب جواهر صاحب جواهر در کتاب الحدود خود، این روایت را نقل می‌کند؛ وی می‌گوید: بدگویی نسبت به اهل بدعت به معنای آن نیست که نسبت‌های ناروا به آنها داده شود و به آنچه که انجام نداده اند متّهم شوند.  [۳۸] ۴.۱.۱.۶ - دیدگاه مطهری استاد مطهری در جاهای مختلف از آثار خود به این مطلب پرداخته و آن را توضیح داده است: وی در کتاب آشنایی با قرآن می‌گوید: بعضی آدم‌های کم سواد این «باهِتوهُمْ» را این طور معنی کردند: به آنها تهمت بزنید و دروغ ببندید. بعد می‌گویند: اهل بدعت دشمن خدا هستند و من دروغ علیه او جعل میکنم. با هر کسی هم که دشمنی شخصی داشته باشد می‌گوید: این ملعون اهل بدعت است. صغری و کبری تشکیل میدهد، بعد هم شروع می‌کند به دروغ جعل کردن علیه او. شما ببینید اگر جامعه‌ای به این بیماری مبتلا باشد که دشمن‌های شخصی خودش را اهل بدعت بداند و حدیث «باهِتوهُمْ» را هم چنین معنی کند که دروغ جعل کن، با دشمن‌های خودش چه می‌کند! آن وقت است که شما می‌بینید دروغ اندر دروغ جعل می‌شود.  [۳۹] در کتاب سیری در سیره نبوی ذکر می‌کند: شیخ انصاری تصریح می‌کند که‌ معنای اینکه اگر با اهل بدعت روبرو شدید باهتوهم یعنی با منطقی قوی با آنها روبرو بشوید، مبهوتشان بکنید آن‌چنانکه ابراهیم با جبار زمان خودش‌ نمرود مباحثه کرد و مبهوتش نمود «فبهت الذی کفر» ... عده‌ای آمده‌اند از این حدیث این‌جور استفاده کرده‌اند که اگر اهل بدعت‌ را دیدید، دیگر دروغ گفتن جایز است، هر نسبتی می‌خواهید به اینها بدهید، هر دروغی می‌خواهید ببندید،
یعنی برای کوباندن اهل بدعت که یک هدف مقدس است از این وسیله نامقدس یعنی دروغ بستن استفاده بکنید، که این‌ امر دایره‌اش وسیع‌تر هم می‌شود. آدم‌های حسابی هرگز چنین حرفی را نمی‌زنند. آدم‌های ناحسابی گاهی دنبال بهانه‌اند.  [۴۰] در جای دیگر می‌گوید: فرنگی‌مآب ما می‌گوید: «الْغایاتُ تُبَرِّرُ الْمَبادی»، هدف باید خوب باشد، هدف که خوب بود وسیله هرچه شد شد. متقدس‌مآب ما هم می‌گوید به ما گفته‌اند «باهِتوهُمْ»، حق داریم هرچه دلمان بخواهد بگوییم، و می‌گوییم هرچه دل خودمان بخواهد. آن وقت ببینید به سر دین چه می‌آید؟!  [۴۱] ۴.۱.۱.۷ - دیدگاه فقهای معاصر برخی از فقهای معاصر از جمله آیات عظام مکارم شیرازی، جعفر سبحانی، نوری همدانی، شبیری زنجانی و مرحوم موسوی اردبیلی در استفتایی که از ایشان شده بود، این قول را پذیرفته‌اند و بهتان زدن را به طور مطلق رد کرده‌اند.  [۴۲] ۴.۲ - به معنای تهمت برخی از فقها از جمله شیخ انصاری، خویی و گلپایگانی دلالت این حدیث را بر جواز بهتان زدن به اهل بدعت را با شرایط خاص یا به صورت احتمال پذیرفته‌اند. ۴.۲.۱ - دیدگاه شیخ انصاری شیخ انصاری این روایت را در دو باب به کار برده و از واژه باهتوهم در فتوای خود استفاده نموده است: یک بار در باب هجو مؤمن که هجو اهل بدعت را جایز دانسته ولی شرط آن را اقتصار به عیب‌های موجود در فرد عنوان کرده است، لکن حمل بر معنای ظاهر را رد نکرده است. [۴۳] بار دیگر در باب غیبت از این روایت استفاده کرده و یکی از موارد جواز غیبت را، غیبت از اهل بدعت دانسته است.  [۴۴] لذا می‌توان نتیجه گرفت که شیخ انصاری، در هجو اهل بدعت اقتصار به عیوب موجوده کرده است.  [۴۵] ۴.۲.۲ - دیدگاه خوئی آیت‌الله خویی هجو اهل بدع در عیوب غیرموجوده را با استناد به قرآن و سنت حرام دانسته ولی در مواردی که مصلحت لازمی، اقتضاء کند، آن‌را جایز دانسته است؛ وی مصلحت لازمه را آشکار شدن شخصیت و روش و شیوه آنها بر ضعفای مؤمنین معنی کرده است. ایشان این مسأله را تا جایی جایز دانسته است بر هجو آنها مفسده و فتنه‌ای مترتب نباشد؛ در اینصورت هجو آنها حتی در عیوب موجوده را نیز جایز نشمرده است. [۴۶] ۴.۲.۳ - دیدگاه گلپایگانی آیت‌الله گلپایگانی که این نظرش در کتاب الدرّ المنضود نوشته یکی از شاگردانش آمده با اعتراض وی همراه بوده و وی در پاورقی با ذکر دیدگاه مجلسی و صاحب ریاض نظر استاد خود را رد می‌کند. [۴۷] ۴.۲.۴ - دیدگاه شیخ جواد تبریزی گرچه آیت‌الله تبریزی، در موارد متعددی از این روایت استفاده کرده و آن را مؤید موارد جواز غیبت درباره متجاهر به فسق و اهل بدعت دانسته است،  [۴۸] [۴۹]  ولی متأسفانه برخی با تقطیع کلام، مدعی شده‌اند که ایشان از این روایت، جواز بهتان را استفاده کرده است. ۴.۲.۵ - نقد تفسیر جواز بهتان منتقدان دیدگاه دوم بر این باورند كه مقصود از «باهتوهم» در حدیث یاد شده، تجویز نسبت دادن كار خلافی كه اهل بدعت انجام نداده‌اند، به آنها نیست. منقدان چنین استدلال می‌کنند که چنین رفتاری، نه تنها به زیان اهل بدعت نیست بلكه در صورت اثبات بی‌گناهی آنان و روشن شدن واقعیت برای مردم، زمینه مظلوم‌نمایی اهل بدعت و بی‌اعتبار جلوه دادن سخن منتقدان فراهم خواهد شد و این امر در نهایت به سود آنان تمام خواهد شد.  [۵۰] به همین دلیل برخی منتقدان درباره جمله یاد شده گفته‌اند یا باید معنای نخست علّامه مجلسی را پذیرفت و یا می‌توان گفت كه مقصود از این بهتان، بهتان اصطلاحی است، نه بهتان لغوی؛ یعنی در مواردی كه غیبت اهل ایمان، بهتان محسوب می‌شود، درباره بدعت‌گذاران ، حكم بهتان را ندارد؛ بلكه به منظور مبارزه با بدعت، اظهار خلافكاری‌های آنان، لازم است. [۵۱] برخی نیز ساختار جمله را زیر سوال برده و گفته‌اند: ساختار حدیث باهتوهم به گونه‌ای است که فسادش ظاهر و بارز است، به نظر بعضی ۱۲ اشکال بر برداشت دوم وارد است. [۵۲] ۵ - فهرست منابع [ویرایش] • محمد سروش محلاتی، تهمت در خدمت دیانت.     • محمد محمدی ری شهری، دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱۶، حکم بهتان به اهل بدعت، ذیل مدخل بهتان.     • سید محمدجواد موسوی غروی، تفسیر حدیث باهتوهم. • ابن طاووس، علی بن موسی، سعدالسعود للنفوس منضود، دار الذخائر،ايران؛ قم‌، چاپ اول‌. • ابن طاووس، علی بن موسی، الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف‌، خيام‌، قم‌،۱۴۰۰ ق‌،چاپ اول. ‌ • ابن فارس، أحمد بن فارس(۳۹۵ ق)،معجم المقاييس اللغة‌، مكتب الاعلام الاسلامي‌، قم‌، ۱۴۰۴ ق‌، چاپ اول. • ابن منظور، محمد مکرم(۷۱۱ق)، لسان العرب‌، دار الفكر للطباعة و النشر و التوزيع- دار صادر، بيروت‌، ۱۴۱۴ ق‌، چاپ سوم‌.‌ • فيض كاشانى، محمد محسن بن شاه مرتضى‌(۱۰۹۱ق)، كتابخانه امام أمير المؤمنين على عليه السلام‌، اصفهان،‌ ۱۴۰۶ق‌،چاپ اول.‌ • گلپایگانی، محمدرضا،الدر المنضود في أحکام الحدود، تقریر علی کریمی جهرمی.
تورقی در تاریخ معاصر ایران(۱) 💥عهدنامه ترکمنچای پیمان‌نامهٔ ترکمانچای، پیمانی است که در روز پنجشنبه، ۱ اسفند ۱۲۰۶ خورشیدی (۵ شعبان ۱۲۴۳ قمری) مطابق با ۲۱ فوریه ۱۸۲۸ میلادی در پی جنگ‌های ایران و روسیه در دوره قاجار بین این دو کشور در روستای ترکمانچای از توابع شهرستان میانه امضا شد. برای امضای این پیمان از سوی فتحعلی‌شاه پادشاه ایران میرزا ابوالحسن خان شیرازی و الله‌یار خان آصف‌الدوله و از سوی امپراتور روسیه ایوان پاسکویچ حضور داشتند. برپایهٔ این قرارداد، سه ایالت دیگر قفقاز، یعنی ایروان، نخجوان و بخش‌های دیگری از تالش زیر سلطهٔ روس‌ها قرار گرفت، حاکمیت ایران بر دریای خزر محدودترشد و مردم ایران ناچار از پذیرش کاپیتولاسیون (قضاوت کنسولی) گردیدند. بدین‌سان، میان مردم قفقاز و دیگر مردم ایران، دیوار جدایی برپا شد. 📒دانشنامه آزاد @mohammadjavad_karimi
پرسش و پاسخ(۱) 🔸 امام صادق علیه السلام : ♨️زمانی که امام حسین علیه السلام را به شهادت رساندند و خواستند سر آن حضرت را جدا کنند، منادی فریاد زد:ای امت گمراه، بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خداوند شما را در هیچ عید قربان و عید فطری موفق نگرداند. سپس فرمود: به همین جهت به خدا سوگند موفق نشده و نخواهند شد تا آنکه خونخواه امام حسین قیام نماید و خونخواهی کند. 📚 اصول کافی/ج4/ص170 سلام علیکم حضرت استاد ! با توجه به این نکته؛ یعنی تمام مسلمانان اول و آخررمضان و شبهای قدر را درک نمی‌کنند؟؟
محمدجواد کریمی
پرسش و پاسخ(۱) 🔸 امام صادق علیه السلام : ♨️زمانی که امام حسین علیه السلام را به شهادت رساندند و
✍پاسخ استاد غلامعباس هاشمی همدانی سلام علیکم این فرمایش امام صادق علیه السلام خطاب به امت گمراه است. یعنی قاتلین و رضایت دهندگان به قتل که غیر شیعیان هستند. 👈 اگر گفته شود لو فرض که افرادی از این امت گمراه- رضایت دهندگان به قتل - به جهت حضور در جمع شیعیان و اختلاط و معاشرت با آنان از عید اضحی و فطر شیعیان استفاده کنند و همراه آنان صوم را در ماه رمضان آغاز و همراه آنان در عید فطر افطار نمایند آیا از شمول این نفرین خارج نمی شوند؟ ✍پاسخ راضیان به شهادت امام حسین هرگز حتی اگر در میان شیعیان زندگی کنند از شیعیان تبعیت نمی کنند...وگرنه راضی به شهادت نمی شدند... @mohammadjavad_karimi
💢 امام جمعه اردبیل: اشغال محکوم است چه در قره باغ باشد و چه در قدس و مسجد اقصیآیت الله سید حسن عاملی: ▫️از اینکه منطقه قره باغ بعد از نزدیک به سی سال به صاحب اصلی خود برگشت ما خوشحال هستیم. ▫️این موفقیت بزرگ را به ملت آذربایجان تبریک می‌گوییم قره باغ خاک آذربایجان است. ▫️هرچند برای ما حضور در سر خاک شهدای قره باغ مقدور نیست ولی از دور به آنها اداء احترام می‌کنیم. ▫️البته کاملاً ممکن بود که این موفقیت زودتر از این صورت بگیرد و کاملاً ممکن بود که با شهدای کمتری قره باغ آزاد شود اما صد افسوس که یک واهمه بی‌جا و یک تفکر انحرافی ناسیونالیستی اجازه نداد. ▫️با کمال تعجب گفته شد ما حاضریم قره باغ را دو دستی به ارمنی‌ها تحویل دهیم ولی با دست ایران آزاد نکنیم همه اهالی آذربایجان می‌دانند که من چه می‌گویم. ▫️امیدواریم از این به بعد هیچ جنگی و هیچ اشغالی و هیچ به هم زدن مرزهای بین‌المللی در منطقه رخ ندهد ▫️اشغال محکوم است چه در قره باغ باشد و چه در قدس و مسجد اقصی. 🔹کانال اطلاع رسانی مسائل قفقاز و آناتولی ایتا: @Qafqaz 👈🇮🇷 https://eitaa.com/joinchat/2050556181Cea56109735 تلگرام: @Qafqaz_fa👈🇮🇷 https://t.me/+lBen2JhPG8BlMDg0