#کتابخونه!
#انقلاب_اسلامی روایت نزدیک
محمدمهدی شیرمحمدی
تا سياهی در دام شاه
نام کتابی با خاطرات «پروین غفاری» درباره روابط نامشروع شاه است. اين كتاب با تکیه بر زندگی راوی، وضع دربار و زندگی خصوصی درباریان، در سالهای نخست سلطنت محمدرضا پهلوي را به تصویر می کشد.
از نظر تاریخی، ماجرای کتاب با گزارشی از فرار فوزیه، نخستین همسر شاه و زنبارگی او و چگونگی شکار پروین غفاری تا ازدواج شاه با ثریا اسفندیاری و سپس برخورد پروین غفاری با شاه پس از بی وفایی ادامه می یابد و با شرحی از روابط او با عبدالکریم ایادی، غلامرضا پهلوی، سینماگران و چهره های هنری، پشت پرده و روابط خصوصی اصحاب سینما و هنر و ادبیات را گزارش مي كند …
خواندن این کتاب، در مواردی حال به هم زن است. اما معنای واقعی زن، زندگی و آزادی در عصر پهلوی را به خوبی ترسیم می کند.
غفاری، که فرزند یکی از کارمندان فرهیخته و فاضل مجلس با سابقه دوستی با شهید مدرس بود، با اغواگری مادرش، از افتادن در دام شاه استقبال می کند امید آنکه پس از فوزیه، ملکه ایران شود. اما پس از آنکه باردار شد و با سقط اجباری، از دربار دور انداخته شد، ناگزیر برای انتقام از شاه، به سینما روی آورد و در فیلمهایی مثل «دختر مو طلایی شهر ما»، کوشید حال محمدرضا را بگیرد.
روایت چگونگی شکار پروین غفاری، از این کتاب به سینمای سالهای اخیر هم راه یافت. در مجموعه «معمای شاه» صحنه ای که شاه،؛ شخصاً با رانندگی و عینک دودی دنبال دختران است و غفاری را می بیند و کوشش او برای سرقت غفاری ناکام می ماند، به تصویر کشیده شده است.
باغ اندیشه-محمدمهدی شیرمحمدی
درباره توئیت «استغنایی ضرغامی»
محمدمهدی شیرمحمدی
یکم: کهنه دلق!
عزیز دل دولتمردان بی نیرنگ، بزرگمرد دوست داشتنی فرهنگ، آقا سید ضرغامی پرعزت، در رشته توئیتی به بهانه حاشیههایی که با توئیتهای پیشین خود، آفرید، کوشیده مرام نامه فرهنگی و سیاسی خود را تشریح کند و در مقدمه آن اظهار می دارد که در عالم سیاست، دیگر آفتاب لب بام است و چون در سال ۱۴۰۸ به پیرسالی و ۷۰ سالگی پا می نهد، دیگر رویای ریاست جمهوری ندارد و دغدغهاش جذب قشر خاکستری است.
گویی، ابتدا به سان حافظ، می فرماید:
درویش را نباشد
برگ و نوای سلطان
ماییم و کهنه دلقی
کآتش در آن توان زد
سخن او قبول. آنچه می گوید باور و مرام او است اما، در مسیر استغنا، زیادی به پیش تاخته و متوجه یک مهم دیگر نیست!
دوم: سلطان و شبان
کاری به خیالات آقای ضرغامی در حوزه فرهنگ و جذب قشر خاکستری ندارم. حتی درباره نگرش او به «دختران پلنگی» تا فرامایش او که «تحریک نشوید» داوری نمی کنم. دیگران به وفور، درباره او خطبه خوانده و قضاوت کردهاند.
می خواهم به صورت مسأله مهمتری اشاره کنم و آن پیامد گرفتاری در بازی در دو نقش است. او می خواهد هم «سطان» باشد و هم «شبان»! باید از او، به لسان ساده شبان سلطان شده، پرسید: «تو سلطان بانوی ما هستی یا سلطان بانوی وزیر!» آقای ضرغامی، هرقدر هم هنرمند باشد، اگر منطق بداند باید بفهمد که نمی تواند در دو نقش متباین بازی کند! او در جایگاه ارباب فرهنگ نشسته و می خواهد نقش رعیت را سیاه بازی کند!
سوم: خویشکاری!
قبلاً محمد خاتمی، عطاءالله مهاجرانی، عبدالله نوری، حسین فریدون و... اعوان و انصارشان، این رویکرد دوزیستی را آزمودند و الان باز در حسرت بازگشت به قدرت، طرح و برنامه خیالاتی می بافند و مدام از ملت می خواهند شر ایشان را فراموش کنند و اندکی به خیرشان امیدوار باشند.
اما مردم شرف اندیش، یادشان نمی رود؛ خاتمی با شعار توسعه سیاسی، بلایی بر سر جمهور مردم آورد که همه ادوار انتخاباتی دوران صدارتش، آرای مردم کمتر از سال ۷۶ شد!
یادشان نمی رود سخنگوی دولتش، مهاجرانی که وزیر فرهنگ هم بود، کارنامهای ضد فرهنگی به جا گذاشت.
یادشان نمی رود؛ عبدالله نوری، وزیر کشور او، به جای بسط امنیت، خودش از جمله در مسجد سید اصفهان، در تنور آشوب می دمید. از بدو صدارت، آنقدر در جمع دانشجویان تحکیم وحشت، فرمود: «جامعه را باید قرمز و آبی کنیم!» که پس از فتنه ۱۸ تیر، معاونش تاجزاده، در جمع دانشجویان، فریاد می زد: «باید از فرصت پیش آمده حداکثر استفاده را ببریم!»
و یادشان نمی رود؛ رفیق گرمابه و گلستان ایشان، فریدون دانش اموخته اسکاتلند، ۸ سال را با شعار «تدبیر و امید» فرصت سوخت و هنوز شبها به امید چیدن سیب و گلابی، از باغ برجام می خسبد؟
نمی خواهم بگویم خدای نکرده آقای ضرغامی، همپیاله ایشان است. اما ضرغامی، عمری را با فرصت سوزان به ستیز پرداخته و آبدیده شده اما، اگر به کار خویش نپردازد و سرگرم کار دیگری باشد، فرصت خدمت از کف او نیز می رود.
خوب است به رئیس میراث فرهنگی، یکی از واژگان دیوانسالاری ایران باستان را بیاموزیم؛
«خویشکاری»؛ آن است که هر کسی به کاری که یزدان برای او سرنوشت زده، سرگرم باشد و بکوشد که آن را تباه نسازد.
چهارم: حال و هوای این صدارت!
من نمی دانم کرسی صدارت «میراث فرهنگی و گردشگی» چه حال و هوایی دارد که هر که در آن نشیند به جای پرداختن به ترسیم «میراث فرهنگی ایرانیان به جهانیان» و تصویرسازی از «بوم زیست ایران به جهان»، به نظربازی در کوی و برزن بسنده می کند و نظریه پرداز آدمیان امروز می شود.
به فرض که نظرات درستی هم بدهد! اما فراموش کرده باید معمار ساماندهی میراث فرهنگی و سودآوری از گردشگری باشد.
فرصت جام جهانی قطر که گذشت، دومین نوروز دولت مستعجل هم عن قریب، می گذرد و باید کارنامهای از خود به جا بگذارد. نکند چون بنا است رییس جمهور نشود، اینقدر روحیه استغنا را در خود بالا برده که هم وزیر نباشد و هم در وزارتخانه باشد و با این وصف، ردای وزارت که هیچ، وزارت را هم به آتش فرصت سوزی، بکشد.
در ضمن، یکی از کار ویژههای این وزارت، جذب گردشگر است نه فقط قشر خاکستری.
می توانست وقت نگارش و پردازش این توئیتها و حلاجی حاشیهسازی و پاسخ به آن را به کارویژه خود بپردازد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ چرا امام خمینی را نکشتند؟
پاسخ به کسانی که میگن؛خمینی رو آمریکاییا و انگلیسیا آوردن!!☺️
پاسخ بختیار که چرا خمینی را نکشتید؟؟
فراتر از نحوه استدلال، او، معلوم می سازد که به سوگواری واقعه عاشورا و تکریم حضرت سیدالشهدا معترض است. درست نقطه مقابل آن باور امام خمینی (ره) که می فرمود: «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.»
🔴⚡️بعد ۴۳ سال واقعا نظرم در مورد رژیم پهلوی با این اطلاعات عوض شد.
⚡️فهمیدم خیلی اطلاعات را جمهوری اسلامی به ما نداده است.
🔺واقعا چرا #جمهوری_اسلامی یکی از این کارهای رضا شاه و محمد رضا شاه را انجام نمیده
🔺۵۰ سال دیگه هم به گرد پای این پدر و پسر نمی رسید شما هم موارد زیر را بخوانید:
🔺۴۶ درصد نقدینگی کل کشور در حسابهای شخصی او بود (نگاهی به شاه، ملک زاده میلانی، مدیر برنامه مطالعات ایران در دانشگاه استنفورد، ص۱۰۷)
🔺۴۴هزار زمین زراعی روستایی خوش آب و هوای کشور را به زور گرفته و به نام خودش کرده بود
(تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکی، ج۶، ص۱۳۷)
🔺جناب #رضاشاه هوادار هیتلر و ایدئولژی نازیسم بود و در جنگ جهانی دوم به همین خاطر انگلیس، شوروی و امریکا او را از تخت سلطنت پائین کشیدند و فرستادند تبعید در آفریقای جنوبی.
بعد از تبعید ۱۰ ملیون لیره انگلیس(در سال ۱۳۲۰) در بانکهای خارج داشت.
(رضاخان در گذرگاه تاریخ، فتح الله نوری اسفندیاری، رییس مجلس رضاخان، ج۲،ص۹۹۱)
🔺چیزی از جنایات او شنیده اید؟ همان که تصویرش کرده اند: «خیلی قاطع بود» در ۲۴ تا ۲۶ آذرماه ۱۳۰۶ رضاشاه با هواپیما شهرهایی از لرستان را بمباران کرد (عملیات لرستان، سرتیپ محمدشاه بختی(فرمانده لشکر رضا شاه در لرستان و آذربایجان)، ص۲۴۹_۲۵۰)
🔺ویلیام داگلاس آمریکایی در کتابش مینویسد: افسران رضاشاه سر جوانان لر را قطع میکردند، سینی آهنی گداخته ای را بر روی گردن بریده آنها میگذاشتند تا جنازه چند قدم بدود سپس بر سر قدمهای آنها شرط بندی میکردند
(سرزمین های شگفت، ویلیام داگلاس، قاضی دیوان عالی آمریکا، ص۱۷۵) داگلاس میگوید
🔺در حمله به عشایر لر سربازها به هر بچه ای میرسیدند لوله هفت تیر خود را در شقیقه او میگذاشتند و مغزش را متلاشی میکردند
(همان، ص۱۷۳)
🔺استفانی کرونین آمریکایی در کتابش مینویسد، سرهنگ دولو در دشت ترکمن در هر دهکده تعدادی مردم را به دار آویخت، اموالشان را غارت کرد به زنانشان هتک حرمت کرد و جواهراتشان را سرقت نمود
(ارتش و حکومت پهلوی، استفانی کرونین(استاد دانشگاه اکسفورد)ص۳۴۵)
🔺خوانین بویر احمد را با دادن وعده تامین جان و سوگند، به تهران آوردند و کشتند، از طایفه بهمنی در کهکیلویه ۹۷ نفر را در یک روز کشتند که یک نفرشان ۱۳ ساله بود.
🔺چهارصد نفر را در اهواز حبس کردند که سیصد نفرشان در زندان مردند
(تاریخ بیست ساله ایران، حسین مکی، ج۵، ص۴۷۱)
🔺عبدالله مستوفی به ارتش تحت امر رضا خان نوشت برادارانه توصیه میکنم زنهای ایل را به شیر دادن سگهای خود وادار نکنید
(شرح زندگانی من، ج۳،)
🔴⚡️و اما محمدرضا شاه؛
🔺محمدرضا نفت رایگان به مصر میداد
(مستند آریا مهر شبکه منوتو)
🔺بیش از یک ششم جمعیت ایران سوء تغذیه داشتند؛
(تاریخ تحول ایران، جان فوران، ترجمه احمدتدین، ص۴۷۷)
🔺سالی ۴هزار لیره انگلیس(پوند) به نوه پادشاه برکنار شده اتیوپی پول میداد؛
رفاقتی(هدایای دربار #پهلوی به بیگانگان، ص۲۶۸)
🔺اسدالله علم در خاطراتش میگوید حقوق ۶ تا ۷ هزار دلار برای ثریا تعیین شد، حال آنکه چندی قبل ۱٫۵ میلیون دلار به او داده بودیم.
(یادداشتهای علم، ج۶،ص۳۰۹)
🔺به دوست دختر هالیوودی اش گریس کلی، یک قفس طلا که داخلش یک قطعه الماس و یک پرنده ساخته شده از یاقوت کبود بود و یک دستبند طلا از مروارید و الماس و یک جعبه طلا که داخلش یک ست با ۳۲ عدد الماس بود داد. گریس اولش شک کرد که این ها را پس بدهد از بس زیاد بود
(زندگی و زمانه پرنسس های آمریکایی، وندی لی، ص۴۷)
🔺در سال ۵۳ مبلغ ۵۰۰ میلیون لیره استرلینگ به انگلیس کمک مالی کرد تا صنایع غذایی انگلیس ورشکسته نشود
(یادداشتهای علم، ج۴، ص۱۹۳)
🔺هنگام فرار فقط شمس و اشرف یک میلیارد و هشتصد میلیون دلار از ایران خارج کردند
(نگاهی به شاه، عباس ملک زاده میلانی، مدیر برنامه مطالعات ایران در استنفورد، ص۲۳۶)
🔺وقتی از نگه داشتن او ناامید شدند چه کردند؟
سالیوان سفیر آمریکا و ژنرال هایزر نزد شاه رفتند بعد از گفتگو شاه گفت: اینها به ما تکلیف کردند که از کشور برویم، ما که به انگلیس و آمریکا بد نکردیم
(کتاب پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد، حبیب لاجوردی، ج۱۳، ص۶۱۱)
🔺اردشیر زاهدی میگوید #شاه گفت من تمام عمرم را در خدمت آمریکا گذراندم و اکنون آمریکا حتی اجازه نمیدهد در بیمارستانهای آن کشور بستری شوم
(۲۵ سال در کنار شاه، زاهدی، ص۳۶۴_۳۸۰)