eitaa logo
آیه های چشمانت
451 دنبال‌کننده
46 عکس
3 ویدیو
1 فایل
کانال رسمی آثار و اشعار محمدرضا کاکایی(شِفای اصفهانی) ارتباط با ادمین: @Kakaeimohammadreza کانالهای مرتبط: @behesht_e_hashtom @sher_moaser
مشاهده در ایتا
دانلود
چادر که شب سیاه را پوشانده گیسوی تو روی ماه را پوشانده باغ گل لاله است داغ دل من زخمی که تمام راه را پوشانده @mohammadrezakakaei
آورده ای روی لب شیعه تبسم را مست از می ناب کرامت کرده ای خم را در آسمان دامنت پرورده ای از مهر خورشید شهر مشهد و مهبانوی قم را پاک است خاکت، آنقدر که می توان حس کرد از برکت آغوش مهرت بوی گندم را فرزند تو از بصره می آید به طوس، اما دارد خلیج فارس قلبی پر تلاطم را نام تو را موسی بن جعفر نجمه نامیده است تا پروری در دامنت خورشید هشتم را روشن تر از آب آمد آن نوری که باطل کرد با اذن حق در باور مردم تیمم را شمس الشموسی که طلوع پرتو مهرش از ورطه ظلمت رهائی داد مردم را @mohammadrezakakaei
بس است گُرده چوبین نردبان بودن مسیر فرصت شیرین این و آن بودن @mohammadrezakakaei
بس است گُرده چوبین نردبان بودن مسیر فرصت شیرین این و آن بودن در این زمانه که کس دادخواه کس نشود چو شمع، روشنی بزم ناکسان بودن تمام عمر گران را به پای خس دادن پی بهار در اندیشه خزان بودن برای آنچه که با نیت رضای خداست پی سپاس شیاطین انس و جان بودن به جای حضرت معبود بی نیاز عمری نیازمند به دستان ناتوان بودن به آنچه فانی و ناماندنی است دل بستن به فکر ماندن و غافل ز کاروان بودن بیا بیا و به آنچه تو راست، راضی شو که خویش هستی خود، به که دیگران بودن به فکر توشه راهی برای پیری باش که شام تا سحری است فرصت جوان بودن @mohammadrezakakaei
تا از آن چشمه گل جوش لبی تر دارم از می لعل لب مست تو ساغر دارم باغ نور است رواق آینه چشمانت لحظه ای از تو محال است نظر بردارم هر شب از شوق خیال تو در آغوش غزل از گل اشک، خط آیه به دفتر دارم قفسی ساخته غم از شب تنهائی من در رگ آینه صد بغض کبوتر دارم رفتی و رفته به همراه تو جان از تن و نیست نیمه جانی که به سویت قدمی بر دارم گر چه گفتند که کفر است همه ایمانم من به پیغمبری چشم تو باور دارم @mohammadrezakakaei
ما ملت اراده و ایمان و خدمتیم دلهای پر گرفته به شوق شهادتیم ما راستان آمده در داستان عشق دستان شاهنامه ی فصل روایتیم در جبهه مقاومت و عرصه حضور فرمان پذیر و گوش به امر اطاعتیم بگذار روی شانه بریزند سیل داغ ما قله صبورترین کوه طاقتیم سر تا به پا اگر شده تقدیرمان گداز در پیچ و تاب حادثه شمع هدایتیم ما شیعه ایم و تا صف محشر به حکم عشق چون سیر ذره در پی نور ولایتیم سر خم نمی کنیم یزیدان ظلم را همچون حسین آینه این عبارتیم حتی اگر رود سر و تن دشت گل شود فریاد سرخ صبح ، سر شام ذلتیم @mohammadrezakakaei
قلمی کو، که نویسد خط پایانی را غزل هجرت آن یار خراسانی را صبح آن روز پر از درد به دلها چه گذشت که زمین تجربه کرد آن شب طوفانی را تا سحرگاه، سپاه مژه بر هم نرسید تا که آرد خبر بی سر و سامانی را؟ صبح آمد که به درد آورد آن تلخ خبر دل آزادگی و غیرت ایرانی را خبر این بود که در شعله پر و بالی سوخت شمع بارید و رقم زد شب بارانی را باز آموخت در آتش به جهان ابراهیم شیوه مردی مردان گلستانی را @mohammadrezakakaei
✔️با افتخار و احترام دعوتید... کانال رسمی اشعار و نوشته‌های @mohammadrezakakaei
از هر چه بجز حقوق انسان دم زد حیوان شد و رسم آدمی بر هم زد از نور به گاو سامری برد پناه شیطان شد و آتش به هم عالم زد @mohammadrezakakaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چه شاخه ها که شکستند و باغ هیمه شدند چه برگها که خزان شد به دست باد اینجا @mohammadrezakakaei
چقدر فاصله افتاده بین من با تو منم مقصر اصلی در این میان، یا تو چقدر سخت و نفس گیرمی شود وقتی تو هستی و و دل من نیست روز و شب با تو اگر چه از من دلخسته ، تا تو راهی نیست هنوز فاصله عمریست بین من تا تو توئی که همچو منی را هزارها داری و من که چون تو کسی را ندارم الا تو @mohammadrezakakaei
✅ از اثار تحریر شده در سومین رویداد خوشنویسی با محوریت اُمّ شمس الشموس حضرت نجمه خاتون سلام الله علیها 🔹دهه ی کرامت ۱۴۴۵ 🔹مشهد مقدس ، حرم مطهر آورده ای روی لب شیعه تبسم را مست از می ناب کرامت کرده ای خم را در آسمان دامنت پرورده ای از مهر خورشید شهر مشهد و مه بانوی قم را پاک است خاکت، آنقدر که می توان حس کرد از برکت آغوش مهرت بوی گندم را فرزند تو از بصره می آید به طوس، اما دارد خلیج فارس قلبی پر تلاطم را نام تو را موسی بن جعفر نجمه نامیده است تا پروری در دامنت خورشید هشتم را روشن تر از آب آمد آن نوری که باطل کرد با اذن حق در باور مردم تیمم را شمس الشموسی که طلوع پرتو مهرش از ورطه ظلمت رهائی داد مردم را (محمدرضا کاکایی) 🔹ایام‌ولادت‌حضرت‌ابالحسن علیّ‌بن‌موسی‌الرضا علیه السلام تهنیت باد. اللهم عجّل لولیّک الفرج @mohammadrezakakaei
شبها همه بی ستاره می خواهندت در معنی استعاره می خواهندت ایرانی و گرگهای طول تاریخ ویرانه و پاره پاره می خواهندت @mohammadrezakakaei
خجسته باد سالروز ازدواج حضرت امیرالمومنین علی (ع)و حضرت زهرا(س) @mohammadrezakakaei
بساط غنچه برچینی است گلخند سحر اینجا هر آن گل می شود پرپر، که باشد غنچه تر اینجا لب از لب وا نکن بلبل در این شهر قفس آلود که عمر جاودان دارند لال و کور و کر اینجا سکوتی سرد و سنگین بر سر این جاده گسترده است که غیر از ترس و وحشت نیست دل را همسفر اینجا هوا ابری است اما آسمان دیگر نمی بارد مگر خون جگر، شام و سحر از چشم تر اینجا نه تنها در نیستان آتش بیداد افتاده است غمی جانسوز دارد ناله مرغ سحر اینجا شب کوچ است و دل در ناگهان درد پیچیده است چو مار از التهاب ایل بر پای سفر اینجا دلت را آب و جا رو کن مگر باد صبا آرد از آن صبح تماشا لیله القدری، خبر اینجا نمی آید نسیمی خوش، مرا از سمت جوئی خوش که دل بازم به روئی خوش، شوم بی پا و سر اینجا من آتش زاد ققنوسم، نترسانم از این آتش که موج شعله می سازد برایم بال و پر اینجا @mohammadrezakakaei
از این دکان که وا کردند ارباب دغل اینجا نیاید غیر درد و غصه بوی راه حل اینجا چنان بر کام مردم لحظه ها راتلخ می بینم که یادم رفته حتی طعم شیرین عسل اینجا خدا یا چیست سّر غربت و سنگینی حزنی که دارد در درون سینه اش امشب غزل اینجا زبانها گر چه دارد جمله با حی علی، انسی نمی بینم در آئین دلی خیر العمل اینجا پر از حرفم ولی غرق سکوتی سرد و سنگینم خدا گویی که لالم آفریده از ازل اینجا من از سعدی علیه الرحمه از جان عذر می خواهم اگر گفتم به عزرائیلیان شیخ اجل اینجا رها کن شعر را شاعر که کار واژه ها دیگر گذشته از نصیحت کردن و ضرب المثل اینجا @mohammadrezakakaei
29.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نام سرود: حقیقت آشکار(علی ولی الله) سال تولید:عید غدیر سال ۱۳۹۷ تدوین و اجرا:گروه هنری و مذهبی سُبُحات شاعر: محمدرضا کاکایی @mohammadrezakakaei
✔️با افتخار و احترام دعوتید... کانال رسمی اشعار و نوشته‌های @mohammadrezakakaei
ای که کوثر در نگاه روشنت تاویل شد خادم خوان پر از مهر تو، میکاییل شد خطبه عقد تو را در آسمان راحیل خواند فرش پیش پای تو بال و پر جبریل شد با تو اتممت علیکم نعمتی مصداق یافت با ولی اللهی نامت اذان تکمیل شد در دل پاک رسول الله آرامش نشست آنچه را می خواست احمد با علی تحصیل شد تو همان بودی که با خورشید بیعت کردی و سال هجری با وجود ماه تو تحویل شد تو همان نوری که هر کس منکرت شد در غدیر قصه تلخ عذابش آیه و تمثیل شد تو همان بودی که بعد از رفتنت از شهر شب آیه های نور از سرچشمه بی ترتیل شد زخم پشت زخم دل در سوک دانایی نشست حاصل جهل جماعت خلقت قابیل شد بغض و کین خانه نشینت کرد بیست و پنج سال صد سقیفه زخم بر روی دلت تحمیل شد تو همان بودی و هستی که خدا در شان او بارها از پای تا سر جلوه تجلیل شد خواند جبریل امین لولاک را در شان تو حضرت عشقت امیرالمومنین ایل شد @mohammadrezakakaei
داده است خدا به انبیا پیوندت از روز ازل نیامده مانندت در سایه رب العالمینی و تو را جبریل، امین وحی می خوانندت @mohammadrezakakaei
تا دست عمر بر سر اولاد آدم است غم با دل شکسته این قوم همدم است دیدم که بر مزار غریبی نوشته بود رفتن از این گذار فنا آخرین غم است @mohammadrezakakaei
آباد کن این شبیه ویرانی را سامان بده این بی سرو سامانی را شام عرفه رسید الوعده وفا حاجی برسان به صبح، قربانی را @mohammadrezakakaei