#رباعی
خورده است به سنگ تیشه ام می دانی
رنجور تر از همیشه ام می دانی
بی اذن تو کی فتاده برگی، ای دوست
رنجیده خیال شیشه ام می دانی
#محمد_رضا_کاکایی
@mohammadrezakakaei
#رباعی
خوشتر نبود از این، عبوری که تویی
ای کاش دمد صبح ظهوری که تویی
ماییم و شبی دراز در جایی که
تنها دو قدم مانده به نوری که تویی
#محمد_رضا_کاکایی
#صبح_نزدیک_است
@mohammadrezakakaei
#غزل
مرد می خواهد که پا در بیشه شیران نهد
دشمن بزدل قدم در کشور ایران نهد
جان به کف داریم، یعنی هر تجاوز پیشه ای
پا گذارد بر سر این خاک باید جان نهد
صبر هم اندازه ای دارد نشاید مرد رزم
بیش از این دیگر ز غیرت بر جگر دندان نهد
کشتی موجیم بگذار عالمی دریا شود
موج، پا را کی بغیر از ورطه طوفان نهد؟
می رسد از حنجر امواج فرمان خروش
تا مگر دریا دلی، گردن بر این فرمان نهد
بر سر عهدیم از جان با امام عصر خویش
هر چه ام الفتنه بر بالای نی قرآن نهد
زنده باد آنکس که پای اعتقادش ایستد
مرده باد آنکس که پا را بر سر پیمان نهد
#محمد_رضا_کاکایی
#ایران_بیشه_شیران
@mohammadrezakakaei
#رباعی
کردیم تر از گناه تو دامان را
دادیم به کفر زلف تو ایمان را
هستی چه زیان، اگر شبی بگذاریم
از شوق به پیش پای عشقت جان را
#محمد_رضا_کاکایی
#عاشقانه
@mohammadrezakakaei
#تک_بیت
دیشب به سرم هوای لبهای تو بود
امروز اگر لُپم گل انداخته است
#محمد_رضا_کاکایی
@mohammadrezakakaei
#رباعی
چادر که شب سیاه را پوشانده
گیسوی تو روی ماه را پوشانده
باغ گل لاله است داغ دل من
زخمی که تمام راه را پوشانده
#محمد_رضا_کاکایی
@mohammadrezakakaei
#غزل
آورده ای روی لب شیعه تبسم را
مست از می ناب کرامت کرده ای خم را
در آسمان دامنت پرورده ای از مهر
خورشید شهر مشهد و مهبانوی قم را
پاک است خاکت، آنقدر که می توان حس کرد
از برکت آغوش مهرت بوی گندم را
فرزند تو از بصره می آید به طوس، اما
دارد خلیج فارس قلبی پر تلاطم را
نام تو را موسی بن جعفر نجمه نامیده است
تا پروری در دامنت خورشید هشتم را
روشن تر از آب آمد آن نوری که باطل کرد
با اذن حق در باور مردم تیمم را
شمس الشموسی که طلوع پرتو مهرش
از ورطه ظلمت رهائی داد مردم را
#محمد_رضا_کاکایی
#نجمه_خاتون
#حضرت_مادر
@mohammadrezakakaei
May 11
#تک_بیت
بس است گُرده چوبین نردبان بودن
مسیر فرصت شیرین این و آن بودن
#محمد_رضا_کاکایی
@mohammadrezakakaei
#غزل
بس است گُرده چوبین نردبان بودن
مسیر فرصت شیرین این و آن بودن
در این زمانه که کس دادخواه کس نشود
چو شمع، روشنی بزم ناکسان بودن
تمام عمر گران را به پای خس دادن
پی بهار در اندیشه خزان بودن
برای آنچه که با نیت رضای خداست
پی سپاس شیاطین انس و جان بودن
به جای حضرت معبود بی نیاز عمری
نیازمند به دستان ناتوان بودن
به آنچه فانی و ناماندنی است دل بستن
به فکر ماندن و غافل ز کاروان بودن
بیا بیا و به آنچه تو راست، راضی شو
که خویش هستی خود، به که دیگران بودن
به فکر توشه راهی برای پیری باش
که شام تا سحری است فرصت جوان بودن
#محمد_رضا_کاکایی
@mohammadrezakakaei
#غزل
تا از آن چشمه گل جوش لبی تر دارم
از می لعل لب مست تو ساغر دارم
باغ نور است رواق آینه چشمانت
لحظه ای از تو محال است نظر بردارم
هر شب از شوق خیال تو در آغوش غزل
از گل اشک، خط آیه به دفتر دارم
قفسی ساخته غم از شب تنهائی من
در رگ آینه صد بغض کبوتر دارم
رفتی و رفته به همراه تو جان از تن و نیست
نیمه جانی که به سویت قدمی بر دارم
گر چه گفتند که کفر است همه ایمانم
من به پیغمبری چشم تو باور دارم
#محمد_رضا_کاکایی
#عاشقانه
@mohammadrezakakaei
#غزل
ما ملت اراده و ایمان و خدمتیم
دلهای پر گرفته به شوق شهادتیم
ما راستان آمده در داستان عشق
دستان شاهنامه ی فصل روایتیم
در جبهه مقاومت و عرصه حضور
فرمان پذیر و گوش به امر اطاعتیم
بگذار روی شانه بریزند سیل داغ
ما قله صبورترین کوه طاقتیم
سر تا به پا اگر شده تقدیرمان گداز
در پیچ و تاب حادثه شمع هدایتیم
ما شیعه ایم و تا صف محشر به حکم عشق
چون سیر ذره در پی نور ولایتیم
سر خم نمی کنیم یزیدان ظلم را
همچون حسین آینه این عبارتیم
حتی اگر رود سر و تن دشت گل شود
فریاد سرخ صبح ، سر شام ذلتیم
#محمد_رضا_کاکایی
@mohammadrezakakaei
#غزل
قلمی کو، که نویسد خط پایانی را
غزل هجرت آن یار خراسانی را
صبح آن روز پر از درد به دلها چه گذشت
که زمین تجربه کرد آن شب طوفانی را
تا سحرگاه، سپاه مژه بر هم نرسید
تا که آرد خبر بی سر و سامانی را؟
صبح آمد که به درد آورد آن تلخ خبر
دل آزادگی و غیرت ایرانی را
خبر این بود که در شعله پر و بالی سوخت
شمع بارید و رقم زد شب بارانی را
باز آموخت در آتش به جهان ابراهیم
شیوه مردی مردان گلستانی را
#محمد_رضا_کاکایی
@mohammadrezakakaei
هدایت شده از 🌹انجمن ادبی اهل قلم اصفهان🌹
✔️با افتخار و احترام دعوتید...
کانال رسمی اشعار و نوشتههای
#محمدرضا_کاکایی
@mohammadrezakakaei
#رباعی
از هر چه بجز حقوق انسان دم زد
حیوان شد و رسم آدمی بر هم زد
از نور به گاو سامری برد پناه
شیطان شد و آتش به هم عالم زد
#محمد_رضا_کاکایی
#غزه
#رفح
@mohammadrezakakaei
#تک_بیت
چه شاخه ها که شکستند و باغ هیمه شدند
چه برگها که خزان شد به دست باد اینجا
#محمدرضا_کاکایی
@mohammadrezakakaei
#غزل
چقدر فاصله افتاده بین من با تو
منم مقصر اصلی در این میان، یا تو
چقدر سخت و نفس گیرمی شود وقتی
تو هستی و و دل من نیست روز و شب با تو
اگر چه از من دلخسته ، تا تو راهی نیست
هنوز فاصله عمریست بین من تا تو
توئی که همچو منی را هزارها داری
و من که چون تو کسی را ندارم الا تو
#محمدرضا_کاکایی
#الا_تو
@mohammadrezakakaei
✅ از اثار تحریر شده در سومین رویداد خوشنویسی با محوریت اُمّ شمس الشموس حضرت نجمه خاتون سلام الله علیها
🔹دهه ی کرامت ۱۴۴۵
🔹مشهد مقدس ، حرم مطهر
آورده ای روی لب شیعه تبسم را
مست از می ناب کرامت کرده ای خم را
در آسمان دامنت پرورده ای از مهر
خورشید شهر مشهد و مه بانوی قم را
پاک است خاکت، آنقدر که می توان حس کرد
از برکت آغوش مهرت بوی گندم را
فرزند تو از بصره می آید به طوس، اما
دارد خلیج فارس قلبی پر تلاطم را
نام تو را موسی بن جعفر نجمه نامیده است
تا پروری در دامنت خورشید هشتم را
روشن تر از آب آمد آن نوری که باطل کرد
با اذن حق در باور مردم تیمم را
شمس الشموسی که طلوع پرتو مهرش
از ورطه ظلمت رهائی داد مردم را
(محمدرضا کاکایی)
🔹ایامولادتحضرتابالحسن علیّبنموسیالرضا علیه السلام تهنیت باد.
اللهم عجّل لولیّک الفرج
@mohammadrezakakaei
#رباعی
شبها همه بی ستاره می خواهندت
در معنی استعاره می خواهندت
ایرانی و گرگهای طول تاریخ
ویرانه و پاره پاره می خواهندت
#محمدرضا_کاکایی
#ایران_وطن_من
@mohammadrezakakaei
خجسته باد سالروز ازدواج حضرت امیرالمومنین علی (ع)و حضرت زهرا(س)
@mohammadrezakakaei
#غزل
بساط غنچه برچینی است گلخند سحر اینجا
هر آن گل می شود پرپر، که باشد غنچه تر اینجا
لب از لب وا نکن بلبل در این شهر قفس آلود
که عمر جاودان دارند لال و کور و کر اینجا
سکوتی سرد و سنگین بر سر این جاده گسترده است
که غیر از ترس و وحشت نیست دل را همسفر اینجا
هوا ابری است اما آسمان دیگر نمی بارد
مگر خون جگر، شام و سحر از چشم تر اینجا
نه تنها در نیستان آتش بیداد افتاده است
غمی جانسوز دارد ناله مرغ سحر اینجا
شب کوچ است و دل در ناگهان درد پیچیده است
چو مار از التهاب ایل بر پای سفر اینجا
دلت را آب و جا رو کن مگر باد صبا آرد
از آن صبح تماشا لیله القدری، خبر اینجا
نمی آید نسیمی خوش، مرا از سمت جوئی خوش
که دل بازم به روئی خوش، شوم بی پا و سر اینجا
من آتش زاد ققنوسم، نترسانم از این آتش
که موج شعله می سازد برایم بال و پر اینجا
#محمد_رضا_کاکائی
@mohammadrezakakaei
#غزل
از این دکان که وا کردند ارباب دغل اینجا
نیاید غیر درد و غصه بوی راه حل اینجا
چنان بر کام مردم لحظه ها راتلخ می بینم
که یادم رفته حتی طعم شیرین عسل اینجا
خدا یا چیست سّر غربت و سنگینی حزنی
که دارد در درون سینه اش امشب غزل اینجا
زبانها گر چه دارد جمله با حی علی، انسی
نمی بینم در آئین دلی خیر العمل اینجا
پر از حرفم ولی غرق سکوتی سرد و سنگینم
خدا گویی که لالم آفریده از ازل اینجا
من از سعدی علیه الرحمه از جان عذر می خواهم
اگر گفتم به عزرائیلیان شیخ اجل اینجا
رها کن شعر را شاعر که کار واژه ها دیگر
گذشته از نصیحت کردن و ضرب المثل اینجا
#محمد_رضا_کاکائی
@mohammadrezakakaei