بیمارستان کودکان بودیم، کلی پدر و مادر هم با بچههاشون اومده بودن! که علائم همشونم سرفه و اسهال و تب بود و پرستارِ گفت یک ویروسیه که تو کل کشور پخش شده!
بین این همه شلوغی و گریه بچهها، یک دختر ۷ ساله رو آورده بودن که کمی لوس بود و موقع آمپول زدنش هم به کلی گریه و بیشرف گفتن به پرستارها گذشت بعد از تموم شدن ماجرا دیدم یهو بابائه با دخترش برگشتن اتاق دکتره که مثلا به طور نمادین دکتر رو بزنه تا دخترش آروم بگیره😂😐
هیچی دیگه دکتر رو زد و دختره هم تو بغل بابای قهرمانش زیر لب فحش میداد و ماجرا به خوبی تموم شد🤦♂️
#قلدرپروری
#محمدq