هدایت شده از تدبر در قرآن
بغی و ابتغاء
«بغی» در اصل به معنای طلب و جستجو میباشد و طبق قاعدهای در ادبیات عرب هر حرفی که به ریشه اضافه شود مقداری معنا به آن میافزاید.
پس «ابتغاء» چون دو حرف اضافه دارد پس معنای طلب شدید را میدهد.
اگرچه این سخن (یعنی طلب شدید) نظر برخی مفسرین است اما بنظرم حرف دقیقتر این است که؛ درست است هر حرف اضافه شود معنایی را اضافه میکند ولیکن بسته به وزن و هیأت این معنای اضافی متفاوت است.
از آنجا که «ابتغاء» بر وزن «افتعال» است معنایی که این باب به ریشه اضافه میکند «پذیرش» و «قبول» است لذا بنظرم صحیح این است که بگوییم «ابتغاء» یعنی پذیرش طلب و جستجو.
یعنی انسان مورد نظر پذیرفته است که باید در جستجو و طلب وجه رب باشد.
اگرچه بنظرم در نتیجه فرقی ندارد
چون کسی که بپذیرد باید در طلب وجه رب باشد، جستجوی خودش را بیشتر و بیشتر میکند و همان «شدت طلب» شکل خواهد گرفت.
#به_اضافه_تدبر
#سوره_لیل
@Tadabor_behshahr
هدایت شده از تدبر در قرآن
💠 دو سوال که در آخرین جلسه استاد پرسیدند
و در جلسات بعدی پاسخ داده میشود .
جوابش را جستجو کنیم و به پاسخش فکر کنیم
❓ ۱. " اِسمِ رَبّ " چیست
که از آن کمک گرفته میشود ؟
❓ ۲. " عَلَّمَ بِالقَلَم "
چطور اضطراب پیغمبر را از بین میبرد؟
#به_اضافه_تدبر
#سوره_علق
🔔@Tadabor_behshahr
متن کامل شعری که استاد در انتهای جلسه تدبر خواندند :
هر لحظه به شكـــــلي بت عيّار برآمد
دل برد و نهان شد
هر دم به لباس دگر آن يار برآمد
گه پير و جوان شد
گاهي به تك طينت صلصال فرو رفت
غوّاص معاني
گــــــــــاهي ز تك كهگل فخّار برآمد
زان پس به جهان شد
گه نوح شد و كرد جهاني به دعا غرق
خود رفت به كشتي
گه گشت خليـــــــل و به دل نار برآمد
آتش گل ازآن شد
يوسف شد و از مصر فرستاد قميصي
روشنگر عالم
از ديدهي يعقــــــــــوب چو انوار برآمد
تا ديده عيان شد
حقّــــــا كه هم او بود كه اندر يد بيضا
ميكرد شباني
در چـــــــــوب شد و بر صفت مار برآمد
زان فخر كيان شد
ميگشت دمي چند بر اين روي زمين او
از بهر تفرّج
عيسي شد و بر گنبــــــــــد دوّار برآمد
تسبيح كنان شد
بالجمله هم او بود كه ميآمد و ميرفت
هر قرن كه ديدي
تا عاقبــــــــــت آن شكل عرب وار برآمد
داراي جهان شد
منسوخ چه باشد؟ نه تناسخ به حقيقت
آن دلبر زيبا
شمشيــــــــر شد و در كف كرّار برآمد
قتّال زمان شد
نيني كه همو بود كه ميگفت اناالحقّ
در صوت الهي
منصـــــــــــور نبود آنكه بر آن دار برآمد
نادان به گمان شد
رومي سخـــــن كفر نگفتهست و نگويد
منكر نشويدش
كــــــــــافر بود آنكس كه به انكار برآمد
از دوزخيان شد
مولانا جلال الدین بلخی
#به_اضافه_تدبر
@tadabor_behshahr