eitaa logo
محب‌الحیدر
271 دنبال‌کننده
247 عکس
66 ویدیو
2 فایل
أنا و جَمیعُ مَن فوقَ التُرابِ فِداءُ تُرابِ نعلِِ أبي تُرابِ. -در آرزوی نجف. برای گریستن؛ @estemae -نشر/کپی واجب و حلال هرچند‌فوروارد‌بهتر‌‌است.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از _نوارکاسِت
f56358072cb600ea9b13eebee78cd67c34868336-240p_۱۹۰۲۲۰۲۳(3).m4a
297.1K
- طاغوت ، طاغوت است ! چه عمامه به‌ سر ، چه تاج به‌ سر. شهید‌بهشتی |
سجده کنید حضرت پروردگار را..
هدایت شده از وَلو
میشه دعام کنین، مسئله‌ای هست که خیلی خیلی مهم‌و حیاتیه
من از خودم ناامیدم، میدونم کج رفتم، میدونم اشتباه کردم اما آدم که از لطف مولاش ناامید نمیشه، میشه؟!
دارم به نداشته‌هام فکر میکنم؛ به نجف، به مُهرِ کربلا، به نشونی که از مزار مادرم ندارم.
1676845518755.mp3
862.8K
من نمی‌توانم زهرا"س را بفروشم! به خدا سوگند، برید رفیق بشید با این‌ها برید رفیق بشید، برید برادر بشید! ما جان‌مان به لب‌مان رسید؛ ما نمی‌توانیم، من شخصاً نمی‌توانم من نمی‌توانم خونِ حسن بن علی را بفروشم من نمیتوانم من نمیتوانم زهرا"س را بفروشم من اگر شخصاً مادرم از یک نفر یک گناهی، یک خطایی، یک کتکی، یک فحشی دیده باشد تا روز قیامت با او دشمنم. این زهراست خیال میکنید! این زهراست!
استاد فلسفه میگفت: «دو راه برای رسیدن به خدا وجود داره، اول عشق و دوم مصیبت» و اما حسین‌ع در مسیر دوم شاهکاره! حماسه رقم زده، ایستاده و همه‌ی دشنه‌ها رو به جان خریده و به قول حاج‌آقای پناهیان «حسین‌ع با هر مصیبت، میلیون‌ها سال نوری به خدا نزدیک‌تر شده» کسی که در عشق و شعف به حقیفت الهی چیزی کم نذاشته اما باز قدم توی راهی گذاشته که میدونسته رنج‌ها و مشقت‌هایی رو بهش تحمیل میکنن که از زمانِ آدمِ ابوالبشر تا حالا بی‌سابقه بوده، مانندی نداشته حسین‌ع غم یارانش، برادرانش، جگرگوشه‌هاش و اهل حرمش رو به جان خریده و در قتلگاه با شکوه بیش از پیش و درحالی که قوم الظالمین از زخم تن و جان براش چیزی کم نذاشتن با خدا اینطور حرف میزنه «أَدْعُوکَ مُحْتاجاً، وَ أَرْغَبُ إِلَیْکَ فَقیراً، وَ أَفْزَعُ إِلَیْکَ خائِفاً، وَ أَبْکی إِلَیْکَ مَکْرُوباً، وَ اسْتَعینُ بِکَ ضَعیفاً، وَ أَتَوَکَّلُ عَلَیْکَ کافِیاً، أُحْکُمْ بَیْنَنا وَ بَیْنَ قَوْمِنا»
و آدم متحیر میشه از این عبارت «حَسَنُ الْبَلاءِ» که حسین‌ع به خدای خودش میگه حتی بلای تو زیباست، و می‌بینی که فقط زینب کبری نبوده که چیزی جز زیبایی در اون مهلکه و باران بلا ندیده و میفهمی این در ذات این خانواده‌ست، بلا رو به جان خریدن و به آغوش خدا رسیدن مختص همین خاندانه کسایی که خدا اون‌ها رو از نورِ خودش آفریده، باید هم همینطور باشند و بگن که خدایا هر آنچه که منو رو به تو قدمی و کم از قدمی نزدیک میکنه در آغوش میکشم، میپذیرم و در مسیر فنا فی الله از هیچ‌چیزی «ولو اون چیز، جانِ طفل شش ماهه‌ی عطشانم باشه» دریغ نمی‌کنم.
از پی هر مصیبت، مصیبت سخت‌تری میاد و آخرین مصیبت اونیه که حسین‌ع رو بی‌واسطه به آغوش خدا میرسونه و وای از اون مصیبت که مصیبتِ فرزند کریمه، یتیمِ حسن بن علی که در قتلگاه به سینه‌ی عمو میچسبه و قسم میخوره وَاللهِ لا أُفارِقُ عَمِّي. و وقتی دستش از پوست آویزان میشه، میگه عمو جان منو دریاب.. درد دارم و فریاد وای مادرم سر میده و چه میکنه این طفل با دلِ حسین‌ع، حسینی که خودش تا چند ساعت دیگه عریان زیر سم اسب‌های لشکر نانجیب‌ها و حرامزاده‌هاست دعوت به صبر میکنه! میگه عزیزِ دل عمو، آروم بگیر، صبر کن، الانه که تموم بشه...