eitaa logo
🍃مُحِب🍃
90 دنبال‌کننده
138 عکس
80 ویدیو
1 فایل
حسرت های یک نویسنده‌ی یتیم 🖤✍🌱 رخصت قلم از مولایم حضرت شاه نجف 💚 🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ نقدی برای پیشرفت اگر هست پذیراییم: 👇 @Mohebe_110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به قول یه رفیقی؛ ساعت گوش دادن روزی ۳ بار !! هر ۸ ساعت 👌 🍃
امروز برویم دنبال کارهای نشدنی 👌 بسم الله 🍃
هرچند که شغلِِ سخت است کاری که خداپسند شد، خوشبخت است این حسّ قشنگی‌ست که با همت من، این خانه‌ی آرام، خیالش تخت است :) ارسال با آدرس کانال👇🏼 ✥⃝┄┅═◈✧❁❀🏡❀❁✧◈═┅┄✥⃝ ☕️▣⃢🎤˹@dr_arefe_dehghani ˼
امروز بیشتر از روزهای گذشته کار دارم میخواهم ناهار بپزم، چند صوت آموزشی گوش بدهم ، یادداشت برداری کنم، کتابخانه ام را مرتب کنم ، حیاط را تمیز کنم ، امروز خیلی سرم را شلوغ کردم، مریضی بچه ها را ندید میگیرم ، هوای ابری پاییز را ندید میگیرم، به تاریخ امروز توجه نمیکنم، گالری گوشی ام را پایین بالا نمیکنم، من اصلا امروز به تو فکر نمی کنم... فقط نمیدانم چرا مینویسم؟ نمی‌دانم چرا الان با هر کلمه دارم اشک میریزم! نمیدانم چرا دارم ۱۵ آبان پارسال را لحظه به لحظه مرور میکنم! نمیدانم چرا دارم آخرین باری که دیدمت را از لایه لایه های ذهن مشوشم بیرون میکشم! آخرین بار روزی بود که برایم نان خریدی؟ یا نه در مسجد دیدمت؟ یا روزی که انارها را چیدیم؟؟؟ اصلا من امروز خیلی کار دارم ، خیلی ... امروز هم روزی از روزهای خداست فقط کمی غمگین تر ، من به خودم جرأت نمی‌دهم امروز را روز بدی خطاب کنم! مثلا بگویم ۱۵ آبانی لعنتی ! چون به حکمتش راضی و به مهربانی اش ایمان دارم! من ناشکر یا ناراضی نیستم ، فقط دلتنگم...😔🖤 من قول داده بودم اینجا با نوشتنم چشم کسی را تر نکنم یا سوزش بغض در گلوی کسی نیندازم ولی شما به بزرگی خودتان یک امروز را ببخشید...😔 خدا رحمت کند کسی را که بخواند فاتحه ای با صلوات بر محمد و آل محمد🍂 🍃
خیبرشکن و شجاع و بی واهمه ایم در معرکه،سربازِ یلِ علقمه‌ایم! گفتید: پدافند شما جنسش چیست؟! گفتیم: که زیرِ چادرِ فاطمه ایم👌 نشر با آدرس کانال شاعر👇🏼 ✥⃝┄┅═◈✧❁❀☄❀❁✧◈═┅┄✥⃝ ☕️▣⃢🎤˹@dr_arefe_dehghani ˼
کوچک ترین نوه ات هم عطر زعفران هایت را چشید و حاصل دست رنج ت را به دست گرفت 🍃 هرچند این قاب ، خمیدگی قامتت و چین و چروک صورتت و ترک های دستت را کم دارد ولی راضی بودن به حکمت خدا زیباترین امیدی ست که دلمان را گرم زندگی می کند ما رفتن تو را زیاد مرور می‌کنیم ولی بودن عزیزانمان را کمتر... مشق دوری تو را بیشتر می‌نویسیم و نفس های نزدیک عزیزانمان را کمتر حس میکنیم... مثلا مادر هنوز به تک تک دست رنج هایت حساس است و با وسواس خاصی جمع شان می‌کند و خسته نمی شود از بارها زنگ زدن و کشاندن یکی مان به اینجا و امروز در خم و راست شدنش جای خالی تو را دیدم و به خودم قول دادم بودنش را و حضورش را بیشتر از نبودن شما ببینم...🍃 🍃
در خلوتی ناب به محضر خویش هم سری بزنید ، شاید مدت‌ها باشد از خویش خبر نداشته باشید ..
هدایت شده از 🍃مُحِب🍃
بسم رب القلم 🍃 پاییز نشانه های خاص خودش را برایم داشته همیشه... باران ، خرمالو ، انار ، چندسالی هم هست زعفران! و اما نرگس... گل گرم و مطبوع روزهای سرد💚 اینکه همیشه دلم میخواست حیاط خانه مان عطر نرگس بگیرد و گلدان های پر نرگس تماشا کنم... اما امروز آخرین روز آبان نه دلتنگ نرگس های نداشته ی باغچه ام نه خیس باران های پاییزم نه حتی در پی عکس های انار و خرمالو و زعفران... بزرگ شده ام و دغدغه هایم بزرگ تر پاییز را دوست دارم خرمالو و .... همه را دوست دارم لذت میبرم از آفریده های رنگارنگ بی همتای بالاسری ام ! ولی اولویت هایم نیستند... خواستم بگویم بزرگ شدن زیباست و رنجی ست شیرین! صبوری زیباست و صیقل دهنده‌ی روح و جان ! من بزرگ شده ام و اینک و در همین لحظه چشم انتظار ... یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ🍃 من عجیب دلتنگ شیخ کبیر و منتظر طفل صغیری هستم... این دو را سالم به من برسان... آمین یا ارحم الراحمین🙏 محب 🍃 کتاب 🌱 قلم [عضو شوید ] 🍃
🍃مُحِب🍃
بسم رب القلم 🍃 پاییز نشانه های خاص خودش را برایم داشته همیشه... باران ، خرمالو ، انار ، چندسالی هم ه
۳۰ آبان ۱۴۰۲ 👆 و اکنون ۳۰ آبان ۱۴۰۳ روزگار زده رو دور تند ! عجیب تند ! منم نفس نفس زنان از پا افتاده و فقط با چشمان حسرت زده رد شدن روزها و ساعت ها را به تماشا نشستم! همین. 🍃