eitaa logo
🍃مُحِب🍃
90 دنبال‌کننده
140 عکس
84 ویدیو
1 فایل
حسرت های یک نویسنده‌ی یتیم 🖤✍🌱 رخصت قلم از مولایم حضرت شاه نجف 💚 🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️🔹️🔸️ نقدی برای پیشرفت اگر هست پذیراییم: 👇 @Mohebe_110
مشاهده در ایتا
دانلود
چرخ میزدم بین نوشته های کانال، این متن رو دوست داشتم بخونید و دلیری هاتون رو شروع کنید 👆👆 و برای همه ی کسانی که دلیر بودن رو از دست دادند و غم زمین گیرشون کرده دعا کنید 🍂 🍃
عجلوا بالصلاة قبل الموت!!! عجلوا بالصلاة قبل الحسرة!!! 🍃
سلام عزیز بی بازگشت ما حال ما را اگر بپرسی ملال هایی هست از جنس نبودنت که بگذریم... انارهایت رسیده اند و آن هایی که چیدنشان نزدیک شده از بغض نبودنت ترک برداشتند مثل دل ما ، خیلی زیادشان هم از بین رفتند و عجیب نبود برای ما ، مثل باغچه ی حیاط ما ، مثل درخت های انگور باغ که یکدفعه خشک خشک شدند ، مثل درخت های بادام که پر از آفت شدند ، به ما ایراد نگیر عزیز که ایراد از نبودن تو بوده و هست! ولی همین انار رسیده ، همین قرمز های ترک برداشته یعنی امید هنوز هست، یعنی نگاهت هنوز با ماست ، یعنی مادر هنوز با حرص خوردن و زنگ زدن های زیاد پای یکی مان را به صحرای بی تو باز می‌کند تا بدانیم هنوز باید زندگی کرد🍃 و حواسمان به عزیز های زنده ی زندگی مان باشد ❤️ 🍃
قسم به دانه های انار که پاییز با همه‌ی دلگیری اش هنوز فصل محبوب من است 🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به قول یه رفیقی؛ ساعت گوش دادن روزی ۳ بار !! هر ۸ ساعت 👌 🍃
امروز برویم دنبال کارهای نشدنی 👌 بسم الله 🍃
هرچند که شغلِِ سخت است کاری که خداپسند شد، خوشبخت است این حسّ قشنگی‌ست که با همت من، این خانه‌ی آرام، خیالش تخت است :) ارسال با آدرس کانال👇🏼 ✥⃝┄┅═◈✧❁❀🏡❀❁✧◈═┅┄✥⃝ ☕️▣⃢🎤˹@dr_arefe_dehghani ˼
امروز بیشتر از روزهای گذشته کار دارم میخواهم ناهار بپزم، چند صوت آموزشی گوش بدهم ، یادداشت برداری کنم، کتابخانه ام را مرتب کنم ، حیاط را تمیز کنم ، امروز خیلی سرم را شلوغ کردم، مریضی بچه ها را ندید میگیرم ، هوای ابری پاییز را ندید میگیرم، به تاریخ امروز توجه نمیکنم، گالری گوشی ام را پایین بالا نمیکنم، من اصلا امروز به تو فکر نمی کنم... فقط نمیدانم چرا مینویسم؟ نمی‌دانم چرا الان با هر کلمه دارم اشک میریزم! نمیدانم چرا دارم ۱۵ آبان پارسال را لحظه به لحظه مرور میکنم! نمیدانم چرا دارم آخرین باری که دیدمت را از لایه لایه های ذهن مشوشم بیرون میکشم! آخرین بار روزی بود که برایم نان خریدی؟ یا نه در مسجد دیدمت؟ یا روزی که انارها را چیدیم؟؟؟ اصلا من امروز خیلی کار دارم ، خیلی ... امروز هم روزی از روزهای خداست فقط کمی غمگین تر ، من به خودم جرأت نمی‌دهم امروز را روز بدی خطاب کنم! مثلا بگویم ۱۵ آبانی لعنتی ! چون به حکمتش راضی و به مهربانی اش ایمان دارم! من ناشکر یا ناراضی نیستم ، فقط دلتنگم...😔🖤 من قول داده بودم اینجا با نوشتنم چشم کسی را تر نکنم یا سوزش بغض در گلوی کسی نیندازم ولی شما به بزرگی خودتان یک امروز را ببخشید...😔 خدا رحمت کند کسی را که بخواند فاتحه ای با صلوات بر محمد و آل محمد🍂 🍃
خیبرشکن و شجاع و بی واهمه ایم در معرکه،سربازِ یلِ علقمه‌ایم! گفتید: پدافند شما جنسش چیست؟! گفتیم: که زیرِ چادرِ فاطمه ایم👌 نشر با آدرس کانال شاعر👇🏼 ✥⃝┄┅═◈✧❁❀☄❀❁✧◈═┅┄✥⃝ ☕️▣⃢🎤˹@dr_arefe_dehghani ˼
کوچک ترین نوه ات هم عطر زعفران هایت را چشید و حاصل دست رنج ت را به دست گرفت 🍃 هرچند این قاب ، خمیدگی قامتت و چین و چروک صورتت و ترک های دستت را کم دارد ولی راضی بودن به حکمت خدا زیباترین امیدی ست که دلمان را گرم زندگی می کند ما رفتن تو را زیاد مرور می‌کنیم ولی بودن عزیزانمان را کمتر... مشق دوری تو را بیشتر می‌نویسیم و نفس های نزدیک عزیزانمان را کمتر حس میکنیم... مثلا مادر هنوز به تک تک دست رنج هایت حساس است و با وسواس خاصی جمع شان می‌کند و خسته نمی شود از بارها زنگ زدن و کشاندن یکی مان به اینجا و امروز در خم و راست شدنش جای خالی تو را دیدم و به خودم قول دادم بودنش را و حضورش را بیشتر از نبودن شما ببینم...🍃 🍃