eitaa logo
ـ دلداده‍‌ ارباب
3.4هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
304 ویدیو
49 فایل
بسمك و قسم به گریه‌افلاک‌برفرزند‌لولاک ؛ یامَولای‌َ‌یا‌مَولای قال مَن‌جاءبالحسنة‌.. فلیسَ‌لی‌حسنة، فلیسَ‌لی‌‌حسنات الا‌بکاءالقتیل‌العبرات:) - اهلاوسهلافي‌موکب‌الحسين🤍⛓ ـ @Jozeeat [https://daigo.ir/secret/9227917693]
مشاهده در ایتا
دانلود
پـٰایـٰانِ‌حَیـٰاتِ‌مـٰاخَتم‌ِبِہ‌خِیراَست! این‌خـٰاصیتِ‌دۅستۍ بـٰاحَضرتِ‌زَهـۜـراست🖐🏾! _شہید‌هادۍ‌ذوالفقارۍ🕶!••
بہ‌شوخے‌بہ‌یڪےازدوستانم‌گفتم: _من۲۲ساعت‌متوالی‌خوابیده‌ام!! +گفت:بدون‌غذاا؟! وهمین‌سخن‌رابہ‌دوست‌دیگرم‌گفتم: +گفت:بدون‌نماز؟!💔 واینگونہ‌خداےهرڪس‌راشناختم..!
✨ 📚 در خانه ی ما همیشه نسبت به مسائل دینی نوعی سکوت مبهم وجود داشت... خانواده ی پدر و مادرم مذهبی نبودند. یکی از مادربزرگ هایم زمانی که خیلی بچه بودم از دنیا رفته بود. بجز آبنباتهای رنگی که هر هفته برایم میخرید هیچ خاطره ی واضح دیگری از او نداشتم. آن یکی مادربزرگم هم مذهبی نبود اما نمازش را میخواند و روزه اش را میگرفت. مهم ترین اعتقاد مذهبی خانواده ام این بود که هرسال هرطور شده برای امام رضا.ع به مشهد بروند.... مادرم یک بار برایم تعریف کرده بود که وقتی بعد از چند سال تلاش برای بچه دار شدن مرا باردار شد.. بخاطر خطر سقط جنین تمام مدت استراحت مطلق کرد، وقتی هم که من زودتر از موعد به دنیا آمدم دکترها امید چندانی به زنده ماندنم نداشتند و به آنها گفته بودند باید از من قطع امید کنند. مادرم می گفت با که کردم زندگی دوباره ات را گرفتم.... و اینگونه شد که من بجای «ماهان خان» تبدیل شدم به «آقا رضا» ! ظاهرا بعدها «عمو مهرداد» خیلی اصرار کرده بود که اسمم توی شناسنامه رضا باشد و مرا ماهان صدا کنند اما نپذیرفته بود.... عمو مهرداد مخالف سرسخت این نوع اعتقادات بود و تمام این افکار را میدانست. زیاد پای حرفهایش ننشسته بودم اما آنقدر بلند بلند اظهار نظر می کرد که همه فامیل با افکارش آشنایی داشتند. برای من که تا آن روزها هیچوقت ذهنم درگیر این مسائل نشده بود، جستجو کردن و ماجراجویی درباره حرف هایی که در کلاس بین بچه ها رد و بدل می شد بود. ترم اول کم کم رو به اتمام بود. تصمیم گرفتم در فاصله ی کوتاه آغاز ترم جدید کمی کنم. بدون برنامه و تحقیق قبلی به خیابان انقلاب رفتم و با راهنمایی فروشنده چند کتاب خریدم... و شروع به خواندن کردم... ادامه.دارد...
https://eitaa.com/Arameshe_128 تمام ِ متن ها دلنوشته های ِ خودمه.. میشه تا شب 200 شه؟!(:
هدایت شده از ـ نوای‌عشق
Amir Bromand - To Shamshir Nemikhay.mp3
19.23M
قدرت‌آن‌نیست‌به‌یک‌حمله‌ سپاهی‌بکشی.. قدرتِ -لم یزلی- قدرتِ‌عباس‌ِمن‌است! --
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ـ دلداده‍‌ ارباب
بسم‌حضرت‌عشق؛به‌خطِ¹¹⁸! : )
هدایت شده از ـ دلداده‍‌ ارباب
_
ـ دلداده‍‌ ارباب
_
باهـَم‌براےِ‌ظہورش‌دعـا‌کـُنیـم(؛
رفیق‌یه‌سوال.. شده‌تاحالافقط‌به‌خاطرامام‌زمان‌(عج) برےجمکران؟! هیچی‌ازش‌نخواےوبگی‌فقط‌دلم‌براشما تنگ‌شده؟! اگه‌نه..؟! این‌بارکه‌رفتی‌فقط‌به‌یادُ‌،خاطرِ‌مولا‌برو(: 🌸الّلهُــــــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَـــــــــرَجْ🌸
شب‌هامعمولاًرختخواب‌نمۍ انداخت بیشتروقت‌هاروۍ ڪتاب‌هاخوابش‌میبرد میگفت:شماسراغ‌خواب‌نرید اونقدرڪارومطالعہ ڪنیدتاخسته‌بشید وخواب‌به‌سراغ‌شمابیاد . . . _شہیدرسول‌هلالۍ
ڪاررابراۍ‌خـدانڪنید؛براۍ‌خداڪارڪنید! _شهیدآوینی