جمعه را بار دگر رد کردیم
این بار طور دگر رد کردیم
یکی یکی جمعه ها میگذرند و به آمدن مولایمان نزدیک تر می شویم.
همیشه مزه بد غروب جمعه دهانمان را تلخ میکرد اما این جمعه، روز متفاوتی بود.
صبحش عید میلاد ارباب بود و غروبش میلاد مبارک اسوه ادب و ولایت پذیری، علمدار کربلا ...
دلهایمان به این همه عید و خوشی گرم است و یقین دارم دل منجی عالم هم سرمست از این همه شور و شین است.
اما حسرتی گوشه قلبم خودنمایی میکند.
آقای من؛
از عمق وجودم تو را طلب میکنم چون میدانم عید واقعی اهل دنیا، با آمدن شما محقق میشود.
فقط حضور شماست که آرامش واقعی و دائمی را برایم به ارمغان می آورد.
موعودِ موجود، مولای مهربانم؛
تو برایم دعاکن تا دلم لایق پذیرشت شود.
تو « اللهم لَین قَلبی لِوَلی أمرک» قنوت هایم را به آسمان برسان.
آقای نیامده من؛
بیا و چشم هایمان را به نور جمالت روشن بدار.✨
اللهم عجل لولیک الفرج
💌 #دلنوشتهای_برای_امامم
•┈┈┈┈┈┈••✾•✾••┈┈┈┈┈┈•
🖇لینک کانال هیئت محبان اهل بیت :
https://eitaa.com/mohebbanajums
دلتنگ کودکی هایت شده ای؟
چرخ های کوچک دوچرخه ات
سکوی جلوی خانه
قالیچه ای که دوستانت را به صرف چایی خیالی مهمان می کردی ...
یک جفت کفش فوتبال و یک دست لباس ورزشی با توپی که دیگر رنگش پریده ...
همه را یادت هست؟
دیدن کوچه های تنگ شهری که در آن بچه ها مشغول بازی هستند را تا چه اندازه دوست داری؟✨
گویی با دیدنشان به اعماق خاطراتت پرت می شوی!!!
خاطراتی که باعث می شود در سخت ترین لحظه هایت لبخندی هر چند محو در گوشه ی لبت جا خوش کند ...
از کنار کوچه ای تنگ گذشتم
دختری در کنار دوچرخه ای بود
پسرکی با رفیقش شاید مسیر بازی اش را هموار ساخت، و توپی در دست ..
لبخندی به رویش پاشیدم
تمام خاطراتم در جلوی خانه
در کنار دوستان، روی قالیچه
در ترک دوچرخه ی برادر بودن
در کشاکش آموزش دوچرخه سواری
در زمین خوردن ها و چای های خیالی نوشیدن ها
همه از ذهنم گذشتند و لبخندی بر لبانم نشاندند
لبخندی که بر لب می نشیند لبخند شیرین گسی است
شیرینی وجود و گسی نچشیدن وجود
ان شاءالله به زودی طعم گس لبخند هایمان از نچشیدن وجود متبرکتان به ملس بودن لبخندهایمان از لمس وجودتان تغییر کند آقای من 💚🌱
اللهم عجل لولیک الفرج 🌱✨🌱
💌#دلنوشتهای_برای_امامم
https://eitaa.com/mohebbanajums
بسم الله
امروز می خوام براتون فقط حرف بزنم آقا جان
از اتفاقات خوب این چند روز بگم
از شادی بگم
از خنده بگم
می خوام از توسل هایی که بی جواب نموند بگم
از مهربونیه خدا بگم که شما رو به من داده
از دل شکسته بگم
از غم چشم های نگران بگم که بی جواب نموند
امروز حرف ها برای گفتن دارم ...
امشب می خوام
خدارو خیلی شکر کنم
بابت آرامشی که حتی ندیده از امامم می گیرم
بابت داشتن امامی که حتی ندیده جواب دل نگرانم رو داد
امشب جمله ای رو شنیدم
جمله ای که امشب گفته شد و من جواب این جمله رو شب سه شنبه گرفتم بدون اینکه بدونم ...
شب سه شنبه شب میلاد شما !!
جمله این بود :
امام زمان عیدیت رو بده 💚
و من سه شب پیش عیدیم رو گرفتم در حالیکه امروز تازه متوجه اون شدم
در عجبم آقای من 😢
در روزگار ما چنین رسم است که برای تولد، هدیه را دیگران می دهند
اما شما ...
راستش رو بخواید من نمی تونم از هدیه های شما بگذرم حتی در روز تولدتون
خودخواه شدم ، از شما گذشتن کار من نیست
از هدیه های شما گذشتن هم کار من نیست ...
زیاده خواه هم شدم
بدون تکلف بدم
من بازم عیدی می خوام
دلم براتون تنگ شده✨
اخه دورتون بگردم خودتون بگید ...
امامی که وقتی غایبه اینقدر مهربونه و حواسش به دل نگران من هست و من حسش میکنم و دنیای من رو زیبا کرده
مگه میشه دلتنگشون نشد ؟
کاش آنقدری عمر داشته باشم که لحظه ای ببینمتان و بعد بمیرم
کاش آخرین لحظه ی زندگی ام دیدن محبوب دل ها باشد ...
الهی قوت بده با تمام توان منتظر باشیم ...
و روزی که شما می آیید چه جهان زیبا می شود ...😍🌱😍
💌#دلنوشتهای_برای_امامم
•┈┈┈┈••✾•✾••┈┈┈┈•
🖇لینک کانال هیئت محبان اهل بیت :
https://eitaa.com/mohebbanajums
بسم الله
شاید اولین بار بود که اینقدر جدی به گشتن دنبال شما فکر کردم
چند سالِ پیش بود ...
وقت درس خوندنم بود که
لپتاب و باز کردم و فایل صوتی روی صفحه، توجهم و به خودش جلب کرد
بازش کردم
شروع شد ...
با این نوا
"قدم قدم موکبا رو می گردم"
به خودم گفتم دنبال کی ؟
فقط می دونستم تو مسیر کربلاست💔
ادامه داد ...
"ستون ستون دنبال یه نشونم"
باز پرسیدم نشون از کی؟
ستون ها توی ذهنم نقش بستن
جلوتر رفت ، جالب تر شد ...
"کجای این جمعیتی که میخوام نمازمو پشت سرت بخونم"
میره جلوتر ...
میرسه به یکی از قشنگترین بخشاش
میگه
"ما رو اینجا امام عسکری صدا زده مگه میشه پدر صدا کنه پسر نیاد؟؟؟"
مطمئنم اینجا تمام تنم بسیج شده بود که سد بزنه جلوی گلوم ...
این مداحی با بقیه ی مداحی ها فرق داشت
این مداحی نوای دل بود با محبوبِ دلِ بی قرارِ شیعه در مسیر عشقی که شما هم هستید
حالا من سه شب قدر وقت دارم
خدا خودش گفته تو این شبا تقدیرا رو رقم میزنه
می خوام خدا رو قسم بدم به بغضی که اون لحظه گلوم گرفت
که من رو تو مسیر کربلا به شما برسونه ...
اللهم الرزقنا دیدار روی مهدی (عج)✨
💌 #دلنوشتهای_برای_امامم
https://eitaa.com/mohebbanajums
بسم الله
توی این ماه
هر شب که میشد، چند نفری دور هم جمع می شدن ...
موضوع صحبت این بود:
فردا شب برای امام زمان چیکار کنیم؟
یکی دغدغه ی لبخندتون و داشت
یکی دیگه دغدغه ی دل مهربونتون
یکی تو شب قدر نگران این بود که امشب کجا قرآن به سر می گیرید؟
یکی دیگه نگران قطره ی اشک چشمتون بود
آخه اگه قطره ی اشکتون از غصه ی گناه ما بود چی؟💔
یکی توی پستوی ذهنش به این فکر می کرد یعنی امشب تو مراسم، میزبان اماممون هستیم؟
نکنه چیزی کم باشه؟!
نکنه نیتم خالص نباشه؟!
***
گاهی این بین دست به دامان مادر می شدیم✨
از درد دوری می گفتیم
از سختی نبودن و ندیدن
چه بسا گاهی از سختی دیدن ...
اما آخر قصه ی ماه رمضان امسال این بود؛
همه جوره رنگ و بوی امام زمانی داشت این ماه رمضان
دیگه دلتنگی رو کسی پنهون نمی کنه
یکی روی ماشینش اسم امامش و زده
یکی اول کتابش دعا کرده
یکی توی صحبتاش دعای چشم روشنی میکنه برای دوستاش که روشن بشه به جمال امامش✨
یکی نذری میده به اسم امام
یکی نذر قرآن میده
یکی شکلات برای شیرینی کام منتظران🌸
ماه تموم شد و رسیدیم به آخرش
همه ی ماه رمضان شیرینه
اولش
وسطش
آخرش
آخر ماه رمضان برای ما بنده ها یه شیرینی داره
قراره عیدی بگیریم🌸🌸🌸
آخه کیه که از عیدی بدش بیاد !!!
حالا ما دغدغمون برای عیدی گرفتن فرق کرده
ما عیدی امسال، اماممون و می خوایم
خدایا میشه کوتاه کنی این دوری رو؟!
دل به تنگ اومده
امامش و می خواد ...
°اللهم عجل لولیک الفرج°
💌#دلنوشتهای_برای_امامم
•┈┈┈┈┈┈•❃•❃•┈┈┈┈┈┈•
🖇لینک کانال هیئت محبان اهل بیت :
https://eitaa.com/mohebbanajums
بسم الله
بهار که میشود به خود تلنگر میزنم
تلنگری از جنس دلتنگی💔...
با خود میگویم :
°°°
چشمانت را به دیدن زیبایی های بهار روشن گردان
ببین که چگونه
جوانه ها از پس خشکی ها سبز گردیده اند
پروانه ها از پیله خارج گشته و گرداگرد گل ها می گردند
قاصدک ها از شهری به شهری دیگر سفر می کنند
بهار را ببین
چگونه زیبا در برابر چشمانت نقش بسته است ...
عطر خوش گلهای رنگارنگ
روح و جان را نوازش میدهد.
گاه در میانه ی راه
پروانه ای را می بینی
شاید قاصد پیام توست؟
او شیره ی گل، تحفه می برد به نزد عزیز دل ما
از کنار او بی تفاوت عبور مکن ...!
از او بخواه سلامت را به محبوب برساند ...
گاه نیز قاصدکی را می بینی؛
در میانه ی راه نگهش دار
او مشتاقانه به دیدار یار می رود ...
نگهش دار ...
در میان دو دستت بگیر
مباد از ذوق دیدار یار ناشنیده برود
در گوش قاصدک بگو :
سلام مرا به امامم برسان
تاکید کن بسی دلتنگ دیدار روی چون ماه ایشانی
مبادا چنین فرصتی را غنیمت نشماری
ای دل آرام بگیر که او یقینا خواهد آمد 🌱...
💌#دلنوشتهای_برای_امامم
•┈┈┈┈•❃•❃•┈┈┈┈•
🖇لینک کانال هیئت محبان اهل بیت :
https://eitaa.com/mohebbanajums
بسم الله
جمعه ای
در رویا هایم گام بر می دارم.
به خانه ای میرسم،
خانه ای که دری دارد به رنگ سبز و سپید.
در خانه را باز گذاشته اند،
روی آن نوشته اند؛
قدمتان بر سر چشم ✨
دهانتان را با صلواتی بر امام زمان شیرین کنید و وارد شوید🌱
رهگذران را می بینم که وارد می شوند و گشاده روی خارج می گردند ...
از آنان می پرسم اینجا خانه ی کیست ؟
همگی اتفاق نظر دارند ،
میگویند: منتظرِ امام زمان ...
با خود میگویم:
چه زیباست ؛ او را منتظرِ امام خطاب میکنند.
پیری مرا کنجکاو که می بیند اینگونه می گوید:
جمعه ها که می شود خانه اش را آب و جارو میکند
سماورش را روی تخت در حیاطش می گذارد
شیرینی ای می پزد
بعد هم دیگی را در حیاط روی اجاق می گذارد و به نیت امامش نذری می پزد ...
همسایه ها هم می آیند و گوشه ای از کار را می گیرند
آخر شب هم غذا ها را در سطح شهر پخش میکند
و روی ظرف ها هم همیشه جمله ای می نویسد
هر جمله ای هم که باشد این جمله ضمیمه اش می شود ...
محبان مهدی او خواهد آمد ...
بفرست صلواتی برای پدرت مهدی(عج)
•••
از رویایم که خارج می شوم
به خود تلنگر میزنم
کاش من هم چون صاحب آن خانه منتظرِ امام زمان باشم
•••
آری
محبان مهدی، او خواهد آمد🌱
بفرستید صلواتی برای پدرمان مهدی (عج)
💌#دلنوشتهای_برای_امامم
•┈┈┈┈•❃•❃•┈┈┈┈•
🖇لینک کانال هیئت محبان اهل بیت :
https://eitaa.com/mohebbanajums
بسم الله
سلام پدر جان
سلام آقای مهربانم
کاش قلمم توان نگارش رویای ذهنم رو داشت
توی این رویا
شدم شبیه دختر بچه ی بازیگوشی که هر بار یواشکی از گوشه ی یه در قدیمی سرک می کشه تا بلکه بتونه صاحب خونه مهربون اون خونه رو بهتر ببینه
اخه اون فهمیده صاحب این خونه همون کسیه که مامان بزرگش شب به شب از مهربونی هاش براش میگفته
از اینکه وقتی بیاد چقدر دنیاش رنگی میشه.
حالا این دختر کوچولو هر بار چادر گل گلی کوچیکش و سر میکنه و به یه بهونه ای میره در اون خونه ...
یه بار به بهونه ی سلام کردن...
یه بار میاد تا شعر جدیدی که یاد گرفته رو بخونه
بار بعدی به بهونه ی گفتن کارای خوبی که انجام داده میاد ...
هر بار روی لبای صاحب خونه یه لبخند زیبا نقش می بنده✨
اما بعضی وقتا این دختر بچه چند روزی رو توی اتاقش یه گوشه میشینه و در اون خونه هم نمیره
اخه اینبار کاری کرده که صاحب اون خونه رو ممکنه ناراحت کنه 💔
اما دلش طاقت نمیاره
با اینکه روش نمیشه باهاشون چشم تو چشم بشه
همش به خودش میگه میرم،
میرم فقط از دور می بینمشون و برمیگردم
عزمش و جزم میکنه
با دستای گره کرده به چادر گلدار سفیدش و سر پایین، میره سر کوچه ی اون خونه
دلش طاقت نمیاره
با خودش میگه میرم فقط از لای در پدر رو می بینم و بر می گردم
لای در و که نگاه میکنه
دیگه نمی تونه برگرده
حتی نمی تونه پلک بزنه
از گوشه ی چشمش قطره ها سرازیر میشه
تصویر مقابلش تار میشه
نفسش بند میاد
امامش
پدرش
داره اشک می ریزه
اشک می ریزه و پیش خدا داره وساطت میکنه دختر کوچولوش رو
با خودش میگه یعنی اینقدر من و دوست داره که حواسش هست من امروز نیومدم؟!
یعنی اینقدر به من توجه داره که میدونه کار بدی کردم و نیومدم ؟!
از دور سلام میده که برگرده
اما ...
مگر میشه بدون جواب سلام برگرده؟!
جواب سلام و که میگیره یه لبخند مهربون می بینه که بهش میگه حتی اگه کار بدی کردی هم بیا ما وساطتت رو می کنیم ...
آقا جان من به قربان شما و قطره های اشک چشمتون
ببخش ما رو که گاهی حواسمون نیست
دلبرِ جان نوای لبیک تو در شهر به چشم می خورد
و من باور دارم به روزی که خواهی آمد ✨🌱✨ ...
💌#دلنوشتهای_برای_امامم
https://eitaa.com/mohebbanajums
بسم الله
دردِ انتظار فرزند سخت تر است؟
یا دردِ انتظار پدر؟!!
هر گاه که صحبت از انتظار امامم میشد تمام حواسم در پی احساسات منتظران بود
اما هر چه که بیشتر پیش می روم درکِ غمِ انتظارِ پدر را بیشتر درک می کنم ...
تصور کن
عزیز دردانه ات از غصه گریه کند
تو ببینی
اما نتوانی او را در آغوش بگیری ...
یا حتی دردانه ات نتواند تو را ببیند و آروم بگیرد
سخت تر اینکه حتی نتواند نوای آرام سخن گفتنت را بشنود.
از انتظار پدر نوشتن سخت ترین کار است ...
چگونه چشم به راه بودن پدر را با قلم ناتوانم به تصویر بکشم ؟
چگونه مهربانی شان را به دردانه هایشان بیان کنم که شرمنده ی پدر نباشم؟!
تنها یک جمله می گویم
منتظرانِ پدر، او مشتاقانه منتظر دیدار شماست ...
و این انتظار یقینا پایان خواهد یافت ✨
سهم ما در کوتاهی انتظار پدر یک صلوات
💌#دلنوشتهای_برای_امامم
•┈┈┈┈•❃•❃•┈┈┈┈•
🖇لینک کانال هیئت محبان اهل بیت :
https://eitaa.com/mohebbanajums
بسم الله
کوله
کتونی
دسته ها
قدم ها
ستون ها
تو را یاد چه می اندازد؟
آری
اکنون باید در مسیر کربلا باشی
چه بسا کلماتی دیگر هم در ذهنت تداعی شده باشند
موکب
صلوات
همدلی
چای
امن
امام زمان ...
و زیباتر آنکه ذهنت چه زیبا کلمات را کنار هم چیده و تصویری زیبا را تحویلت داده است ...
جالبتر میدانی چیست؟
ذهن زیبای توست ✨
روح و روانت، تنها شیرینی لحظه ی انتظار را برای رسیدن به کربلا ،
و بعد هم حلاوت دیدن یار را تصویر می کند 🌷
آری
از ذهنت نشانی از سختی مسیر بگیر !!...
به تو لبخند می زند و سر تکان می دهد که نشان کدام سختی را از او می خواهی ؟!
مگر سختی ای در کار بوده است؟!
مسیر سراسر عشق بوده
سختی راه که خود معنای عاشقی است ...
از کدام سختی سخن می گویی؟
بنگر
تصور مسیر رسیدن به محبوبِ دل ها را ببین
مسیری که سخت نیست
بلکه زیباست
حال بیا بار دیگر با هم تصور کنیم
سنگ فرش آن را قدم هایی پر کرده است
بر جای قدم ها، سبزه ها روییده
در دو سمت مسیر
درخت ها را می بینی که عاشقانه از یکدیگر پیشی گرفته اند تا بلند تر شوند
بلکه ثانیه ای بیشتر محبوب را ببینند
اما گاه گاهی هم درختانی را می بینی که شاخه هایشان را متواضعانه خم کرده اند
شاید می خواهند سایه بان محبوبشان باشند ...
جلو تر می روی
رودی را می بینی که پر ز آب گشته
گویی شرمندگی ای در آن نهفته است
در انتهای مسیرت به نوری میرسی که گویی مبدایی است برای شروع
در آن مبدا، نوری را می بینی
نوری که گویی از پس ابرها بیرون آمده است و متواضعانه و عاشقانه به ارباب سلام می دهد
و چه امن است این نور
آری
روزی میرسد که ما آقاجانمان را در حال سلام به ارباب می بینیم ...
اللهم عجل لولیک الفرج 💚
💌#دلنوشتهای_برای_امامم
https://eitaa.com/mohebbanajums
بسم الله
تا حالا شده دوستات و وقتی عازم سفر مشهدن قاصد پیامت کنی ؟
عازم کربلا که میشن چطور؟
تا حالا شده درخواست نایب الزیاره کنی از رفقات ؟!
تا حالا شده بگی به امام رضا(ع) بگو درسته خیلی بدم اما شما من و بخر آقا؟
تا حالا شده پیغام بفرستی برای امام حسین(ع) و بگی آقا جان من و تنها نذاریدا؟😢
الهی من قربونتون برم آقا جان کی رو واسطه کنم پیغام دلم و به شما برسونه؟
دست و دلم به سخت حرف زدن نمیره بابای مهربونم
می خوام ساده بگم
از دلتنگیم بگم
هر بار که اسمتون و میشنوم قلبم تند تر میزنه
توی خیابونا که قدم میزنم گاهی سرم و می چرخونم بلکه نشونی از شما پیدا کنم ...
می دونید چیه من فقط یکبار رفتم کربلا
توی اون مسیر قشنگ همش به این فکر می کردم
شما کجای این مسیرید ؟؟؟
کدوم موکبید ؟؟
حتی گاهی از دوستام جدا می شدم تا بیشتر دنبال شما بگردم ...
تا راحت بتونم در فراق شما با اشکام باهاتون حرف میزنم ...
اخه توی کل مسیر به یه چیزی خیلی مطمئن بودم ✨
مطمئن بودم درسته من شما رو نمی بینم اما شما من و می بینید ✨🌱✨.
هر دستی که برای نذری جلوم میومد و رد نمی کردم ...
موکبا رو یکی یکی سر میزدم ...
پیش خودم می گفتم
شاید
شاید شما توی یکی از این موکبا باشید ...
و من حتی اگه اونقدر بد باشم که امامم و نشناسم اما بتونم ببینمشون💔
یک کلام قربونتون برم
آقا جانم من و تنها نذاریدا ؟
من بلد نیستم بدون شما زندگی کنم ...
همونطور که بلد نبودم و نیستم بدون خانوادتون زندگی کنم ...
و مرا اشک روضه ی حسین (ع) زنده نگه میدارد ...
الهی اللهم الرزقنا کربلا با امام زمان ان شاءالله ✨✨✨
💌#دلنوشتهای_برای_امامم
https://eitaa.com/mohebbanajums
بسم الله
در بین اهل دلان رسمی رایج است؛
دلشان که به تنگنا می رسد،
به بن بست قلبشان که میرسند،
دست دلشان را می گیرند و به گوشه ای می برند ؛
یکی راه به کربلا می برد
دیگری خود را در مشهد می یابد
آن یکی مسیر نجف در پیش میگیرد
برخی که راه برایشان دور است خود را به مزار شهید می رسانند
هر کس به گوشه ای پناه می برد که رنگ و بویی از خدا دارد✨✨
زمان ، زمان سفر است
برخی راه به مشهد می برند
عده ای در مسیر کربلا هستند
شماری نیز خود را برای طواف کعبه اماده می کنند
تمام مسیر ها زییا هستند
خیلی زیبا
مسیری مانده که هنوز عاشقان نشانی آن را نمی دانند
مسیری که رنگ و بوی مادر را دارد ✨✨
مسیری که تنها یک راهبر دارد
آن عزیزِ دلِ تنها
آن عزیزِ دلِ زهراست که تنها در آن گام بر می دارد ...
شاید باید این مسیر، تا مدت ها تنها یک همدم می داشت که حضرت مادر، فاش شدن آن را نمی خواست ...
آری این مسیر، همدمِ محبوبِ دل هایِ منتظر است
می رسد روزی که با اماممان به زیارت حضرت مادر می رویم ...
✨🌱اللهم عجل لولیک الفرج🌱✨
💌#دلنوشتهای_برای_امامم
•┈┈┈┈┈┈┈┈•❃•❃•┈┈┈┈┈┈┈┈•
@mohebbanajums