هدایت شده از گروه جهادی رِبیّون _ قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 ادامه حرکت جهادگران قرارگاه ربیون توسط گروه جهادی شهید تمام زاده و طلاب استان البرز...
🔺 @Rebbiyyoon
🔺 @mohebbin_net
هدایت شده از گروه جهادی رِبیّون _ قم
36.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 ناگفته های یک اردوی جهادی عجیب و متفاوت...
🔹 روایت حجت الاسلام شاهلو، طلبه جهادی قرارگاه ربیون هیئت محبین اهل بیت ع از تلخ و شیرین های عملیات تجهیز و تغسیل و تکفین اموات #کرونا در استان البرز
🖥 در گفتگو با شبکه جهانی ولایت
🔺️ @Rebbiyyoon
🔺 @mohebbin_net
🌹 بزم شهیدانه
💥 روایتی از یک اردوی جهادی عجیب و متفاوت
1️⃣ سفره اول: هجرت
سالیانی است که جهاد مقدس هشت ساله تمام شده است، اما جهادهای دیگر و خرمشهرهای جدیدی در راه است. نکتۀ مشترک همۀ جهادها این است که پیش شرطشان هجرت است... هجرت نه یعنی دورشدن از زن و فرزند، و نه یعنی دل را خالی کردن از محبت زن و فرزند؛ بلکه هجرت یعنی دل را کندن و بردن به میدان مبارزه...
بچه ها شاید همه جور میدان و جهادی را تصور می کردند، الا این نوع جهاد! در اردوهای سازندگی، خستگیِ رنج سفر شیرین می شود به لحظۀ شادی لبخند کودک و پیرمرد کپرنشین یا کوخ نشین؛ اما اینجا چه؟! به شادی که نمی بینی فقط ایمان داری! به سیاهی روایات روی سفیدی کتاب ها که مسافر تو مسافر ابدیت است؛ او را تجهیزشده بدرقه کنید...
این عزم رفتن وقتی توأمان است با تعطیل های تقویم، جهادگر را سبکبال تر می کند. خصوص آنجا که هجرت فرد مساوی می¬شود با غربت خانواده در دیاری که فامیل حامی در شهر نیست.
سه ساعتی بیشتر از گریه ها و ضجه های بچه ها بر غربت موسی بن جعفر علیهماالسلام در زندان تنهایی و بی یاوری شیعیان نگذشته بود که فصلِ هم عهدی نیروها با دغدغههای نائب امام شان در این میدان رزم جدید، در ساعت چهار و نیم صبح در مقتل الشهدای فاطمیه رسیده است و اینجاست که اشک رزمنده، ماهیتش با اشک نشسته تفاوت دارد!
بعد از نماز جماعت صبح، دو ماشین به سوی کرج حرکت خود را آغاز کردند...
حسن ختام این فصل تذکار کلام سید شهیدان اهل قلم انقلاب باشد که گفت:
شأن انسان در اين است كه هجرت كند و از زمان و مكان و مقتضيات آنها فراتر رود و غل و زنجير جاذبهي دنيا را از دست و پاي روح خويش بگشايد و در آسمان لايتناهاي ولايت پرواز كند. و كسي اين مقام را در خواهد يافت كه از خود و آنچه دوست دارد بگذرد و سر تسليم به آستان قربان بسپارد و مقرب شود و خداوند در جوابش « إنَّ هذا لَهُوَ الْبَلاءُ الْمُبینُ وَ فَدَیْناهُ بِذِبْحٍ عَظیمٍ»(4) نازل كند... سلامُ علي ابراهيم...
ادامه دارد...
🔺 @Rebbiyyoon
🔺 @mohebbin_net
🌹 بزم شهیدانه
2⃣ سفره دوم: لباس رزم
💥 روایتی از یک اردوی جهادی عجیب و متفاوت...
چقدر لباس های این جهاد شبیه لباس رزم بچه های کربلای4 است. آنجا رزمندگان وت سوت می پوشیدند و اینجا گان! آنجا ماسک غواصی بود و اینجا شیلد! آنجا فین و اینجا چکمه! اما در برابر سنگینی حمل ادوات جنگی در وسط آب مواج بی رحم اروند، قیاس من به وادی مع الفارق هبوط می کند.
رزمندگانی که در حدود شش ماه سردی آب را تنها برای تمرین مدارا کردند و در نهایت، این مدارای طولانی به دوستی آب در شب عملیات منجر نشد.
اینجا تحمل عرق های زیر شیلد و سختی نفس کشیدن زیر ماسک، روزانه تقریبا شش ساعت است و گاهی بیشتر؛ بسته به میزان محور عملیات تجهیز دارد.
برخی بچه ها می گفتند ما وقتی این لباس را می پوشیم، حس و حال معنوی برایمان پیش می آید و من حس غرور؛ غرور از اینکه کاری حداقلی از دست من در این دفاع بیولوژیک برمی آید. در این عرصهٔ جدید جهاد که هزار بارِ بر زمین مانده دارد، افرادی تنها به توصیهٔ قرنطیهٔ خانگی بسنده کرده اند و گلیم سلامت خود را از آب بیرون می کشند و ندای رزمایش عمومی "ره برِ" جامعه در جنگ بیولوژیک را نشنیده گرفته اند؛ و تحیّر از مدعیان زمزمه به لبِ ولایت و شهدا شرمنده ایم! بدانید!
اگر نیاسوده باشید، آرمیده و افسرده هستید به خاطر افسون دنیا به تمنای آسایش و چنین گفت ناصرخسرو:
زیر کبود چرخ بی آسایش
هرگز گمان مبر که بیاسائی
و فهم این حقیقت، حلقهٔ وصل آرامش است...
ادامه دارد...
🔺 @Rebbiyyoon
🔺 @mohebbin_net
🌹 بزم شهیدانه
3⃣ سفره سوم: عزم رفتن
💥 روایتی از یک اردوی جهادی عجیب و متفاوت...
بچه هایی که "دانایی" و "شنیده ها"ی شب عملیات در جنگ و سبقت رفتن را به "دارایی" دل خویش تبدیل کرده اند، زودتر لباس می پوشند؛ زیرا که در روزهای نخست لباس به اندازه همه نیست و اگر هم باشد، با توجه به محدودیت مکان، چهار پنج نفر برای تجهیز میت کرونایی کافی است.
و پس از چندروز هم که لباس می رسد، باز باید شیفت بندی شود که بچه ها به نماز و غذا برسند. چرا که پوشیدن و درآوردن لباس، خلاف پروتکل های بهداشتی است و همه زیر نظر نماینده بهداشت، موظف به رعایت تمام پروتکل های بهداشتی هستند؛ هرچند برخی توجیه عقلی ندارد یا متناقض است! ولی به خاطر پیشبرد کارِ اهمّ، باید از این موضوعات جزئی چشم پوشی کرد.
آنچه که مهم است، ایثار در جهاد است که خود جهاد اکبر است؛ برخی هر روز بی اعتنا به شیفت بندی، سریعتر از دیگران لباس می پوشند؛ آری! «السابقون السابقون» همه جا تجلی دارد. اینها برای همه آناتِ خود، وظیفه را به یقین حس می کنند. در مقابل، ظاهرالصلاح هایی همیشه دودل که مجال فکر و استخاره، عرصهٔ تصمیم به موقع را از آنها سلب می کند.
دقیقاً مثل شهدای مدافع حریم اهل بیت که در هیاهوی تحلیل و حرف ها چه زود تصمیم گرفتند؛ چقدر این معرفت، متعالی است که: "رضایت ولی والاتر از امر ولی است." اگر همیشه بخواهیم در عقب نصّ ولی حرکت کنیم، آنگاه به بهانه صریح کلام امام در شب عاشورا درباره رفع بیعت و دفع حکم همراهی، حسین علیه السلام را در روز عاشورا تنها می گذاریم! به راستی باید در افق رضایت ولی سیر کرد...
شاید همین حس های قشنگ جهادی در سبقت ایثار و خیرخواهی است که حضرت آقا فرمودند: "اردوهای جهادی هم خدمت است، هم خودسازی است" و در جایی دیگر فرمودند: "جهادِ خدمترسانی پیش از سود رساندن به گیرندهی خدمت، به خود خدمترسان سود میرساند" و ما چقدر قدرنشناسانه از کنار اردوهای جهادی عبور می کنیم؛ یا با آه تمسخرآمیزِ عرفانی آن را محصور در عده ای می پنداریم! بگذریم که هیچ یک از این بچه ها نیز به ذهنشان خطور نمی کرد، غسال شوند! اما وظیفه و واجبِ بر زمین مانده، سرباز ولایت را به هر کاری می کشاند؛ حتی اگر به خاطر دل پدر و مادر خویش، مجبور شوی این کار را از آنان کتمان کنی.
از گفتن می توان گذشت؛ اما از نرفتن و بی غسل و کفن شدن مسلمان می توان؟!! کسی که به بیان امام رضا علیه السلام(1) ملاقات کنندهٔ فرشتگان و خداوند در پهنای ابدیت است، سزاوار است با بدنی آلوده و لباس های کثیف این دنیایی برود؟! مگر حکمت این وجوب غیر از این است؟!
پی نوشت:
1. امام رضا علیه السلام: عِلَّةُ غُسلِ المَيِّتِ أنّهُ يُغَسَّلُ لأنّهُ يُطَهَّرُ و يُنَظَّفُ مِن أدناسِ أمراضِهِ و ما أصابَهُ مِن صُنُوفِ عِلَلِهِ لأنّهُ يَلقَى المَلائكةَ و يُباشِرُ أهلَ الآخِرَةِ؛ علت غسل دادن ميّت آن است كه از آلودگيهاى بيماريهايش و انواع مرضهايى كه در وجودش بوده پاك و پاكيزه شود زيرا او به ملاقات فرشتگان مى رود و با اهل آخرت تماس مى گيرد. (بحارالانوار3/3/81)
ادامه دارد...
🔺️ @Rebbiyyoon
🔺 @mohebbin_net
🌹 بزم شهیدانه
4⃣ سفره چهارم: عملیات
💥 روایتی از یک اردوی جهادی عجیب و متفاوت...
تنها عزم بچه ها و فوریت کار، مهیاست؛ وگرنه همه وسایل مهیا نیست! اساس قاعدهٔ الهی نیز همیشه این است که تکمیلِ ابزار و ادوات، در حین کار است. برکت، میوهٔ حرکت است و نه شرط آن!
محور عملیات کاملا روشن است؛ یک سالن حدود بیست متری که سردرِ آن نوشته شده است: سالن معراج؛ آخرین منزلگاه و میعادگاه وداع هر مسلمان با عالم ناسوت و دیگر مسلمانان با پیکر هر مسلمان.
تعلق اداری روح بر بدن قبض شده است، اما همچنان به حرمتِ همراهیِ سالانه، روح از آن عالم ملکوت گوشهٔ چشمی به پیکر خویش دارد؛ پس هنوز حرمت دارد.
سختترین لحظه، لحظهٔ اول هر کاری است؛ به ویژه این کار که می خواهی مرگ را با دستان خود لمس کنی! این سختی در این موقعیت بیشتر است، از آن رو که بدن ها از زیر دستگاه ها، سوزن ها و جراحی های پزشکی آمده اند. خونِ جاری در بعضی برانکاردها گواه این سخن است.
بعضی ها که "غسّال اولی" هستند، زیپ کاور را با کمی استرس باز می کنند؛ اما یکی دو روز که می گذرد، مثل بقیه که هفتهٔ گذشته بهشت معصومه بودند، استرس اولیه فروکش میکند.
در جهاد قرار نیست نظم طبیعیِ حسّ و هیجانات درونی از کار بیفتند که شخص راحت و آسوده به مجاهده بپردازد، که اساساً دیگر مجاهده بی معنا و بی هویت می شود؛ قرار است با همهٔ ترس و دلهرهٔ خویش، پا در عرصهٔ مبارزه و کنشگری فعال بگذاری و این غلبه بر هیجان در راه خدا، یعنی مجاهده!
پس گمان مبر که رزمندگانِ قایق سوار اکیپ شناسایی در هور، استرسی نداشتند؛ استرس بود، اما قرار است با ایمان به غیب و ایمان به امر جهاد، یقین تمام گوشت و پوست او را درگیر کند. جهاد راه است، نه ثمرهٔ راه؛ پس هویت جهاد به سختی آن است.
پس از خارج کردن جسد از کاور و قرار دادن روی سنگ شستشو، اولین کار خارج کردن لباس های دنیایی میت است که بیشتر آنان در بیمارستان عفونی و خونی شده است و اولین بزنگاه ابتلا اینجاست که با لطف الهی و رعایت آداب بهداشتی، جای نگرانی نیست. دست بالا هم حرف #حاج_احمد است که هر جنگی بالاخره تلفات دارد؛ با صرف احتمال تلفات، نمی توان عقب نشست.
لباس های این-دنیایی را باید غیرمحترمانه با کاتر برید، ولی باید مواظب بود که سرسوزنی به بدن میت که سالها انیس روح آن-جهانی خویش بوده است، آسیب و جراحتی وارد نشود.
وقتی بدن روی سنگ غسالخانه عریان می شود، در حقیقت ذلّت و نداری انسان عیان می شود؛ ذلّت بی ارادگی در دستان غسّال و نداریِ دارایی هایی که مجدّانه به دنبالش بوده است و دیگران آسوده به دست می گیرند و نداریِ لذّاتی که تنها تبعاتش باقی است...
اینجاست که باید گفت: به عزت و شرف لا اله الا الله...
پس از آن، کار ضدعفونی کردن، شستشو و نظافت آغاز می شود. بیشترین کار در بین کارها که وقت بچه ها را می گرفت، نظافت بدن مسافر ابدیت و برطرف کردن موانع غسل بود. هرچه که شخص در بیمارستان بیشتر بستری بود، جای چسب ها و اثرات زخم ها بیشتر وقت گیر بود. بندآوردن خون که خودش یک دردسر جدایی بود.
شما این حساسیت های میلیمتری را باید می گذاشتید کنار غرغر راننده های آمبولانس که برای بردن جنازه ها عجله داشتند.
بدن نظیف و تمیز، الآن آماده غسل بود، هر دفعه یکی از بچه ها ثواب این کار را به عهده می گرفت و دیگران به وی کمک می کردند. اول غسلِ سدر، بعد غسلِ کافور و در نهایت غسلِ آب است. سدر و کافور را از قبل بچه ها در دو مخزن آب حل می کردند به نحوی که تبدیل به آب مضاف هم نشود.
در بین این غسل ها هر از گاهی بچه ها می خواندند؛ یا از دعای ابوحمزه ثمالی و "ابکی لخروج نفسی..." یا از سلام بر امام حسین علیه السلام و قطرات اشکی که با عرق زیر شیلد قاطی می شد...
غالباً بعد از اتمام هر مرحله کسی صلوات ختم می کرد و صدای صلوات در غسالخانه طنین انداز می شد.
در پشت همهٔ این افعال و اذکار، بچه ها یک دعای مشترک داشتند و آن اینکه خدایا! ما را در راه خودت قطعه قطعه کن؛ به نحوی که بدنمان برنگردد! و اینجاست که یاد حاج قاسم می افتی که چقدر زیرکانه دعا کرده بود؛ همه وجودش را اهدا کرد. حیف نیست که خون هایمان را در بدن سالم به خدا بازگردانیم؟! فلسفهٔ جریان خون، جاری شدن آن در راه خداست...
در حین غسل، یک نفر از بچه ها که هیچ اصابتی با بدن میت نداشت، با دستانی پاک باید لباس های سفر آخرت را برای میت روی سنگ کناری آماده می کرد. اینجاست که روضه به اوج خود می رسد: "مگر حسین فاطمه عزیز مصطفی نبود؟!"
گاهی که روضه خوان اشاره داشت، اشک ها جاری می شد؛ اگرچه ماسک و فشردگی کار اجازه تبدیل گریه به بکا را نمی داد، اما تلافی آن در زیارت عاشورای هر صبح جبران می شد:
ای بی کفن حسین! صدپاره تن حسین!
ادامه دارد...
🔺 @Rebbiyyoon
🔺 @mohebbin_net
🌹 بزم شهیدانه
5⃣ سفره پنجم: فقط خدا
💥 روایتی از یک اردوی جهادی عجیب و متفاوت...
بگذار از گریز دیگری که آنجا نیز تداعی می شد، بنویسم: اگر گاهی به آنی مانعی در کار پیش می آمد مثل قطعی آب، همه گوشزد می کردند: سریعتر! جنازه روی زمین است...
آه! از هنگامی که امام سجاد علیه السلام نگاهی به بدن های پاره پارهٔ شهدای کربلا افکند. از ناراحتی سینه اش به درد آمد و بی تابی کرد.
ناگهان حضرت زینب سلام الله علیها به یاری برادرزاده شتافت و فرمود: «ما لِی اراک تَجُودُ بِنَفْسِک، یا بَقیةَ جدی و ابی وَ اخوتی؛ تو را چه شده، اى يادگار جدّ و پدر و برادرانم! مى بينم كه مى-خواهى جانت را تسليم كنى؟!»
امام سجاد عليه السلام پاسخ داد: چگونه بى تابى نكنم در حالى كه مى بينم پدر و برادران و عموها و عموزادگان و كسان من بر زمين افتاده و در خونشان غلتيده، سرهايشان جداشده، لباسهايشان به غارت رفته است، نه كفنى دارند، نه دفنى و كسى به آنها توجهى ندارد؛ یوم علی صدر النبی، یوم علی وجه الثَّری.
در آماده ساختن کفن ابتدا بندها، سپس سرتاسری، بعد قمیص و بعد هم لنگ را آماده می کنند و موقع پوشاندن بر میت، کاملا بر عکس...
پس آخرین مرحلهٔ کفن کردن، بستن بندهای کفن و آماده شدن میت برای رفتن به اولین منزل آخرت خود یعنی قبر(1) است.
بچه ها برای اینکه سنگ تمام بگذارند و مبادا دیگرانی در قبرستان فراموش کنند، بلافاصله پس از کفن، نماز میت نیز بر بدن می خواندند.
اکنون مسافر ما آمادهٔ رفتن و یک فاز از عملیات ما تمام شده است. بچه ها او را در برانکارد گذاشته و به سمت آمبولانس می برند:
به عزت و شرف لا اله الا الله...
پی نوشت:
1. پیامبر گرامی اسلام صلیالله علیه و آله و سلم: القبرُ أَوّلُ مَنزلٍ مِن مَنازلِ الآخرةِ؛ قبر آدمی اولین منزل از منازل آخرتی او است. (شهابالاخبار، ص ٧٩)
پایان▪️
🔺 @Rebbiyyoon
🔺 @mohebbin_net
هدایت شده از شهید محمد مهدی لطفی نیاسر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴از حال وصف نشدنی سردار حاجی زاده تو اتاق عملیات که بگذریم درباره این جمله سردار سلامی هم در آینده خیلی خواهید شنید
کوتاه و مختصر؛ «سپاه فضایی شد؛ از این لحظه به بعد از آسمان به زمین نگاه میکنیم»
#شهید_راه_نابودی_اسرائیل
🌹 @sh_mahdilotfi 🌹
هیئت محبین اهل بیت علیهمالسلام
#رزمایش_همدلی 👌هر بسته ارزاق به ارزش ٣٠٠ هزار تومان، حاوی: 🔹 ١٠ کیلو برنج 🔹 یک کیلو گوشت گوسفندی 🔹
📸 #گزارش_تصویری
🔺 #رزمایش_مواسات_و_همدلی
👌 آماده سازی بسته های مواد غذایی ویژه رمضان المبارک در روضة النور، مقتل الشهداء فاطمیه سلام الله علیها
💥توسط جهادگران #گروه_جهادی_فاطمیه س
🔻واحد پیروان عترت(خواهران)
🔹هیئت محبین اهل بیت علیهم السلام
👇👇👇👇👇👇👇👇