یک نفس مانده علی پر بکشد تا به سماء
یک اذان مانده ملاقات کند زهرا را...💔
ای ماهِ سر به مهر ! سر از سجده بر ندار ،
تیغی طمع نموده که شقّ القمر کند ..
[ آی حضرتِ حیدر ]💔
<<محبین حیدر¹¹⁰🫀⛓️>>
علیشبیه کسی نیست جز خداوندش همان خدا که نبوده ست و نیست مانندش کسی که حبل خدا بوده، هست و خواهد بو
حقا که علی به حق بُود مظهرِ ذات
زیرا که ز حق ظاهر از او گشت صفات ..
چون ذات و صفات عین یکدیگر شد
اظهار صفات ، ذات را کرد اثبات ..
میروی با فرقِ خونین پیشِ بازویِ کبود
شهرِ بی زهرا که مولا ، قابلِ ماندن نبود 💔
امشب
شبِ آخرِ نخلستان نشینیِ علی بود...
دیگه سجادهای در بَرِ نخلها پهن نمیشه و چاهها، رفیقِ همنشینی ندارن...
حي علي العزا في ماتم العَلي...💔
میرسد آوای تیغی پشت مسجدهای شهر
قاتل مولایمان شمشیر صیقل میدهد