eitaa logo
هیأت محبین الزهراء شهرستان انار
377 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
3.4هزار ویدیو
11 فایل
این جا خیمه ای بر پاست ... ارتباط با مسؤول هیأت: @M_jafarian59
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از کوچه ی خدا
💢 توانسته بود از نخبگان کشور در امور نظامی استفاده کند. عده‌ای از دانشجویان نخبه ی کشور را در طرح عملیات به کار گرفت که نتیجه ی خوبی حاصل شد. او، بود. 🍀 از اولین افرادی بود که با در پدافند بغداد ــ سامرا مشارکت داشت. ✔️ و مجاهدت‌های او به‌گونه‌ای بود که فرماندهان به او لقب را دادند. 🌹 مرتضی حسین‌پور فرمانده عملیات قرارگاه در سوریه و فرمانده ی بود. 🔺او صدها نفر همچون را پرورش داد تا تکفیری‌ها نتوانند حتی به بخشی از خواسته‌های خود در منطقه برسند. 💖 این فرمانده ی زبده نظامی در همان معرکه‌ای که به‌اسارت درآمد به‌ رسید اما پیش از شهادتش نقشه شوم را برای به‌ راه انداختن حمام خون، بر هم زد و جان بسیاری از رزمندگان مقاومت را نجات داد. 🌹 شهید مرتضی حسین پور (حسین قمی) 🌹 🌐ارتباط با ادمین: @M_jafarian59 @kucheh_ye_khoda
همیشه الگوی خود را حضرت زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید؛ و همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید؛ آن زمانی که حضرت رقیه سلام الله علیها خطاب به پدرش فرمود: “غصه‌ی حجاب من را نخوری بابا جان چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز…” 🌧@mohebin18
✍بعد از نمازش رفتیم داخل تانک. قرآن جیبی‌اش را درآورد و مشغول شد به خواندن. از شیشه جلوی تانک دیدم چند قدمی‌مان گرد و خاکی بلند شد‌. هراسان از محسن پرسیدم: «چی بود؟» گفت: «متوجه نشدم!» پریدیم بیرون‌. خمپاره‌ای بدون اینکه عمل کند، فرورفته بود داخل زمین. هنوز از پره‌هایش دود می‌زد بیرون. وقتی رفتیم جلو، محسن نگاهی کرد به خمپاره و با پوزخند گفت: «ای بی انصاف! ما رو قابل ندونستی که بترکی!» از حرفش خنده ام گرفت. با هم چند قلوه سنگ آوردیم و دورش چیدیم که مبادا ماشینی از رویش رد شود. اوضاع که آرام‌تر شد، رفتیم دخل کوچه و به دری چوبی تکیه دادیم. لابه‌لای حرف‌ها بهش گفتم: «هر بلایی می‌خواد سرمون بیاد؛ ولی خیلی ترسناکه اگه اسیر بشیم و بعد شهید...» خیلی خونسرد حدیثی از پیامبر برایم خواند: «مرگ برای مؤمن مانند بوییدن دسته‌گلی خوش‌بو است.» بعد هم گفت: «مطمئن باش توی اسارت هم همین‌طوره!»💔 خاطرات ...🌷 راوے: حجت اللّہ مهرابے دوست شہید 🌹🍃@mohebin18