eitaa logo
محبین امام زمان (عج)
1.4هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
7.5هزار ویدیو
40 فایل
پرودگارا گام‌هایمان را موثر در تحقق ظهور حضرت مهدی (عج) قرار بده آمین ارتباط با ما 👇: @admin4050 (کپی،بازنشر=آزاد✅) خانواده محبین امام زمان را گسترش دهید به اشتراک بگذارید👇 https://eitaa.com/mohebin_imam_zaman #وعده_صادق #ظهور
مشاهده در ایتا
دانلود
  📌 کپی مطالب... 📱 هر‌وقت مطلب زیبایی در کانال‌های مهدوی می‌دید یا می‌خواند، سریع کپی می‌کرد و برای دوستانش می‌فرستاد، بدون اینکه آن مطلب را در زندگی‌اش پیاده کند! صفحات مجازی‌اش، اتاقش و گوشی‌اش پُر بود از مطالب مهدوی، الا قلبش... 👤 او هم خودش را می‌دانست! @mohebin_imam_zaman
  📌 کارگردان... 🎭 کارگردان بنامی بود. برای هر سوژه‌ای که فکرش را بکنی فيلم ساخته بود. اما دریغ از یک فیلم، یک تله‌فیلم، یک نمایش یا یک کاری هنری با موضوع امام‌زمان! سال‌ها در مناسبت‌های مذهبی، مهمان ثابت تلویزیون بوده و هست و همیشه حرف‌هایش را با این جمله آغاز می‌کند: اللهم‌ عجّل لولیک الفرج… 👤 او هم خودش را می‌دانست! @mohebin_imam_zaman
  📌 همسایه... 🏠 در کارهای آپارتمان با همسایه‌ها همکاری نمی‌کرد. حق شارژ را با تأخیر پرداخت می‌کرد. در راهرو با صدای بلند حرف می‌زد و در را محکم به هم می‌کوبید، حتی صبح جمعه که به دعای ندبه می‌رفت. با این حال همیشه همسایه‌ها را به سبک زندگی مهدوی توصیه می‌کرد. 👤 او هم خودش را می‌دانست! @mohebin_imam_zaman
  📌 پزشک... 🔸 پزشک متخصص گفت: مریضتون باید زودتر عمل بشه. زن مستأصل پاسخ داد: پول عمل رو نداریم. اگه می‌شه عملش کنین تا پولش رو جور کنیم. پزشک بی‌حوصله گفت: ببرینش یه بیمارستان دولتی. اینجا یه بیمارستان خصوصیه. اول پول، بعد عمل! بفرمایید. نفر بعدی بیاد تو... پزشک، شب موقع نماز، دعای فرج می‌خواند. 👤 او هم خودش را می‌دانست! عج الله تعالی فرجه الشریف در نامه ای به شیخ مفید می فرمایند: سعی کنید اعمال شما (شیعیان) طوری باشد که شما را به ما نزدیک سازد و از گناهانی که موجب نارضایتی ما را فراهم نماید بترسید و دوری کنید. @mohebin_imam_zaman
  📌 مسجد... 🕌 چند‌دقیقه‌ای را در مسجد به نماز ایستاده بود. پیرمرد زیر لب ذکر می‌گفت و با نگاهی غضب‌آلود به بچه‌هایی نگاه می‌کرد که در انتهای مسجد با خوشحالی مشغول بازی بودند. تحملش تمام شد. داد زد: پاشین برین بیرون! اینجا که کودکستان نیست، مسجده، اینجا شلوغ‌کردن کراهت داره... بچه‌ها با ترس به بیرون دویدند. پیرمرد با لبخند مشغول ذکر‌ گفتن‌ شد!! 👤 او هم خودش را می‌دانست! @mohebin_imam_zaman
🖼  📌 سفرهٔ عقد... 👶 با جمله: «توکل به خدا و با اجازه امام زمان» بلهٔ عقدش را گفته بود، اما سال‌ها بود که برای مادر شدن بهانه می‌آورد. گاهی درس خواندن را بهانه می‌کرد و گاهی شاغل بودن و گاهی وضع بد اقتصادی را... خودش را سرباز امام زمان می‌دانست اما علاقه‌ای به آوردن فرزندی که می‌توانست سرباز امام و آینده‌ساز شیعه‌خانه امام زمان باشد، نداشت. 👤 او هم خودش را می‌دانست!
  📌 مجلس... 🔹 مجلس حسابی گرفته بود. وقتی مداح، از ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین علیه‌السلام سخن گفت، صدای ضجّه از همه بلند شد. اما هر لحظه که امام زمان، ندای «هل من ناصر ینصرنی» سر می‌دهد، ضجّه از کسی بلند نمی‌شود! 👤 او هم خودش را می‌دانست!
  📌 کار مهدوی... ⏰ هر شب و روز، وقتی به امام‌زمان سلام می‌داد، آرام می‌گفت: مولا جان! بهم توفیق بده براتون، کاری انجام بدم. اما هر‌وقت دوستانش از او می‌خواستند برای کارهای مهدوی، قدمی بردارد، دست به بهانه‌اش عالی بود! او هیچ‌وقت برای امام‌زمان وقت نداشت. 👤 او هم خودش را می‌دانست!
  📌 کارگردان... 🎭 کارگردان بنامی بود. برای هر سوژه‌ای که فکرش را بکنی فيلم ساخته بود. اما دریغ از یک فیلم، یک تله‌فیلم، یک نمایش یا یک کاری هنری با موضوع امام‌زمان! سال‌ها در مناسبت‌های مذهبی، مهمان ثابت تلویزیون بوده و هست و همیشه حرف‌هایش را با این جمله آغاز می‌کند: اللهم‌ عجّل لولیک الفرج… 👤 او هم خودش را می‌دانست!
  📌 مراقبت از مادر... 🏨 مادرش را به بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان منتقل کردند. اما به بهانه زیارت، راهی سفر شد. زحمت مراقبت از مادر به گردن بقیه افتاد. مدام عکس از حرم می‌گذاشت و از راه دور با خیال راحت برای شفای مادر، دعا می‌کرد. وقتی از مسافرت برگشت، مادر دیگر نبود. 👤 او هم خودش را می‌دانست!
📌 مراقبت از مادر... 🏨 مادرش را به بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان منتقل کردند. اما به بهانه زیارت، راهی سفر شد. زحمت مراقبت از مادر به گردن بقیه افتاد. مدام عکس از حرم می‌گذاشت و از راه دور با خیال راحت برای شفای مادر، دعا می‌کرد. وقتی از مسافرت برگشت، مادر دیگر نبود. 👤 او هم خودش را می‌دانست! عجل الله تعالی فرجه الشریف
  📌 همسایه... 🏠 در کارهای آپارتمان با همسایه‌ها همکاری نمی‌کرد. حق شارژ را با تأخیر پرداخت می‌کرد. در راهرو با صدای بلند حرف می‌زد و در را محکم به هم می‌کوبید، حتی صبح جمعه که به دعای ندبه می‌رفت. با این حال همیشه همسایه‌ها را به سبک زندگی مهدوی توصیه می‌کرد. 👤 او هم خودش را می‌دانست! @mohebin_imam_zaman