eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
318 دنبال‌کننده
14هزار عکس
5.7هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
خــــداوندا نگـذار که از تو فقط نامت را بدانم و نگذار که از تو تنها مشق کردن اسمت را به یاد داشته باشم همواره در من جاری باش همانگونه که خون در رگهایم جاری است
ای شهید بوی سفــر ، عِطر شهـــادت ، از رفتار تو پيدا بود . . . حقا که شهیدانه زیستی و در دامان ارباب جان دادی... 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مژده دادند ڪہ بـر مــا گذری خواهی کرد پیکر مطهر #روحانی_مدافع_حرم #شهـید_محمدحسین_مومنی بعداز گذشت ۲ سال از زمان شهادت شناسایی و به میهن برمی‌گردد
┈••🌺 🌺••┈ 😅 یه روز فرمانده گردانمون به بهانه دادن پتو همه بچه ها را جمع ڪرد و با صدای بلند گفت: ڪی خسته است؟😪 گفتیم: دشمن👊 صدا زد: ڪی ناراضیه؟😢 بلند گفتیم: دشمن👊 دوباره باصدای بلندصدازد: ڪی سردشه؟😣 ما هم با صدای بلندتر گفتیم:دشمن👊 بعدش فرماندمون گفت: خوب دمتون گرم، حالا ڪه سردتون نیست می‌خواستم بگم ڪه پتو به گردان ما نرسیده !!!😬😂 یه همچین رزمنده‌هایی داشتیم ما !😌✌️ 💎 💎 ─═इई 🍃 🍃ईइ═─
‍ 📕دفترچه گناهان یک شهید ۱۶ سال ❣در تفحص شهدا، دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد✍ ❌گناهان یک هفته او اینها بود ؛ شنبه : بدون وضو خوابیدم .😴 یکشنبه : خنده بلند در جمع 😆 دوشنبه : وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم .🤔 سه شنبه : نماز شب را سریع خواندم .📿 چهارشنبه : فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت .🗣 پنجشنبه : ذکر روز را فراموش کردم .☝️ جمعه : تکمیل نکردن ۱۰۰۰صلوات و بسنده به ۷۰۰ صلوات .😔 📝راوی که یکی از بچه های تفحص شهدا بوده می نویسد : ⁉️ دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم... ⁉️ما چی⁉️ ❓کجای کاریم حرفامون شده رساله توجیه المسائل‼️ 1⃣غيبت… تو روشم ميگم🗣 2⃣تهمت… همه ميگن🔕 3⃣دروغ… مصلحتي📛 4⃣رشوه... شيريني🍭 5⃣ماهواره... شبکه هاي علمي📡 6⃣مال حرام ... پيش سه هزار ميليارد هیچه💵 7⃣ربا...💸 همه ميخورن ديگه🚫 8⃣نگاه به نامحرم...🙈 يه نظر حلاله👀 9⃣موسيقي حرام...🎼 ارامش بخش🔇 🔟مجلس حرام... يه شب که هزار شب نميشه❌ 1⃣1⃣بخل... اگه خدا ميخواست بهش ميداد 💰 شهداواقعاشرمنده ایم که بجای باتقوا بودن فقط شرمنده ایم ...
[اَللَّهُمَّ‌ اكْشِفْ‌ هَذِهِ‌ الْغُمَّهَ‌ عَنْ‌ هَذِهِ‌ الأُْمَّهِ‌ بِحُضُورِهِ‌ وَعَجِّلْ‌ لَنَا ظُهُورَهُ...] خدايا اين اندوه را از اين امت به حضور آن حضرت برطرف ڪن، و در ظهورش براي ما شتاب فرما دعای عهد تاظهورت‌چقدرفاصله‌داریم‌آقا؟ اللهـم‌عجل‌لولیڪ‌الفـرج 🙏🏻
6.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرود زیبا برای امام زمان (عج) خیلے زیبا و دلنشینه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🖕🖕🖕🖕 مزار این شهید همیشه شلوغ هست و دور تا دور مزار همیشه پر هست از جوان هایی، که حاجت میخواهند از این شهید و صد البته افرادی که حاجتشون رو از این شهیدگرفته اند و به رسم تشکر به این شهید سر می زنند.  اما چه زیباست بجای پایین آوردن مقام شهید، در حد حاجات خودمان، صفات و سیره او را بشناسیم و اندکی شهدایی شویم🌷🍃 مزار این شهید عزیز در گلستان شهدای شهر اصفهان هست. شهید محمدرضا تورجی زاده، جوانی ۲۳ ساله و اصفهانی! علاقه ی شدید و عجیبی به حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) داشت. در زمان شهادت هم فرمانده گردان یا زهرا (سلام الله علیها) بود. اهل نماز شب و مناجات در دل شب. مداحی می کرد و صدای فوق العاده سوزناکی داشت. در اصفهان و دیگر شهرها مداحی هایش معروف شده بود. مخصوصا وقتی در گلستان شهدای اصفهان و در کنار مزار دوستان شهیدش و در فراق آن ها می خواند.  شهید حاج حسین خرازی هم شیفته ی سوز صدای او شده بود: "... بی سیم چی مشغول صحبت با حاج اسماعیل صادقی بود. حاج حسین هم آنجا بود من هم مشغول ناهار. بعد گوشی را داد به محمد تورجی و گفت:  حاج اسماعیل شما رو کار داره. تورجی گفت: آخه الان! بعد به سفره و ظرف چلوکباب اشاره کرد. خندید و به شوخی گفت: اگه بیام از قافله عقب می مونم! اما بعد رفت پشت بی سیم. با برادر صادقی صحبت کرد. حاج اسماعیل گفت: محمد، حاج حسین اینجا نشسته می گه برامون بخون! محمد کمی مکث کرد. یکباره حال و هوای او عوض شد بعد با حالت خاصی شروع کرد: در بین آن دیوار و در                 زهرا صدا می زد پدر  دنبال حیدر می دوید          از پهلویش خون می چکید و همینطور ادامه داد. همه اشک می ریختند. بعدها از سردار صادقی شنیدم که گفت: حاج حسین آنجا خیلی گریه کرد. داغ دوستان شهیدش برای او خیلی سنگین بود. وقتی حاج حسین منقلب شد بی سیم را گرفتم و گفتم: محمد ممنون ادامه نده! بچه های مخابرات صدای محمد را پشت همه بی سیم ها پخش کرده بودند... "   ((نقل از کتاب یا زهرا (سلام الله علیها) صفحه ۱۵۲)) شهید تورجی زاده علاقه ی ویژه ای به خانم حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) داشت و در هر جا کار در صحنه نبرد به مشکل بر می خورد با یک توسل خالصانه و کمک گرفتن از حضرت زهرا (سلام الله علیها) مشکل را برطرف می کرد.  حتی شهادتش هم زهرایی بود و در انفجار خمپاره ای که مستقیما به سنگرشان، اصابت می کند دو زخم عمیق یکی از ناحیه بازوی دست راست و یکی در ناحیه ی پهلوی چپ سهم او از این انفجار بود و البته جوازی برای آسمانی شدنش.