کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
نمیتوانستم ، رفتنش را باور کنم .
خیلی بی تاب بودم😩 .
چیزی را توی این دنیا گم کرده بودم و نمیدانستم بعد از او چه کنم .
یک شب ، درلباس رزم و اسلحه به دوش ، به خوابم آمد .
مرا در آغوش گرفت و گفت :« به همین زودی داری روحیّه ات را از دست میدهی ؟
خیلی خودت را باخته ای ،باید صبر کنی .
تازه از این به بعد مشکلات آغاز می شود .باید تحمّل کنی.»
بعد برگشت و از روزی پلی عبور کرد و مرا این طرف تنها گذاشت .✨
♦️به روایت از "حسین ایرانمنش "
#ادامهدارد
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹