فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┈┈••✾❀🕊💚🕊❀✾••┈┈
📹🔆 #دلایل و #برکات 🔅حضور امام #رضا علیه السلام در #ایران🌸
💚#امام رضا علیهالسلام #عهده دار #ظهور امام زمان (عج)🌼
#دهه_کرامت💐
@mohebin_velayt_shohada🌸
آیدی کانال 🌸
🎉🎈🎉🎈🎉🎈🎉🎈
🎀در باغ ولایت گل خوشبوست🌺رضا
🎊سروچمن گلشن مینوست #رضا
🎀نومید مشو✘ زدرگه احسانش
🎊زیرا به جهان #ضامن_آهوست رضا
#میلاد_امام_رضا هشتمن نور ولایت، امام رئوف، تبریک و تهنیت💐🌸
امامی که هر #پناهجوی بیآشیانى
در پناه نگاه و نوازش او چون #آهوی رمیده از صیاد، آرام میگیرد😌♥️
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
🍃🕊
💠امام #رضا علیه السلام💠
💢وقتی مهدی موعود ظهور ڪند چنان #گشایشی بر مردم می رسد ڪه مردگان ּ آرزوی زندگی دوباره می ڪنند
📚غیبة طوسی ص 268.
🍃🕊
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
@dars_akhlaq.mp3
4.76M
🔊 #كليپ_صوتی
🎙🌸آيت الله #مجتهدی تهرانی (ره)
موضوع : فضائل اخلاقی حضرت امام #رضا علیه السلام
⚛ #درس_اخلاق
✅ بسیار عالی حتما گوش کنید و ارسال به دیگران فراموش نشود🙏😍👌
#پست_ویژه بمناست ولادت با سعادت حضرت امام رضا علیه السلام
🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
به بهانه دوم مرداد سالروز ولادت شهید حاج احمد کاظمی
🛩طواف هواپیمای سوخو دور حرم مطهر امام رضا علیه السلام
هواپیمای سوخو را حاج احمد وارد نیروی هوایی سپاه کرد. مراسم افتتاحیهاش را همه انتظار داشتیم در تهران باشد، سردار ولی گفت: میخوام مراسم افتتاحیه توی مشهد باشه.
پایگاه هوایی مشهد کوچک بود. کفاف چنین برنامهای را نمیداد. بعضیها همین را به سردار گفتند. سردار ولی اصرار داشت مراسم توی مشهد باشد.
با برج مراقبت هماهنگیهای لازم شده بود. خلبان، بر فراز آسمان، هواپیمان را چند دور، دور حرم حضرت علی بن موسی #الرضا (سلام الله علیه) طواف داد. این را سردار ازش خواسته بود. خیلیها تازه دلیل اصرار سردار را فهمیده بودند. خدا رحمتش کند؛ همیشه میگفت: ما هیچ وقت از لطف و عنایت اهل بیت، خصوصاً آقا امام #رضا (علیه السلام) بینیاز نیستیم.
#شهید_کاظمی
#شب_جمعه_با_شهدا
#شب_زیارتی
#خادم_الرضا
#امام_رضا
@mohebin_velayt_shohada
ایدی کانال👆🌹
#نماز اول وقت و رضا #شاه 👌
(پيشنهاد ميكنم بخونيد ، خيلى زيباست)
بربالین دوست بیماری عیادت رفته بودیم
پیرمرد شیک وکراوات زده ای هم آنجاحضور داشت
چند دقیقه. بعداز ورودما اذان مغرب گفتند
آقای پیرکراواتی،باشنیدن اذان ،درب کیف چرم گرانقیمتش را بازکرد وسجاده اش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن نمازشد.!!
برای من جالب بود که یک پیرمردشیک وصورت تراشیده کراواتی اینطورمقیدبه نماز اول وقت باشد
بعد ازاینکه همه نمازشان راخواندند
من ازاو دلیل نمازخواندن اول وقتش راپرسیدم؟
و اوهم قضیه نماز ومرحوم شیخ و رضاشاه را برایم تعریف کرد...
درجوانی مدتی ازطرف سردار سپه(رضاشاه) مسئول اجرای طرح تونل کندوان درجاده چالوس بودم
ازطرفی پسرم مبتلا به سرطان خون شده بود و دکترهای فرنگ هم جوابش کرده بودند و خلاصه هرلحظه منتظرمرگ بچه ام بودم.!!
روزی خانمم گفت که برای شفای بچه، مشهد برویم و دست به دامن امام رضا(ع) بشویم...
آنموقع من این حرفها را قبول نداشتم اما چون مادربچه خیلی مضطرب و دل شکسته بود قبول کردم...
رسیدیم مشهدو بچه را بغل کردم و رفتیم وارد صحن حرم که شدیم خانمم خیلی آه و ناله وگریه میکرد...
گفت برویم داخل که من امتناع کردم گفتم همینجا خوبه
بچه را گرفت وگریه کنان داخل ضریح آقارفت
پیرمردی توجه ام رابه خودش جلب کردکه رو زمین نشسته بود وسفره کوچکی که مقداری انجیر ونبات خرد شده درآن دیده میشد مقابلش پهن بود و مردم صف ایستاده بودند وهرکسی مشکلش را به پیرمرد میگفت و او چند انجیر یا مقداری نبات درون دستش میگذاشت و طرف خوشحال و خندان تشکرمیکرد ومیرفت.!
به خودگفتم ماعجب مردم احمق وساده ای داریم پیرمرد چطورهمه رادل خوش كرده آنهم با انجیر و تکه ای نبات..!!
حواسم ازخانم و پسرم پرت شده بود و تماشاگر این صحنه بودم که پيرمرد نگاهی به من انداخت و پرسید: حاضری باهم شرطی بگذاریم؟
گفتم:چه شرطی وبرای چی؟
شیخ گفت :قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت یکسال نمازهای یومیه راسروقت اذان بخوانی.!
متعجب شدم که او قضيه مرا ازکجا میدانست!؟ كمی فکرکردم دیدم اگرراست بگوید ارزشش را دارد...
خلاصه گفتم :باشه قبوله و بااینکه تا آنزمان نماز نخوانده بودم واصلا قبول نداشتم گفتم:باشه.!
همینکه گفتم قبوله آقا، دیدم سروصدای مردم بلند شد ودر ازدحام جمعیت یکدفعه دیدم پسرم از لابلای جمعیت بیرون دوید ومردم هم بدنبالش چون شفاء گرفته وخوب شده بود.!!
منهم ازآن موقع طبق قول وقرارم بامرحوم "حسنعلی نخودکی" نمازم را دقیق و سروقت میخوانم.!
اما روزی محل اجرای تونل کندوان مشغول کار بودیم که گفتندسردارسپه جهت بازدید درراهه و ترس واضطراب عجیبی همه جارا گرفت چرا که شوخی نبود رضاشاه خیلی جدی وقاطع برخورد میکرد.!
درحال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که اذان ظهرشد مردد بودم بروم نمازم را بخوانم یا صبرکنم بعداز بازدیدشاه نمازم را بخوانم
چون به خودم قول داده بودم وبه آن پایبند بودم اول وضو گرفتم وایستادم به نماز..
رکعت سوم نمازم سایه رضاشاه را کنارم دیدم و خیلی ترسیده بودم..!!
اگرعصبانی میشدیاعمل منو توهین تلقی میکرد کارم تمام بود...
نمازم که تمام شد بلندشدم دیدم درست پشت سرم ایستاده، لذا عذرخواهی کردم وگفتم :
قربان درخدمتگذاری حاضرم
شرمنده ام اگروقت شما تلف شد و...
رضاشاه هم پرسید :مهندس همیشه نماز اول وقت میخوانی!؟
گفتم : قربان ازوقتی پسرم شفا گرفت نماز میخوانم چون درحرم امام رضا(ع)شرط کردم
رضا#شاه نگاهی به همراهانش کرد وبا چوب تعلیمی محکم به یکی زد وگفت:
مردیکه پدرسوخته،کسیکه بچه مریضشو امام رضا شفابده، ونماز اول وقت بخوانه دزد و عوضی نمیشه.!
اونیکه دزده تو پدرسوخته هستی نه این مرد.!
بعدها متوجه شدم،آن شخص زیرآب منو زده بود و #رضا#شاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما نمازخواندن من، نظرش راعوض کرده بود و جانم را خریده بود.!!
ازآن تاریخ دیگرهرجا که باشم اول وقت نمازم را میخوانم و به روح مرحوم"#حسنعلی #نخودکی" فاتحه و درود میفرستم....
(خاطره #مهندس #گرایلی سازنده تونل #کندوان)
به اندازه ارادت به #امام رضا علیه السلام انتشار کن
التماس دعا
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹