eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
296 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
6هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
°•|🍃🌸 #دلنوشتـــــہ ●|بیچاره‌ها از ملتے مےڪشند ڪہ دعــاے بعد نمـــــازشان #شهــــــــــادتـــــــ استــــــــ ... °•{مدافـــــع وطـــــن #شهید_امیـــــد_اکبـــــری🍃🌹}•° #به_این_امید_شاید_خدا_من_بدم_خرید
: 🔴مثل شهدا باشیم... 🌷بعداز ظهر عاشورا تَرک موتورش بودم. تو اصفهان رسیدیم به یه چهار راه خلوت،پشت چراغ قرمز، ایستاد! بهش گفتم : امید چرا نمیری، ماشینی که اطرافت نیست؟ گفت: 🍃🌸رد کردن چراغ خلاف قانونه و امام گفته رعایت نکردن قوانین راهنمایی رانندگی خلاف شرعه،پس اگه رد بشم گناهه داداش... من شب تو هیئت اشک چشمم کم میشه...! #محرم #رفیق_شهیدم #خاطره_ای_از_امید #شهید_امید_اکبری
از زبان : در آشپزخانه کار میکرد؛ یک روز در آشپزخانه دستش سوخت. سوختگی اش هم خیلی عمیق بود. بچه ها بهش گفتند:《امید! دیگه از فردا نمی خواد بیای آشپز خونه اذیت میشی آب میریزه رو زخمت بدتر میشه》یکی از رفقاش تعریف میکرد می گفت: تا این را بهش گفتم خنده ای کرد و گفت:《فدا سر حضرت رقیه!》 خیلی به حضرت رقیه سلام الله علیها ارادت داشت. شب سوم محرم که می شد هر دو دمه ای که می دادیم . کنار من ایستاد و در گوشم میگفت :《 این دو دمه رو بخون: عمه بیا گم شده پیدا شده.. واویلا واویلا کنج خرابه شب یلدا شده.. وا ویلا واویلا》 🤲 @mohebin_velayt_shohada ایدی کانال🌹
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
💔 قرائت روز هشتم به نیت یَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَکَارِهِ، وَ یَا مَنْ یَفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یَا مَنْ یُلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَج... توصیه امام خامنه ای(حفظه‌الله)به دعای هفتم صحیفه سجادیه برای دفع بلا ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
~🕊 🌿💌 بیچاره ها‌ازملتے‌مے‌ڪشنــد ڪه دعاے‌بعدازنمازشان است.•°🧡°• ♥️🕊 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
امید اکبری هستم، فرزند حاج حسینعلی اکبری ... حدودا هشت سال پیش بود که مثل هر روز پس از نماز ظهر به خانه برگشتم ، اما این بار هیجان داشتم ، هیجان ورود به سپاه پاسداران . مادرم از ذوق در پوست خود نمی گنجید و بلافاصله با بوی اسفند خانه را عطرآگین کرد و من عضو لشکر 14 امام حسین علیه السلام اصفهان شدم و سال ها با عشق و علاقه مشغول به خدمت بودم . در همین سالها ازدواج کردم و صاحب یک فرزند پسر شدم . همچنین از اعضاء و ذاکرین هیئت فدائیان حسین(ع) در اصفهان بودم . امنیت منطقه سیستان و بلوچستان هم برای اهالی مومن و انقلابی آنجا مهم است و هم برای کل کشور، اشرار منافق صفت و مزدور آن منطقه ، زندگی مردم را نابود می کنند . من و تعدادی از پاسدارهای انقلاب ، برای کمک در امر تامین امنیت نقاط مرزی و اجرای برنامه‌ های جهادی به استان سیستان و بلوچستان اعزام شدیم . شامگاه چهارشنبه 24 بهمن بود که من و تعدادی از نیروها ، پس از اتمام ماموریت مرزبانی مان در جاده خاش - زاهدان و در حال بازگشت به شهر بودیم که اتوبوس ما مورد حمله ی انتحاری تروریست‌ها قرار گرفت و در این حادثه تروریستی ، من به همراه ، 26 نفر از پاسداران انقلاب اسلامی شهید و تعدادی نیز زخمی شدند و لقب پر افتخار شهید مدافع وطن برای ما به یادگار ماند . ناامنی مرزهای ایران آرزویی است که سران کشور عربستان و آمریکایی ها به گور خواهند برد . 🕊 🌷🌷🌷🌷🌷 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌  🥀 ━─━────༺🇮🇷༻────━─━ @mohebin_velayt_shohada ━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🍃 🔹سپاه که استخدام شد برای برگزاری یک روضه در به نزد من آمد و اجازه خواست تا خانه را با کمک بچه‌های مسجد برای این کار آماده کند و من و مادرش هم بلافاصله استقبال کردیم. 🔸چند روزی گذشت... اما خبری از بچه های مسجد که قرار بود بیایند و منزل را برای برگزاری روضه آماده کنند نشد! به امید گفتم امید جان مشکلی هست؟ با صدای مظلومانه اش آرام در گوشم و بدون آنکه مادرش بفهمد گفت: نمی توانم هزینه روضه را بدهم پول زیادی جمع نکرده ام.😔 🔹آن زمان از این کارت های عابر که با آن پول دریافت می کردند، نیامده بود و من دفترچه حسابم را به امید دادم تا صبح روز بعد برای گرفتن پول به بانک برود. 🔸 علاقه امید به من و مادرش باعث می شد تا همیشه با ما با احترام و ادب رفتار کند و نه تنها خودش به ما احترام می گذاشت، بلکه به برادرش هم توصیه می کرد که مبادا پدر و مادر از دست ما رنجیده شوند، همیشه با بچه های فامیل بازی می کرد و بچه ها با دیدنش متوجه می شدند که یک بازی دیگر با عمو امید به زودی آغاز می شود... * نقل از پدر شهید 🔺 پاسدار از شهدای حادثه تروریستی جاده خاش زاهدان سال ۱۳۹۷ ʝօɨռ↯ @mohebin_velayt_shohada
مےگفت: یہ کارے کن من برم سپاهـ✌️🏼 بهش گفتم: امید جان شما ماشاء‌الله برقکارے و فنے‌ت خوبہ چرا میخاے برے؟! گفت: آخہ تو این لباس زودتر میشہ بہ آرزوے شهادت رسید..🙃
بعد از ظهر‌ عاشورا‌ پشت ترک موتورش‌ بودم‌ تو‌ اصفهان رسیدیم‌ به‌ یه‌ چهار راهِ خلوت... پشت‌ چراغ‌ قرمز ایستاد بهش‌ گفتم: امید چرا‌ نمیری؟! ماشینی که‌ اطرافت‌ نیست! بهم‌ گفت: رد کردن‌ چراغ‌ خلاف‌ قانونه‌ و‌ امام‌ گفته رعایت‌ نکردن‌ قوانین‌ راهنمایی رانندگی خلاف‌ شرعه پس‌ اگه‌ رد‌ بشم‌ گناهه‌ داداش... من‌ شب‌ تو‌ هیئت‌ اشک چشمم‌ کم‌ میشه... 🕊🌹 ‎