eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
319 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
5.6هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸به روایت آقای تاج علی آقا مولایی 🔹صفحه ۱۱۸_۱۱۷ 🦋 ((شیوۂ محمّدحسین)) رابطه محمّدحسین با نیروهای زیر دستش، رابطه ای صمیمی و دوستانه بود و در مورد فرماندهان مافوقش بسیار مطیع و حرف شنو و علاوه بر همۂ این ها، فردی بود خیلی خونسرد و آرام.👌 شاید بشود گفت کسی پیدا نمی شود که عصبانیت او را دیده باشد!!! در عملیات چهار قرار بود ما روی ارتفاعات برویم و آنجا ، بچّه های را توجیه کند. ما نیم ساعت دیر رسیدیم. سردار که در این زمینه ها بسیار حساس بود، خیلی ناراحت شد. وقتی رسیدیم ایشان با تندی و ناراحتی به محمّدحسین گفتند:«چرا دیر آمدید؟» خب! من با اخلاق ایشان آشنایی نداشتم به همین خاطر از برخوردشان ناراحت شدم؛😔 اما محمّدحسین با همان حالت همیشگی اش که یک لبخند در گوشۂ لبش بود ، خیلی خونسرد😊 گفت: «معذرت می خواهیم!...جاده بسته بود و ماشین گیر نیامد.» ما وقتی حالت محمّدحسین را دیدیم، ناراحتی خودمان را فراموش کردیم. این برایمان جالب بود که محمّدحسین بدون کوچک ترین دلخوری، برخورد مافوقش را می پذیرد و اصلاً دلگیر نمی شود!! 💠حضور خلوت انس است و دوستان جمع اند وَ اِنْ یَــکاد بــــخـــوانـــید و در فــراز کنیــــد ((سلمانی)) مدّتی بود که تصمیم گرفته بود اصلاح کردن💇‍♂ را یاد بگیرد. یک بار آمد و به بچّه ها گفت:« هرکس می خواهد سرش را اصلاح کند بیاید، من تازه کارم و میخواهم یاد بگیرم.» آن روز تعدادی از بچّه ها، از جمله خود من آمدیم و او سرمان را اصلاح کرد. خب!...کارش هم بد نبود. از آن به بعد دیگر محمّدحسین همیشه یک قیچی و شانه همراهش بود. از اینکه می توانست کاری برای بچّه ها بکند، خیلی لذت می برد.🤗 هر وقت فرصتی پیش می آمد و کسی به او مراجعه می کرد با ذوق و شوق☺️ سرش را اصلاح می کرد؛ حتی زمانی که شده بودم و به خاطر در آسایشگاه بستری بودم، به ملاقاتم می آمد و موهای سرم را کوتاه می کرد. یادم است یک بار.... @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹