تیره و تار شده یکسره دنیای حسین
رفت از خیمه قرار دلِ تنهای حسین
مشک بر دوش، شجاعانه قدم برمیداشت
زیر لب زمزمهاش این شده سقای حسین:
باید این چشم و سرودست شود غرقِ به خون
برسد حاجت من تا که به امضای حسین
زخمِ شمشیر به تن داشت و لبریز عطش
وارد علقمه شد حضرتِ دریای حسین
إبن ملجم صفتان رفته عمود آوردند
وای از لحظهٔ شقّالقمر و وای حسین ...
#یاساقیالعطاشایاابالفضل