🌙دعای روز بیست و یکم ماه مبارک رمضان
بسم الله الرّحمن الرّحیم
اللهمّ اجْعَلْ لی فیهِ الى مَرْضاتِکَ دلیلاً ولا تَجْعَل للشّیْطان فیهِ علیّ سَبیلاً واجْعَلِ الجَنّةِ لی منْزِلاً ومَقیلاً یا قاضی حَوائِجَ الطّالِبین.
خدایا! در این روز مرا به خوشنودیهایت راهنمایی کن و شیطان را بر من مسلط مگردان و بهشت را خانه و آسایشگاهم قرار ده، ای برآوردندهی حاجات طالبان
5ce1694ec06ca48c99a3c137_6804341710726495591.mp3
6.23M
💔💔💔💔
علی ای همای رحمت، محمد اصفهانی 🎼
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوی فکندی همه سایه هما را
نــاشناسی کـه به تاریکـی شب
می بُرد شــامِ یتیمانِ عــرب
پادشاهی که به شب بْرقَع پوش
می کِشد بارِگدایان بردوش
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من بخدا قسم خدا را
بخــدا کـه در دو عـالم اثــر از فنــا نمانـد
چو علی گرفته باشد سُرِ چشمه بقا را
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
درجهانی همه شور و همه شَر
ها عُلیّّ بشرّ کَیفُ بشر
شَبرْوان مستِ وِلای تو علی
جانِ عالم به فدای تو علی
حرف های من و خدا_۲۲.mp3
5.33M
#حرفهای_من_و_خدا ❤️
#دلنوشته بیست و دوم
✍اولین سحر بدون علی است.
و قلب زمین، برای هضم نداشتَنَش، در انقباضی سخت، درگیر شده است...
#شهیدیکه_با_زبان_روزه_به_شهادت_رسید🕊
بخشندگی و سخاوت شهید
محمد حسین در دوران نوجوانی و جوانی خود در پایگاه مسجد فعالیت میکرد👌 ، در یکی از شب های سرد زمستانی وقتی که با هم به خانه برمیگشتیم، پیرمرد دستفروشی در کنار خیابان بساط پهن کرده بود و دستکش و کلاه و لباس زمستانی میفروخت🍃
محمد حسین با دیدن این صحنه به سمت پیرمرد رفت و تمام وسایل او را خرید تا آن پیرمرد مجبور نباشد در آن سرما در کنار خیابان تا آن موقع شب دستفروشی کند🙂 ،بعد از اینکار خوشحالی خاصی در چهره اش پیدا بود بعد فهمیدم که شهید وسایلی که خریده بود را به مستمندان و نیازمندان داده بود ☺️🌹
راوی:دوست شهید
#شهید_محمد_حسین_عطری❤️
🌷رمضان درنگاه شهدا🌷
سال 60 ماه رمضان در اوایل مرداد ماه و گرمای بالای 50 درجه خوزستان بسیار طاقت فرسا بود.
رزمندگانی که از اقصی نقاط کشور به جبهه میآمدند حکم مسافر را داشتند و کمتر میتوانستند یک جا ثابت باشند بعضی از آنها در یک منطقه میماندند و از مسئول و یا فرمانده مربوطه مجوز میگرفتند و قصد ده روز نموده و روزه دار میشدند.
روزهای طولانی بالای 16 ساعت گرمای شدید و سوزان، نبرد با دشمن حتی در منطقه پدافندی شدت یافتن تشنگی و ضعف و بی حالی از جمله مواردی بود که وجود داشت اما به لطف خدا در ایمان و ارادهی رزمندگان خللی ایجاد نمیشد.
گرمای شدید باد و طوفان شنهای روانپ و از همه مهمتر نبرد با دشمن آنهم برای کسانی که روزه دار بودند بسیار سخت بود. انسان تا در شرایط موجود قرار نگیرد درک مطلب برایش سنگین است. در آن عملیات بسیاری از عزیزان به وصال حضرت حق پیوستند در حالیکه روزه دار بودند و لبهایشان خشکیده بود. اما به عشق اباعبدالله الحسین(ع ) و عطش کربلا رفتند و به شهادت رسیدند.
🖊 سید ابراهیم یزدی
برشی از کتاب سربلند📕
راوی:مادرشهید #محسن_حججی
ماه رمضان آخری ده روز مرخصی گرفت و من و پدرش را برد مشهد.گرم بود ظهر که نماز جماعت میخواندیم من را با تاکسی🚘 برمیگرداند هتل🏢 که اذیت نشوم.خودش نمیخوابید،دوباره برمیگشت🚶 حرم.میایستاد به دعا و نماز. شب #بیستویکم توی صحن هدایت نشسته بودم.پیام📲 محسن آمد روی گوشیام.قسمم داده بود: مامان تورو خدا دعا کن یه بار دیگه قسمتم بشه😞 برم سوریه و روسفید بشم.همان شب ،قران که روی سر گرفتیم از ته دل برایش دعا کردم که بیبی بطلبد،پسرم برود.🕊
داداش محسن برا روسفیدی ماهم امشب دعا کن😔💔
🔷🔹🔹
#تلنگـــــر
از شهـــــ🌷ـــــدا آموختیم ⇩⇩⇩
▪️از #محمد_جهانآرا
▫️شجاعت را
▪️از #عبدالرضا_موسوی
▫️ایستادگی را
▪️از #بهروز_مرادی
▫️تواضع را
▪️از #محمدرضا_عسکریفر
▫️مجاهدت را
▪️از #مصطفی_چمران
▫️فرماندهی را
▪️از #حسن_باقری
▫️خود گذشتگی را
▪️از #حسین_علمالهدی
▫️انقلابی بودن را
▪️از #ابراهیم_هادی
▫️پهلوانی را
▪️از #حاج_محمدابراهیم_همت
▫️اخلاص را
▪️از #اسماعیل_دقایقی
▫️جوانمردی را
▪️از #علی_هاشمی
▫️رشادت را
▪️از #احمدیروشن
▫️همت و پشتکار را
▪️از #سیدسیاح_طاهری
▫️خلوص نیت را
▪️از #باکریها_علی_حمید_و_مهدی
▫️گمنامی را
▪️از #علی_خلیلی
▫️امر به معروف را
▪️از #مجید_بقایی
▫️فداکاری را
▪️از #حاجی_عبدالحسین_برونسی
▫️توسل را
▪️از #مهدی_زینالدین
▫️سادگی را
▪️از #سعید_طوقانی
▫️خوشرویی را
▪️از #حسين_همدانى
▫️ایمان را
▪️از #عباس_بابایی
▫️دوری از گناه را
▪️از #علی_صیادشیرازی
▫️نماز اول وقت را
▪️از #شهید_مرتضی_کریمی
▫️صبر را
🔴 با این همه نمیدانیم چرا، موقع عمل که میرسد، واماندهایم!
#شهدا_همیشه_نگاهی
🌹🌹🌹🌹
🇮🇷 خـــاطرات شهدا 🇮🇷
زمانی كه مهدی تازه زبان باز كرده بود ، از اولين كلمه هایی كه گفت اين بود ، شهيدم كن !!
خيلی برايم عجيب بود. بزرگ تر كه شد ، می گفت مامان ، اين دنيا با همه قشنگی هايش تمام ميخ شود ، بستگی به ما دارد كه چطور انتخاب كنيم. مامان شهدا زنده اند.
سر نمازهايش به مدت طولانی دستش بالا بود و گردنش كج! ، من هم به خدا می گفتم ، خدايا! من كه نمی دانم چه می خواهد هر چي می خواهد به او بده.
می دانستم دنبال شهادت بود. هيچ گاه هم زير بار ازدواج نرفت. مهدی همه زندگی ام بود.
من مريض بودم ، دستانش را بالا می گرفت و می گفت ، خدايا شفای مامان را بده! ، من جبران می كنم.
آخر هم جبران كرد...
#شهیدمهدی_عزیزی
📕 مدافعان حرم
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆
چندسال پیش عروسیش بود.اما چه عروسی!یه خانم آورده بودن مولودی میخوند وبقیه دست میزدن.کسی حق رقصیدن نداشت.حوصلم داشت سرمیرفت.ولی بخاطر حرمت همسایه هم که شده بود تا اخر نشستم.خونش دو سه تا خونه ازما پایینتر بود.همسرش همیشه باچادر میومد وحجاب کامل داشت.ازحجاب و اینا خوشم نمیومد ولی هروقت میفهمیدم توی کوچه هست،حجابمو رعایت میکردم.ولی..امروز وقتی مامانم چادرشو سرش کرد ودویدتوی کوچه وخبرشهادتش رو شنیدم،تنم لرزید..جواد؟شهیدشده؟بچه4سالش چی؟همسرش چی؟خانوادش؟
اونموقع فهمیدم اون بخاطر دفاع ازما رفت وهنوزم داعش جنازشو تحویل نداده.چه دل بزرگی داشته.حالا فهمیدم چراعروسی مجلل نگرفت وکسی حق نداشت برقصه،چون دلش واقعا باخدا بود.سرم گیج رفت وقتی دیدم بابعضی کارام دارم خون اونو پایمال میکنم.حالا فقط یه عکس مونده.نه جسدی،نه جنازه ای،نه پلاکی
مامانش با زبون روزه گریه میکرد وجوادشومیخواست..
دلم برا دختر کوچولوش که با چادر میومد بیرون سوخت
فک کن چندمیلیارد هم بدن به دخترش،ولی وقتی پدر نباشه،دنیا جور دیگس...تا آخر عمرشم که پول داشته باشه،ولی سایه پدر نباشه،انگار هیچی نیس
همسرش چی؟
حالا چی میشه؟
وظیفه من چیه؟
واقعا حقی دارن به گردن ما.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم | اگر #شب_قدر شبی باشد كه تقدیر عالم در آن تعیین ميگردد، همهی شبهای جبهه شب قدر است و از همینجاست كه تاریخ آیندهی كرهی زمین تقدیر ميشود.
🌗 شبهایی كه ملائكهی خدا نازل ميگردند و ارواح مجاهدان راه خدا را از معارجی كه با نور فرش شده است به معراج ميبرند. شاید آن شب، شب قدر رضا* نیز باشد؛ همان شبی كه شهادت او تقدیر ميگردد. خدا ميداند.
🌿 راوی: شهید سید مرتضی آوینی🌷
ا🌱🌴🌱🌴🌱🌴🌱
* شهید رضا مرادی نسب ، صدابردار گروه تلویزیونی #روایت_فنح و همکار شهید آوینی که در اسفند ١٣٦٣ در عملیات بدر آسمانی شد💕